بررسی متون ادبی
ماه منیر شیرازی؛ مریم حسینی
چکیده
داستان امیرارسلان نامدار از داستانهای عامیانه ادبیات ایران در دوره قاجار است که این مقاله تلاش میکند با تطبیق متن و تصویر، ساختارهای پنهان و آشکار فرهنگی و هویتی آن را واکاوی و ضمن بازیابی ریشه های فرهنگی مستتر در این داستان، نمودهای آن را در تصاویر نسخه چاپ سنگی سال 1317 ه.ق معرفی و مطالعه نماید. داستان امیر ارسلان از مشهورترین قصه ...
بیشتر
داستان امیرارسلان نامدار از داستانهای عامیانه ادبیات ایران در دوره قاجار است که این مقاله تلاش میکند با تطبیق متن و تصویر، ساختارهای پنهان و آشکار فرهنگی و هویتی آن را واکاوی و ضمن بازیابی ریشه های فرهنگی مستتر در این داستان، نمودهای آن را در تصاویر نسخه چاپ سنگی سال 1317 ه.ق معرفی و مطالعه نماید. داستان امیر ارسلان از مشهورترین قصه های بلند رمانس وار است که در دورۀ گذار از قصه به رمان جای می گیرد. امیر ارسلان در میانۀ دورۀ قاجار نوشته شده و برخی ویژگی های داستانهای سنتی و کهن ایران و برخی ویژگیهای رمان و داستان جدید در آن قابل مشاهده است. این ویژگی در تصویرهای چاپ سنگی کتاب نیز مشهود است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی است و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به علت وجود هویتهای چندگانه در فرهنگ و جامعۀ دورۀ قاجار، لایه های هویتی متعدد در ادبیات و هنر این دوره قابل بازیابی است. لذا در داستان امیرارسلان نامدار، سه لایه وجود دارد: لایه هویتی فرنگی مآبی در اولین سطح قرار دارد و پس از آن لایه هویتی سنتی ایرانی-اسلامی در دومین سطح و لایۀ هویتی باستانگرایی در سطح زیرین یا ضعیف تر هویت های ادبی و بصری قرار گرفته اند .
بررسی متون ادبی
مریم حسینی؛ مریم رجبی نیا
چکیده
از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری در خطّۀ فارس هشت پیرنامه به زبان فارسی و عربی تألیف، ترجمه و یا گزیده شده است که عبارتاند از: سیرت ابن خفیف، فردوس المرشدیه فی اسرار الصمدیه، انوارالمرشدیه فی اسرار الصمدیه، بدایة احوال الحلاج و نهایته، اخبار حلّاج، مفتاح الهدایه و مصباح العنایه، تحفة اهل العرفان، روح الجنان فی سیرة الشیخ روزبهان. ...
بیشتر
از قرن چهارم تا هشتم هجری قمری در خطّۀ فارس هشت پیرنامه به زبان فارسی و عربی تألیف، ترجمه و یا گزیده شده است که عبارتاند از: سیرت ابن خفیف، فردوس المرشدیه فی اسرار الصمدیه، انوارالمرشدیه فی اسرار الصمدیه، بدایة احوال الحلاج و نهایته، اخبار حلّاج، مفتاح الهدایه و مصباح العنایه، تحفة اهل العرفان، روح الجنان فی سیرة الشیخ روزبهان. در این مقاله کوشش شده تا ویژگیها، تأثیرگذاریها و تأثیرپذیریهای مؤلفان و سیر تحوّل این آثار بررسی شود. با توجه به وجود شباهتهای فراوان آثاری که پس از سیرت ابن خفیف نگاشته شدهاند و نسبتدادن شجرة خرقة بیشتر پیران مذکور به ابن خفیف احتمال بسیار وجود دارد که مقاماتنویسان متأخر از نگاشتۀ ابوالحسن دیلمی دربارۀ شیخ کبیر شیراز تأثیر پذیرفته باشند. تغییر مخاطب در شیوۀ نگارش این نویسندگان مؤثر بوده است؛ عربیگویی و شیوۀ نگارش عالمانۀ مؤلفان آثاری چون سیرت ابن خفیف و فردوس المرشدیه در معرفی شخصیت والای پیران بیانگر وجود مخاطبان خاص و اهل علم برای این آثار است و سستبودن کلام نویسندگان پیرنامههای روزبهان و درج کراماتی مادی با اهدافی نهچندان متعالی نشان میدهد هدف این نویسندگان قدرتمند جلوهدادن روزبهان برای مخاطبان عام و بهنوعی بهرهوری برای خود است.
هاجر جمالی؛ مریم حسینی
چکیده
دو کتاب انیسالطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجملۀ قدیمترین و مهمترین منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیسالطالبین گرفتهشده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیسالطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر ...
