مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
مهنوش جرک؛ حبیبالله عباسی
چکیده
جریان شعر عرفانی، بعد ازظهور کوه موجهای آن (به ویژه مولوی) و نیز پس از حملة مغول رونق و رواج چشمگیری پیدا کرد. یکی از شاعران صاحب نام آن، قاسم انوار است که در روزگار حیات خویش شهرة آفاق بود. کثرت نسخههای خطی موجود از دیوان وی تا حدودی این مهم را تأیید میکند. در این جستار تأثیرپذیری غزلیات شاعر را از غزلیات شمسِ مولوی در سه سطح زبانی، ...
بیشتر
جریان شعر عرفانی، بعد ازظهور کوه موجهای آن (به ویژه مولوی) و نیز پس از حملة مغول رونق و رواج چشمگیری پیدا کرد. یکی از شاعران صاحب نام آن، قاسم انوار است که در روزگار حیات خویش شهرة آفاق بود. کثرت نسخههای خطی موجود از دیوان وی تا حدودی این مهم را تأیید میکند. در این جستار تأثیرپذیری غزلیات شاعر را از غزلیات شمسِ مولوی در سه سطح زبانی، بلاغی و موسیقایی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد بینامتنی بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم شعر قاسم انوار که تحت تأثیر سنت ادبی پیش از خود، اغلب از شور و جذبة شاعرانه تهی و به یک تقریر علمی منظوم از مسائل عرفانی با قاموس زبانی خاص صوفیان شبیه است، بیشتر بر مدار تقلید و تکرار می چرخد و از آن لطیفة نهانی شعر؛ یعنی خلاقیت و ابتکار خالی و سخن او و هم عهدان وی برخلاف سخن مابعدی مولوی ماقبلی است.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
ابراهیم یوسفی؛ محمد بهنام فر؛ سیدمهدی رحیمی
چکیده
هدف این مقاله، بررسی سبکشناسانۀ حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسّع معنایی گستردهای که دارند به عنوان یکی از سازههای تأثیرگذار زبان، نقش تعیینکنندهای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسمها، فعلها، صفتها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساختهای مختلف که نوعی ساختارشکنی ...
بیشتر
هدف این مقاله، بررسی سبکشناسانۀ حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسّع معنایی گستردهای که دارند به عنوان یکی از سازههای تأثیرگذار زبان، نقش تعیینکنندهای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسمها، فعلها، صفتها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساختهای مختلف که نوعی ساختارشکنی نحوی و ویژگی سبکی به شمار میرود نیز از اهداف این پژوهش است. بدین منظور با مطالعۀ قصاید خاقانی، مواردی که از حیث نوع کاربرد دارای اهمیت و سازگار با موضوع بحث ما بود، استخراج شد و براساس لایۀ نحوی سبکشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که خاقانی برای حروف اضافه همچون سایر عناصر زبان اهمیت خاصی قائل است و تنوع معنایی آنها را پیوسته مدنظر دارد؛ کاربرد حروف را از حوزۀ دستور زبان تا حوزۀ بلاغت و بدیع ارتقا داده و آنها را از عناصری تقریباً خنثی به سازههایی کلیدی و بیجایگزین تبدیل کرده است. همچنین در استفاده از حروف اضافه، آزادی عمل خاص و منحصربهفردی دارد که از جملۀ این موارد میتوان به کاربرد «به» در معنی «از»، «در» به جای «بر» و «به» به جای کسرۀ اضافه اشاره کرد. نهایتاً نمونههای نادری از کاربرد حروف اضافه در دیوان خاقانی وجود دارد که امروزه تنها در گویش مناطق خاصی از ایران دیده میشود و در زبان معیار نشانی از آنها نیست؛ مثل کاربرد «از» به جای «به».
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
سینا بشیری؛ قدرت الله طاهری
چکیده
پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاهها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبههای معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم ...
