نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The Burzō-nāma is one of the most famous epics after the Shāh-nāma, which, despite the recent studies of the last two centuries, there are still many uncertainties about it. The small or old Burzō-nāma, the first part of this two-part epic, has remained largely an annexed story to the Shāh-nāma. This research, for the first time, has tried to clarify the textual relations of this work with Shāh-nāma by analyzing more than 50 manuscripts of Burzō-nāma, based on textual criticism. According to these results, the author of the work wrote the text in the continuation of the story of “Bijan and Manije”. Although at the beginning of the story, with flashback technique, he briefly reminded her mother's pregnancy and her birth to continue Sohrāb's fate. Due to contradictions in the text, in most manuscripts, the scribes deleted this primitive reminder. But in a small number of manuscripts, they transferred it to the continuation of “Rostam and Sohrāb”, and changed the king of Iran from Kei-khosrow to Kāvus. They also deleted the “Soosan” episode and added an episode about the death of Borzō at the end of the story. Of the four episodes of the poem, the only annexation to the poetry is the episode of the death of Borzō, which was not in the original manuscript, and no mention was made of his death. For this reason, the ending of the poem was an open-end and another poet has been able to continue it.
کلیدواژهها [English]
برزونامة کهن از تحسینشدهترین منظومههای حماسی پس از فردوسی است که تا نیمه دوم قرن 18میلادی که از هند به فرانسه رفت، تنها به عنوان بخشی از شاهنامه شناخته میشد و اولبار در تصحیح ماکان به عنوان بخشی الحاقی شناخته شد. البته ابتدا به خاطر اشتباه فهرستنویس فرانسوی (بلوشه[1]) به شاعر قرن 5-6، عطاییرازی منسوب شد تا اینکه در مطالعات معاصر در تحقیقات پژوهشگرانی مثل دوبلوا[2]، سلمی، نحوی و وندِبرگ[3]، ضمن تصحیح اشتباهات قبلی، دوبخشی بودن اثر و تعلق دو بخش کوتاه (قدیم) و بزرگ (جدید) آن به دو سراینده به نامهای شمسالدینمحمد کوسج در قرون 7-8 و شاعری با تخلص «عطایی» در حوالی قرن10 ثابت شد[4]. با وجود این تحقیقات قابلتوجه، هنوز ابهامات زیادی دربارة این متن وجود دارد و اطلاعات متناقض، در مورد هر دو بخش آن بسیار زیاد و دانستهها در سطوح مقدماتی است. در این جستار به چند مورد از اصلیترین این ابهامات پرداخته میشود.
آنچه دربارة برزونامة کهن مسلم است، اینکه این متن، خیلی زود وارد نسخ شاهنامة فردوسی شد و به همین دلیل تا امروز تنها یک نسخة کامل مستقل از آن شناسایی شده است (نسخة کمبریج[5]). نگارنده معتقد است، متکی بودن تحقیقات بر منابع غیرمستقیم از دلایل این ابهامات است و به همین علت، مطالعة خود را بر نسخ متن استوار کرده، کوشیده است بر پایة نقد متنشناختیِ نسخ برزونامة کهن، به چند پرسش بنیادین پاسخ دهد.
با توجه به نقش برزونامة کهن به عنوان یک حماسة ثانویه در ادامة شاهنامه در نسخة مادر برزونامة کوسج، این سراینده چه نسبتی بین حماسة دوم و «محور طولی» و «زمانِ» رخدادها در حماسة نخست برقرار کرده بود؟ (داستان برزو در ادامة کدام داستانهای شاهنامه سروده شدهاست؟)
- شکی نیست، ملحقات شاهنامه، هر کدام در جای مشخصی بدین کتاب ملحق شدهاند با این وجود، علت دوگانگی جایگاه نسخة الحاقی برزونامه در نسخ شاهنامة فردوسی چه بودهاست؟
- بر مبنای دادههای مستخرج از نسخ متن از چهار بخش داستان (آشنایی سهراب و شهرو و تولد برزو/ داستان رستم و برزو/ داستان سوسن/ فرجام برزو)، کدام بخشها اصالت دارد؟ (یعنی در نسخة مادر به همین شکل وجود داشتهاست؟) و کدام بخش الحاقی بوده، بعدها از قلم افراد دیگر افزوده شدهاست؟
در میان تحقیقات متنوع انجام شده دربارة برزو، تنها دو مقاله به بخشی از مسالة تحقیق جستار حاضر نزدیکتر است. یکی وندنبرگ که نسخ برزونامه را به دو بخش الحاقی و مستقل تقسیم کرده، برزونامههای مستقل را متشکل از نسخ کوتاه و بلند و نسخ کوتاه را همانا برزونامههای الحاقی به شاهنامة فردوسی میداند و آنها را دو بخش میکند: عمدتاً پس از «بیژن و منیژه» و قبل از «یازده رخ» و برخی نیز پس از «رستم و سهراب» و قبل «سیاوش» آمدهاند. او در توضیح علت این دوگانگی، اصل داستان برزو را دو بخش میداند: بخش اول از تولد تا مرگ برزو و فاقد بخش سوسن رامشگر و مربوط به دورة کیکاووس بوده، بعد از رستم و سهراب قرار داشتهاست. بخش دوم نیز از دیدار برزو و افراسیاب تا شکست افراسیاب و حاوی داستان سوسن و مربوط به دورة کیخسرو بوده، بعد از بیژن و منیژه قرار داشته است. بدینترتیب در نسخة مادر، برزونامه بعد از رستم و سهراب بوده، بعدها به بعدِ بیژن و منیژه منتقل شده بود. از بخشهای داستان نیز سوسن رامشگر الحاقی بوده، بقیة داستان، حتی روایت مرگ برزو، اصالت داشته، کل داستان نیز در دورة کیکاووس رخ میداده است (وندبرگ، 2011).
غفوری نیز در مقالهای، روایت مرگ برزو را بر مبنای سه نسخه تصحیح کرده[6]، شکل اصلی آن را روایتی اصیل، اما مفقوده، سرودة شاعرِ اولیه دانسته و معتقد است، مردم و نقالان برای زدودن خاطرة این پایان بد که مشابه پایان سهراب تلخ بود، آن را زدودند [در حالی که اصلاً ضرورتی نداشت از اول آن را بسرایند] و با گسترش داستان، بخشهایی مثل سوسن رامشگر را به آن الحاق کردند، اما چون روایت مرگ برزو فراموش نشدهبود، کاتب یا شاعری، روایت مرگ برزو را با زبانی سستتر از نو سروده به واسطة وی به برخی نسخ افزوده شد (غفوری، 1395).
