مقاله پژوهشی
محمد ابراهیم مالمیر؛ فاطمه شریفی
چکیده
خواجه احمد کاسانی (خواجگی کاسانی) یکی از اقطاب تأثیرگذار در سلسلة نقشبندیه است که در دو حوزة عرفان نظری و عملی از این سلسله و بزرگان آن تأثیر پذیرفته است و به سهم خود با تبیین مبانی سلسلة خواجگان با نظرات تبیینی و تشریحی و گاه انتقادی خود تأثیر گذاشته و با آثار خود به غنای آن افزوده است. این پژوش با هدف تحلیل تطابقی اصول طریقت نقشبندیة ...
بیشتر
خواجه احمد کاسانی (خواجگی کاسانی) یکی از اقطاب تأثیرگذار در سلسلة نقشبندیه است که در دو حوزة عرفان نظری و عملی از این سلسله و بزرگان آن تأثیر پذیرفته است و به سهم خود با تبیین مبانی سلسلة خواجگان با نظرات تبیینی و تشریحی و گاه انتقادی خود تأثیر گذاشته و با آثار خود به غنای آن افزوده است. این پژوش با هدف تحلیل تطابقی اصول طریقت نقشبندیة احراریه با نظرات اختصاصی خواجگی کاسانی با پژوهشی مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای و مجموعه رسایل خطی به این نتیجه رسیده است که عمدة تعلیمات سلسلة مورد اشاره بر تحصیل حضور و آگاهی متمرکز است و حضور و آگاهی در حقیقت در تمامی اصول یازدهگانة این سلسله حضور چشمگیر و پررنگی دارد. این اصول عبارتاند از : هوش در دم، نظر بر قدم، سفر در وطن، خلوت در انجمن، یاد کرد، بازگشت، نگاهداشت، یادداشت، وقوف عددی، وقوف زمانی و وقوف قلبی. کاسانی در رسایل خویش به تبیین هفت اصل از این اصول پرداخته که به ترتیب عبارتاند از: هوش در دم، نظر بر قدم، سفر در وطن، خلوت در انجمن، وقوف عددی، وقوف زمانی و وقوف قلبی و چهار اصل دیگر را در ضمن این اصول هفتگانه بهشمار آورده و مستقل ندانسته است! هر چند کاسانی در بیان این هفت اصل، بیشتر تعلیمات نقشبندیه را ارائه داده و به نظرات سلف پایبند بوده است، اما در تبیین آنها تفاوتهایی نیز دیده میشود که ناظر به سلوک باطنی و شخصی و نگاه خاص خواجه احمد کاسانی به اصول یاد شده است.
مقاله پژوهشی
مجید فرحانی زاده؛ علی تسنیمی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی درونمایۀ زمان در تصاویر موجود در منظومۀ حماسی آرش کمانگیر اثر سیاوش کسرایی، میپردازد. این پژوهش، بر بنیان نظریۀ ژیلبر دوران استوار است. دوران با طبقهبندی تصاویر، آنها را به منظومههای روزانه و شبانه بخش میکند. بخشی از این تصاویر و نمادها ترس از گذر زمان و مرگ را نشان میدهند و بخشی دیگر تلاش برای غلبه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی درونمایۀ زمان در تصاویر موجود در منظومۀ حماسی آرش کمانگیر اثر سیاوش کسرایی، میپردازد. این پژوهش، بر بنیان نظریۀ ژیلبر دوران استوار است. دوران با طبقهبندی تصاویر، آنها را به منظومههای روزانه و شبانه بخش میکند. بخشی از این تصاویر و نمادها ترس از گذر زمان و مرگ را نشان میدهند و بخشی دیگر تلاش برای غلبه بر این ترس را تداعی میکنند. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگارش یافته با توجه به زیستجهان تخیلی کسرایی در اثر «آرش کمانگیر» سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که کدامیک از تصاویر هنری با ویژگیهای نمادین خود در این اثر، ترس از گذر زمان و وقوع مرگ و نیز تلاش برای غلبه بر این ترس را نشان میدهند؟ نتیجه حاصل از این جستار، بیانگر آن است که هراس از گذر زمان و مرگ در آرش کمانگیر وجود دارد، اما این ترس و اضطراب به غلبۀ ناامیدی و پوچی منتهی نمیشود، بلکه اندیشۀ کسرایی، بیشتر متمایل به منظومۀ روزانۀ تخیلات و با ارزشگذاری مثبت بوده و گواه آن است که شاعر، تصویر مرگ را در تخیل خود تلطیف کرده و بهطور ناخودآگاه با گرایش به نمادهای مثبت، سعی دارد تا بر ترس از گذر زمان چیره شود.
