بررسی متون ادبی
ابراهیم یوسفی؛ محمد بهنام فر؛ سیدمهدی رحیمی
چکیده
هدف این مقاله، بررسی سبکشناسانۀ حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسّع معنایی گستردهای که دارند به عنوان یکی از سازههای تأثیرگذار زبان، نقش تعیینکنندهای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسمها، فعلها، صفتها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساختهای مختلف که نوعی ساختارشکنی ...
بیشتر
هدف این مقاله، بررسی سبکشناسانۀ حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسّع معنایی گستردهای که دارند به عنوان یکی از سازههای تأثیرگذار زبان، نقش تعیینکنندهای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسمها، فعلها، صفتها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساختهای مختلف که نوعی ساختارشکنی نحوی و ویژگی سبکی به شمار میرود نیز از اهداف این پژوهش است. بدین منظور با مطالعۀ قصاید خاقانی، مواردی که از حیث نوع کاربرد دارای اهمیت و سازگار با موضوع بحث ما بود، استخراج شد و براساس لایۀ نحوی سبکشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان میدهد که خاقانی برای حروف اضافه همچون سایر عناصر زبان اهمیت خاصی قائل است و تنوع معنایی آنها را پیوسته مدنظر دارد؛ کاربرد حروف را از حوزۀ دستور زبان تا حوزۀ بلاغت و بدیع ارتقا داده و آنها را از عناصری تقریباً خنثی به سازههایی کلیدی و بیجایگزین تبدیل کرده است. همچنین در استفاده از حروف اضافه، آزادی عمل خاص و منحصربهفردی دارد که از جملۀ این موارد میتوان به کاربرد «به» در معنی «از»، «در» به جای «بر» و «به» به جای کسرۀ اضافه اشاره کرد. نهایتاً نمونههای نادری از کاربرد حروف اضافه در دیوان خاقانی وجود دارد که امروزه تنها در گویش مناطق خاصی از ایران دیده میشود و در زبان معیار نشانی از آنها نیست؛ مثل کاربرد «از» به جای «به».
نگین مژگانی؛ علیرضا حاجیان نژاد
چکیده
با وجود دسترسی به تصحیح انتقادی آثار عطار، همچنان نقاط مبهم و مشکوکی در آثار او به چشم میخورند که حتی با دادههای نسخهشناسی موجود قابل رفع نیستند. برای رفع چنین ابهامهایی، لازم است هر یک از جنبههای مختلف سبک عطار که بر پایة آثار مسلم او تعیین شده است به دقت مورد واکاوی قرار گیرد تا در نهایت الگوی جامعی از سبک او به دست آید. ...
بیشتر
با وجود دسترسی به تصحیح انتقادی آثار عطار، همچنان نقاط مبهم و مشکوکی در آثار او به چشم میخورند که حتی با دادههای نسخهشناسی موجود قابل رفع نیستند. برای رفع چنین ابهامهایی، لازم است هر یک از جنبههای مختلف سبک عطار که بر پایة آثار مسلم او تعیین شده است به دقت مورد واکاوی قرار گیرد تا در نهایت الگوی جامعی از سبک او به دست آید. در این پژوهش، انواعی از التزام مورد بررسی قرار میگیرند که در سراسر آثار منظوم عطار از خردترین واحد؛ یعنی بیت تا کلانترین واحد؛ یعنی منظومه تکرار شدهاند. برای طرح الگویی منظم، انواع التزام در چهار گروه اصلی شامل التزام به تکرار، تقارن، تناسب و نوعی اسلوب ویژه طبقهبندی میشوند. بررسی انواع التزام در کنار سایر دادههای سبکشناسی و نسخهشناسی میتوانند در سنجش صحت ابیات مبهم و مشکوک در آثار عطار مفید و راهگشا باشند.
یاسر دالوند
چکیده
در کتب سبکشناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کردهاند که ویژگیهای برجستة صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنبالة منطقی آنها محسوب میشوند) بیتوجه بودهاند در تشریح ...
بیشتر
در کتب سبکشناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کردهاند که ویژگیهای برجستة صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنبالة منطقی آنها محسوب میشوند) بیتوجه بودهاند در تشریح پارهای از مختصات، نامگذاری آنها و ذکر شواهد دچار اشتباهاتی شدهاند و مهمتر آنکه به پیشینة بسیاری از این کارکردها هم اشاره نشده است. در جستار حاضر معیار و محک را کارکردهای سبکشناختیی قرار دادهایم که در متون فارسی میانه (پهلوی) نمود یافتهاند و بدین طریق در برخی از مختصات متون کهن فارسی تحت دو عنوان بازنگری کردهایم: یکی «مختصاتی که نادرست تشریح شدهاند» و دیگری «مختصاتی که به آنها پرداخته نشده است».
