هوشنگ مرادی؛ مصطفی گرجی؛ عباسعلی وفایی؛ فاطمه کوپا
چکیده
مقالۀ حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمۀ مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژههای دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانههای مرکب بهویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونههایی گردآوری شد. ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمۀ مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژههای دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانههای مرکب بهویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونههایی گردآوری شد. سپس با بررسی ساختمان دادهها، ساختار واژگانیِ مرکب عطفی، مرکب اتباعی و نامآوای مرکب، زیرعنوان واژهعطف ترسیم شد و نمونههایی از دشوارترین شواهدی که در آنها واژهعطف، آوا و صورتی همسان با ساخت نحویاش داشت، ارائه شد تا نشان داده شود که از نشانههای چندگانۀ مرکب، «استقلال نحوی» در شناسایی مرکب عطفی از گروه نحوی بهویژه در صورتهای همسان، کاراتر است؛ واژهعطف در متن ادبی بهتمامی از قاعدۀ بازگشتناپذیری مرکب پیروی نمیکند و نسبت به زبان معیار از تنوع ساختاری بیشتری بهرهمند است.
سهیلا رضایی مهر؛ عباسعلی وفایی؛ داوود اسپرهم
چکیده
تحلیل گفتمان یکی از گرایشهای بین رشتهای استکه در زمینههای زبانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، روانشناسی و... بروز یافته است. این گرایش دارای دو دیدگاه عمده است؛ نخست چگونگی شکلگیری معنا و پیام را در ارتباط با عوامل درونزبانی(شامل مباحث صورتشناسی و ساختشناسی زبان) مورد ارزیابی قرار میدهد و در دیدگاه دوم به ...
بیشتر
تحلیل گفتمان یکی از گرایشهای بین رشتهای استکه در زمینههای زبانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، روانشناسی و... بروز یافته است. این گرایش دارای دو دیدگاه عمده است؛ نخست چگونگی شکلگیری معنا و پیام را در ارتباط با عوامل درونزبانی(شامل مباحث صورتشناسی و ساختشناسی زبان) مورد ارزیابی قرار میدهد و در دیدگاه دوم به بررسی عوامل برونزبانی (ارتباط میان زبان و تمام خصوصیات برونزبانی که شامل دانشهای مختلف جامعهشناسی، فرهنگشناسی و... است) میپردازد. گفتمانها، زبان گشادۀ روابط قدرت بهشمار میآیند و از آنجایی که مفاهیم آموزش زبان نیز از مظاهر بارز قدرت فرهنگی محسوب میشوند؛ بنابراین، نگارندگان این مقاله برآن شدند به نقد مفاهیم آموزش زبان دوم بر مبنای دیدگاه دوم در تحلیل گفتمان بپردازند. مهمترین یافتهها نشان میدهند که در رویکردهای معنامبنایانه تکیه بر مشاهیر مشترک برای نمونه بین ایران و ترکمنستان (ابوسعیدابوالخیر، ابوالفضلسرخسی و...) و ایران و ازبکستان (رودکی سمرقندی، امیر علیشیر نوایی، عطار نیشابوری و...) است. رویکردهای جامعهمبنایانه بهشناسایی جوامع هدف از طریق بررسی جغرافیای زبانی برای تبدیل توانش ارتباطی به کنش ارتباطی است. رویکرد فرهنگمبنایانه نیز به شناخت ریشههای مشترک در ادبیات، هنر و زبان که نمونه بارز آن آداب و رسوم جشن نوروز و خوشآمدگویی به بهار و هفت سین بین ایران و همسایگانش همچون آذربایجان، پاکستان، ترکمنستان و... است در ساخت بنمایههای فرهنگی مشترک برای آموزش زبانآموزان اشاره دارد. در روانمبنایان نیز با استفاده از ادبیات عرفانی، پیوند آن با مفاهیم یادگیری مشارکتی همچون بهبود نگرش در شعر حافظ، عزت نفس در شعر صائب و... پرداخته شده است.
عباسعلی وفایی؛ مرضیه آتشی پور
چکیده
مروری کلی بر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی، نشانگر تغییر و شکلگیری گفتمان جدیدی در عرصۀ نقد و آفرینش اثر ادبی است. با توجه به اینکه این ادبیات، در نتیجه تنش موجود میان دو گفتمان سیاسی و روشنفکری از نظم گفتمانی خاص خویش برخوردار میشود، موضوع پژوهش حاضر، تحلیل تنش شکل گرفته میان گفتمان سیاسی مسلط و گفتمان روشنفکری در عرصه نقد ...