مقاله پژوهشی
یوسف محمدنژاد عالی زمینی؛ فرانک جهانگرد؛ رحمان نقی زاده گرمی
چکیده
در تحلیل متون حماسی به نقش آفرینی ویژۀ برخی حیوانات در پرورش حماسه برمیخوریم؛ این نقش آفرینی گاه مثبت و توتمیک است و گاه منفی و شریرانه. مانند گرگ که در برخی اساطیر و حماسههای جهان خویشکاریهای مثبتی دارد، اما در برخی دیگر چنین نیست. در شاهنامه نیز نقشآفرینی گرگ غالباً منفی است. در این مقاله با روش تحلیل متن کوشیدیم دلایل نگاه ...
بیشتر
در تحلیل متون حماسی به نقش آفرینی ویژۀ برخی حیوانات در پرورش حماسه برمیخوریم؛ این نقش آفرینی گاه مثبت و توتمیک است و گاه منفی و شریرانه. مانند گرگ که در برخی اساطیر و حماسههای جهان خویشکاریهای مثبتی دارد، اما در برخی دیگر چنین نیست. در شاهنامه نیز نقشآفرینی گرگ غالباً منفی است. در این مقاله با روش تحلیل متن کوشیدیم دلایل نگاه منفی فردوسی به گرگ را تحلیل کنیم. نتایج حاصل نشان میدهد که یک دلیل عمدۀ ارائۀ تصویری منفی و شریرانه از گرگ در شاهنامه، حضور اهریمنی گرگ در متون مذهبی ایران باستان است که کشتن آن را جزو اعمال مثبت و دارای پاداش برمیشمارند. دلیل دیگر این مسأله یکی گرفته شدن تورانیان با ترکان توسط فردوسی در شاهنامه است. از این رو، فردوسی هنگام سخن گفتن از تورانیان آنها را به گرگ تشبیه کرده و صفتهای منفی این حیوان را برای توصیف آنان بهکار برده است.
مقاله پژوهشی
محمدحسین رمضانی فوکلائی؛ محمد امیر جلالی
چکیده
از دیرباز تا به امروز با استناد به روایاتی رایج و سه بیت منتسب به فردوسی، شاهنامه به داشتن شصتهزار یا قریب به شصتهزار بیت مشهور بوده است؛ حالآنکه شمار ابیات در کهنترین دستنویسها و نیز متون چاپیِ معتبر از پنجاههزار بیت درنمیگذرد. پژوهش حاضر در پی پاسخی تازه به این پرسشهاست که این رقم از کجا، کی و توسط چه کسانی رواج یافته، ...
بیشتر
از دیرباز تا به امروز با استناد به روایاتی رایج و سه بیت منتسب به فردوسی، شاهنامه به داشتن شصتهزار یا قریب به شصتهزار بیت مشهور بوده است؛ حالآنکه شمار ابیات در کهنترین دستنویسها و نیز متون چاپیِ معتبر از پنجاههزار بیت درنمیگذرد. پژوهش حاضر در پی پاسخی تازه به این پرسشهاست که این رقم از کجا، کی و توسط چه کسانی رواج یافته، و نسخ خطی و چاپهای مشهور به تفکیکِ بخشهای داستانی، هریک دارای چه تعدادی از ابیات هستند. این پژوهش شامل چهار بخش است: 1. بررسی و نقد ابیات منتسب به فردوسی دربارۀ تعداد بیتهای شاهنامه 2. بررسی گزارشهای مختلف دربارۀ شمار ابیات شاهنامه (اعم از مقدمههای پنجگانۀ شاهنامه، تذکرهها، منابع تاریخی، ادبی، جغرافیایی، رجالی و...، و دیدگاههای پژوهشگران معاصر) 3. بازشماری و بهدستدادنِ تعداد دقیق بیتهای شاهنامه به تفکیک بخشهای داستانی، در چاپهای تُرنِر ماکان، ژول مول، بروخیم، دبیرسیاقی، مسکو، کزّازی، جیحونی، خالقی. 4. بحث دربارۀ دلالتهای معنایی عدد «شصت» و «شصتهزار». نگارندگان برآنند که عدد «شصتهزار» نه توسط فردوسی بلکه توسط شاهنامهدوستان، و دست کم از قرن ششم با افادۀ معنی «کثرت»، «کمال» و «تقریب» در توصیف تعداد ابیات شاهنامه بهکاررفته و حکایاتی بر اساس آن برساخته شده است که در متونی همانند چهارمقاله بازتاب یافته است. متأثر از این متن و نظایر آن، این عدد در منابع بعدی نیز تکرار شده است. برپایۀ اینگونه روایاتِ مشهور، دستکم از سدۀ ششم ابیاتی دربارۀ شمار شصتهزاریِ بیتهای شاهنامه سروده و به شاهنامه الحاق شده و مبنای گمانهزنیهای نویسندگان قدیم و پژوهشگران معاصر قرار گرفته است.