این جستار میکوشد در مسیر پاسخ دو پرسش اول پژوهش، یافتههای دو پژوهشگر اخیر را نیز به گواه دادههای مستخرج از نسخ برزونامه ارزیابی کند. برای این منظور، طبقهبندی شکلی نسخ برزونامة کوچک یا کهن یا اول را (در قیاس با برزونامة بزرگ یا جدید چنین نامیده شدهاست) در مقالة دیگری از قائمی اساس قرار داده است. این مقاله،54 نسخة برزونامة کهن را که عمدتاً به نسخ شاهنامه ملحق شدهاند، شناسایی کرده، اشکال متنی آنها را در سه صورت نسخ برزونامه «مستقل»، «مجموعهای» (شامل چند متن حماسی در یک مجلد: به مثابه یک جُنگ، مجموعه یا بیاض) و «شاهنامهای» (نسخة شاهنامة فردوسی حاوی روایت الحاقی برزونامه) طبقهبندی کردهاست (قائمی، 1398). نوعشناسی آن مقاله، «شکلی» و براساس شکل الحاق یا عدم الحاق منظومه به شاهنامه یا داستانهای حماسی دیگر انجام شده است، اما نوعشناسی مقالة حاضر «ساختاری» است و جایگاه متفاوت داستان برزو در ترتیب استقرار داستانهای نسخ شاهنامه را توصیف و دلایل این تنوعِ استقرار را تحلیل کرده به دو پرسش اول پژوهش پاسخ خواهد داد.
در ادامه، به پرسش سوم پژوهش؛ یعنی الحاقی بودن یا اصالت بخشهای برزونامة کهن (تفکیک بخشهای اصلی سرودة کوسج از ملحقات دیگران) پرداخته خواهد شد؛ بدینترتیب، از حیث انگیزهشناسی نیز مقالة شاره شده به اثبات انگیزة کوسج برای الحاق برزونامه به شاهنامه پرداخته بود، اما این جستار به شناخت انگیزههای الحاق و دستبرد ثانوی شاعران در خود متن برزونامه پرداخته است (الحاق در الحاق).
در این جستار، برای تعیین مسألة اصالت و الحاق بخشهای داستان برزو از نقد متنی[8] نسخ متن استفاده خواهد شد؛ زیرا هیچ نسخة اصیل و بدون تحریفی از متن برزونامه موجود نیست تا بتوانیم دربارة اصالت سبکی ابیات دیگر نسخ نسبت به نسخة مادر حکم قاطع دهیم. در نقد متنی، طبقهبندی نسخ[9] بر مبنای طرحی انجام میشود که برآیند مسیر تطور متن از نسخة مادر (دستنوشتة نویسنده) تا صورتهای نهایی را دربربگیرد. اصولاً طبقهبندی نسخ، نخستین گام در مسیر بازسازی صورت اصلی یک متن کهن و تشخیص میزان اصالت بخشهای مختلف آن است که اولویتبندی ضبطها و روش گزینش و ترجیح منتقد را در دامنة تنوع ضبطها میسر میسازد. این طبقهبندی، باعث میشود تا در قالب هر «طبقه» از نسخ، یکی از «اشکال متنی[10]» موجود در نسخ اثر و ضبطهای منتزع از آن مشخص شده، تحلیل انواع صورتهای متنی اثر در انتخاب صورت اولیه از ثانویه بسیار مفید خواهد بود (ر.ک: ارمان[11]، 2006 و الدون[12] و همکاران، 1993).
در این جستار با نقد متنشناختی نسخ برزونامة کهن، طبقات شکلی سهگانة نسخ (مستقل، مجموعهای و شاهنامهای) تحلیل و سپس دادههای متون بر مبنای سؤالات تحقیق استخراج شدند تا نتایج به صورت کیفی مشخص شود.
در شکل متنیِ نسخة «مستقل»، کهنترین نسخة شناخته شدة اثر، نسخة دانشگاه کمبریج، مورخ 829 هـ.ق. است که نسخة اساس بهترین تصحیح موجود (نحوی، 1387) بوده است. نسخة مستقل دوم، نسخة 497 کتابخانة ملی پاریس با عنوان سوسننامه است که تنها داستان سوسن را داشته از سبک تحریر سرلوحه و انجامهاش میتوان فهمید به دست کاتبی زرتشتی از پارسیان هند نگارش یافته، شاید بخشی از مجموعة بزرگتری بوده است.
در شکل متنیِ نسخة «مجموعهای»، 3 نسخة شاخص یافت شد: نسخه C.26 بادلیان[13] متعلق به سدة یازدهم- دوازدهم شامل منظومههای سامنامه، کُککوهزادنامه، بهمننامه، برزونامه و بانوگشسبنامه. نسخة شاهنامة مجلس به شمارة 13493، محتوی منظومة الحاقی ببر بیان، نبرد رستم و هیولای دریایی پتیارة دیو، نبردهای مازندران و هفتخان، رستم و سهراب و در انتها داستان برزو که از کشته شدن پیلسم بیشتر ادامه نیافته است. نسخة Or.2926 موزة بریتانیا، محتوی اندکی از ابتدای شاهنامه و 9 داستان گرشاسبنامه اسدی، سامنامه، کُک کوهزاد، ببر بیان، پتیاره، شبرنگنامه، فرامرزنامه، رستم و سهراب (محتوی اپیزود الحاقی سوگواری و لشکرکشی تهمینه به سیستان و در نهایت آشتی با رستم و زادن فرامرز)، داستان برزو و همچنین داستان سیاوشاست. به نسخ مجموعهای داستان برزو، نسخ برزونامة جدید منسوب به عطایی را نیز باید افزود که متن کوچک را قبل از متن جدید آوردهاند. از جمله نسخة شمارة 499 برزونامة کتابخانة پاریس (نسخة دوپرن)، مورخ 1073 که بعد از نقل بخشهایی از پایان رستم و سهراب و ماجرای تهمینه، مرگ سهراب را به نسخة کاملی از داستان برزو متصل کردهاست و نسخة شمارة 2769 دانشگاه تهران محتوی چاپ سنگی برزونامه در هند، متعلق به سدة نوزدهم و محتملاً مرتبط با جامعة پارسیان بندر سورت (که در تصحیح نحوی با شناسة ن لحاظ شده بود).