علی سلیمانی؛ سوده عباسی سرداری
چکیده
سبکشناسان بر اساس تقسیمبندی ادوار مختلف، سبک شعریِ شاعران قرن ششمِ حوزۀ گنجه و ارّان را «آذربایجانی» نام نهادهاند که از نظر مختصات با سبک «خراسانی» متفاوت است. جریان نثرنویسی حاکم بر این دوره نیز اندک تفاوتی با دورۀ قبل داشت و نویسندگان تلاش میکردند تا به تقلید از زبان عربی، اندکاندک به ویژگیهای موجود در ...
بیشتر
سبکشناسان بر اساس تقسیمبندی ادوار مختلف، سبک شعریِ شاعران قرن ششمِ حوزۀ گنجه و ارّان را «آذربایجانی» نام نهادهاند که از نظر مختصات با سبک «خراسانی» متفاوت است. جریان نثرنویسی حاکم بر این دوره نیز اندک تفاوتی با دورۀ قبل داشت و نویسندگان تلاش میکردند تا به تقلید از زبان عربی، اندکاندک به ویژگیهای موجود در سبک فنی چنگ زنند و آنها را در نوشتههای خود دخیل کنند که این حرکت در پایان قرن هفتم به نثر مصنوع و متکلّف منجر شد. با وجود عقب بودن بیش از یک قرنِ جریان نثرنویسی از جریان شعرگویی در قرن ششم با پدید آمدن «شاعرانِ نثرنویس»، فاصلۀ زمانی از بین رفت و شتاب آمیختگی مختصاتِ سبکی شعر و نثر بیش از بیش شد. خاقانی شاعری نثرنویس است که بدون در نظر گرفتن ویژگیهای نثری دورۀ خود و عقب بودن بیش از یک قرنِ نثر از شعر در شعر و نثر خود به یک شیوه عمل کرد و به تقلید از مصنوعگویی خود در شعر در سرعت بخشیدن حرکت نثر «مرسل» به سوی «فنینویسی» نقش مهمی را ایفا کرد و روند حرکتِ نثر مُرسل به سوی نثر فنی و مصنوع را بیش از بیش شتاب بخشید. بنابراین، در این پژوهش برآن شدیم تا با مقایسۀ سبکشناسانۀ عناصر زبانی، ادبی و محتواییِ نامه و قصیدهای از خاقانی که هر دو در باب امام عمدةالدین حفده است به اثبات مدعای خود بپردازیم.
حسین علینقی؛ ناصر محسنی نیا
چکیده
سبکشناسی فردی (شخصی) که عبارت است از سبکشناسی یک اثر به صورت دقیق و یافتن سبک فردی و متمایز یک نویسنده یا شاعر در علم سبکشناسی جایگاه ویژهای دارد که متأسفانه در ایران کمتر به صورت علمی به آن پرداخته شده است. یکی از رویکردهای سبکشناسی که از زبانشناسی ساختگرا و شناختی نشأت میگیرد، سبکشناسی لایهای است که یک اثر را در لایههای ...
بیشتر
سبکشناسی فردی (شخصی) که عبارت است از سبکشناسی یک اثر به صورت دقیق و یافتن سبک فردی و متمایز یک نویسنده یا شاعر در علم سبکشناسی جایگاه ویژهای دارد که متأسفانه در ایران کمتر به صورت علمی به آن پرداخته شده است. یکی از رویکردهای سبکشناسی که از زبانشناسی ساختگرا و شناختی نشأت میگیرد، سبکشناسی لایهای است که یک اثر را در لایههای مختلف آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک بررسی میکند. این نوع سبکشناسی را میتوان از کاملترین و دقیقترین روشهای این علم به شمار آورد. در این پژوهش به بررسی سبکشناسانة اشعار کمالالدین اسماعیل (خلاقالمعانی) و اثیر اومانی به عنوان نمایندگان اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم شعر پارسی پرداخته شده است و از آنجا که همة لایههای شعری این دو شاعر در این مقال نمیگنجید، تنها لایة آوایی اشعار آنها مورد مطالعة سبکشناسانه واقع شده و سبک دو شاعر در این لایه با هم مقایسه شده است. این پژوهش نشان میدهد که دو شاعر نامبرده در لایة آوایی شعر خود به روانی وزنها، ردیفپردازی، استفاده از انواع آرایههای لفظی و گاهی قافیهپردازیهای خاص توجه ویژه نشان دادهاند و دارای سبک ویژهای هستند.