بیشتر
پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاهها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبههای معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم بپردازند و هم فریاد اعتراض «جنون» دربند و مطرود را در قالب داستان مدرن نمایندگی کنند. از دیدگاه نظریهپردازان مدرن، «شاعرانگی» در تعریف تازۀ خود عموماً با علاقهمندی به انتزاع و خردگریزی و نفی معیارهای رایج و متعارف در ادبیات همراه بود. در این مقاله کوشیدیم مفهوم «شاعرانگی» و نسبت آن با «جنون» را از طریق مؤلفههای سبکی داستانهای مدرن در رمان «شازده احتجاب» نشان دهیم. یافتههای تحقیق نشان میدهند که در رمان «شازده احتجاب» گلشیری، «شاعرانگی» از طریق مؤلفههایی چون روایتگریزی، ابهام، زمانپریشی و توجه به ساخت استعاری جملات و عناصری چون «جنون» و «مرگ»، روایت داستان را از حالت متعارف خارج میکند و علاوه بر شاعرانه ساختن متن و فضای داستان، نسبتی معنادار و اعتراضی با نفی خردگرایی و توجه به «جنون» در دوران مدرن به وجود میآورد.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
فروزنده عدالت کاشی؛ محبوبه مباشری
چکیده
استعارة مفهومی از مقولههای بنیادی زبانشناسی شناختی است. مقولة زبانی که صرفاً مربوط به واژهها نیست، بلکه از فرآیندهای تفکر انسان است و زبان را از حد شگردی بلاغی به سطح وسیلهای برای اندیشة عمیقتر و شناخت والا میرساند. با توجه به اینکه شیوة حرکت و سیر تعالی در آموزههای عرفانی به زبان رمز است و عرفان قلمرو هنری زبان در ...
بیشتر
استعارة مفهومی از مقولههای بنیادی زبانشناسی شناختی است. مقولة زبانی که صرفاً مربوط به واژهها نیست، بلکه از فرآیندهای تفکر انسان است و زبان را از حد شگردی بلاغی به سطح وسیلهای برای اندیشة عمیقتر و شناخت والا میرساند. با توجه به اینکه شیوة حرکت و سیر تعالی در آموزههای عرفانی به زبان رمز است و عرفان قلمرو هنری زبان در معنای یک نظام اشاری است و از آنجا که در نظریة شناختی، استعاره به عنوان پدیدهای در کلیت زبان حضور جهتدهنده دارد به این معنی که یک حوزة مفهومی براساس حوزة مفهومی دیگر شناخته میشود، این استعاره در اشعار عرفانی راه پیدا کرده است. عماد فقیه کرمانی از عارفان قرن هشتم در طریقتنامه که آن را در 10 باب و هر باب را در 10 فصل در آداب سیر و سلوک و وظایف سالکان و مقامات و احوال عارفان سروده، کمال محبت به حق تعالی را عشق میداند. در این پژوهش ابتدا گزارشی از زندگی عمادالدین فقیه کرمانی، طریقتنامه، استعارة مفهومی داده شده و در آخر به بررسی استعارة مفهومی عشق در طریقتنامه پرداخته شده است. از آنجا که استعارة مفهومی دارای دو حرکت از مبدأ به مقصد است بر این اساس دارای سه بار معنایی مثبت، منفی و خنثی میشود. نتیجه پژوهش این است که عماد از دو طریق «انتقال معنا» و «تغییر معنا»، توانسته معناهای تازهای به عشق داده و با ایجاد تعلیق در معنای واژهها، خواننده را در گرفتن معنا و تعابیر گستردهتر آزاد بگذارد.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
محی الدین امجدی؛ عبداله طلوعی آذر
چکیده
پژوهشهای مختلف در مورد عرفان و تصوف معمولاً کارکردهای طریقتی وآیینی این نهادها را بررسی کردهاند، اما نهادهای صوفیانه و خانقاهی علاوه بر نقش دینی، دارای کارکردهای مختلف اجتماعی و سیاسی و ادبی نیز بودهاند. این مقاله در پی آن است با بررسی رویکردهای ادبی طریقت نقشبندیه، یکی دیگر از کارکردهای مهم و غیرآیینی آن را در کانون توجه قرار ...
