بررسی متون ادبی
راضیه فانی؛ علی تسلیمی؛ محمود رنجبر
چکیده
در این پژوهش رمانهای پسامدرن «لطفاً درب را ببندید» از جواد مجابی، نویسنده و ادیب معاصر ایرانی و «شهر شیشهای» از پل اُستر نویسنده و ادیب معاصر آمریکایی بهصورت تطبیقی بررسی شدهاند. ادبیات تطبیقی میتواند بینانظریهای باشد؛ یعنی افزون بر نظریه مکتبهای ادبی از نظریههای دیگر چون پسامدرنیستی بهره گیرد. اُستر و مجابی ...
بیشتر
در این پژوهش رمانهای پسامدرن «لطفاً درب را ببندید» از جواد مجابی، نویسنده و ادیب معاصر ایرانی و «شهر شیشهای» از پل اُستر نویسنده و ادیب معاصر آمریکایی بهصورت تطبیقی بررسی شدهاند. ادبیات تطبیقی میتواند بینانظریهای باشد؛ یعنی افزون بر نظریه مکتبهای ادبی از نظریههای دیگر چون پسامدرنیستی بهره گیرد. اُستر و مجابی هر دو خالق آثاری چندوجهی هستند. جواد مجابی در رمان«لطفاً درب را ببندید» از ویژگیهای پسامدرن در شرایطی غیر از «وضعیت» تحقق آن بهره میگیرد، اما پل استر در بستر فرهنگی و اجتماعی تحقق «وضعیت پست مدرن» قلم زده است اما هر دو نویسنده بیش از هر چیزی بر شرایط انسان با تمام ویژگیها و پیچیدگیهایش تمرکز دارند و به هویت و به آنچه هویت را میسازد، میاندیشند. انتظار میرود به دلیل گسترده بودن موضوع پستمدرن در غرب، ساختارشکنیها در آثار استر هوشمندانهتر باشد و با وجود تعدد روایتهای نامنسجم در رمانش به خوبی مشخصههای پستمدرن را در آن جلوهگر سازد؛ حال آنکه مجابی در تکاپوی نزدیک کردن رمانهای خود به مؤلفههای پسامدرنیستی است و اگر هم کاستیای دیده میشود به دلیل تازه بودن آموختههای بنیادی مسئلة پستمدرن در ایران و عدم وجود آموزشهای آکادمیک در این زمینه است.
بررسی متون ادبی
سیدمرتضی میرهاشمی؛ اکبر گراوند؛ یوسف علی بیرانوند
چکیده
ادبیات تطبیقی از جمله دانشهایی است که ما را توانمند میکند راز و رمز و مشترکات آثار ادبی را بهتر درک کنیم. نظامی از شاعران بزرگی است که بر ذهن و زبان بسیاری از شاعران پارسیگو تأثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته است. قصّۀ شاه سیاهپوش از منظومۀ هفتپیکر نظامی از روایتهای رازآلودی است که شباهتهای ...
بیشتر
ادبیات تطبیقی از جمله دانشهایی است که ما را توانمند میکند راز و رمز و مشترکات آثار ادبی را بهتر درک کنیم. نظامی از شاعران بزرگی است که بر ذهن و زبان بسیاری از شاعران پارسیگو تأثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته است. قصّۀ شاه سیاهپوش از منظومۀ هفتپیکر نظامی از روایتهای رازآلودی است که شباهتهای زیادی با قصّۀ دقوقی در مثنوی معنوی دارد. در این مقاله هدف آن بود که با روش تحلیل مقایسهای کیفی عناصر مشترک این دو داستان مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. بعد از بررسی و مقایسۀ دو داستان، این نتایج به دست آمد که شخصیتهای شاه سیاهپوش و دقوقی و نیز ترکتاز و هفتمردان بسیار به هم شباهت دارند که در هشت عنصر مشترک آنها را تطبیق دادیم و تحلیل کردیم: 1- درستکاری قهرمان، 2- دنبال چیزی بودن، 3- مکان اسرارآمیز شهود، 4- رازآمیزی رسیدن به هدف، 5- ترک ادب، 6- خوشرفتاری با قهرمان، 7- کار ممنوع، 8- غیبشدن. در این عناصر شباهتهای زیادی میان شخصیتهای دو داستان وجود دارد.