مقاله پژوهشی
علی گنجیان خناری؛ مجید بیاتی
چکیده
برجستهسازی و یا پُرسازی ذات و خودمرکزبینی که در زبان عربی با اصطلاح تضخیم الأنا نامیده میشود با مفهوم خودبرتربینی و شیفتگی ارتباط تناتنگی دارد؛ زیرا پرسازی ذات در بالاترین مراحل منجر به خودشیفتگی خواهد شد. این مقاله میخواهد به بررسی و تحلیل این مسأله و نیز محوریتگریزی و ستیهندگی فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر به محوریتگرایی ...
بیشتر
برجستهسازی و یا پُرسازی ذات و خودمرکزبینی که در زبان عربی با اصطلاح تضخیم الأنا نامیده میشود با مفهوم خودبرتربینی و شیفتگی ارتباط تناتنگی دارد؛ زیرا پرسازی ذات در بالاترین مراحل منجر به خودشیفتگی خواهد شد. این مقاله میخواهد به بررسی و تحلیل این مسأله و نیز محوریتگریزی و ستیهندگی فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر به محوریتگرایی و ناسیونالسیم توسط ادیبان و ناقدان در ادبیات عربی به عنوان اقدامی متناقض پرداخته و چالشی را که این مسأله ایجاد میکند، بررسی کند. در این مقاله مشخص خواهد شد که اقدامات برخی ناقدان و نویسندگان عرب موجب از بین رفتن روح میانهروی و ارتباط فرهنگی و در نتیجه غیریتسازی و رخ دادن گفتمان هژمونیک شده است. گفتمان در چنین آثاری بر محور یک دال مرکزی که همان خودبرتر بینی است، قرار دارد. از همین رو کوشش شده است تا روشهای غیریتسازی و برجسته کردن ذات توسط ادبیان و ناقدان عرب نشان داده شود. در این تحقیق تلاش شده است تا با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ارنستو لاکلائو و شانتال موفه اثبات شود که غیریتسازی و به حاشیه راندن دیگری سرانجام تبدیل به یک بیماری مزمن خواهد شد که فرجام آن پدید آمدن نسلی بحران زده و سرگشته در میان گذشته و اکنون خویش است.
مقاله پژوهشی
یاسر دالوند
چکیده
در کتب سبکشناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کردهاند که ویژگیهای برجستة صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنبالة منطقی آنها محسوب میشوند) بیتوجه بودهاند در تشریح ...
بیشتر
در کتب سبکشناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کردهاند که ویژگیهای برجستة صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنبالة منطقی آنها محسوب میشوند) بیتوجه بودهاند در تشریح پارهای از مختصات، نامگذاری آنها و ذکر شواهد دچار اشتباهاتی شدهاند و مهمتر آنکه به پیشینة بسیاری از این کارکردها هم اشاره نشده است. در جستار حاضر معیار و محک را کارکردهای سبکشناختیی قرار دادهایم که در متون فارسی میانه (پهلوی) نمود یافتهاند و بدین طریق در برخی از مختصات متون کهن فارسی تحت دو عنوان بازنگری کردهایم: یکی «مختصاتی که نادرست تشریح شدهاند» و دیگری «مختصاتی که به آنها پرداخته نشده است».
