مقاله پژوهشی
محمد علیجانی؛ محمد آهی
چکیده
بیوولف کهنترین و بزرگترین اثر حماسی ادبیات انگلستان به زبان انگلیسی قدیم است که قهرمان اصلی آن، بیوولف نام دارد. در شاهنامه هم ابرقهرمان اصلی، رستم است. حماسة بیوولف و شاهنامه، خصوصاً بخش پهلوانی آن و نیز شخصیتهای اصلی دو حماسه، شباهتهایی شایستة تأمل دارند که با تعمق در آنها و تطبیق آنها با یکدیگر، هم به تشابهات شخصیت رستم ...
بیشتر
بیوولف کهنترین و بزرگترین اثر حماسی ادبیات انگلستان به زبان انگلیسی قدیم است که قهرمان اصلی آن، بیوولف نام دارد. در شاهنامه هم ابرقهرمان اصلی، رستم است. حماسة بیوولف و شاهنامه، خصوصاً بخش پهلوانی آن و نیز شخصیتهای اصلی دو حماسه، شباهتهایی شایستة تأمل دارند که با تعمق در آنها و تطبیق آنها با یکدیگر، هم به تشابهات شخصیت رستم و بیوولف و هم به خصوصیات اشتراکی ژانر حماسه و روایت داستانی حماسی بین دو قوم ژرمن و ایران میتوان پی برد. در این جستار، نگارندگان با توجه به مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی که به اشتراکات عام و جهانشمول آثار ادبی و تجربیات مشترک ابنای بشر را توجه میکند، به تحلیل این دو اثر حماسی و شخصیتهای اصلی آنها پرداختهاند و هیچ گونه روابط تاریخی و مبتنی بر تأثیر و تأثر را در نظر نداشتهاند. وجود قهرمان برجستة قومی، وسعت فضا، اعمال خارقالعادة قهرمان، وجود موجودات مافوق طبیعی و نیز حضور خدا و نیروهای قدسی و... از وجوه مشترک ژانری است که این دو اثر را که متعلق به فرهنگهای گوناگون هستند، ذیل ژانر حماسه قرار میدهد. از ویژگیهای داستانی و روایی مشترک این دو حماسه، تلفیق هنرمندانة دو دنیای پیش و پس از سرایش اثر و انعکاس آن در شخصیت و کنشهای قهرمانان، ارائة توصیفها، پندها و اندرزها در آغاز و انجام داستانها و حضور مسلط تقدیر در سرنوشت قهرمانان است.
مقاله پژوهشی
عباسعلی وفایی؛ داوود اسپرهم؛ رقیه کاردل ایلواری
چکیده
انسجام از به هم پیوستن واژگان و جملاتی ایجاد میشود که حاوی معنا و مفهوم خاصّی هستند و به کمک روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، مفاهیم را انتقال میدهد و متنی منسجم و یکپارچه میآفریند. انسجام به سه نوع دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم میشود که در این پژوهش، به انسجام واژگانی و تحلیل عناصر و روابط واژگانی داستان گیومرت ...
بیشتر
انسجام از به هم پیوستن واژگان و جملاتی ایجاد میشود که حاوی معنا و مفهوم خاصّی هستند و به کمک روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، مفاهیم را انتقال میدهد و متنی منسجم و یکپارچه میآفریند. انسجام به سه نوع دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم میشود که در این پژوهش، به انسجام واژگانی و تحلیل عناصر و روابط واژگانی داستان گیومرت بر اساس نظریة هالیدی و حسن پرداخته شدهاست. روش پژوهش، توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل واژگان به شیوة کتابخانهای بررسی گردیدهاست. پس از تحلیل عناصر واژگانی، این نتیجه حاصل شد که شاعر توانسته در متن داستان، با بهکارگیری همة عناصر واژگانی، بهویژه عنصر تکرار، پیوندی ناگسستنی در متن ایجاد کند.
مقاله پژوهشی
پارسا یعقوبی جنبهسرایی؛ فردین حسین پناهی؛ شهرام احمدی
چکیده
چند (یا چندین) ساحتی بودن «خود»، و نسبت آن با هویتهای متکثّر، باعث شده که این مقوله در هر حوزهای تعریف خاصّی داشته باشد. در روایتهای پسامدرن، مفهوم «خود» با تکیه بر تلقی پساساختارگرایانه و با چشماندازی متفاوت از دوران قبل، بهعنوان امری همواره در تعلیق و مبتنی بر هویتهای همواره متکثّر تعریف میشود. این رویکرد ویژه ...