بررسی متون ادبی
زهرا خسروی زارگز؛ اکبر شایان سرشت
چکیده
رمان هنرمند یکی از زیرشاخههای در آستانهی استقلال رمان رشد و کمال بهحساب میآید. پژوهش حاضر تلاش دارد که به کمک دقت در عناصر ساختار رمان انگلیسی تصویر مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس و رمان شما که غریبه نیستید از هوشنگ مرادی کرمانی؛ به روش توصیفی – تحلیلی مؤلفههای این نوع رمان را معرفی کند. در این نوع رمان، مراحل رشد ...
بیشتر
رمان هنرمند یکی از زیرشاخههای در آستانهی استقلال رمان رشد و کمال بهحساب میآید. پژوهش حاضر تلاش دارد که به کمک دقت در عناصر ساختار رمان انگلیسی تصویر مرد هنرمند در جوانی اثر جیمز جویس و رمان شما که غریبه نیستید از هوشنگ مرادی کرمانی؛ به روش توصیفی – تحلیلی مؤلفههای این نوع رمان را معرفی کند. در این نوع رمان، مراحل رشد شخصیت هنرمند، حساسیتهای ذهنیاش و دیدگاه او در مورد هنر بهخوبی شرح میشود. همچنین در این رمان از ابزارهای هنری و آثار برجستگان رشتهی هنری یاد میشود. هنرمند هنر خود را در راه خدمت به اجتماع به کار میگیرد و خط فکری متفاوت از خانوادهاش سبب مهاجرت وی میشود. در صحنهی نهایی رمان، هنرمند را میبینیم که نویسندهی داستان زندگی خود است. صحنهپردازی و توصیفات رمان همزمان با رشد هنرمند ارتقا مییابد. بر اساس این مؤلفهها رمان شما که غریبه نیستید، منطبقترین اثر با نمونهی خارجی است. به نظر میرسد که این مؤلفهها در اکثر نمونههای این نوع ادبی قابلشناسایی و تحلیل است اما سه مؤلفهی شرح تکوین شخصیت هنرمند، شرح حساسیتهای ذهنی هنرمند و شرح دیدگاه هنری هنرمند از اهمیت بیشتری برخوردار است و هر رمانی که این سه مؤلفه را دارا باشد؛ در این نوع قرار میگیرد.
الهه ستودهپور؛ محمدرضا نجاریان؛ یدالله جلالی پندری
چکیده
«خلاقیت» در ادبیات تطبیقی عبارت است از تفاوت بین تقلید کردن و تأثیر پذیرفتن و نویسندۀ خلاق به کسی گفته میشود که از آثار دیگران الهام بگیرد و آنچه را که از دیگری وام گرفته، در ساخت اجتماعی و فرهنگی جامعۀ خود به شیوهای نو بپروراند. بومی کردن یا «از آنِ خود کردن» مضامین ادبیات سایر ملتها، نهتنها امری مذموم نیست بلکه نقش ...
بیشتر
«خلاقیت» در ادبیات تطبیقی عبارت است از تفاوت بین تقلید کردن و تأثیر پذیرفتن و نویسندۀ خلاق به کسی گفته میشود که از آثار دیگران الهام بگیرد و آنچه را که از دیگری وام گرفته، در ساخت اجتماعی و فرهنگی جامعۀ خود به شیوهای نو بپروراند. بومی کردن یا «از آنِ خود کردن» مضامین ادبیات سایر ملتها، نهتنها امری مذموم نیست بلکه نقش مهمی در غنی کردن ادبیات ملی ایفا میکند. شباهتی که در طرح و پیرنگ دو رمان «شوهر آهو خانم» (1340) نوشتۀ علیمحمد افغانی و «خواهر کاری» (1900) نوشتۀ تئودور درایزر دیده میشود، مقایسۀ این دو اثر را در ادبیات تطبیقی ممکن می-سازد. این مقاله بر این باور است که افغانی در نگارش رمان شوهر آهو خانم، از اولین اثر درایزر تأثیر مستقیم پذیرفته و طرح و روایت این رمان آمریکایی را در بافتار فرهنگی و اجتماعی ایران بومی کرده است. باوجود نقاط اشتراکی که در طرح روایی و شیوۀ شخصیتآفرینی این دو رمان، بهویژه دو شخصیت «هما» و «کاری» دیده میشود، تفاوتهایی نیز در این دو اثر وجود دارد که بیشتر به تفاوت در شرایط اجتماعی و فرهنگی نویسندگان آنها مربوط میشود. در یک برآیند کلی میتوان گفت افغانی در تأثیرپذیری از درایزر خلاقانه عمل کرده و مضامین یک رمان آمریکایی را به شکلی نو در بافت ادبی و فرهنگی جامعۀ خود، بازآفرینی کرده است.