مرتضی حیدری
دوره 19، شماره 63 ، خرداد 1394، ، صفحه 89-121
چکیده
سبکشناسی با مطالعة بسامدها سر و کار دارد. از همین رو، به کارگیری تحلیلهای آماری در ارزیابیهای سبکشناسانه بسیار سودمند است. از آنجا که آمارهای توصیفی همیشه نمیتوانند نوسانهای سبکی را توضیح دهند، استفاده از روشهای آمار استنباطی، دقّت علمی بالایی در ارزیابی پدیدارهای سبکی خواهد داشت. «سبکسنجی» اصطلاحی است که برای ...
بیشتر
سبکشناسی با مطالعة بسامدها سر و کار دارد. از همین رو، به کارگیری تحلیلهای آماری در ارزیابیهای سبکشناسانه بسیار سودمند است. از آنجا که آمارهای توصیفی همیشه نمیتوانند نوسانهای سبکی را توضیح دهند، استفاده از روشهای آمار استنباطی، دقّت علمی بالایی در ارزیابی پدیدارهای سبکی خواهد داشت. «سبکسنجی» اصطلاحی است که برای پژوهشهای سبکشناسانة مرتبط با رایانه وضع شده است. در مقالة حاضر، رابطة میان فشردگی زاویة ساختمان تشبیه در شعر قرن ششم با بسامد انواع تشبیهات حروفی از لحاظ ساختمان در دیوان شاعران این قرن با توجّه به گذار زمان، ارزیابی میگردد. از همین رو، با استفاده از ضریب همبستگی پِیِرسون در نرمافزار رایانهای spss به تحلیل استنباطی آمارها میپردازد. با توجّه به نتایج کمّی برآمده از نرمافزار spss که گویای ضریب همبستگی و سطح معناداری رابطة میان متغیّرها (فشردگی زاویة تشبیه و بسامد تشبیهات حروفی) است و مقایسة این اعداد با شاخصهای تعریف شده برای ضریب همبستگی و سطح معناداری، رابطة مثبت و مستقیم میان متغیّرها تأیید میشود. به زبان سبکشناسی، فشردهتر شدن زاویة تشبیه در شعر قرن ششم به معنای افزایش بسامد تشبیهات حروفی دارای ساختمان بستهتر است و این رخداد سبکی از هنجارهای مسلّط بر سبک دوره پیروی کرده است.
غلامرضا مستعلی پارسا؛ حامد شمس
دوره 18، شماره 62 ، اسفند 1393، ، صفحه 59-80
چکیده
از دیرباز ارتباط بین نگرش هنرمند با زبان او، اعمّ از زبان ادبی و غیرادبی، مورد توجّه سبکشناسان بوده است. برخی توجّه به مشبّهبهها را در متن ادبی از مهمترین روشهای یافتن ارتباط بین محتوا و فرم دانستهاند و از آن روی که وجهشبه از مشبّهبه اتّخاذ میشود، برای بررسی نگرش هنرمند مهم قلمداد کردهاند. در این جستار، بر آنیم تا تأثیر ...
بیشتر
از دیرباز ارتباط بین نگرش هنرمند با زبان او، اعمّ از زبان ادبی و غیرادبی، مورد توجّه سبکشناسان بوده است. برخی توجّه به مشبّهبهها را در متن ادبی از مهمترین روشهای یافتن ارتباط بین محتوا و فرم دانستهاند و از آن روی که وجهشبه از مشبّهبه اتّخاذ میشود، برای بررسی نگرش هنرمند مهم قلمداد کردهاند. در این جستار، بر آنیم تا تأثیر مفهوم قدرت و سلطنت معنوی اولیاء را که از بنمایههای متن انسالتّائبین است، در تصویرهای شیخ جام بررسی کنیم. برای این منظور، با استفاده از روش خوشههای تصویری، تصاویر مربوط به سلطنت و دربار را در تشبیههای شیخ استخراج میکنیم و نشان خواهیم داد که این تصاویر در صفحات و بابهای مختلف کتاب تکرار شده است. همچنین تأثیر مفهوم قدرت و سلطنت معنوی اولیاء در تصاویر حیوانات در مشبّهبههای کتاب مشاهده میشود که موارد و تکرار آن را در صفحات و بابهای مختلف کتاب نشان خواهیم داد. در این مورد، برای نمونه تشبیهات شیخ جام را مورد بررسی قرار میدهیم. در بخش بعد، بیان آشکار این مضمون را در سخنان شیخ در انسالتّائبین بررسی خواهیم کرد و از این طریق، ارتباط میان فرم و محتوا کاملاً مشخّص میشود. پس از انجام همة این مراحل به مقایسة آن با نمونههایی از مقامات ژندهپیل که در قالب حکایات و کرامات شیخ و در شکل دیگر، به همین مضمون اختصاص دارد، خواهیم پرداخت و نشان میدهیم که افسانههای سدیدالدّین غزنوی در این باب، ریشه در حقیقتی از اندیشه و زندگی شیخ جام دارد.
