آزیتا مرادی؛ منصوره تدینی؛ مسعود پاکدل؛ سیما منصوری
چکیده
«صدسال دگر» و «نوای کاروان» دو مجموعة منتشر شدة تازهای است که به همت فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی از میراث نیما یوشیج چاپشده است. تئوریهای نیما یوشیج دربارة شعر و شاعری در مجموعههای دیگر او ازجمله نامهها، حرفهای همسایه و دربارة شعر و شاعری بهصورت مبسوط آمده است و علاوه بر آن، مجموعة چاپ شدة پیشین او سیر تحولات ...
بیشتر
«صدسال دگر» و «نوای کاروان» دو مجموعة منتشر شدة تازهای است که به همت فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی از میراث نیما یوشیج چاپشده است. تئوریهای نیما یوشیج دربارة شعر و شاعری در مجموعههای دیگر او ازجمله نامهها، حرفهای همسایه و دربارة شعر و شاعری بهصورت مبسوط آمده است و علاوه بر آن، مجموعة چاپ شدة پیشین او سیر تحولات شعری او را نشان میدهد. باوجوداین بسیاری از اشعار دیگر نیمایوشیج در این دو دفتر اخیر وجود دارند که در تحلیل روند تحولات شعری او حائز اهمیتاند. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مهمترین نظریات نیما ازجمله توجه به سمبلیسم، دکلماسیون و روند طبیعی کلام، الگوی وصفی و روایی، عینیت و ذهنیت، هارمونی و استحاله به بررسی این دو مجموعه پرداختهایم. نتایج نشان می-دهد که نیما برای رسیدن به سمبلیسم علاوه بر ادبیات غرب به ادبیات کلاسیک خصوصاً «تمثیل» و «نمادهای عرفانی» علاقة زیادی نشان میدهد. چندین شعر نیما در این دو مجموعه «شعر نمایشی» هستند و ساختاری کاملاً نمایشی دارند. نیما از ظرفیت «روایت» و «داستان» برای بیان مطالب خود استفاده میکند و تلاش میکند تا با طبیعت درآمیزد و برخلاف شعر کلاسیک، توصیفی عینی و بیرونی از آن ارائه بدهد. نیما شعر کلاسیک را دارای وحدتی انداموار نمیبیند و تمام عناصر شعر را در راستای ایجاد یک ترکیب هماهنگ که آن را «هارمونی» و «فرم» مینامد، قرار میدهد. برخی از این اشعار به دلیل تحولات تدریجی شعر نیما بسیار مهم و برخی از اشعار نیز در ردیف بهترین اشعار نیما هستند.
بررسی متون ادبی
منیره محفوظی موسوی؛ منصوره تدینی؛ سیما منصوری؛ مسعود پاکدل
چکیده
این پژوهش با بهرهگیری از شیوۀ توصیفی– تحلیلی در نظر دارد به انعکاسِ خشونت علیه زنان از دیدگاه عطّار نیشابوری بپردازد. فرض بر این است که انسانِ امروزی میتواند با عمل به رهنمودهایِ تربیتیِ عطّار، بر مشکلاتِ خود فایق آید. مهمترین هدفِ پژوهش، مشخص نمودنِ مواردِ خشونتآمیز نسبت به زنان در حکایتهایِ الهینامه است. توجّه عطّار ...
بیشتر
این پژوهش با بهرهگیری از شیوۀ توصیفی– تحلیلی در نظر دارد به انعکاسِ خشونت علیه زنان از دیدگاه عطّار نیشابوری بپردازد. فرض بر این است که انسانِ امروزی میتواند با عمل به رهنمودهایِ تربیتیِ عطّار، بر مشکلاتِ خود فایق آید. مهمترین هدفِ پژوهش، مشخص نمودنِ مواردِ خشونتآمیز نسبت به زنان در حکایتهایِ الهینامه است. توجّه عطّار به خشونت علیه زنان و انعکاسِ آن در الهینامه نشانگر وجود خشونتهایی علیه زنان در عصرِ عطّار است. حاصلِ مطالعه نشان میدهد که خشونت بر زنان منحصر به قشر ضعیف و فقیر یا عوام نبوده، در دربارِ پادشاهان نیز رواج داشتهاست. خشونت در الهینامه در دو حوزۀ عمومی(جامعه) و خصوصی(خانواده) و به شکل آشکار و پنهان است و در چهار نوع؛ جسمی، جنسی، روانی و اقتصادی به کار میرفتهاست. در نهایت میتوان نتیجه گرفت: ضعف مبانی قضایی در جامعه و حکومت باعث تشدید ظلم و خشونت علیه زنان میگردید. عطّار با اختلاف طبقاتی و رسم و سنّتِ اجتماعی غلط ستیز میکرد. او اعتقاد دارد زنان در صورت فراهم کردن شرایط و زمینهها، مدارج کمال را بیشتر و زودتر از مردان طی میکنند. مانع پیشرفت آنان را تعصّب افراد نسبت به خواهر و زن میداند.
فاطمه شهبازی؛ منصوره تدینی؛ سیما منصوری؛ مسعود پاکدل
چکیده
یکی از محورهای اصلی نقد بومگرا "Ecocriticism" بررسی ارتباط متقابل انسان و محیطزیست است؛ این نوع نقد نحوة نگرش انسان به طبیعت و چگونگی بازتاب مسائل زیستمحیطی در آثار ادبی را بررسی میکند و تأثیری را که انسان بر طبیعت و طبیعت بر ویژگیهای فیزیکی و روانی انسان دارد، مورد واکاوی قرار میدهد تا با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی، ...
بیشتر
یکی از محورهای اصلی نقد بومگرا "Ecocriticism" بررسی ارتباط متقابل انسان و محیطزیست است؛ این نوع نقد نحوة نگرش انسان به طبیعت و چگونگی بازتاب مسائل زیستمحیطی در آثار ادبی را بررسی میکند و تأثیری را که انسان بر طبیعت و طبیعت بر ویژگیهای فیزیکی و روانی انسان دارد، مورد واکاوی قرار میدهد تا با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی، به بهبود نگرش انسان به طبیعت و در پی آن، اصلاح رفتار بشر با طبیعت بپردازد. در رمان اهل غرق منیرو روانیپور، طبیعت تنها مکان رویداد حوادث تلقی نمیشود؛ بلکه بهعنوان بستر و زمینة اصلی داستان، خود عامل پیشبرد حوادث است و بهطور مستقیم بر شخصیتها اثر میگذارد و همچنین بهطور متقابل تحت تأثیر انسانها و تصمیمات آنها قرار میگیرد. در این داستان، شخصیتها گاه خود را در مقابل قدرت دریا بهعنوان بخشی از حیاتوحش، مطیع و ناتوان میدانند و دچار وحشت و سرگردانی میشوند و گاه آن را دستخوش قدرتطلبی خویش قرار میدهند و گاهی نیز با طبیعت میآمیزند و در دامانش به آرامش میرسند.