بررسی متون ادبی
فاطمه حاجی رحیمی؛ سلمان رحیمی
چکیده
اقوام هند و ایران پیش از آنکه از موطن اصلی از هم جدا شوند، مدّتی طولانی در کنار هم میزیستند و واجد یک فرهنگ، زبان، مذهب و اساطیر مشترک هندوایرانی بودند. با توجه به تأثیر فرهنگی متقابل ایران و هند بر یکدیگر، گاهی این امر امکانپذیر است که بتوان ریشۀ اسطورههای هندی را در ایران نیز جستجو کرد. با مروری بر داستان زال و رودابه در ...
بیشتر
اقوام هند و ایران پیش از آنکه از موطن اصلی از هم جدا شوند، مدّتی طولانی در کنار هم میزیستند و واجد یک فرهنگ، زبان، مذهب و اساطیر مشترک هندوایرانی بودند. با توجه به تأثیر فرهنگی متقابل ایران و هند بر یکدیگر، گاهی این امر امکانپذیر است که بتوان ریشۀ اسطورههای هندی را در ایران نیز جستجو کرد. با مروری بر داستان زال و رودابه در شاهنامه و جستجو در رمزگانهایی که در شخصیّت رودابه بهصورت بارزی جلوهگر شده، درمییابیم که این شخصیّت، در ژرفساخت خود ممکن است به اصل و پیشینهای اساطیری برسد. با بررسی ویژگیهای این مِهینبانو و مطالعۀ کردارهای او در شاهنامه از یکسو و همچنین ردیابی ریشههای اساطیریِ همسان و تکراری در لایههای زیرین شخصیّتی وی، احتمالاً بتوان به یک بُنمایۀ کهن در جوامع مادرسالارانۀ عصر ماقبل تاریخ رسید که در آن ستایش و اقتدار الگویِ الهه - مادرِ بزرگ آب، باروری و عشق، قلمرو وسیعی را به خود اختصاص داده بود. آن الهه در هریک از سرزمینها و مناطق جغرافیایی کهن با کردارها و خویشکاریهای مشابه و با نامهای مختلفی جلوهگر شده است. نوشتار حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، درصدد یافتن ویژگیهای مشترک و همسان میان خدابانوی سرسوتی در هند و رودابه در شاهنامۀ فردوسی میباشد. رودابه با داشتن ویژگیهای مهم همچون: تبار بیگانه، خویشکاری مادرانه، نگهداری نطفه، نامیرایی، ارتباط با آب، ماه، مار، کوه، پرندگان اساطیری، گل نرگس و ... این انگاره را سامان میبخشد که به احتمال بسیار ترکیبی از بازتابهای ایزدبانوی کهن آب در هند است.