در شکل متنیِ نسخ «شاهنامهای»، 47 برزونامة ملحق به شاهنامة فردوسی شناسایی
شد که بخش عمدة نسخ این متن را تشکیل میدهند. عدم وجود نسخ مستقل کامل از این متن، غیر از یک مورد که آن نیز بعید نیست از روی نسخة ملحق به شاهنامه کتابت شده باشد، نکتهای مهم در شناخت متنی است که از ابتدا به صورت ملحق و غیرمستقل رشد کرده است. در نتیجه شناخت رابطة میان این دو متن، مهمترین مسأله در شناخت این متن خواهد بود.
در این بخش، بر مبنای نسبت متنی میان دو متن برزونامة کهن و شاهنامة فردوسی، مجموع نسخ سه طبقة شکلی فوق به دو دستة ساختاری (بر اساس جای داستان در ساختار شاهنامه) تقسیمبندی میشوند:
1-4. نسخ شاهنامهای برزونامه بین «بیژن و منیژه» و «یازده رخ» (وضعیت 1)
از 47 نسخة برزونامة ملحق به شاهنامه (که در این جستار از آنها با عنوان نسخ «شاهنامهای» یاد شدهاست)، در 40 نسخه، داستان برزو بین داستان بیژن و منیژه و یازده رخ (در برخی نسخ: دوازده رخ) گنجانده شدهاست. قدیمترین نسخ برزونامة شاهنامهای در بین این نسخ جای میگیرند. در کنار نسخة اقدم کمبریج، چهار نسخة قرن نهمی دیگر نیز شناسایی شدند: نسخة سنتپترزبورگ با شمارة 1654، مورخ 849 هـ.ق. که در شمار نسخ مورداستفادة جلال خالقیمطلق در تصحیح شاهنامة فردوسی نیز بودهاست (با شناسة ل2) و با وجود شناخته شده بودن در هیچ یک از تصحیحهای متن، حتی تصحیح نحوی که بهترین تصحیح موجود است، استفاده نشده است و نسخة موزة آرشیو ملی هندوستان در دهلی نو مورخ 831 هـ.ق. یکی از این دو نسخه تنها دو سال و دیگری 20 سال با نسخة اقدم اختلاف دارند؛ با این وجود در بخش آغازین نسخ اختلاف روشنی با نسخة اقدم وجود دارد.
نسخة کمبریج در ابتدا 10 بیت در نعت خداوند و در حق خواجة صحابه (ص) دارد که 5 بیت اولش، اقتباسی ناشیانه از ابیات آغازین شاهنامه در نعت خداوند و 5 بیت بعدش ابیاتی سست در بیان ارادت شاعر به حضرت رسول (ص) و «یاران» وی است که به هیچ وجه با دیگر ابیات منظومه که از نظر استواری در شعر حماسی فارسی کمنظیر است و به تعبیر صفا، گاه حتی به نظم فردوسی پهلو میزند (ر.ک: صفا، 1333) قابل قیاس نیست.
در دو نسخة دیگر مقدمهای حدود 15 بیت در مذمت آز و بیان حکمت آمده که غالباً برآمده یا آمیخته با ابیات فردوسی است، از نظر استواری با دیگر ابیات منظومه همگن و به مضمون ابیات پسین نیز مرتبطتر است (ر.ک: شاهنامة هند: 186b؛ شاهنامة سنتپترزبورگ: 136a). این مقدمه در دو نسخة دیگر قرن نهمی شاهنامة محتوی برزونامه، نسخة MS.9 رایلند منچستر و نسخة ش. 257 دانشکدة الهیات دانشگاه فردوسی نیز حضور دارد.
در این 40 نسخه که داستان برزو بین بیژن و منیژه و یازده رخ قرار گرفته است با افزودن ابیات واسطة ذیل به پایان داستان بیژن و منیژه، دو داستان به هم متصل میشوند:
به پایان رسانیدم این داستان |
|
|
کنون بشنو این سرسخن[16] داستان |
|
به دانش همیباش همداستان[17] |
(شاهنامه برلین ش. 26932، 182a؛ و ش. fol.1: 521؛ فرانسه، ش. 4692، 202؛ و ش. 222: 253)
پس از ابیات اخیر و بعد از خطبة آغازین بیان شده با این دو بیت، داستان برزو شروع میشود:
از آن پس که برگشت افراسیاب[18] |
|
ز پیکار رستم، دلش پرشتاب[19] |
(همان)
بدینترتیب، داستان به انتهای داستان بیژن و منیژه و شکست افراسیاب از رستم پیوند میخورد. در متن اصلی نیز این پیوند وجود دارد و سرایندة متن مادر (کوسج) قصد داشته، داستان را از نظر زمانی در ادامة داستان بیژن و منیژه روایت کند. در عین حال، در نسخة کمبریج، بین مقدمه و دو بیت اخیر، 75 بیت وجود دارد که آشنایی سهراب با شهرو در شنگان (در مسیر لشکرکشی به ایران) و بار گرفتن شهرو از او، برزو را و زادن برزویِ سهراب را دربرمیگیرد. در تمام نسخ این بخش، این ابیات حذف شدهاند؛ غیر از یک نسخه، شاهنامة MS.Hamilt260 برلین، متعلق به سدة 12-13. البته در این نسخه نیز این بخش با قلمی ریز و متفاوت در حاشیه به متن افزوده شده، محتملاً بعدها الحاق شدهاست. بنابراین کاتبان بعضاً از ناقص بودن متن در روایت خود مطلع بودند؛ پس دلیل حذف بخشی مهم از داستان چه بودهاست؟
بر مبنای قراین میتوان گفت که این رویکرد به این علت بوده است که بخش ابتدای داستان برزو (آشنایی سهراب و شهرو و تولد برزو و رشدش) متعلق به قبل از وقایع داستان رستم و سهراب (در عصر کیکاوس) بوده است در حالی که آنها این داستان را بعد از داستان بیژن و منیژه (در پادشاهی کیخسرو) روایت میکردند. با این حذف، تناقض موجود برطرف میشد؛ احتمالاً یکی از کاتبان این اصلاح را در نخستین نسخة این بخش انجام داده و این کیفیت از طریق این نسخه به دیگر نسخ شاهنامة فردوسی محتوی برزونامه تسری پیدا کرده است. برای سهولت در یادکرد از این 40 نسخة محتوی داستان با کیفیت مورد بحث در ادامة جستار با عنوان «وضعیت 1» یاد خواهد شد. از بین 40 نسخة موجود در این وضعیت، 4 نسخه متعلق به سدة نهم، 3 نسخه (2 نسخه متعلق به کتابخانة ملی و یک نسخه به آستان قدس) سدة دهم، 9 نسخه سدة یازدهم، 10 نسخه سدة دوازدهم و 14 نسخه سدة سیزدهم بودهاند.
