عفّت نقابی؛ مهرنوش اسرافیل زاده اسرافیل زاده
چکیده
نظام پوشاک از نظامهای بسیار مهم است که در متون ادبی حضور چشمگیری دارد. مولوی از جمله شاعرانی است که توانسته نظام نشانههای زبانی پوشاک را به نشانههای ادبی تبدیل کند او با کاربرد واژگان و نشانههای روزمرهی پوشاک، نشانههای تازه را در متن حکایت بوجود میآورد. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل نشانههای ...
بیشتر
نظام پوشاک از نظامهای بسیار مهم است که در متون ادبی حضور چشمگیری دارد. مولوی از جمله شاعرانی است که توانسته نظام نشانههای زبانی پوشاک را به نشانههای ادبی تبدیل کند او با کاربرد واژگان و نشانههای روزمرهی پوشاک، نشانههای تازه را در متن حکایت بوجود میآورد. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل نشانههای پوشاک در حکایتهایی از مثنوی با رویکرد نشانه شناسی بارت بویژه نظریه همسازه و ناسازه بپردازد. در این نظریه بارت معنا و مفهوم نشانه را به معنای صریح محدود نمیداند و تلاش میکند که الگویی را طراحی کند تا در کنار معنای صریح به معنای ضمنی نشانهها دست یابد. بررسی تحلیلی این نظریه در حکایتهایی از مثنوی نشان میدهد که مولانا نشانهها را در معنای قراردادی آنها به کار نمیگیرد بلکه با خلق نشانههای جدید و همچنین تفسیر و تأویل حکایتها به خوانشی نو از نشانههای اولیه دست مییابد و این نشانهها با کل نظام نشانهای مثنوی در پیوند است.
بررسی متون ادبی
الهه شاهی؛ محسن ذوالفقاری؛ حسن حیدری
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان « تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ » با توجه به فراگیرتر بودن شیوه های تحلیل نشانه شناسیک در حیطه ی ادب غنایی نسبت به سایر انواع ادبی و همچنین با عنایت به ماهیت چند لایه ای بودن اشعار حافظ و امکان دست یابی به سطوح گوناگون معنا از طریق کشف رمزگان و روابط حاکم بر دال و مدلول های هر غزل ، ضمن مطالعه در دیوان اشعار ...
بیشتر
پژوهش حاضر با عنوان « تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ » با توجه به فراگیرتر بودن شیوه های تحلیل نشانه شناسیک در حیطه ی ادب غنایی نسبت به سایر انواع ادبی و همچنین با عنایت به ماهیت چند لایه ای بودن اشعار حافظ و امکان دست یابی به سطوح گوناگون معنا از طریق کشف رمزگان و روابط حاکم بر دال و مدلول های هر غزل ، ضمن مطالعه در دیوان اشعار حافظ، به ارایه ی تحلیل نشانه شناسیک غزلی انتخابی، از میان غزلیات بررسی شده پرداخته است. در پایان پژوهش، نویسنده با نشان دادن و تحلیل هسته ی مرکزی رمزگان و کدهای تقویت کننده ی آن در این غزل ، تحلیل روابط دال و مدلول ها و تبیین دلالت هریک، بررسی عوامل ایجاد انگیختگی دال ها، تاکید بر تاثیر درهم تنیدگی نشانه ها در چند لایه ای شدن معنا و ایجاد سطوح معنایی تازه و باز نمودن نقش عناصر رمزگان در ایجاد تخیل شاعرانه و آفرینش کلام هنری با رویکرد خواننده محور، ضمن پاسخ به پرسش های تحقیقاتی، به تفسیری کلی و منسجم از غزل دست یافته و نیز روش انتخابی پژوهش ، روش تحلیل درون متنی و کتابخانه ای با استفاده از منابع دست اول بوده است.