علی گنجیان خناری؛ مجید بیاتی
چکیده
برجستهسازی و یا پُرسازی ذات و خودمرکزبینی که در زبان عربی با اصطلاح تضخیم الأنا نامیده میشود با مفهوم خودبرتربینی و شیفتگی ارتباط تناتنگی دارد؛ زیرا پرسازی ذات در بالاترین مراحل منجر به خودشیفتگی خواهد شد. این مقاله میخواهد به بررسی و تحلیل این مسأله و نیز محوریتگریزی و ستیهندگی فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر به محوریتگرایی ...
بیشتر
برجستهسازی و یا پُرسازی ذات و خودمرکزبینی که در زبان عربی با اصطلاح تضخیم الأنا نامیده میشود با مفهوم خودبرتربینی و شیفتگی ارتباط تناتنگی دارد؛ زیرا پرسازی ذات در بالاترین مراحل منجر به خودشیفتگی خواهد شد. این مقاله میخواهد به بررسی و تحلیل این مسأله و نیز محوریتگریزی و ستیهندگی فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر به محوریتگرایی و ناسیونالسیم توسط ادیبان و ناقدان در ادبیات عربی به عنوان اقدامی متناقض پرداخته و چالشی را که این مسأله ایجاد میکند، بررسی کند. در این مقاله مشخص خواهد شد که اقدامات برخی ناقدان و نویسندگان عرب موجب از بین رفتن روح میانهروی و ارتباط فرهنگی و در نتیجه غیریتسازی و رخ دادن گفتمان هژمونیک شده است. گفتمان در چنین آثاری بر محور یک دال مرکزی که همان خودبرتر بینی است، قرار دارد. از همین رو کوشش شده است تا روشهای غیریتسازی و برجسته کردن ذات توسط ادبیان و ناقدان عرب نشان داده شود. در این تحقیق تلاش شده است تا با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ارنستو لاکلائو و شانتال موفه اثبات شود که غیریتسازی و به حاشیه راندن دیگری سرانجام تبدیل به یک بیماری مزمن خواهد شد که فرجام آن پدید آمدن نسلی بحران زده و سرگشته در میان گذشته و اکنون خویش است.
احمد تمیم داری؛ شیوا دولت آبادی؛ شهناز عبادتی
چکیده
تئوری انتخاب به تبیین رفتارهای انسان با تأکید بر مسئولیتپذیری در برآوردن نیازهای اساسی میپردازد. هدف مقالۀ حاضر، کاربست این رویکرد روانشناسی، در بررسی تطبیقی داستانهای رمزی است. جاناتان، مرغ دریایی، نوشتۀ ریچارد باخ (1936) و نیز منطقالطیر عطّار، بازگوکنندۀ یکی از والاترین دغدغههای بشری، یعنی «حقیقت جویی» است. مقالۀ ...
بیشتر
تئوری انتخاب به تبیین رفتارهای انسان با تأکید بر مسئولیتپذیری در برآوردن نیازهای اساسی میپردازد. هدف مقالۀ حاضر، کاربست این رویکرد روانشناسی، در بررسی تطبیقی داستانهای رمزی است. جاناتان، مرغ دریایی، نوشتۀ ریچارد باخ (1936) و نیز منطقالطیر عطّار، بازگوکنندۀ یکی از والاترین دغدغههای بشری، یعنی «حقیقت جویی» است. مقالۀ حاضر، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی نشان میدهد که این آثار از نظر کاربرد مفاهیم نمادین، وجوه اشتراک دارند. درونمایۀ آنها بهرغم تمایز در ساختار، تعارض میان داشتهها و خواستههای آدمی را بازمینمایاند. میل به کشف گوهر وجودی در سایۀ هدایتگری راهنما بیانگر تلاش آدمی برای برآوردن نیاز به آزادی و حقّ ارزشمندی است. عطّار در وادی دوم، بهضرورت عشق در سلوک میپردازد؛ ولی ریچارد باخ، در آخرین آموزهها اهمیت این نیاز اساسی را بازگو میکند. تفاوت دیگر در میزان بازنمایی انگیزههای درونی شخصیتهاست. داستان ریچارد باخ، به دلیل بهرهگیری بیشتر از توصیف و طرح گفتوگوهای درونی قابلیت بیشتری برای خوانش گلسری دارد.
