یاسر دالوند
چکیده
در کتب سبکشناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کردهاند که ویژگیهای برجستة صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنبالة منطقی آنها محسوب میشوند) بیتوجه بودهاند در تشریح ...
بیشتر
در کتب سبکشناسی (و برخی مقالات و حواشی متون) معمولاً در بخشی مجزّا به مختصات زبانی متون کهن فارسی پرداخته شده است. در این بخش، پژوهشگران سعی کردهاند که ویژگیهای برجستة صرفی، نحوی و آوایی متون را تشریح کنند، اما در برخی از موارد از آنجا که به متون پهلوی (که متون فارسی دنبالة منطقی آنها محسوب میشوند) بیتوجه بودهاند در تشریح پارهای از مختصات، نامگذاری آنها و ذکر شواهد دچار اشتباهاتی شدهاند و مهمتر آنکه به پیشینة بسیاری از این کارکردها هم اشاره نشده است. در جستار حاضر معیار و محک را کارکردهای سبکشناختیی قرار دادهایم که در متون فارسی میانه (پهلوی) نمود یافتهاند و بدین طریق در برخی از مختصات متون کهن فارسی تحت دو عنوان بازنگری کردهایم: یکی «مختصاتی که نادرست تشریح شدهاند» و دیگری «مختصاتی که به آنها پرداخته نشده است».
سیروس شمیسا؛ یاسر دالوند
چکیده
صنعت ایهام و ایهامتناسب از قرن ششم به بعد در آثار ادبی نمود فراوانی پیدا کردهاست. بسامد این صنعت در دیوان شاعرانی همچون خاقانی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، حافظ و... به گونهای است که میتوان آن را از مختصات سبکی آنها دانست. این شاعران ایهامپرداز از اکثر امکانات زبانی و واژگانی برای ساخت ایهامتناسب بهره بردهاند. یکی از ...
بیشتر
صنعت ایهام و ایهامتناسب از قرن ششم به بعد در آثار ادبی نمود فراوانی پیدا کردهاست. بسامد این صنعت در دیوان شاعرانی همچون خاقانی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، حافظ و... به گونهای است که میتوان آن را از مختصات سبکی آنها دانست. این شاعران ایهامپرداز از اکثر امکانات زبانی و واژگانی برای ساخت ایهامتناسب بهره بردهاند. یکی از این امکانات، بهکارگیری اسمهایی است که در گذشته بر غلامان و کنیزان مینهادند. در این پژوهش، در پی نشان دادن این برآمدهایم که اهل سخن چگونه این اسامی خاص را برای ایهامآوری بهکار گرفتهاند. بدین منظور، ابتدا ایهامهای شاعران مذکور در دو دسته تقسیمبندی، و پس از آن، به بررسی اسامی نوعی غلامان و کنیزان در ساخت ایهامتناسب پرداخته شدهاست. در این بخش، پس از ذکر هر یک از اسامی مذکور، با آوردن شواهدی از متون فارسی، معنای آنها تقویت، و آنگاه کارکرد آنها در متون ادبی بررسی شدهاست. یادآوری میشود که برخی از این اسامی، نظیر اقبال، مثقال، سرور، دینار، سنبل، ریحان، شادکام، یاقوت، لؤلؤ، نیکبخت، هلال و... از فرهنگهای معتبر فوت شدهاند. بنابراین، مقالة حاضر زمینهای خواهد بود برای ضبط این اسامی ویژه و فرهنگنویسان آینده باید این اسامی را در فرهنگهای خود وارد کنند و به شواهد یادشده در این مقاله استناد جویند.
عباسعلی وفایی؛ یاسر دالوند
چکیده
مقالة پیش رو تلاش دارد تا با در نظر گرفتن اصل ِ«ضبط دشوارتر، برتر است» (lectiodifficlilior)1 و نیز با در نظر گرفتن «ضبط اقدم نسخ» و بررسی «اختلاف نسخهها» به توضیح و تشریح واژة «مری» که از واژگان مهجور شاهنامه است، بپردازد. به همین منظور، به بررسی ضبطهای گوناگون بیتی که این واژه در آن به کار رفته است، پرداختهایم، سپس ...
بیشتر
مقالة پیش رو تلاش دارد تا با در نظر گرفتن اصل ِ«ضبط دشوارتر، برتر است» (lectiodifficlilior)1 و نیز با در نظر گرفتن «ضبط اقدم نسخ» و بررسی «اختلاف نسخهها» به توضیح و تشریح واژة «مری» که از واژگان مهجور شاهنامه است، بپردازد. به همین منظور، به بررسی ضبطهای گوناگون بیتی که این واژه در آن به کار رفته است، پرداختهایم، سپس از بین صورتهای مختلف آن، با توجّه به مسائل نسخهشناسی و رویکردهای تحلیلی، واژة «مری» را برگزیده و نظرهای مطرح دربارة آن را در بوتة نقد قرار دادهایم. در پایان نیز معنای این واژه مورد بررسی و تشریح قرار گرفته است. از دیگر سو، واژة «بجای» که در ساختار برخی تشبیهات شاهنامه، استعمال شده، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این کار، ابتدا ابیاتی که این واژه در آنها به کار رفته، استخراج شده است و پس از آن، نظرات گوناگون دربارة این واژه، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و در پایان، معنای آن تشریح شده است.
محمّدحسن حسنزاده نیری؛ یاسر دالوند
دوره 19، شماره 64 ، شهریور 1394، ، صفحه 31-53
چکیده
اکثر پژوهشگرانی که دربارة حافظ و شیوة شعری او سخن گفتهاند، ایهام و ایهامتناسب را خصیصة اصلی سبک وی دانستهاند. در شعر وی، کلمات در پیوند با یکدیگر و در شبکهای از تناسبات قرار دارند. اکثر شارحان دیوان وی کوشیدهاند تا جنبههایی از این تناسبات و زیباییها را به نمایش بگذراند. با این حال، بسیاری از ایهامهای وی از دید حافظپژوهان ...
بیشتر
اکثر پژوهشگرانی که دربارة حافظ و شیوة شعری او سخن گفتهاند، ایهام و ایهامتناسب را خصیصة اصلی سبک وی دانستهاند. در شعر وی، کلمات در پیوند با یکدیگر و در شبکهای از تناسبات قرار دارند. اکثر شارحان دیوان وی کوشیدهاند تا جنبههایی از این تناسبات و زیباییها را به نمایش بگذراند. با این حال، بسیاری از ایهامهای وی از دید حافظپژوهان پنهان ماندهاند. در همین راستا، در این مقاله به بررسی برخی از ایهامتناسبهای نهفته در شعر وی ـ که اغلب از دید محقّقان پنهان ماندهاند ـ پرداختهایم. بدین منظور، ابتدا سیر تحوّل ایهام و ایهامتناسب را به طور فشرده در کتب بلاغی فارسی بررسی کردهایم و پس از آن، ابیات مورد نظر را که به نوعی ایهامتناسب یا دیگر انواع ایهام در آنها به کار رفته، مطرح ساختهایم. در این بررسی، سعی بر آن بوده است که واژههای مورد نظر را در فرهنگهای معتبر پیگیری کنیم و پس از آن، با ذکر شواهدی از متون نظم و نثر، به تشریح آنها در بیت مورد نظر حافظ بپردازیم.