بیشتر
چند (یا چندین) ساحتی بودن «خود»، و نسبت آن با هویتهای متکثّر، باعث شده که این مقوله در هر حوزهای تعریف خاصّی داشته باشد. در روایتهای پسامدرن، مفهوم «خود» با تکیه بر تلقی پساساختارگرایانه و با چشماندازی متفاوت از دوران قبل، بهعنوان امری همواره در تعلیق و مبتنی بر هویتهای همواره متکثّر تعریف میشود. این رویکرد ویژه از مبانی مهم در داستانپردازی نویسندگان پُستمدرنی چون محمّدرضا کاتب است. در این مقاله، به روش توصیفیـ تحلیلی، ضمن تبیین تلقی پُستمدرنیستی از مفهوم «خود» و بررسی ریشههای پساساختارگرایانة آن، نقش مقولة تعویق «خود» در داستانپردازی کاتب بررسی و تحلیل میشود. نتایج این تحقیق، نقش مقولة «تعویق و عدم قطعیتِ خود» بهعنوان یکی از شگردهای اصلی در داستانپردازی و روایتپردازی در برخی داستانهای کاتب را نشان میدهد؛ چنانکه این مقوله امری صرفاً ژرفساختی نیست و از مهمترین ابزارهای او به هنگام بازنمایی هویت نویسنده ـ راوی، راوی، راوی ـ کنشگر، شخصیتها و یا حتی خود اثر ادبی است و بهصورتهای مختلفی چون شکّ هستیشناختی بر اثر عدم تعیّن «خود»، و تکثّر هویتها در نتیجة تکثّر ذهنیتها تا تنزل جایگاه فرد به سوژگی، قهرمانزدایی و یا حتّی انسانزدایی نمود یافتهاست و این مسئله، چالشهایی جدّی برای برخی تعاریف روایت پیشامدرن به وجود میآورد.
مقاله پژوهشی
اکبر شایان سرشت
چکیده
در سدة چهاردهم خورشیدی، ادبیات معاصر ایران تحولات شگرفی یافت و همسو با جریانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معاصر دستخوش تغییرات بسیار شد. بررسی نقش ترجمة آثار ادبی غرب، همچون رمانها و نمایشنامهها و اشعار، به منزلة یکی از جریانهای فرهنگی عصر جدید، میتواند دگرگونیهای ادبیات معاصر ایران را بهدرستی نشان دهد. در این میان، حتی ...
بیشتر
در سدة چهاردهم خورشیدی، ادبیات معاصر ایران تحولات شگرفی یافت و همسو با جریانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معاصر دستخوش تغییرات بسیار شد. بررسی نقش ترجمة آثار ادبی غرب، همچون رمانها و نمایشنامهها و اشعار، به منزلة یکی از جریانهای فرهنگی عصر جدید، میتواند دگرگونیهای ادبیات معاصر ایران را بهدرستی نشان دهد. در این میان، حتی شاعران معاصر ایران که رنگ ملی در سرودههای آنان بارزتر است، گاه از آثار و اشعار غربی یا ترجمة آن سود جستهاند. مهدی اخوان ثالث از جملة این شاعران است که گرچه در آغاز به ترجمة منظوم برخی اشعار غربی پرداخت، اما بهتدریج از ترجمة صرف فاصله گرفت و در رویارویی با آثار خارجی، به خلاقیتهای ادبی قابل ستایشی دست یافت. شعرهای «سه قطره یا داستان دوستیها»، «گل سرخ و گلچین»، «سگها و گرگها»، «گرگ و بره»، «آنگاه پس از تندر» و «مایا» نمونههای آشکار تأثیرپذیری اخوان از ترجمة آثار و اشعار غربی است.
مقاله پژوهشی
لیلا آقایانی چاوشی*
چکیده
تمثیل از شگردهایی است که کلام را هنری و سخن را مؤثرتر میکند. تمثیل علاوه بر جنبههای زیباشناسانه، کارکردهای مهم دیگری نیز در سخن دارد. نوشتار پیش رو با در نظر گرفتن شگرد تمثیل و کارکردهای آن، این شیوه را در مقالات شمس بررسی کردهاست. در این راستا، انواع گوناگونی از تمثیلهای بهکار رفته در این اثر شناسایی و بررسی شدهاست. با در ...
بیشتر
تمثیل از شگردهایی است که کلام را هنری و سخن را مؤثرتر میکند. تمثیل علاوه بر جنبههای زیباشناسانه، کارکردهای مهم دیگری نیز در سخن دارد. نوشتار پیش رو با در نظر گرفتن شگرد تمثیل و کارکردهای آن، این شیوه را در مقالات شمس بررسی کردهاست. در این راستا، انواع گوناگونی از تمثیلهای بهکار رفته در این اثر شناسایی و بررسی شدهاست. با در نظر گرفتن گسترة کاربرد این شیوه در مقالات و جایگاه مهم تمثیل در اقناع مخاطب و بیان آموزههای حکمی، نکتة مهم دیگری مورد توجه قرار گرفت و آن اینکه تمثیل در مقالات شمس فراتر از یک ابزار بلاغی صرف برای هنریتر کردن کلام است. میتوان گفت تمثیل شیوهای است که از رهگذر آن، آموزههای عرفانی و حکمی مقالات به شیوهای باورپذیرتر در اختیارمخاطبان قرار داده شدهاست؛ چنانکه باورپذیر ساختن موضوع سخن با احتجاجی هنری و پنهان از کارکردهای مهم تمثیل، علاوه بر جنبههای زیباشناسانة آن برشمرده شدهاست.