منصور پیرانی
چکیده
همزمان با بینامتنیت و ساختارگرایی، ادبیات تطبیقی هم با رویکردی متفاوت، مطرح شد و به عنوان رشتهای مستقل اعلام موجودیت کرد. ادبیات تطبیقی، بینامتنیت و ترامتنیت، هرسه به «بررسی روابط میان یک متن با متن یا متنهای دیگر» میپردازند، اما با رویکردی متفاوت که باعث میشود متن از حالت تکمعنایی و بسته بودن خارج شده، پویایی، تحول ...
بیشتر
همزمان با بینامتنیت و ساختارگرایی، ادبیات تطبیقی هم با رویکردی متفاوت، مطرح شد و به عنوان رشتهای مستقل اعلام موجودیت کرد. ادبیات تطبیقی، بینامتنیت و ترامتنیت، هرسه به «بررسی روابط میان یک متن با متن یا متنهای دیگر» میپردازند، اما با رویکردی متفاوت که باعث میشود متن از حالت تکمعنایی و بسته بودن خارج شده، پویایی، تحول و معنایی نو بیابد. ادبیات تطبیقی «روابط ادبی میان ادبیات ملتها بر مبنای روابط تاریخی، شباهتها، تفاوتها و رابطة تأثیر و تأثری» را بررسیمیکند که اینجا هم به نوعی گفتوگوی میان متن در سطح فراملّی و فرامرزی اتفاق میافتد. در نتیجه، با بینامتنیت و به طریق اولی با ترامتنیت ارتباط تنگاتنگی دارد. این دو از روشهای مفید و مؤثر در نقد متن به شمارمیآیند و در فهم بهتر متن و رمزگشایی آن نقش اساسی دارند. مقالة حاضر، بوستان سعدی را با رویکرد بینامتنیت و ترامتنیت (و از میان ترامتنها هم پیرامتنها را) بررسی و عوامل بیرونی مؤثر در خلق اثر و فهم متن را بیان میکند و بخشهایی که در خوانش اولیة متون چندان بااهمیت تلقی نمیشدند، با این رویکرد، کارکرد آنها نمایان و ارتباط آنها از منظر ادبیات تطبیقی نشان داده شدهاست.
محمد علیجانی؛ محمد آهی
چکیده
بیوولف کهنترین و بزرگترین اثر حماسی ادبیات انگلستان به زبان انگلیسی قدیم است که قهرمان اصلی آن، بیوولف نام دارد. در شاهنامه هم ابرقهرمان اصلی، رستم است. حماسة بیوولف و شاهنامه، خصوصاً بخش پهلوانی آن و نیز شخصیتهای اصلی دو حماسه، شباهتهایی شایستة تأمل دارند که با تعمق در آنها و تطبیق آنها با یکدیگر، هم به تشابهات شخصیت رستم ...
بیشتر
بیوولف کهنترین و بزرگترین اثر حماسی ادبیات انگلستان به زبان انگلیسی قدیم است که قهرمان اصلی آن، بیوولف نام دارد. در شاهنامه هم ابرقهرمان اصلی، رستم است. حماسة بیوولف و شاهنامه، خصوصاً بخش پهلوانی آن و نیز شخصیتهای اصلی دو حماسه، شباهتهایی شایستة تأمل دارند که با تعمق در آنها و تطبیق آنها با یکدیگر، هم به تشابهات شخصیت رستم و بیوولف و هم به خصوصیات اشتراکی ژانر حماسه و روایت داستانی حماسی بین دو قوم ژرمن و ایران میتوان پی برد. در این جستار، نگارندگان با توجه به مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی که به اشتراکات عام و جهانشمول آثار ادبی و تجربیات مشترک ابنای بشر را توجه میکند، به تحلیل این دو اثر حماسی و شخصیتهای اصلی آنها پرداختهاند و هیچ گونه روابط تاریخی و مبتنی بر تأثیر و تأثر را در نظر نداشتهاند. وجود قهرمان برجستة قومی، وسعت فضا، اعمال خارقالعادة قهرمان، وجود موجودات مافوق طبیعی و نیز حضور خدا و نیروهای قدسی و... از وجوه مشترک ژانری است که این دو اثر را که متعلق به فرهنگهای گوناگون هستند، ذیل ژانر حماسه قرار میدهد. از ویژگیهای داستانی و روایی مشترک این دو حماسه، تلفیق هنرمندانة دو دنیای پیش و پس از سرایش اثر و انعکاس آن در شخصیت و کنشهای قهرمانان، ارائة توصیفها، پندها و اندرزها در آغاز و انجام داستانها و حضور مسلط تقدیر در سرنوشت قهرمانان است.