در جدول (1)، اطلاعات مربوط به این نسخ، به تفکیک استخراج شدهاست.
جدول 1. برزونامههای کهن مندرج در نسخ شاهنامه در وضعیت 1 (بین بیژن و منیژه و یازده رخ)
محلنگهداری |
شمارة ثبت |
تاریخ استنساخ[20] |
نوع نسخه |
محل داستان[21] |
تولد برزو |
داستان سوسن |
مرگ برزو |
سنتپترزبورگ |
1654 |
849 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
رایلندمنچستر |
ش. MS.9 |
سدة نهم |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
آرشیو ملی هند |
1972 |
831 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
دانشگاه فردوسی |
257 |
سدة نهم |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
+ |
+ |
|
رایلندمنچستر |
MS.909 |
1060 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
موزة بریتانیا |
Add.27257 |
1037ه.ق |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
موزة بریتانیا |
Or.4906 |
سدة 11 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
هایدلبرگ |
80007 |
1235 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
برلین |
Fol.209 |
1077 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
ادامه جدول 1.
محلنگهداری |
شمارة ثبت |
تاریخ استنساخ |
نوع نسخه |
محل داستان |
تولد برزو |
داستان سوسن |
مرگ برزو |
برلین |
Fol.1 |
1002 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
برلین |
Minutoli134 |
1254 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
برلین |
MS.Hamilt260 |
سدة 12-13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
+[22] |
+ |
- |
هانگتون هاروارد |
MS.78 |
1131 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
توبینگن آلمان |
K6410 |
سدة 12 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
+ |
ملی پاریس |
Ms.4692 |
1222 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
ملی پاریس |
Ms.222 |
1172 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
اینکلیوج (کلوژ) رومانی |
453 |
سدة 11 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانه ملی تاجیکستان |
793 |
1125 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
+ |
+ |
+ |
آستان قدس |
31282 |
سدة 13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
آستان قدس |
a14056 |
1250 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
آستان قدس |
a18420 |
1149 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
آستان قدس |
a15894 |
سدة دهم |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
آستان قدس |
a4127 |
1166 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
_ |
+ |
- |
آستان قدس |
a4248 |
1112 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
_ |
+ |
- |
ادامه جدول 1.
محلنگهداری |
شمارة ثبت |
تاریخ استنساخ |
نوع نسخه |
محل داستان |
تولد برزو |
داستان سوسن |
مرگ برزو |
کتابخانة ملی |
1103630 |
سدة 13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
_ |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1091556 |
سدة 11-12 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
_ |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1097461 |
1236 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
_ |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1097798 |
1259 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
_ |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
2294676 |
سدة 12-13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1323194 |
933 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
2286398 |
سدة 13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1121491 |
1246 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1094199 |
1061 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
+ |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1098151 |
سدة 13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
+ |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1267506 |
1008 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1737422 |
948 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1097957 |
1263 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کتابخانة ملی |
1124618 |
سدة 13 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
کراچی (مینوی) |
_ |
سدة 11-12 |
شاهنامهای |
بین بم و 11 |
- |
+ |
- |
شاهنامة چاپ سنگی بمبئی |
تصحیح ماکان |
1272 هـ.ق. |
شاهنامهای |
ملحقات (اصل: بعد بم) |
_ |
_ |
_ |
2-4. نسخ شاهنامهای و مجموعهای برزونامه بین «رستم و سهراب» و سیاوش (وضعیت 2)
در برخی نسخ شاهنامه «داستان برزو» به بعد از «رستم و سهراب» که طبیعتاً آغاز زندگی برزو را دربرمیگرفته، منتقل شده است. البته این نسخ نسبت به کل نسخ شاهنامهای حاوی داستان برزو بسیار اندک و از حیث زمانی نیز بسیار متأخرند. از بین 47 نسخة برزونامة شاهنامهای، تنها 7 نسخه در این بخشاند که قدیمترین آنها به قرن دهم تعلق دارد. غیر از نسخة ناقص ش. 3218-П کتابخانة سلطتنی مادرید به تاریخ901 هـ.ق. که تنها محتوی بخش کوتاهی از برزونامه و از حیث قلت متن، قابل اعتنا نیست، قدیمترین نسخ این بخش، شاهنامه ش. 1091651 کتابخانۀ ملی مورخ ۹۵۹ هـ.ق. است که کاملترین نسخه و در شناخت این وضعیت بسیار بنیادین است. این نسخه داستان برزو را از ماجرای سهراب و شهرو تا انتهای منظومه با حفظ داستان سوسن داشته، علاوه بر آن روایت الحاقی مرگ برزو را نیز در انتها دارد.
بقیة نسخ شاهنامهای این بخش (نسخة ش. MS.841 رایلند منچستر مورخ 1081 هـ.ق.، دو نسخة کتابخانۀ ملی، مورخ 1033 و 1056، شاهنامه مورخ 1013ق. واتیکان، ش. 4252 برلین مورخ 1042ق. و نسخة سده سیزدهمی ش. 1102 مجلس) در عین حال که نسبت به نسخ وضعیت 1، 75 بیت مربوط به داستان سهراب و شهرو و تولد برزو را با ابیات کمتر یا بیشتر از آن میزان دارند، اما جملگی فاقد داستان مهم و اصیل سوسن رامشگرند؛ از حیث حجم نیز منظومه در این شش نسخه گاه کمتر از 3000 بیت است؛ در حالی که حجم اقدم نسخ متن بیش از 4000 بیت بود. در این بخش از نسخ شاهنامهای داستان برزو که در ادامه با عنوان «وضعیت 2» از آنها یاد خواهد شد، دو بیت واسط نیز تغییر کرده است:
چو سهراب و رستم کنون شد به سر |
|
به برزوی و رستم ببندم کمر |
(شاهنامة مجلس 1102)
در پایان نیز ابیات واسط دیگری بین این داستان و داستان سیاوش هست که با تفاوتهایی در نسخ تکرار میشود:
به پایان رسید اینچنین داستان |
|
شنو بعد از این، قصة باستان |
(شاهنامه کتابخانۀ ملی ش. 1091651، ۹۵۹ ق.)