بیشتر
پژوهشهای مختلف در مورد عرفان و تصوف معمولاً کارکردهای طریقتی وآیینی این نهادها را بررسی کردهاند، اما نهادهای صوفیانه و خانقاهی علاوه بر نقش دینی، دارای کارکردهای مختلف اجتماعی و سیاسی و ادبی نیز بودهاند. این مقاله در پی آن است با بررسی رویکردهای ادبی طریقت نقشبندیه، یکی دیگر از کارکردهای مهم و غیرآیینی آن را در کانون توجه قرار دهد به همین دلیل در این مقاله به بررسی مکتوبات فارسی مولانا خالد نقشبندی (۱۲۴۲-۱۱۹۳ هـ .ش) و تأثیر آن در گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزهای ایران پرداختهایم. این پژوهش به شیوهای توصیفی- تحلیلی ابتدا دلایل و زمینههای بهرهگیری مولانا خالد از زبان فارسی در نگارش نامهها و مکتوبات را تبیین کرده و سپس به بررسی دامنة انتشار این نامهها در مناطق مختلف جهان اسلام پرداخته است. علاوه بر این، پایگاه اجتماعی مخاطبان نامههای مولانا خالد و نقش آنها در بازنشر این مکتوبات در خارج از مرزهای ایران مورد توجه و بررسی قرارگرفته است.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
فرزاد بالو
چکیده
گادامر، در حقیقت و روش، تلقی نیچه از افق را محدود و بسته ارزیابی میکند که فراروی از آن امکانپذیر نیست. در مثنوی معنوی حکایتهایی چون «اختلافکردن در چگونگی و شکل پیل» و «قصة جوحی و آن کودک که پیش جنازة پدر خویش نوحه میکرد» از نمونههای تحقق عینی افق در تلقی نیچهای آن بهحساب میآیند، چراکه در این ...
بیشتر
گادامر، در حقیقت و روش، تلقی نیچه از افق را محدود و بسته ارزیابی میکند که فراروی از آن امکانپذیر نیست. در مثنوی معنوی حکایتهایی چون «اختلافکردن در چگونگی و شکل پیل» و «قصة جوحی و آن کودک که پیش جنازة پدر خویش نوحه میکرد» از نمونههای تحقق عینی افق در تلقی نیچهای آن بهحساب میآیند، چراکه در این حکایات، شخصیتها مقهور افقهای ذهنی و بستة خود هستند. گادامر برخلاف نیچه، حرکت تاریخی زندگی انسانی را دربردارندة این واقعیت میداند که افق آدمی سیال و گشوده است و با توجه به موقعیتها و مناسبتهای مختلف تغییر مییابد. بر این اساس، گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن میداند. تحقق چنین مفهومی، بهطور عینی و مصداقی در داستان موسی و شبان در مثنوی قابل مشاهده است؛ چنانکه در آغاز داستان، موسی (نماد اهل تنزیه) و شبان (نماد اهل تشبیه) هر یک در افق بستة خود محصورند، اما در ادامه و با در گرفتن گفتوگو میان این دو افق -افق شبان و افق موسی- افقی گشوده و موقعیت هرمنوتیکی جدیدی شکل میگیرد که ماحصل امتزاج افق تشبیه و افق تنزیه در داستان شبان و موسی است.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
زهرا امینی شلمزاری؛ محمدرضا نصراصفهانی؛ سیده مریم روضاتیان
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریههای کارآمد برای تحلیل لایههای پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفههای اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریهپرداز مشهور حوزۀ تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریههای کارآمد برای تحلیل لایههای پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفههای اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریهپرداز مشهور حوزۀ تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد با کاربست الگوی سه بعدی فرکلاف، مؤلفۀ قدرت در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی تحلیل و نمودهای زبانی آن از این منظر تبیین شود. فرضیۀ اصلی پژوهش این بود که نظامی در خسرو و شیرین، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیتهای منظومه ساخته و پرداخته است. با تحلیل منظومۀ خسرو و شیرین در سه سطح الگوی فرکلاف، روشن شد که کاربرد متفاوت الفاظ، استفاده از وجههای مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوههای اقناعی، دیدگاه متفاوت شخصیتهای داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیماً به تفاوت نقش قدرت نابرابر در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی بستگی دارد.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
محمود رنجبر
چکیده
یکی از شیوههای نوین نقد داستان، بررسی و تحلیل موقعیت داستانی است. هر موقعیت داستانی سه وجه «شخص، حالت و دیدگاه» را شامل میشود. با بررسی زاویة دید و موقعیت داستانی میتوان به درک چگونگی عملکرد دیدگاههای «زمانی، مکانی و روانشناختی» راوی نائل شد. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با نگاهی به سه کارکرد یاد شده، ...