بیشتر
مروری کلی بر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی، نشانگر تغییر و شکلگیری گفتمان جدیدی در عرصۀ نقد و آفرینش اثر ادبی است. با توجه به اینکه این ادبیات، در نتیجه تنش موجود میان دو گفتمان سیاسی و روشنفکری از نظم گفتمانی خاص خویش برخوردار میشود، موضوع پژوهش حاضر، تحلیل تنش شکل گرفته میان گفتمان سیاسی مسلط و گفتمان روشنفکری در عرصه نقد آثار ادبی برای تعیین مؤلفههای ادبیات سیاسی داستانی دورۀ انقلاب اسلامی در قالب داستان انقلاب اسلامی و داستان جنگ/ دفاع مقدس براساس نظریه تحلیل گفتمان از دیدگاه لاکلاء و موف است. تحلیل نزاع گفتمانی، میتواند چرایی و چگونگی طی شدن مسیر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی را برای رسیدن به شکل موجود تفسیر کند. خوانش متون نقد حاکی از آن است که به طور کلی، دال مرکزی جنگ و انقلاب اسلامی در گفتمان روشنفکری بهمثابه فرم و ادبیت ادبیات است، اما در گفتمان سیاسی بهمثابه محتوا و بار ایدئولوژیک ادبیات تلقی میشود. مفصلبندی متفاوت این دو گفتمان از هویت ادبیات شکل گرفته پس از انقلاب اسلامی و جنگ در قالب دالهای شناوری از قبیل عنوان نوع ادبی، شخصیت، طرح، انگاره، زمان داستان، مکان وقوع و در نهایت کارکرد داستان قابل بررسی است. همچنین بهموازات حدّت، شدت و جدیت ادبیات وابسته به گفتمان روشنفکری در تعیین مؤلفههای اثر داستانی و بهکارگیری آنها برای به حاشیهرانی گفتمان ادبیات دفاع مقدس، ادبیات وابسته به گفتمان سیاسی نیز به تئوریزه کردن مبانی داستانی دفاع مقدس و تجدیدنظر در معیارهای موجود نقد ادبی و معرفی معیارهای جدید برای اثر داستانی روی آورده است.
عباسعلی وفایی؛ فریده خواجه پور
چکیده
یکی از نظریههای نوین درباره زبانشناسی و جنسیت، تئوری DSL از دکتر رابین لیکاف، زبانشناس برجسته آمریکایی است. وی بهاختصار معتقد است که سبک گفتار زنان و مردان، حتّی در پوشیدهترین حالات، کاملاً متمایز از هم است و بر مبنای تقسیم ساختار جنسیتی زبان به دوشاخه فکری و زبانی تشخیص داده میشود. نگارندگان مقاله حاضر از این نظریه برای ...
بیشتر
یکی از نظریههای نوین درباره زبانشناسی و جنسیت، تئوری DSL از دکتر رابین لیکاف، زبانشناس برجسته آمریکایی است. وی بهاختصار معتقد است که سبک گفتار زنان و مردان، حتّی در پوشیدهترین حالات، کاملاً متمایز از هم است و بر مبنای تقسیم ساختار جنسیتی زبان به دوشاخه فکری و زبانی تشخیص داده میشود. نگارندگان مقاله حاضر از این نظریه برای تحلیل کارکرد زبان در شعر جهان ملک خاتون، شاعره قرن هشتم هجری که نخستین شاعرهای است که دیوان نسبتاً کاملی از وی بهجامانده است، بهره بردهاند. علت این بررسی ازآنروست که در چند اثر پژوهشی که بهصورت مختصر و ضمنی از شعر جهان ملک سخن رفته، زبان اشعار او پیرو زبان موجود در شعر مردان همعصر و پیش از وی دانسته شده است و جنبه زنانه کارکرد زبان در شعر او موردتوجه قرار نگرفته است. یافتههای این بررسی در شاخه زبانی که ازجمله آنها، بسامد بالای استفاده شاعر از واژگان با بار معنایی اشتراک و معیت است و نیز در شاخه فکری که ازجمله آنها، بسامد بالای صراحت در اظهار عواطف زنانه است، نشاندهنده کارکرد زبان زنانه در شعر جهان ملک است. در واقع، نظریه لیکاف به دلیل توجه به زوایای مختلف کارکرد زبان و جنسیت در آثار ادبی، الگویی مناسب برای بررسی آثار ادبی از نگاه زبان و جنسیت است.
عباسعلی وفایی؛ داوود اسپرهم؛ رقیه کاردل ایلواری
چکیده
انسجام از به هم پیوستن واژگان و جملاتی ایجاد میشود که حاوی معنا و مفهوم خاصّی هستند و به کمک روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، مفاهیم را انتقال میدهد و متنی منسجم و یکپارچه میآفریند. انسجام به سه نوع دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم میشود که در این پژوهش، به انسجام واژگانی و تحلیل عناصر و روابط واژگانی داستان گیومرت ...
بیشتر
انسجام از به هم پیوستن واژگان و جملاتی ایجاد میشود که حاوی معنا و مفهوم خاصّی هستند و به کمک روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، مفاهیم را انتقال میدهد و متنی منسجم و یکپارچه میآفریند. انسجام به سه نوع دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم میشود که در این پژوهش، به انسجام واژگانی و تحلیل عناصر و روابط واژگانی داستان گیومرت بر اساس نظریة هالیدی و حسن پرداخته شدهاست. روش پژوهش، توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل واژگان به شیوة کتابخانهای بررسی گردیدهاست. پس از تحلیل عناصر واژگانی، این نتیجه حاصل شد که شاعر توانسته در متن داستان، با بهکارگیری همة عناصر واژگانی، بهویژه عنصر تکرار، پیوندی ناگسستنی در متن ایجاد کند.