با توجه به اینکه در نسخ وضعیت 2، همچون نسخ مجموعهای و نسخ ملحق به برزونامة جدید، داستان برزو ادامة داستان رستم و سهراب است، میتوان این سه شکل نسخ را در کنار هم قرار داد. همچنین در برخی نسخ مجموعهای (مثل نسخة بادلیان و ش. 1102 مجلس)، بخش سوسن رامشگر حذف شده است که از این حیث نیز بین این دو شکل نسخ شباهت وجود دارد. البته بخش مقدمة داستان برخلاف نسخ وضعیت 2 در نسخ مجموعهای- غیر از یک نسخه (نسخة مورخ 1102 مجلس)- بیان شده نیست. در نسخ برزونامهای نیز داستان برزو دنبالة سهراب است، اما هر دو بخش مقدمه و سوسن در متن این نسخ وجود دارد. تنها تفاوت روشن نسخ مجموعهای یا نسخ ملحق به برزونامة جدید با وضعیت 2 روایت «مرگ برزو» است؛ این اپیزود که یک روایت غیراصیل و الحاقی است به هیچ یک از این دو نوع نسخ مجموعهای یا ملحق به برزونامة جدید وارد نشده است. البته چنانکه در جدول (1) مشاهده میشود، روایت مرگ برزو در دو نسخه از نسخ وضعیت اول نیز وجود داشت: نسخ ش. 793 کتابخانه ملی تاجیکستان مورخ 1125هـ.ق. و ش. K6410 کتابخانه توبینگن آلمان متعلق به سدة 12[23]. در مورد این دو نسخه باید گفت که با توجه به دسترسی کاتبان به هر دو نوع نسخ 1 و 2 و تلاش برخی کاتبان برای تکمیل متن و افزایش حجم آن که زمانی نوعی ارزش برای ناسخ بود، احتمالاً کاتب با ترکیب دو نوع از نسخ به این شکل ترکیبی دست یافته است.
جدول (2) اطلاعات مجموع این نسخ به تفکیک مقایسه و توصیف شده است.
جدول2. برزونامههای کهن مندرج در نسخ وضعیت 2 (بین رستم و سهراب و سیاوش)، مجموعهای و ملحق به برزونامة جدید
محل نگهداری |
شمارة ثبت |
تاریخ استنساخ |
نوع نسخه |
محل داستان |
تولد برزو |
داستان سوسن |
مرگ برزو |
کتابخانه واتیکان |
Add.27257 |
1013هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
+ |
سلطتنی مادرید |
3218-П |
901 ه. ق |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
- |
برلین |
4252 |
1042 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
+ |
رایلندمنچستر |
MS.841 |
1081 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
+ |
کتابخانة ملی |
1091651 |
۹۵۹ هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
+ |
+ |
کتابخانة ملی |
1261357 |
1033 هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
+ |
کتابخانة ملی |
1091854 |
1056هـ.ق. |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
+ |
مجلس |
1102 |
سدة 13 |
شاهنامهای |
بین سهر و سیا |
+ |
_ |
_ |
مجلس |
13493 |
1235 هـ.ق. |
مجموعهای |
بعد از سهر (انتهای کتاب) |
_ |
+ |
_ |
بادلیان |
C.26 |
سدة 11-12 |
مجموعهای |
بینبهمننامه و بانوگشسبنامه |
_ |
_ |
_ |
موزة بریتانیا |
Or.2926 |
1246ه.ق |
مجموعهای[24] |
بین سهر و سیا |
- |
+ |
- |
ملی پاریس |
499 |
1073 هـ.ق. |
برزونامة جدید |
در ادامة سهر |
+ |
+ |
_ |
چاپ سنگی هند |
2769 |
سدة 13 |
برزونامة جدید |
در ادامة سهر |
+ |
+ |
_ |
در بخش پایانی جستار، نتایج مستخرج از نسخ برزونامة کهن بر مبنای سوالات و اهداف جستار تحلیل خواهد شد.
هم قدیمترین نسخ داستان برزو و هم اکثریت آنها در وضعیت 1 جای گرفتهاند و از حیث متنشناسی، این جایگاه از اصالت بیشتری برخوردار است.
مطابق مطالعات این جستار از میان 54 نسخة برزونامة کوسج، 2 نسخه «مستقل»، 3 نسخه «مجموعهای»، 2 نسخه «ملحق» به برزونامة جدید، و 47 نسخه ملحق به نسخ شاهنامه هستند (نسخ «شاهنامهای»). بنابراین 87 درصد نسخ شاهنامهای بودهاند. اینکه برزونامة کوسج بیشتر در غالب نسخ شاهنامه آمده است تا به طور مستقل، نشان میدهد، برزونامة کوسج در ادب حماسی فارسی نه به عنوان اثری مستقل که به عنوان بخشی از شاهنامه (در سطح نسخهشناختی) رشد و نمو کرده است؛ در شناخت خاستگاه این متن، مهمترین مؤلفه، نسبت این اثر با داستانهای فردوسی بوده است. مهمترین سؤال این جستار نیز پاسخ به این پرسش بودهاست که در نسخة مادر برزونامة سرودة کوسج، شاعر داستان را در ادامة کدام داستان در محور طولی شاهنامة فردوسی سروده است؟
در پاسخ این پرسش باید دید، کدامیک از دو وضعیت 1 و 2، نسبت به دیگری اصالت بیشتری دارند؟
دربارة استقرار داستان برزو بین دو داستان بیژن و منیژه و یازده رخ (وضعیت 1)، دو تناقض صریح با بخشهای اصیل شاهنامه دیده میشود. یکی در مورد پیلسمِ ویسه، برادر پیران، دلاورترین پهلوان تورانی که جز رستم حریفی ندارد و در داستان «کین سیاوخش»، رستم او را به زخم نیزه کشته است (فردوسی، 1386) و مرگ مجدد او در داستان برزو به دست رستم تکراری متناقضنماست (کوسج، 1387) که البته مشابهش در شاهنامه در مورد کسان دیگری چون الوای نیز دیده شده است. همچنین در برزونامة کوسج، برزو 20 ساله توصیف شده است (همان) در حالیکه وقتی داستان برزو در عصر کیخسرو باشد، نطفة او پیش از مرگ سهراب باید بسته شده باشد، اگر قتل سیاوش و تولد کیخسرو و عمر او را پس از این وقایع منظور کنیم، سن برزو تا چند برابر عمر کیخسرو افزایش مییابد.