بهمن نزهت
چکیده
با تحلیل سبک بیان نویسنده، شخصیت فردی، توان بیان و ساختار منظم حاکم بر اثر ادبی را میتوان شناخت، به همین سبب شناخت روش بیان هر نویسندهای درآمدی بر شناخت زیباییشناسی ویزهی او است. مولوی در زیباییشناسی و سایر علوم از باورهای توحیدی و دینی الهام میگیرد تا ناهماهنگیها و تناقضات صوری را در یک کلی واحد و کاملاً منسجم و هماهنگ ...
بیشتر
با تحلیل سبک بیان نویسنده، شخصیت فردی، توان بیان و ساختار منظم حاکم بر اثر ادبی را میتوان شناخت، به همین سبب شناخت روش بیان هر نویسندهای درآمدی بر شناخت زیباییشناسی ویزهی او است. مولوی در زیباییشناسی و سایر علوم از باورهای توحیدی و دینی الهام میگیرد تا ناهماهنگیها و تناقضات صوری را در یک کلی واحد و کاملاً منسجم و هماهنگ جمع نماید و آن را در آثار منثور خود به خصوص در فیه ما فیه و مجالس سبعه نشان دهد. آثار منثور مولوی یکی از پرشورترین و زیباترین متون منثور ادب فارسی است که اصلی وحدتبخش و نظم و غرض زیبایی شناختی بر آن حاکم است و پختگی اسلوب بیان مولوی در آن کاملاً مشهود. در این پژوهش به تحلیل اسلوب بیان مولانا و جنبههای زیباییشناختی آن در آثار منثورش پرداختهایم و جهت تبیین مسأله از برخی از اصول و نظریههای ادبی، عرفانی و روانشناختی بهره بردهایم.
احمد خاتمی
چکیده
در تاریخ جهانگشا، اثر مشهور علاءالدوله عطاملک جوینی (623- 681 ﻫ.ق) که بدون تردید یکی از برجستهترین نمونههای نثر مصنوع فارسی و از مهمترین منابع تاریخی دوران مغول است. حدیث در کنار آیات قرآنی و اشعار و امثال عربی، جایگاهی ویژه دارد. مصنف در جای جای کتاب خود، به گونهها و بهانههای مختلف به استشهاد و اقتباس از آیات و احادیث دست یازیده، ...
بیشتر
در تاریخ جهانگشا، اثر مشهور علاءالدوله عطاملک جوینی (623- 681 ﻫ.ق) که بدون تردید یکی از برجستهترین نمونههای نثر مصنوع فارسی و از مهمترین منابع تاریخی دوران مغول است. حدیث در کنار آیات قرآنی و اشعار و امثال عربی، جایگاهی ویژه دارد. مصنف در جای جای کتاب خود، به گونهها و بهانههای مختلف به استشهاد و اقتباس از آیات و احادیث دست یازیده، تاریخ خود را به آن ها مستند و مستدل نموده است. آشنایی با احادیث و شناسایی منابع و مآخذ آن ها به خواننده کمک میکند اولاً احادیث و از اقوال و امثال - که غالباً در ضمن خواندن متن با یکدیگر خلط میشوند - تشخیص دهد و ثانیاً به متن و نویسندة آن اعتماد بیشتری کند و به میزان تسلط مؤلف بر منابع روایی، آگاهی یابد. در این مقاله سعی شده است مستندات احادیث مندرج در این کتاب، بررسی و گزارشی از مهمترین منابع و مآخذ شیعی و اهل سنت در ذیل هر حدیث ارائه شود.