مقاله پژوهشی
فرامرز خجسته؛ عاطفه جمالی؛ مریم زبیدی
چکیده
داستانهای کودک و نوجوان، به طور عام و داستانهای کودکان کار و خیابانی، به طور خاص، با فراهم آوردن زمینه و فضای تخیلی، به مخاطبان خود این امکان را میدهند تا ضمن همذاتپنداری و همانندسازی با شخصیتهای داستان، به وجهی خیالی، اما معرفتشناسانه، ماجراها و کشمکشهای گاه ناخوشایند زندگی را نیز تجربه کنند و افق دیدشان را گسترش بخشند. ...
بیشتر
داستانهای کودک و نوجوان، به طور عام و داستانهای کودکان کار و خیابانی، به طور خاص، با فراهم آوردن زمینه و فضای تخیلی، به مخاطبان خود این امکان را میدهند تا ضمن همذاتپنداری و همانندسازی با شخصیتهای داستان، به وجهی خیالی، اما معرفتشناسانه، ماجراها و کشمکشهای گاه ناخوشایند زندگی را نیز تجربه کنند و افق دیدشان را گسترش بخشند. از سویی، دقتنظر در شیوة تحلیل و جهتگیریهای متون داستانی به مقولة کار کودکان، روشنگر دگرگونی ذهنیت یا الگوهای گفتمانی مربوط به کار کودک در گذر زمان، خواهد بود. در این مقاله که به شیوة تحلیل محتوای کیفی، بیش از پنجاه رمان و مجموعهداستان با نگاهی جامعهشناسانه بررسی شدهاست،کوشیدهایم تا به این پرسش بنیادین پاسخ گوییم که داستان کودک و نوجوان ایران پس از انقلاب اسلامی در گسترة چندین دهه نسبت به کار کودک و زندگی کودکان کار و خیابان چه الگوها و دیدگاههایی را فرانمودهاست. یافتة نهایی پژوهش بهاجمال نشان میدهد که نگاه به کار کودک در جهان سنتی و روستایی داستان، به مثابة عنصری مثبت و مرحلهای برای تشرف او به بزرگسالی، و در فضای شهری و صنعتی در حکم مقولهای از جنس استثمار و تعرض به حقوق کودک است. این دگرگونی با تحولات اجتماعی ایران و جایگزینی اقتصاد عمدتاً دهقانی با اقتصاد صنعتی همنوایی دارد.
مقاله پژوهشی
علی حیدری؛ محمدرضا حسنی جلیلیان؛ قاسم صحرائی؛ بهنوش رحیمی هرسینی
چکیده
یکی از مشخصههای اصلی سبک حافظ، چند معنایی بودن کلام اوست. او به روشهای مختلف کوشیدهاست به این مهم دست یابد. یکی از راههایی که حافظ برای خلق ایهام در پیش گرفتهاست و تا حال در کتب، شروح و مقالاتی که دربارة حافظ و ایهام نوشته شده، نامی از آن آورده نشده، ایهامسازی از رهگذر بدل بلاغی است. ظاهراً یکی از کارکردهای بدل، پرهیز از تکرار ...
بیشتر
یکی از مشخصههای اصلی سبک حافظ، چند معنایی بودن کلام اوست. او به روشهای مختلف کوشیدهاست به این مهم دست یابد. یکی از راههایی که حافظ برای خلق ایهام در پیش گرفتهاست و تا حال در کتب، شروح و مقالاتی که دربارة حافظ و ایهام نوشته شده، نامی از آن آورده نشده، ایهامسازی از رهگذر بدل بلاغی است. ظاهراً یکی از کارکردهای بدل، پرهیز از تکرار واژگان است که روزگاری از عیوب فصاحت محسوب میشد، اما حافظ در اکثر موارد به این اکتفا نکردهاست. وی با دانش زبانی و بلاغی خود، کلماتی را جانشین یکدیگر میکند که علاوه بر وظیفة جانشینی، متضمن هنرهای بلاغی نیز هستند. یکی از مهمترین کارکردهای بدل بلاغی در غزلیات حافظ، ایهامسازی است. حافظ با انتخاب دقیق بدل، علاوه بر مصون ماندن از بلیة تکرار، در بسیاری از موارد، به هنر زیبای ایهام نیز دست یافتهاست. در این مقاله، ابتدا به نقد تعاریف بلاغیون دربارة ایهام پرداخته شده، سپس «بدل بلاغی» مختصراً معرفی شدهاست. در ادامه، ابیاتی از حافظ که بدل بلاغی در آنها موجب ایهام کلام گشته، تحلیل شدهاست و در پایان، بدلهای بلاغی بیست غزل حافظ که تصادفی انتخاب گردیده، استخراج، و نسبت ایهامهایی که از رهگذر بدل بلاغی حاصل شده، با سایر ایهامها سنجیده شدهاست.