این مساله احتمالاً از چشم شاعر دور مانده، اما همین تناقضها (در کنار دلایل سبکی و زبانی و تقلیدهای واضح شاعرِ داستان برزو از فردوسی) باعث شد، ماکان ملحق بودن داستان را دریابد. البته قرنها قبل از ماکان، برخی کاتبان نقاد غیرامانتدار که عادت داشتند در هر متنی دستبردی انجام دهند نیز این تناقضها را دریافته بودند و قصد کردند با جابهجایی داستان برزو و انتقال آن به میان دو داستان «رستم و سهراب» و «سیاوش» (وضعیت 2) این اشکال را مرتفع کنند. اما دلایلی وجود دارد که ثابت میکند، این وضعیت تناقضزدایی شده، اصالت ندارد:
- قدیمترین نسخة مستقل (کمبریج/ 829) و قدیمترین نسخ شاهنامة موجود که داستان برزو را نیز دربر دارد (نسخ قرن نهمی هندوستان، سنتپترزبورگ، رایلند منچستر و دانشگاه فردوسی) و همچنین اکثریت مطلق نسخ موجود (87 مورد از 100 مورد) داستان برزو را بعد بیژن و منیژه آوردهاند.
- در مقایسة نسخ شاهنامة حاوی داستان برزو، نسخ وضعیت 2، نسبت به کهنترین نسخه (کمبریج)، ضبطهای تحریفشدة بیشتری دارند و حضور ابیات الحاقیِ زیاد و ابیات محذوف یا جایگزین با ابیات متفاوت در این 7 نسخه نسبت به 40 نسخة وضعیت 1 چشمگیر است. در عین حال، چند نسخة موجود در دستة 2، نسبت به یکدیگر نیز تفاوت ضبطهایی در حد بسیار اندک دارند و در مواضع تفاوت ضبطها با نسخة کمبریج، عمدتاً به نسخة سنتپترزبورگ 849 ق. شباهت دارند. این نشان میدهد، همة این نسخ از حیث تبارشناسی از روی یک نسخة خاص تحریر شدهاند که با فواصل زیاد به یکی از رونوشتهای نسخة سنتپترزبورگ میرسد که خود این نسخه، داستان برزو را در وضعیت 1 نقل کرده بوده است. این نسخه میتواند اقدم نسخ بخش 2 باشد؛ یعنی نسخة ش. 1091651 کتابخانة ملی مورخ ۹۵۹ هـ.ق. که تنها نسخة این بخش است که داستان سوسن را نیز دارد و و اولین نسخهای است که روایت مرگ برزو را- از خود کاتب یا منبع دیگری- در پایان آورده است.
- اگر کوسج در سرایش داستان برزو، آن را به عنوان دنبالة رستم و سهراب روایت کرده بود، بالطبع شاه ایران باید کاوس میبود. با این وجود، در تمام نسخ وضعیت 1 از جمله اقدم نسخ و همة نسخ قرن نهمی، شاه ایران کیخسرو بوده؛ بنابراین، در نسخة مادر برزونامه نیز همه جا شاه، کیخسرو بوده است. پس از انتقال متن به بعد از رستم و سهراب، هر جا نام کیخسرو وجود داشته با تحریفی، این نام به کاوس یا کاوسکی بدل شده است. این قضیه از آنجا واضح میشود که در اقدم نسخ وضعیت 2 -در صفحات آغازین متن- تا پایان بخش برزو و رستم، شاه کاوس است و هر بیتی که نام شاه آمده، تغییر قابل ردیابی است. مثلاً در بیت ذیل که برزو بعد از انتصاب به سالاری تورانیان به افراسیاب وعدة غصب «تاج و تخت» شاه ایران را میدهد:
ستانم ز کیخسرو آن تاج و تخت |
|
نمانم بر آن بوم، شاخ درخت |
(کوسج، 1387)
این بیت در نسخ وضعیت 2 با اندک تفاوتهایی در جزئیات، بدین شکل ضبط شده است:
ستانم ز کاووسکی، تاج و تخت |
|
نمانم بر و[25] بوم و شاخ درخت |
(ملی ش. 1091651: 40؛ ش. 1261357: 214؛ ش. 1091854: 161، برلین ش. 4252: 245)
یا وقتی خبر آمدن سپاه توران را به شاه ایرانشهر ابلاغ می کنند در عبارت «به کیخسرو...» (کوسج، 1387)، دگردیسی ذیل مشاهده شده است:
به کاووس آمد خبر در زمان |
|
که آمد سپاهى چو باد دمان |
(ملی ش. 1091651: 44؛ ش. 1261357: 217؛ ش. 1091854: 165؛ برلین 4252: 249)
در حین روایت لشکرکشی برزو به ایران در نسخ وضعیت1 از زبان فرامرز خطاب به برزو که سپهدار توران است به شراب نشستن او و شاه و سران سپاه ایران و بسیارنوشیِ او چنین توصیف میشود:
چو دی بازگشتم ز آوردگاه |
|
خود و نامداران ایرانسپاه |
(کوسج، 1387)
همچنین در جایی از نسخ وضعیت 1، گزارش فرامرز از مجلس شراب نوشیدن کیخسرو به یاد کاوس در وضعیت2 به نوشیدن خود کاوس تبدیل شدهاست:
چو دی بازگشتم ز آوردگاه |
|
من و شاهکاوس و یکسر سپاه |
(شاهنامه ملی ش. 1091651)
این وضعیت تا قبل از داستان سوسن رامشگر حاکم است. در این منظومه مجموعاً 156 بار کلمة کیخسرو یا خسرو (بر مبنای نسخة کمبریج) آمده است که در نسخِ وضعیت 2 به کیکاوس یا کاوس بدل شده، یا کلاً بیت تغییر یافته است.، اما از آغاز بخش سوسن، ناگهان در نسخة 1091651 که اقدم نسخ وضعیت 2 است، شاه ایران کیخسرو میشود و در رویارویی افراسیاب با سپاه ایران، فرماندهی با اوست:
جهاندارْ کیخسرو، از پشت پیل |
|
زمین کرد، مانند دریایِ نیل |
(همان)
بدینترتیب در این نسخه -از ابتدای بخش داستان سوسن تا انتها- همه جا شاه ایران کیخسرو است در حالی که در بقیة نسخ وضعیت 2 که رونوشتهای این نسخهاند، تحریف کامل شده، همه جا شاه ایران، کاوس شده است. به همین جهت و به علت اینکه نقش کیخسرو در اپیزود سوسن نقشی محوری است و شاه ایران در این بخش نمیتواند کاوس باشد، این بخش مهم به خاطر ناهمخوانی با بقیة اثر حذف شده است.