بیشتر
دو کتاب انیسالطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجملۀ قدیمترین و مهمترین منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیسالطالبین گرفتهشده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیسالطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر نگاه مؤلفان دو کتاب معرفی شود و سپس ضمن تحلیل و مقایسۀ تطبیقی دو اثر، سبک نگارش، میزان اشعار، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه زن، کرامات و همچنین نوع و جهت کرامات موجود در آنها، موردبررسی قرارگیرد. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخشهای زیادی از مقامات نقشبند با انیسالطالبین مشترک است و این امر نشاندهنده این است که احتمالاً انیسالطالبین یکی ازجمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیسالطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخداده در میان کرامات معنوی، و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامتها است.
سوسن پورشهرام؛ مریم حسینی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی منتخب داستانهای دهه هشتاد از منظر کاربرد واژگان، عبارات و جملات آنها میپردازد تا میزان حضور فرهنگ غرب و جایگاه فرهنگ خودی را در متون داستانی تبیین کند. درواقع، کمرنگشدن حضور فرهنگ «خود» ی و بالارفتن میزان حضور فرهنگ «دیگری» در میان جامعهای رخ میدهد که افراد آن در فضای فرهنگی و کارکردهای ارزشی ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی منتخب داستانهای دهه هشتاد از منظر کاربرد واژگان، عبارات و جملات آنها میپردازد تا میزان حضور فرهنگ غرب و جایگاه فرهنگ خودی را در متون داستانی تبیین کند. درواقع، کمرنگشدن حضور فرهنگ «خود» ی و بالارفتن میزان حضور فرهنگ «دیگری» در میان جامعهای رخ میدهد که افراد آن در فضای فرهنگی و کارکردهای ارزشی خود چنان بیهویت میشوند که بهراحتی از بنیانهای اعتقادی خود جدا و پذیرای جریانهای فرهنگی دیگری میشوند. بسامد بالای استفاده از واژهها و اصطلاحات غربی در روایتهای این دهه نشانگر کمتوجهی به زبان فارسی؛ نیز فرهنگ و هویت ایرانی نزد شخصیتهای داستانی این متون است. نشانهشناسی شش داستان برجسته و پرفروش این دهه نشان داد که فرهنگ غربی و کاربرد واژهها و اصطلاحات آن در ادبیات داستانی معاصر نوعی ارزش به شمار میآید و شخصیتهای این داستانها بر این باورند که با همسوشدن با فرهنگ غربی میتوانند برای خود جایگاه اجتماعی برتری فراهم کنند. این رفتار بهمرورزمان موجب کنار رفتن فرهنگ خودی و تهیشدن هویتی افراد یک جامعه میشود. این پژوهش از منظر مطالعه فرهنگی بر روی متن صورت گرفته و هدف آن ضروری نشان دادن مسئله حفظ زبان فارسی و اصالت هویت ایرانی است.
مریم حسینی
چکیده
پرسش مقالۀ حاضر چونی و چگونگی افزودههای هنرمندانۀ نظامی (535- 612ه.ق) در روایت تاریخی داستان بهرام گور و نقل آن در منظومۀ هفت پیکر است. منظومۀ هفت پیکر یکی از بدیعترین روایتهای داستانی ادب فارسی است و از گذشته تا امروز مورد توجه خوانندگان بوده است. پیرنگ اصلی داستان بر روایتی تاریخی بنا شده که مأخذ آن کتابهایی چون تاریخ طبری و تاریخ ...
بیشتر
پرسش مقالۀ حاضر چونی و چگونگی افزودههای هنرمندانۀ نظامی (535- 612ه.ق) در روایت تاریخی داستان بهرام گور و نقل آن در منظومۀ هفت پیکر است. منظومۀ هفت پیکر یکی از بدیعترین روایتهای داستانی ادب فارسی است و از گذشته تا امروز مورد توجه خوانندگان بوده است. پیرنگ اصلی داستان بر روایتی تاریخی بنا شده که مأخذ آن کتابهایی چون تاریخ طبری و تاریخ بلعمی، اخبارالطوال دینوری، سیاستنامۀ خواجه نظامالملک، تاریخ یعقوبی، کتاب البدء و التاریخ مطهر بن طاهر مقدسی، تاریخ ثعالبی و تاریخ ابناثیر است و نظامی داستانسرا با ترفندهایی، ساخت و سیاق روایتها را دگرگون میکند و با کاهش و یا افزایشهایی، روایتی نو و هنری میآفریند. نتایج مقایسۀ تطبیقی روایت نظامی با کتابهای تاریخی، نشانگر آن است که شاعر گنجه با احاطه بر دانشهای گونهگونی چون ستارهشناسی، کیمیاگری، اسطورهشناسی و آشنایی با آیینهای مهری و زرتشتی، بخشهایی نمادین و سمبولیک به داستان افزوده و فضایی اسطورهای و ادبی برای آن خلق کرده است. ازجمله ابداعات شاعر، افزودن بخشهایی چون دیدار با تصویر هفت شاهزادۀ زیبا در کاخ خورنق است که استفادۀ مبتکرانه از عدد هفت را تداعی میکند. مبارزه با اژدها و کشتن او در زمرۀ بخشهای کهننمونهای داستان است. همچنین اقدام بهرام که تعقیب گوری تا غار است و فرو رفتن در غار و بیرون نیامدن وی، از جمله بخشهایی است که نظامی برای تأثیرگذاری بیشتر و جلوۀ روحانی بخشیدن به شخصیت بهرام ابداع کرده است.