وحید سبزیان پور
چکیده
فردوسی و متنبی، دو حماسهسرای بزرگ ادب پارسی و عربی، تصاویر بدیعی از حملات توفندهی لشکریان، خلق کردهاند که از زوایای مختلف، قابل تأمل و بررسی است. عواملی چون توارد، الگوهای کلیشهای و تأثیرپذیری فردوسی از متنبی، باعث شده تا این دو شاعر در ترسیم باشکوه صحنههای حماسی سپاهیان؛ مضامین و تصاویر مشترکی داشته باشند؛ اما فردوسی به ...
بیشتر
فردوسی و متنبی، دو حماسهسرای بزرگ ادب پارسی و عربی، تصاویر بدیعی از حملات توفندهی لشکریان، خلق کردهاند که از زوایای مختلف، قابل تأمل و بررسی است. عواملی چون توارد، الگوهای کلیشهای و تأثیرپذیری فردوسی از متنبی، باعث شده تا این دو شاعر در ترسیم باشکوه صحنههای حماسی سپاهیان؛ مضامین و تصاویر مشترکی داشته باشند؛ اما فردوسی به دلیل شرایط خاص سیاسی- اجتماعی، خود را در مقابل مردم میبیند؛ بنابراین برای تأثیرگذاری و دمیدن روح مقاومت در آنان، تصاویری روشن، کوبنده و پرشور میآفریند. در عوض، متنبی برای کسب رضایت ممدوح و رقابت با شاعران دربار سیفالدوله، با تمتع از انواع استعاره، عنصر اغراق و تشبیهات مرکب، به خیالورزی و هنرنمایی دست مییازد. تلاش ما در این پژوهش، معطوف به مقایسه مشترک این دو شاعر و نقد و بررسی میزان قدرت تخیل آنان در صورتگری از لشکریان است.
مجید صالح بک
چکیده
ادبیات تطبیقی از دیدگاه مکتب فرانسوی، شاخهای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیّات ملّی میپردازد. مکتب تطبیقی آمریکا نیز ادبیات تطبیقی را پژوهشی بین رشتهای میداند که به مقایسة ادبیات ملّتها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشتههای علوم انسانی و هنرهای زیبا میپردازد. ادبیات تطبیقی ...
بیشتر
ادبیات تطبیقی از دیدگاه مکتب فرانسوی، شاخهای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیّات ملّی میپردازد. مکتب تطبیقی آمریکا نیز ادبیات تطبیقی را پژوهشی بین رشتهای میداند که به مقایسة ادبیات ملّتها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشتههای علوم انسانی و هنرهای زیبا میپردازد. ادبیات تطبیقی در مفهوم علمی آن نخست در فرانسه پدید آمد؛ آن گاه به بعضی از کشورهای غربی چون آلمان، ایتالیا، آمریکا و ... راه یافت و سپس روانه شرق دور و دیگر کشورها چون ایران گردید. ایران در زمره نخستین کشورهای آسیایی است که به تأسیس ادبیات تطبیقی پرداخته است امّا پژوهش گران ایرانی غالباً با نادیده انگاشتن نظریههای ادبیات تطبیقی به پژوهشهای علمی و کاربردی در این حوزه پرداخته اند. این امر منشأ بسیاری از آشفتگیها و یا گژتابیهای ذهنی و فکریای است که امروز در حوزة ادبیات تطبیقی فارسی وجود دارد.