بنابراین، در شش نسخة دیگر وضعیت 2، داستان سوسن اصلاً وجود ندارد و در انتهای هر نسخه، روایتی مستقل در 85 بیت به انتهای داستان الحاق شده که متضمن بخشیدن غور به برزو از طرف رستم و شکار رفتن برزو و رویارویی او با مهراس، دیو دوسر، و مرگ برزو و مهراس و خواب رستم و سوگواری او بر مرگ برزو است؛ متنی الحاقی با زبان و تصاویر سستتر نسبت به متن اصلی که به وسیلة آن عملاً پایان باز داستان کوسج را تکمیل کردهاند.
داستان مرگ برزو، روایتی است که به خاطر عدم شهرت و فقدانش در غالب نسخ شاهنامه و عدم ورودش در هیچیک از برزونامههای طولانی و ضعفش در قیاس با ابیات اصلی متن، قطعاً الحاقی است و احتمالاً توسط کسی سروده شده و به انتهای نسخهای از شاهنامة متضمن برزونامه افزوده شده است. اصولاً اگر برزونامة کوسج پایانِ بسته میداشت، چگونه این فکر که داستان برزو امتداد پیدا کند در ذهن کسی چون عطایی شدت میگرفت؟ اینجا نظر پژوهشگرانی چون وندبرگ و غفوری که این روایت (یا به قول غفوری شکلی کهنتر از آن) را در متن اصلی شاعر موجود فرض کردهاند به چالش کشیده میشود. در این بخشِ الحاقیِ آخر نیز شاه، کیخسرو است. در چند نسخة دیگر وضعیت 2 از جمله نسخة مجموعهای ش. 1102 مجلس در کل متن شاه ایران کیخسرو است و داستان مرگ برزو نیز وجود ندارد. بدینترتیب، جابهجایی داستان برزو در نسخ شاهنامه از وضعیت 1 به 2 تدریجاً اتفاق افتاده در اولین نسخة وضعیت 2 که شاید به دست ما نرسیده است (در قرن دهم)، فقط جای داستان عوض شده در رونوشتهای بعدیِ این نسخه به تدریج تغییراتی مثل تبدیل کیخسرو به کاوس و افزودن داستان مرگ برزو اتفاق افتاده در نتیجه، این کیفیتها در نسخ موجود عمومیت ندارد. گویا این تغییرات تدریجاً و توسط بیش از یک فرد و برای رفع تناقضهای داستان انجام شده است.
- همچنین در اصل داستان کوسج اشاراتی مکرر به داستان سیاوش، کشته شدن و کین خواستنش است که ثابت می کند او این داستان را برای استقرار در فضای بعد داستان سیاوش سروده بودهاست (کوسج، 1387). واضحتر از این، بخشی در آغاز داستان است: در بخشی که سپاه افراسیاب در حال گذر از حصار شنگان، کشاورز نیرومندی را میبینند که بعد معلوم میشود، برزو است. شاعر اشارة صریحی دارد به گریختن افراسیاب در انتهای داستان بیژن و منیژه و شکست او در جنگی در برابر رستم؛ ابیاتی که در همة نسخ برزونامه وجود دارد:
از آن پس که برگشت از آن رزمگاه |
|
که رستم بر او کرد گیتى سیاه |
(کوسج، 1387)
مرجع ضمیر «آن» در تعبیر «از آن رزمگاه» در ابیات قبل از این بیت (که مطابق تصحیح نحوی بیت 85 است)، روشن نیست، اما مرجع این ضمیر به انتهای داستان بیژن و منیژه بازمیگردد. در پایان این داستان، بعد از نجات بیژن از چاه افراسیاب در بخش «گفتار اندر رزم رستم زال با افراسیاب» (فردوسی، 1386)، افراسیاب و سپاهش در برابر رستم و ایرانیان شکست سختی میخورند و ایرانیان فاتحانه به ایران و تورانیان به توران بازمیگردند. به همین جهت در غالب نسخ وضعیت 1 برای رفع تناقض، بخش اول داستان برزو که تولد و رشد برزو را روایت میکند، حذف شده، کاتبان پایان داستان بیژن و منیژه را به «رفتن افراسیاب به زمینِ شنگان [پس از شکست از رستم] و دیدن برزوی» متصل کردهاند.
بحث و نتیجهگیری
بدینترتیب، شکل اصیل داستان برزو وضعیت 1 است و جابهجایی داستان از وضعیت 1 به 2، حذف اپیزود سوسن و افزودن اپیزود مرگ برزو، متأخر بوده و کاتبان -نه شاعر اصلی- آن را انجام دادهاند. بنابراین، از حیث دانش نسخهشناختی، وجود آنها در متن (در قیاس با نسخة مادر) از اصالت برخوردار نیست و تردیدی باقی نمیماند که شاعر در نسخة مادر برزونامه، داستان را بلافاصله بعد از بیژن و منیژه و در عصر پادشاهی کیخسرو سروده بوده به تناقضهایی که چنین داستانی با اطلاعات مستخرج از داستانهای دیگر شاهنامه داشته، توجه نکرده بود. این اهمالها در غالب متون حماسی دیده میشود و بخشی از طبیعت حماسه است.