شکوفه آروین؛ ابوالقاسم دادور؛ مریم حسینی
چکیده
«دیگری» در زمرة دغدغههای اصلی باختین و آثار اوست. در این پژوهش، با هدف ارتقای کیفی آثار، ضمن واکاوی تلقی فلسفی باختین از دیگربودگی، به جستجوی حضور یا عدم حضور «دیگری» در رمانهای جنگ پرداختهایم و این آثار را به روش توصیفیـ تحلیلی مطالعه کردهایم. یافتهها نشان میدهد که رمانهای جنگ را از این منظر میتوان به سه ...
بیشتر
«دیگری» در زمرة دغدغههای اصلی باختین و آثار اوست. در این پژوهش، با هدف ارتقای کیفی آثار، ضمن واکاوی تلقی فلسفی باختین از دیگربودگی، به جستجوی حضور یا عدم حضور «دیگری» در رمانهای جنگ پرداختهایم و این آثار را به روش توصیفیـ تحلیلی مطالعه کردهایم. یافتهها نشان میدهد که رمانهای جنگ را از این منظر میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1ـ آثاری که «دیگری» به طور کمرنگ و غیرمستقیم مطرح شدهاست. 2ـ آثاری که «دیگری» نمونههای متعددی در میان شخصیتها دارد، اما سرانجام، تحت تأثیر صدای مؤلف قرار گرفتهاست و با قضاوت او محکوم شدهاست. 3ـ آثاری که «دیگری» علاوه بر حضور متنوع در قالب شخصیتها، جایگاهی برابر با مؤلف یافته، اثر را به سوی چندصدایی سوق دادهاست. در مقالۀ حاضر، سه اثر سفر به گرای 270 درجه، زمستان 62 و شطرنج با ماشین قیامت به عنوان مصادیق هر دسته تحلیل شدهاست.
مریم حسینی؛ مریم رجبی نیا
چکیده
عبدالقادر گیلانی، عارف قرن پنجم و ششم هجری قمری، از مشایخی است که پیرنامههای زیادی به فارسی و عربی دربارة او نوشتهشدهاست. با توجه به اهمیت پیرنامهها در شناخت احوال، اقوال و عقاید عبدالقادر گیلانی، در این مقاله کوشش شدهاست تا احوال و آثار وی با استفاده از این پیرنامهها و نیز کتب تاریخی معتبر، معرفی و آنگاه ویژگیهای کلی پیرنامههای ...
بیشتر
عبدالقادر گیلانی، عارف قرن پنجم و ششم هجری قمری، از مشایخی است که پیرنامههای زیادی به فارسی و عربی دربارة او نوشتهشدهاست. با توجه به اهمیت پیرنامهها در شناخت احوال، اقوال و عقاید عبدالقادر گیلانی، در این مقاله کوشش شدهاست تا احوال و آثار وی با استفاده از این پیرنامهها و نیز کتب تاریخی معتبر، معرفی و آنگاه ویژگیهای کلی پیرنامههای نوشتهشده دربارة این شیخ بزرگ تا قرن دهم هجری قمری بررسی شود. پیرنامههای مورد بحث عبارتند از: بهجةالأنوار و معدنالأسرار، ترجمة خلاصةالمفاخر، قلائدالجواهر، مناقب غوثیه و غبطةالناظر فی ترجمة الشیخ عبدالقادر الجیلانی. نتایج حاصل از پژوهش گویای آن است که چنین کتابهایی بدین دلیل که برای عموم مردم نوشته شدهاند، نثری ساده و بیتکلف دارند و برای بزرگ جلوه دادن شخصیت عبدالقادر، رفتار و کراماتی برخلاف اقوال و اندیشة نمایان در آثارش به وی نسبت دادهاند و نیز منبع تمام پیرنامههای مذکور، نخستین پیرنامة نوشتهشده دربارة عبدالقادر یعنی بهجةالأنوار و معدنالأسرار است. همة این کتابها تحمیدیهای در ستایش خدا و پیامبر اکرم(ص)، و نیز زنان در تمام آنها جز مناقب غوثیه، جایگاه والایی دارند.