بیشتر
یکی از شیوههای نوین نقد داستان، بررسی و تحلیل موقعیت داستانی است. هر موقعیت داستانی سه وجه «شخص، حالت و دیدگاه» را شامل میشود. با بررسی زاویة دید و موقعیت داستانی میتوان به درک چگونگی عملکرد دیدگاههای «زمانی، مکانی و روانشناختی» راوی نائل شد. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با نگاهی به سه کارکرد یاد شده، شاملوجه، کانونیسازی و موقعیت شخصگانه، سه داستان کوتاه با درونمایة جنگ از دومین مجموعه داستانهای «یوسف» تحلیل شده است. هدف از این پژوهش در وهلة نخست بررسی کیفیت فرآیند ادراک و باورپذیری عمل روایی با عنصر موقعیت داستانی است. در بخش دوم تلاش کردهایم تا نشان دهیم چگونه جانماییِ مصالح و مواد داستانی باعث میشود مخاطب با دیدگاه و موقعیت راوی در ذهن خود همذاتپنداری کن. نتایج نشان میدهد مخاطب در این داستانها بازتاب رویدادها و جهانِ مجسم را از نگاه شخصیتی غیر از راوی میبیند. همچنین نویسندگان سه داستان یادشده تلاش کردند با انتقال احساسات و انعکاس رفتار شخصیتها از طریق پژواک احساسات و به روش تکگویی درونی غیرمستقیم، همسویی و همدلی مخاطب با اتفاقات داستان را برانگیزانند.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
منصوره برزگرکلورزی؛ ناصر محسنی نیا؛ رضا چهرقانی
چکیده
مقالة حاضر به بررسی مفهوم «ولایت» در آثار فخرالدین عراقی و عبدالغنی النابلسی به عنوان یکی از عناصر و مؤلفههای مهم و مطرحِ عرفان و تصوف اسلامی میپردازد و هدف از تطبیق آرای آنان، بیان میزان شباهتها و تفاوتهای آنه است. نتیجة این بررسی تطبیقی مفهوم ولایت در آثار عراقی و نابلسی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بیانگر این ...
بیشتر
مقالة حاضر به بررسی مفهوم «ولایت» در آثار فخرالدین عراقی و عبدالغنی النابلسی به عنوان یکی از عناصر و مؤلفههای مهم و مطرحِ عرفان و تصوف اسلامی میپردازد و هدف از تطبیق آرای آنان، بیان میزان شباهتها و تفاوتهای آنه است. نتیجة این بررسی تطبیقی مفهوم ولایت در آثار عراقی و نابلسی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بیانگر این شباهت اصلی است که در اندیشة عراقی و نابلسی، «ولیّ» به دو معنای «انسان کامل» حقیقی و «پیر و شیخی» است که به مرتبة فنا، مقام عاشقی و شهود دست یافته است. از این نظر، میتوان گفت که ولایت در اندیشة نابلسی و عراقی بیشتر بر مدار اندیشههای محییالدین ابنعربی میگردد و این اشتراک فکری آنان میتواند حاصل شرح آثار ابنعربی بهویژه فصوصالحکم او به وسیلة آنان باشد. مهمترین تفاوتهای دو نامبرده و سلسلة طریقتی آنان در مفهوم مورد بحث این است که ولایت در آثار عراقی و سهروردیه، «گزینشی و وهبی» از سوی حقتعالی است، اما در نابلسی و نقشبندیه، جنبة «اکتسابی» دارد. از این نظر، عراقی و سهروردیه معتقدند که برای ولایت باید عنایت الهی شامل حال فرد شود و نیز ولایت از منشور خاتمالأنبیاء و انسان کامل خواهد بود، اما در اندیشة نابلسی و نقشبندیه، اولاً هر کسی میتواند به مقام ولایت دست یابد و ثانیاً ولایت خاصه، حاصل تجلی بیواسطة ولایت حق پس از تحقق فنای بنده است.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
ناهید اشرفی؛ ابراهیم رنجبر؛ سید احمد پارسا
چکیده
رمان نفرین زمین از آثار در خور توجه از لحاظ مطالعات اجتماعی (تحلیل گفتمان) مربوط به دهة 40 است. پژوهش حاضر این رمان را از دیدگاه گفتمان انتقادی براساس مؤلفة حذف در الگوی «ون لیوون» بررسی کرده است. هدف این پژوهش نمایاندن پیوند میان دیدگاههای اجتماعی و فکری با ساختهای گفتمانمدار در متون داستانی است تا اهمیت ساختارهای زبانی ...
