بررسی متون ادبی
مرضیه عسکری؛ محمود براتی خوانساری؛ حسین آقاحسینی
چکیده
درج نظم و شعر در لابلای نثر فارسی قدمتی دیرینه دارد. با نگاهی به متون منثور کهن میتوان دریافت که اغلب نویسندگان بعد از تولد شعر فارسی به این آمیختگی تمایل داشتهاند؛ گویی ایشان بر تأثیر شعر بر روح مخاطب و اقناع ناشی از آن واقف بودهاند. انگیزههای مبتنی بر اهداف ادبی و سیاسی_ اجتماعی سبب ورود شعر به متون منثور بوده است. با نگاه به ...
بیشتر
درج نظم و شعر در لابلای نثر فارسی قدمتی دیرینه دارد. با نگاهی به متون منثور کهن میتوان دریافت که اغلب نویسندگان بعد از تولد شعر فارسی به این آمیختگی تمایل داشتهاند؛ گویی ایشان بر تأثیر شعر بر روح مخاطب و اقناع ناشی از آن واقف بودهاند. انگیزههای مبتنی بر اهداف ادبی و سیاسی_ اجتماعی سبب ورود شعر به متون منثور بوده است. با نگاه به فهرست کتابهای علوم بلاغی قدیم و جدید این موضوع نمایان شد که تاکنون بلاغیّون به انواع درج شعر در متون نثر که یکی از جنبههای زیباییشناسانه است، آنچنان که باید نپرداختهاند. تنها اصطلاحی که نسبت به دیگر تعابیر، تناسب بیشتری با این فن دارد، "استشهاد" است؛ اصطلاحی عام که شامل درج آیه، حدیث، خبر و شعر در متن میشود. اصطلاحات دیگری نیز همچون حلّ، اقتباس، تضمین مطرح شده است که بنا بر تعاریف موجود، دقیقاً مربوط به شعر نیست. آمدن شعر در بین متن نثر انواع و قواعدی دارد که تاکنون کشف نشده و اصطلاحاتی نیز برای این انواع ارائه نشده است. نوشتار حاضر کوشیده است تا با بررسی متون منثور آمیخته به شعر در قرن هشتم به عنوان نمونۀ مورد تحقیق به سبب آنکه شعر فارسی در این قرن به اوج قلۀ رشد خود رسیده است، انواع درج شعر در بین نثر و اهداف آن را با ذکر نمونه هایی از این متون بیان نماید و تعاریف پیشنهادی خود را برای حلّ این مسأله ارائه دهد. اصطلاح پیشنهادی این نوشتار اصطلاح کاملاً فارسی و ادبی «شعرآمیزی» است.