لیلا هاشمیان؛ محسن قائمی
چکیده
ترجمة رمان «سرگذشت حاجیبابا اصفهانی» در تاریخِ ادبیات منثور فارسی و تاریخِ ترجمه به زبانِ فارسی، یک نقطة عطف محسوب میشود؛ دربارة این رمان پژوهشهای بسیاری انجام گرفته است. ابهاماتی دربارة این رمان و ترجمة فارسیاش مطرح بوده و موردتحقیق قرار گرفته است؛ ازجمله اینکه آیا متن اصلی را جیمز موریة انگلیسی نوشته و یا او برپایة ...
بیشتر
ترجمة رمان «سرگذشت حاجیبابا اصفهانی» در تاریخِ ادبیات منثور فارسی و تاریخِ ترجمه به زبانِ فارسی، یک نقطة عطف محسوب میشود؛ دربارة این رمان پژوهشهای بسیاری انجام گرفته است. ابهاماتی دربارة این رمان و ترجمة فارسیاش مطرح بوده و موردتحقیق قرار گرفته است؛ ازجمله اینکه آیا متن اصلی را جیمز موریة انگلیسی نوشته و یا او برپایة یک متن فارسی، رمان را شرح و گسترش داده است؟ و آیا مترجمِ اصلی میرزاحبیب اصفهانی است و یا کَسان دیگر و یا ترجمهای است مشترک؟ در این نوشته با احصا و بررسی نشانههایی در اثر و ترجمة آن، سعی شده دربارة این دو ابهامِ مهم، نکتههای تازهای ارائه شود؛ این پژوهش، با توجه به یافتههای کنونی، وجود یک متن فارسی بهعنوان متن اصلی را بسیار محتملتر از نویسندة اصلی بودنِ جیمز موریه میداند و دربارة ابهام دوم، با یاری نشانههای نویافتة سبکی و معنایی، ضمن تأکید بر مترجمِ اصلی بودنِ میرزاحبیب، سهم قابل توجهی برای روحی و میرزاآقاخان قائل است و تلاش میکند تأثیراتِ تفکر و سبک نگارش این نویسندگان را در بخشهایی از ترجمه نشان دهد.
محسن قائمی؛ لیلا هاشمیان
چکیده
در تاریخ ادبیات فارسی، دورة مشروطه را به دلایل مختلفی میتوان نقطة اوجگیری طنزپردازی، بهویژه طنز سیاسی و اجتماعی دانست. این مسئله بستر مناسبی برای پژوهش در این حوزه به وجود آوردهاست و مقالة پیش رو نیز در همین زمینه شکل گرفتهاست. تاکنون آثار میرزا آقاخان کرمانی به طور جزئی و با تکیه بر ادبیت آنها کمتر بررسی شدهاند. یکی از ...
بیشتر
در تاریخ ادبیات فارسی، دورة مشروطه را به دلایل مختلفی میتوان نقطة اوجگیری طنزپردازی، بهویژه طنز سیاسی و اجتماعی دانست. این مسئله بستر مناسبی برای پژوهش در این حوزه به وجود آوردهاست و مقالة پیش رو نیز در همین زمینه شکل گرفتهاست. تاکنون آثار میرزا آقاخان کرمانی به طور جزئی و با تکیه بر ادبیت آنها کمتر بررسی شدهاند. یکی از آثار مهم میرزا آقاخان، قطعة نمایشی «سوسمارالدّوله» است که از جمله نخستین تلاشها برای نوشتن نمایشنامة فارسی محسوب میشود. از این منظر، بررسی جنبههای مختلف این اثر حائز اهمیت است. نوشتة حاضر، پس از طرح مبانی نظری، «سوسمارالدّوله» و دلایل اهمیت آن را معرفی کردهاست و اثبات میکند کاربرد عنصر طنز در نمایشنامة مذکور، بدیع و فراتر از زمانة خود بودهاست. این مقاله نشان میدهد که میرزا آقاخان در طلیعة نمایشنامهنویسی ایران، با بهکارگیری هدفمند شگردهای طنزآفرینی، علاوه بر رسیدن به اغراض سیاسی و اجتماعی خود، در بعضی موارد، الگوی مناسبی برای نمایشنویسان متأخر میتواند باشد.