مقاله پژوهشی
فرزاد قائمی
چکیده
«برزونامه» از مشهورترین حماسههای پس از شاهنامه است که با وجود مطالعات دو سدة اخیر، هنوز در موردش ابهامات بسیاری باقی است. برزونامة کوچک یا کهن، بخش اول این حماسة دوبخشی، بیشتر به عنوان یک داستان الحاقی به شاهنامه باقی مانده است. این جستار برای نخستین بار با بررسی بیش از 50 نسخة متن و طبقهبندی، نقد و تحلیل دادههای آنها، رابطة ...
بیشتر
«برزونامه» از مشهورترین حماسههای پس از شاهنامه است که با وجود مطالعات دو سدة اخیر، هنوز در موردش ابهامات بسیاری باقی است. برزونامة کوچک یا کهن، بخش اول این حماسة دوبخشی، بیشتر به عنوان یک داستان الحاقی به شاهنامه باقی مانده است. این جستار برای نخستین بار با بررسی بیش از 50 نسخة متن و طبقهبندی، نقد و تحلیل دادههای آنها، رابطة متنی اثر با شاهنامه را روشن کرده است. مطابق این یافتهها، سرایندة اثر، متن را در ادامة داستان بیژن و منیژه سروده بود؛ اگر چه در ابتدای داستان با تکنیک فلشبک، بار گرفتن و تولد او را در ادامة سرنوشت سهراب به اختصار یادآوری کرده بود. با توجه به تناقضهای موجود در متن -در غالب نسخ- کاتبان این یادآوری ابتدایی را حذف کردند و در اقلیتی از نسخ، آن را به ادامة رستم و سهراب منتقل و بخش سوسن را حذف کرده، شاه ایران را از کیخسرو به کاوس تغییر داده، روایتی دربارة مرگ برزو به انتها افزودند. از چهار بخش منظومه، تنها بخش الحاقی همین روایت مرگ برزوست که در نسخة مادر وجود نداشته، اشارهای نیز به مرگ وی نشده بود. به همین دلیل، منظومه پایان باز داشته، شاعری دیگر آن را ادامه داده بود.
مقاله پژوهشی
کطیور زیرک ساز؛ اسماعیل آذر؛ فرهاد طهماسبی؛ عبدالحسین فرزاد
چکیده
سمبولیسم در ادب معاصر ایران با نیما آغاز شد. وی نماد را در راستای معضلات اجتماعی و سیاسی به کار برد و این جریان، بسیاری از شاعران معاصر را تحت تأثیر قرار داد. صفارزاده از زمرة شاعرانی است که شعرش آیینة زمانه بوده و از آنجا که شرایط سیاسی- اجتماعی ایجاب نمیکرد که سخن به صراحت بیان شود از نماد بهره گرفته است. در همین راستا، نوشتار حاضر ...
بیشتر
سمبولیسم در ادب معاصر ایران با نیما آغاز شد. وی نماد را در راستای معضلات اجتماعی و سیاسی به کار برد و این جریان، بسیاری از شاعران معاصر را تحت تأثیر قرار داد. صفارزاده از زمرة شاعرانی است که شعرش آیینة زمانه بوده و از آنجا که شرایط سیاسی- اجتماعی ایجاب نمیکرد که سخن به صراحت بیان شود از نماد بهره گرفته است. در همین راستا، نوشتار حاضر بر آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی، منشأ الهام نمادهارا در شعر طاهره صفارزاده تحلیل کند. یافتههای پژوهش، بیانگر آن است که نماد و سمبل با تجربههای دینی، سیاسی و اجتماعی صفارزاده، پیوندی ناگسستنی دارد و به تبع آن، «رنگها»، «طبیعت» و «اسطورههای دینی و ملی» در شعر وی مفهومی ورای ظاهر را القا میکنند و همین امر موجب میشود که مخاطب در تعامل با سرودههای وی قرار گرفته، در فهم معنا شریک شود.
