بررسی متون ادبی
جلیل شاکری؛ روح الله روزبه؛ دلارام مدارا
چکیده
واکاوی و کشف رابطة متون ادبی و هنری جهان، در آینة تطبیق، میتواند لذت حاصل از مطالعه و خوانش این آثار را دوچندان نماید. در این بین، منظومة غنایی_نمایشی حُسینا و دلارام، سرودة شاعری به نام حُسینا، و نمایشنامة غنایی_تراژیک اُتِللو، اثر ویلیام شکسپیر، با مضمون عاشقانة عشق دو دلداده، با وجود تفاوت در ژانر ادبی و خاستگاه فرهنگی، شباهتهای ...
بیشتر
واکاوی و کشف رابطة متون ادبی و هنری جهان، در آینة تطبیق، میتواند لذت حاصل از مطالعه و خوانش این آثار را دوچندان نماید. در این بین، منظومة غنایی_نمایشی حُسینا و دلارام، سرودة شاعری به نام حُسینا، و نمایشنامة غنایی_تراژیک اُتِللو، اثر ویلیام شکسپیر، با مضمون عاشقانة عشق دو دلداده، با وجود تفاوت در ژانر ادبی و خاستگاه فرهنگی، شباهتهای متعددی دارند. از اینرو، هدف پژوهش حاضر، کشف وجوه شباهت و تطبیقِ دو اثر ادبی و هنری، از ادبیات فارسی و انگلیسی است. روش پژوهش، توصیفی_تحلیلی مبتنی بر رویکرد تطبیقی مکتب امریکایی است که به مقایسة شباهتها و تفاوتهای این آثار میپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در هر دو اثر، روابط و مناسبات شخصیتها، بنمایههای تقابلی عشق عشاق و حسادت رقیب، ساختار خطی روایت، تناظرهای دوگانة شخصیتهای اصلی و بنمایة شک و بدگمانی عشاق نسبت به معشوق، مشابه است. از دیگر یافتههای پژوهش اینکه خالقِ هر دو اثر، با خلق شخصیتهای موازی دزدمونا و دلارام و توصیف عشق پایدار آنان، پاکدامنی را به عنوان ارزش والای زن به مخاطب گوشزد و حسد و بدگمانی را نکوهش کردهاند. وجه افتراق این دو اثر در این است که اُتِللو به دلیل شک و بدگمانی نسبت به معشوق، در مرحلة احساس باقی میماند و مرگ معشوقه را با دست خود رقم میزند؛ ولی حُسینا با گُذار از مرحلة احساس، به وادی عقل پای میگذارد و به وصال معشوق دست مییابد.