بیشتر
رمان نفرین زمین از آثار در خور توجه از لحاظ مطالعات اجتماعی (تحلیل گفتمان) مربوط به دهة 40 است. پژوهش حاضر این رمان را از دیدگاه گفتمان انتقادی براساس مؤلفة حذف در الگوی «ون لیوون» بررسی کرده است. هدف این پژوهش نمایاندن پیوند میان دیدگاههای اجتماعی و فکری با ساختهای گفتمانمدار در متون داستانی است تا اهمیت ساختارهای زبانی در ایجاد گفتمانهای اجتماعی و رابطة آن با قدرت و سلطه نشان داده شود. در این گفتار با بهکارگیری روش توصیف و تحلیل، براساس مؤلفههای «جامعهشناختی- معنایی» در الگوی بازنمایی کنشگران اجتماعی لیوون نحوة استفادة نویسنده از شیوههای حذف و دلایل آن را در مجموع 3600 عبارت گفتمانمدار نفرین زمین بررسی کردهایم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده در این داستان با انتخاب ساختارهای خاص زبانی از جمله: جملات کوتاه همراه با انواع حذف، ترجیح ساختهای مجهول بر معلوم، استفاده از ساختهای مصدری و صفتسازی در عبارات گفتمانی سعی در پنهانسازی نقش کنشگران اجتماعی داشته و این، مستقیم با نهادهای اجتماعی و جامعة نویسنده علیالخصوص «نهاد قدرت و سیاست» مرتبط است. در نفرین زمین تأثیر مسائل سیاسی بر نهادهای اجتماعی، اقتصادی و مردمی آن دوره مشهود است و آلاحمد با گزینشهای زبانی و سبک خاص خود مظاهر تجدد و تحولات اجتماعی و برهم خوردن توازن قدرت را در جامعه تبیین کرده است.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
فاطمه حاج زین العابدین؛ کامل احمدنژاد؛ فریده محسنی هنجنی؛ افسانه لطفی عظیمی
چکیده
مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او میکوشد موانع رسیدن به معنویت را از پیش پای سالک بردارد. تحمل رنجها، مسئولیتپذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویت است. دیدگاه عرفانی او با روانشناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسو بود. از اینرو در پژوهش حاضر با روش توصیفی ...
بیشتر
مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او میکوشد موانع رسیدن به معنویت را از پیش پای سالک بردارد. تحمل رنجها، مسئولیتپذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویت است. دیدگاه عرفانی او با روانشناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسو بود. از اینرو در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی از نوع کتابخانهای به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی براساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل پرداخته شده است. در این پژوهش مؤلفههای رنج، تحملپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شد. یافتهها نشان داد که معنادرمانی و عرفان با هدف شوق در زندگی جز با عشق الهی و تحمل مشکلات این راه پر خطر اتفاق نمیافتد و اگر آدمی در آن به خطا و گناهی دچار شود با توکل به خدا باز به طریق حقیقت بازمیگردد.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
سارا پارسائی جهرمی؛ دره دادجوی توکلی؛ محمدعلی گذشتی؛ شیرین کوشکی
چکیده
مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار معاصر است که در قالبهای مختلف شعری طبعآزمایی کرده است. شخصیت فرازنِگَر، آرمانطلب و خودشیفتۀ وی، دارای ابعاد ویژه و درخور بررسی است. پژوهش، پاسخگوی این پرسش است که آیا خودشیفتگی بر کیفیت و کمیت تصویرپردازیهای اخوان تأثیر چشمگیر داشته است؟ در جستار حاضر، علل روانشناسانۀ سرایش اشعار ...