مقاله پژوهشی
زهرا قنبرعلی باغنی؛ شهین اوجاقعلی زاده
چکیده
انسان در عصر حاضر به دلیل رشد صنعت و تکنولوژی از معیارها و ارزشهای اخلاقی فاصله گرفته است، بنابراین، برای تعالی نیاز دارد از هر آنچه میتواند به تقویت این مهم یاری رساند، بهره بگیرد. اریک فروم روانشناسی را جدا از اصول اخلاقی نمیداند؛ از این رو، منش و شخصیت انسان در زندگی را ترکیبی از جهتگیریهای غیربارور که شامل ...
بیشتر
انسان در عصر حاضر به دلیل رشد صنعت و تکنولوژی از معیارها و ارزشهای اخلاقی فاصله گرفته است، بنابراین، برای تعالی نیاز دارد از هر آنچه میتواند به تقویت این مهم یاری رساند، بهره بگیرد. اریک فروم روانشناسی را جدا از اصول اخلاقی نمیداند؛ از این رو، منش و شخصیت انسان در زندگی را ترکیبی از جهتگیریهای غیربارور که شامل گیرنده، استثماری، بازاری و مالاندوز و جهتگیری بارور و خودانگیخته میداند. وی به گونهای افراطی به ارزش و مقام انسان ارج مینهد، زیرا تحت تفکر اومانیسم به اصالت و محوریت انسان در زندگی معتقد است. انسان در اشعار بهبهانی جایگاه والایی دارد، زیرا وی به وجود واجبالوجود ایمان داشته و به آن به عنوان مرجع قدرتی فراتر از انسان معتقد است. هدف از این جستار تحلیل جهتگیریهای شخصیت (بارور و غیربارور) در رویکرد روانشناختی- جامعهشناختی اریک فروم در اشعار سیمین بهبهانی برای شناخت هرچه بیشتر شخصیت و افکار اوست. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی است. بهبهانی و فروم جایگاه انسان در هستی، تکامل، سعادت و رسیدن او به خیر و تعالی را در نظر دارند، اما تفاوت بارز میان آنها انسانمحوربودن فروم و دینمحور بودن بهبهانی است.
مقاله پژوهشی
سعید شفیعیون
چکیده
دیوان امیدی از مهمترین سند ابطال این دعوی است که توجه به شعر پیشینیان از دورة بازگشت شروع شده است؛ چراکه در بسیاری از نسخههای خطی و حتی حافظة ادیبان سخندان، بخشی از اشعار وی به سبب تتبع گویندگان قدیم با شاعران قرن ششم مثل سنایی و ظهیر خلط شده است. او ضمن حفظ اسلوب کلاسیک قصیدهسرایی توانسته تفننهایی ظریف و خلاقانهای در این ...
بیشتر
دیوان امیدی از مهمترین سند ابطال این دعوی است که توجه به شعر پیشینیان از دورة بازگشت شروع شده است؛ چراکه در بسیاری از نسخههای خطی و حتی حافظة ادیبان سخندان، بخشی از اشعار وی به سبب تتبع گویندگان قدیم با شاعران قرن ششم مثل سنایی و ظهیر خلط شده است. او ضمن حفظ اسلوب کلاسیک قصیدهسرایی توانسته تفننهایی ظریف و خلاقانهای در این قصیدة ستایشی انجام بدهد. متأسفانه تا چندین سال پس از مرگش، اشعار او پراکنده و نامدون بوده است. در این پژوهش که با اتکا به تتبع و تحقیق متون تاریخی و ادبی دست اول و همچنین استقصا در یافتن اشعار وی از بین حدود 40 جنگ خطی و تصحیح و مقابلة آن فراهم آمده، سعی شده است که تا حد امکان زوایای زندگی امیدی تهرانی و ممدوحانش روشن و شعرش نوعشناسی شود و به تبع آن تا حدی هم خصوصیات سبکی و بلاغیاش آشکار شود و در نهایت جایگاهش در تاریخ ادبیات مشخص شود.
مقاله پژوهشی
علی زرینی؛ حمید طاهری
چکیده
در سبکشناسی ویژگیهای روساخت اهمیت زیادی دارند. روساختی که نویسنده برای بیان ژرفساخت مدنظرش از بین روساختهای ممکن برمیگزیند زیرمعناها، طنینها، تداعیهای سبکی و بلاغی را به وجود میآورد؛ بنابراین، ساختار نحوی یک متن در شکلگیری سبک آن نقش مهمی برعهده دارد. داستان سمک عیّار از برجستهترین داستانهای پهلوانی– عیّاری ...