علی اکبر احمدی
چکیده
مقارنه و قیاس یکی از مصادر پر بار و غنی معرفت و فهم انسان است. انسان در بیشتر بررسیهای خود برای رسیدن به کنه حقایق راه قیاس را برمیگزیند و ادبیات تطبیقی با چهره و چهارچوب کنونی آن ثمره پژوهشهای ادبی دوران معاصر است که با استقبال بسیاری نیز روبهرو است و در پی بیان تأثیر و تأثر ادبیات ملل و تبیین نکات مشترک دو ادب مختلف است و لو هیچ ...
بیشتر
مقارنه و قیاس یکی از مصادر پر بار و غنی معرفت و فهم انسان است. انسان در بیشتر بررسیهای خود برای رسیدن به کنه حقایق راه قیاس را برمیگزیند و ادبیات تطبیقی با چهره و چهارچوب کنونی آن ثمره پژوهشهای ادبی دوران معاصر است که با استقبال بسیاری نیز روبهرو است و در پی بیان تأثیر و تأثر ادبیات ملل و تبیین نکات مشترک دو ادب مختلف است و لو هیچ رابطه تأثیر و تأثری در میان نباشد.
حسین پورقاسمیان
چکیده
هوسمن، شاعر شکاک انگلیسی قرن بیستم، از لحاظ صوری و محتوایی از «حکیم عمر خیام» تأثیر فراوانی پذیرفته است. هدف این نوشتار نمایاندن برخی از شباهتهای مهم در کار دوشاعر و بیان پارهای از تفاوتها در میان آنهاست. دو شاعر در موضوعاتی نظیر بیاعتباری جهان، گذرا بودن زندگی، سرگردانی انسان و بیارزشی آدمی در صحنه مکرر مرگ و زندگی شباهتهای ...
بیشتر
هوسمن، شاعر شکاک انگلیسی قرن بیستم، از لحاظ صوری و محتوایی از «حکیم عمر خیام» تأثیر فراوانی پذیرفته است. هدف این نوشتار نمایاندن برخی از شباهتهای مهم در کار دوشاعر و بیان پارهای از تفاوتها در میان آنهاست. دو شاعر در موضوعاتی نظیر بیاعتباری جهان، گذرا بودن زندگی، سرگردانی انسان و بیارزشی آدمی در صحنه مکرر مرگ و زندگی شباهتهای انکارناشدنی دارند؛ اما تفاوت عمده آنها در این است که هوسمن اگرچه همان زجرهای خیامی را دارد، سعی میکند در پاره ای از اشعار، خود را بیاعتنا نشان دهد.
محمدحسن تقیه
چکیده
در میان محققان ادبیات تطبیقی دربارۀ نقش ترجمه در داد و ستدهای ادبی و همچنین امکان تکیه بر ترجمه در پژوهش های تطبیقی سخن بسیار است. به طور کلی پژوهشگران ادبیات تطبیقی ارتباط با زبان ها و متون های زبان مبدأ را ترجیح می دهند. آنان در همه احکام و نتیجه گیری هایی که براساس ترجمه پایه ریزی شده باشد، به دیدۀ شک و تردید نگاه می کنند. همچنان که ...
بیشتر
در میان محققان ادبیات تطبیقی دربارۀ نقش ترجمه در داد و ستدهای ادبی و همچنین امکان تکیه بر ترجمه در پژوهش های تطبیقی سخن بسیار است. به طور کلی پژوهشگران ادبیات تطبیقی ارتباط با زبان ها و متون های زبان مبدأ را ترجیح می دهند. آنان در همه احکام و نتیجه گیری هایی که براساس ترجمه پایه ریزی شده باشد، به دیدۀ شک و تردید نگاه می کنند. همچنان که ترجیح می دهند، محقق ادبیات تطبیقی به شناخت زبان ادبیات مورد پژوهش خود، کاملاً مجهز و مسلّح باشد که این امر در دو چارچوب مهم، آشکار به نظر می رسد. الف- تألیفات ادبیات تطبیقی: زیرا می بینیم در این کتاب ها، متن اصلی شاهد قرار می گیرد، بی آنکه ترجمه شود، یا حتی (گاهی) مؤلف از ترجمه واژگان، اصطلاحات، امثال و به ویژه اشعار خودداری می کند! ب- کنفرانس های ادبیات تطبیقی: که در این کنفرانس ها، معمولاً به زبان اصلی یا به زبان بیگانه مورد علاقه سخنرانی می شود.