بیشتر
مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار معاصر است که در قالبهای مختلف شعری طبعآزمایی کرده است. شخصیت فرازنِگَر، آرمانطلب و خودشیفتۀ وی، دارای ابعاد ویژه و درخور بررسی است. پژوهش، پاسخگوی این پرسش است که آیا خودشیفتگی بر کیفیت و کمیت تصویرپردازیهای اخوان تأثیر چشمگیر داشته است؟ در جستار حاضر، علل روانشناسانۀ سرایش اشعار نارسیسیستیِ وی، واکاوی شد. تشنگی اخوان درخصوص مورد تأیید واقع شدن، رسیدن به جامعهای آرمانی، دوری از مظاهر دنیای متجدد و یکی شدن با شخصیتهای اسطورهای که از شاخههای بهنجار و نابهنجار خودشیفتگی هستند به شاخصهای زندگی فردی وی بازمیگردد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. براساس نتایج تحقیق، انواع سطوح خودشیفتگی مانند خودستایی، گردنفرازی، ستایش مقام هنری، افکار قلندری و...، نقش بارزی را در پیشبرد کیفیت و کمیت وجه هنریِ مضامین و تصاویر ادبی «م. امید» ایفا کردهاند؛ به نحوی که اگر این ابداعات را حذف یا کم کنیم، بخش زیادی از محتوای آثار وی از بین رفته و طبیعتاً بر قسمتی از مفاهیم ادبیات معاصر، تأثیر میگذارد.
مقاله پژوهشی
بررسی متون ادبی
وحید مبارک
چکیده
زبان، دین، هنر، محیط، سیاست، فرهنگ و آداب یک جامعه و افرادش، آنرا از دیگر جوامع جدا میکند. با این دیدگاه، اثری ارزشمند خواهد بود که چون تاریخ بیهقی و شاهنامه، بتواند جنبههای فردی، جمعی و ملی مردم را نشان دهد و آنان و دیگران را به بد و خوب وجودشان آگاه گرداند. در اواخر قرن چهارم و نیمۀ اول قرن پنجم (سدة اغتشاشات)، سنگ بنای نیاز به ...
بیشتر
زبان، دین، هنر، محیط، سیاست، فرهنگ و آداب یک جامعه و افرادش، آنرا از دیگر جوامع جدا میکند. با این دیدگاه، اثری ارزشمند خواهد بود که چون تاریخ بیهقی و شاهنامه، بتواند جنبههای فردی، جمعی و ملی مردم را نشان دهد و آنان و دیگران را به بد و خوب وجودشان آگاه گرداند. در اواخر قرن چهارم و نیمۀ اول قرن پنجم (سدة اغتشاشات)، سنگ بنای نیاز به بازجست خرد و سنجیدگی ایرانشهری پایمال شده در پی اندیشههای شعوبی و با شاهنامه استوار شد، اما ابوالفضل بیهقی با وجود همفکریش با فردوسی در تقویت کارکردهای ایرانی در روایتها و در ساخت ظاهری کلامش، از فردوسی سخنی نگفت و توجهی به اثرش نشان نداد. این جستار توصیفی– تحلیلی، ویژگیهای تاریخنگاری بیهقی را جستوجو کرده است. یافتهها نشان میدهد که اثر بیهقی سفارشی نیست و هنر او در خدمت بیان علّی و معلولی شکستهای مسعود غزنوی و ناتوانی او بوده است؛ هرچند که به ظاهر او را شهید مینامد و ناچار میشود که به حکومت استیلا بیش از حاکمیت خردسالار افلاطونی توجه نشان دهد. بیهقی، ویژگیهای اسلامی- ایرانی را در فحوای زبان و هنرِ حقیقت نگارش قرار داده و آن را در قالب شخصیت وزیر و دبیری ترسیم کرده است که بر مدار جزا، مشیت و ارادۀ الهی، با خردورزی، سنجیدگی، آیندهنگری، دلیری، نرمخویی، مدارا و با اصلاح تباهیها، سیمای کاردانی ایرانی را مینمایاند و مردم را به ویژگیهای رهانندهشان در برابر نابخردی غزنویان آگاه میکند. فردوسی و بیهقی در تبیین تاریخ و آگاه کردن مردم به میراث خردورزی، عملکردی همسان دارند.