بیشتر
در سبکشناسی ویژگیهای روساخت اهمیت زیادی دارند. روساختی که نویسنده برای بیان ژرفساخت مدنظرش از بین روساختهای ممکن برمیگزیند زیرمعناها، طنینها، تداعیهای سبکی و بلاغی را به وجود میآورد؛ بنابراین، ساختار نحوی یک متن در شکلگیری سبک آن نقش مهمی برعهده دارد. داستان سمک عیّار از برجستهترین داستانهای پهلوانی– عیّاری است که در قرن ششم مکتوب شده است. در این پژوهش، لایۀ نحوی این داستان و تناسب آن با درونمایۀ اثر به شیوه توصیفی – تحلیلی بررسی شده است که مهمترین ویژگیهای آن عبارتند از: ایجاز هنرمندانه، بسامد بالای فعل در جملات، فراوانی جملههای کوتاه، مستقل و همپایه، تقدیم فعل و جابهجایی ارکان جمله به دلیل اغراض بلاغی، فراوانی فعلهای کنشی و حرکتی و ایجاد صدای فعال، فراوانی افعال ساده و پیشوندی، بروز وجهیت (مدالیته) در فعل جمله، غلبه وجه اخباری، آهنگ افتان و خیزان در کلام. پیوند جملهها آمیختهای از سبک گسسته و همپایه است که نوعی حرکت و روانی به داستان بخشیده است. میتوان گفت که ساختار نحوی این داستان متناسب با درونمایه آن است و در رسانگی، صراحت، دلپذیری و لذتبخشی آن نقشی اساسی دارد.
مقاله پژوهشی
نسرین شکیبی ممتاز
چکیده
میتوان هفتپیکر نظامی را کتاب یگانگی قهرمان و پیوند مقدس او با آنیما دانست که در گسترۀ نمادها یا استعارههایی معنادار به نوعی «خویشتنشناسی» منجر میشود. جلوۀ کهنالگوهای ناخودآگاه جمعی موجود در این کتاب، آن را در هالهای از ابهاماتی قرار میدهد که جز با راهکارهای روانشناختی اسطوره قابل درک و تبیین نیست. کهنالگوی ...
بیشتر
میتوان هفتپیکر نظامی را کتاب یگانگی قهرمان و پیوند مقدس او با آنیما دانست که در گسترۀ نمادها یا استعارههایی معنادار به نوعی «خویشتنشناسی» منجر میشود. جلوۀ کهنالگوهای ناخودآگاه جمعی موجود در این کتاب، آن را در هالهای از ابهاماتی قرار میدهد که جز با راهکارهای روانشناختی اسطوره قابل درک و تبیین نیست. کهنالگوی «زن نخستین» یا «مادر ازلی» در سفر سمبلیک بهرام و در مراحل آزمونهای خودشناسی او، حرکتی از اعماق سیاهی به دل روشنایی است. در داستانهای این کتاب، نقصان و کمبودی در روان تمامی قهرمانان، موجبات حرکت و سفر آنها را برای گشودن دریچههای ناشناخته فراهم میسازد. زندگی پر رمز و راز شاه در گزارش نظامی از او یک قهرمانان اسطورهمند ساخته که در فرجام زندگانی خویش به عنوان یک انسان آگاه به شعورِ شورمندِ خویش به نوعی فردانیت متافیزیکی دست مییابد. مسألۀ اصلی پژوهش در این مقاله، سیر بهرام است که خود در قالب سفری به قصد نوزایی رُخ میدهد و تسلسل وقایع و ارتباط درونی آنها با یکدیگر فرایند خویشتنشناسی قهرمان را تقویت میکند. هدف این است تا با نشان دادن رویکرد روانشناختی اسطوره با واکاوی عناصرِ نمادینِ موجود در قصههای هفتگنبد، ارتباط درونی آنها با داستان اصلی بررسی شود و تمامی کنشها و واکنشهای داستانی را در جهت استعلای متافیزیکی قهرمان معنا بخشد. گفتنی است که شیوۀ تحقیق در این مقاله، تحلیلی- توصیفی است.