در پایان باید اینگونه پاسخ سؤالات مقاله را ارزیابی کرد که:
- در نسخة مادر، چه کوسج داستانش را خود به نسخة شاهنامه افزوده باشد، چه بعدها دیگران این کار را کرده باشند، این داستان در دنبالة داستان بیژن و منیژه روایت شده است؛ به گونهای که ابتدا با یک فلشبک (بازگشت به گذشته)، آشنایی سهراب و شهرو و تولد و رشد برزو در 85 بیت روایت شده با بازگشت به زمان حال، صحنة پایان داستان بیژن (صحنة گریختن افراسیاب پس از شکست از رستم) به دیدار اتفاقی او و برزو متصل میشود.
- غالب کاتبان شاهنامه یا کیفیت بازگشت به گذشتة شاعر را در ابتدای داستان برزو درک نکرده بودند یا با برخی تناقضها چون قتل دوبارة پیلسم و فاصلة زیاد تولد برزو تا عصر پاشاهی کیخسرو و عدم تناسب آن با سن 20 سالة برزو در داستان مشکل داشتند؛ در نتیجه، گروه اول، این ابیات اولیه را حذف کرده، گریز افراسیاب را در انتهای داستان بیژن به برخورد او با برزو وصل کردند (وضعیت 1). برخی نیز برای رفع تناقضات، داستان را به جای دیگری (بعد مرگ سهراب) منتقل کردند؛ آنها نیز داستان سوسن را حذف و شاه را از کیخسرو به کاوس بدل کردند (وضعیت2)، غافل از اینکه همین جابهجایی خود تناقضات مضاعفی در داستان ایجاد میکرد.
- از چهار بخش داستان برزو، آشنایی سهراب و شهرو و تولد برزو/ داستان رستم و برزو/ داستان سوسن/ و فرجام کار برزو، تنها بخش الحاقی، روایت فرجام برزوست که عدم تناسب سبکی آن با بقیة منظومه نیز عدم اصالت آن را تأیید میکند. کاتبانی که محل داستان را تغییر نداده بودند، بخش اول داستان را و کاتبانی که داستان را جابهجا کرده بودند، بخش سوسن را حذف کرده بودند و به جای این بخش، روایت مرگ برزو را اضافه کرده بودند.
بدینترتیب نظر وندبرگ دربارة اصالت محل داستان برزو در ادامة داستان سهراب در نسخة سرودة شاعر و همچنین نظر غفوری در مورد وجود پیشمتن روایت مرگ برزو در نسخة مادر، غیرقابل پذیرش به نظر میرسد.
[1]. Blochet, E.
[3]. Van den Berg, G.
[4]. برای سیر تحقیقات در مورد برزونامه، به مقدمة نحوی بر تصحیح اثر و مقالة او در این رابطه و مدخل «برزونامة2» ایرانیکا از وندِبرگ (ر.ک: کتابنامه) و برای اطلاع از دو نسخة جدید محتوی نام کوسج، به مقالة قائمی. که بر پایة اسناد و محاسباتی نو این شاعر را متعلق به سدة هفتم میداند. رجوع کنید (1399: 122-149).
[5]. Cambridge Manuscript, No. Kings Ms.56.
[6]. قائمی نیز این روایت را البته بر مبنای 6 نسخة خطی تصحیح کرده، برخلاف غفوری از روایت مرگ برزو، به عنوان روایتی الحاقی یاد کردهاست (1396: 405-421)
[7]. Method
[8]. The Textual Criticism
[9]. The classification of Manucrripts
[10]. Text-forms
[11]. Ehrman
[12]. Eldon
[13]. Bodleian Manuscript No. C.26
[14] . البته بیت اول با تفاوتهایی در نسخ اشاره شده است و در برخی نسخ، به جای آن این بیت است:
زبان اندرآرم به شعر دری که گشت این گزین داستان، اسپری
(شاهنامه هاروارد، ش.78: 552؛ آستان قدس ش.31282: 18؛ کتابخانة ملی ش.6232: 372؛ ش.1103630: 425).
[15] . نسخة هاروارد: درساختم؛ ملی ش.1103630: برتاختم.
[16] . نسخة ادبیات دانشگاه فردوسی: نوسخن (221).
[17] . در نسخة شاهنامة برلین fol.1 به جای هر سه بیت فوق، بیت سوم، آن هم با یک تغییر در مصرع اول آمده است: بر این کار بیژن سخن ... (521).
[18]. نسخة کمبریج: از آن رزمگاه.
[19] . نسخة کمبریج: که رستم برو کرد گیتى سیاه.
[20]. یا تحویل: برخی نسخ فاقد انجامة مورخ برای استنساخاند؛ اما در دیگر اوراق متن تقریرات مالکان دربارة تحویل و ابتیاع نسخ وجود دارد که به طور میانگین کمتر از 50 سال پس از استنساخ را نشان میدهد.
[21]. داستان بیژن و منیژه با نشانة «بم»، رستم و سهراب با نشانة «سهر»، سیاوش با نشانه «سیا» و یازده رخ با نشانة «11».
[22]. در اصل نسخه نیست و در حاشیه با قلمی متفاوت افزوده شده است.
[23]. روایت الحاقی در نسخة توبینگن تفاوت بارزی دارد. این نسخه، پیش از ماجرای نبرد برزو و مهراس دیو، به عشق برزو به دختر مهراب کابلی و ازدواج این دو و قصد برزو و مهراب برای شکار در کابل میپردازد که در حین همین شکار، برزو از جمع جدا شده، با غار دیو سیاه مواجه شده، به نبرد با وی میپردازد (بیتا: 667-670).
[24]. البته این نسخه از نظر شکلی نسخه شاهنامه است، اما مطابق استدلالی که در بخش مربوط انجام دادیم از حیث محتوایی و به علت داشتن 9 الحاقی و حجم بالاتر ملحقات و عدم حفظ ساختار شاهنامه، یدین شکل نام گرفته است.
[25] . در نسخة ن.1091651 این بخش به صورت «بمانم بدو...» ضبط شده است (40).