بررسی آسیب شناسی جنگ ادیان در مثنوی معنوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

2 استاد، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

3 دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

چکیده

یکی از دلایل جنگ و خونریزی در طول اعصار متمادی، اختلاف ادیان و جنگ­های مذهبی است که مولانا با مهارتی ستودنی به ‌صورت علمی و اصولی برای همه بیان کرده است. هدف از تحقیق حاضر، فهم و درک علل پیدایش و چگونگی شکل­گیری جنگ­های بین ادیان و راه­های نفوذ و شیوه­های مقابله با آن به کمک دو داستان مثنوی معنوی بود که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه­ای صورت گرفته است. مولانا در دو داستان «آن پادشاه جهود که نصرانیان می­کشت از بهر تعصب»، «پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی نمود» برای ریشه­یابی جنگ­های فرقه­ای و مذهبی از دیدگاه اصول و فنون دنیای سیاست، ما را با دو مدل جنگ سخت و نرم آشنا ساخته است. در این پژوهش با استفاده از فنون عملیات روانی (جنگ نرم) و سخت: «1- شاخص­های جنگ سخت و نرم، 2- عوامل ایجاد جنگ از دیدگاه مولانا،  3- ابزار عملیات روانی (قدرت نرم) و تهدید نرم، 4- ابزار جنگ سخت، 5- مؤلفه­های جنگ نرم در فرقه­سازی و ایجاد جنگ نیابتی» بررسی شد. نتیجه آنکه مولانا همانند یک سیاستمدار خبره و با تجربه به ریشه­یابی و کشف چرایی و چگونگی این جنگ­ها و استمرار آن در طول اعصار پرداخته و زنگ خطری برای جلوگیری از نابودی دین و نفوذ شیاطین دنیای سیاست و قدرت در طول قرون نواخته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Pathological Study of the Religious War in Mathnawi

نویسندگان [English]

  • Somayeh Kianmehr 1
  • Khodabakhsh Asadollahi 2
  • Amin Navakhtimoghaddam 3
1 Ph.D. Student in Persian Language and Literature, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
2 Professor, Department of Persian Language and Literature, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
3 Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
چکیده [English]

One of the causes of war and bloodshed over many centuries is the disparity of religions and religious wars. The Rumi with praiseworthy skill, scientifically and principally, explains the causes of the emergence of these wars and the ways of infiltration and the ways of dealing with them in the form of two fascinating and comprehensible stories. Rumi in two stories: "The king of Judah who killed Nazarene with passion" and "The other king of Judah who tried to destroy the religion of Jesus" introduces two models of hard and soft war to root out sectarian and religious wars from the standpoint of world principles and politic techniques. In this research, the following items were investigated by the techniques of psychological operations (soft war) and hard one: «1) - characteristics of hard and soft war, 2) -the factors of creating war from Rumi's viewpoint, 3) -the psychological operations tool (soft power) and soft threat, 4) -the tool of hard war, 5) -the components of soft war in sectarianism and the creation of proxy war. The result is that Rumi, as an expert and experienced politician, has been rooting and discovering why and how these wars and their continuity throughout the ages rang the bell to prevent the destruction of religion and the influence of demons in the world of politics and power over the centuries.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Molavi
  • World Peace
  • Politics
  • Religious Wars
  • Hard and Soft War

تاریخ بشری دربردارندۀ نمونه­های برجسته­ای از قتل عام­هایی است که در تعصبات کورکورانۀ مذهبی و دینی ریشه داشته است؛ به­گونه­ای که می­توان یکی از معضلات جوامع بشری را که باعث عواملی چون فقر، خشکسالی، جهالت و بی­سوادی، استبداد، استعمار، نابرابری و... می­شود و پیامد­های بسیار ناگواری را برای انسان­ها در طول تاریخ به همراه دارد، جنگ­های فرقه­ای و مذهبی در طول اعصار متمادی دانست. هدف مولوی در این دو تمثیل برقراری صلح و دوستی و از بین بردن یکی از دلایل مهم جنگ و خونریزی است. تمامی ادیان و بیشتر مکاتب فلسفی، روان­شناسی و جامعه­شناسی از قدیم تاکنون برای ساختن جهانی بهتر، همراه با صلح و دوستی و به دور از خشونت تلاش کرده­اند، اما اینکه چقدر موفق بوده­اند و چه نظراتی اعمال داشته­اند، مهم است؛ مولوی در دو تمثیل عرفانی به زبان ساده و روان در جایگاه شخصی سیاستمدار و سیاست­دان با آشنایی کامل به فنون سیاست جنگ سخت و عملیات روانی (جنگ نرم) و ابزار و عناصر آن که منجر به جنگ سخت می­شود، این غدۀ مرگ بار بشریت را مورد موشکافی دقیق قرار می­دهد.

                از دیدگاه مولانا دو مدل جنگ برای مقابله با دین و مذهب به‌کار می­رود: جنگ نرم و جنگ سخت. وی در داستان اول: «آن پادشاه جهود که نصرانیان می­کشت از بهر تعصب»، نابودی دین و پیروان آن را به وسیلۀ جنگ نرم و در داستان دوم «پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی نمود»، شیوۀ جنگ سخت را برای از بین بردن دین، معرفی کرده است. مولانا در ابتدای داستان اول با براعت استهلال و با صراحت اعلام می­کند که برای از بین بردن پیروان راستین یک دین و نابودی ایمان و اعتقاد، دشمنان از حربۀ قدرت نرم استفاده می­کنند و باعث انحراف و تخلیط در دین و عامل جنگ­های نیابتی خانمان‌سوز و ویران­گر می­شوند؛ در همان ابتدای داستان، جنگ سخت و مقابله با زور را در برابر جنگ نرم ناکارآمد تلقی می­کند:

کم کش ایشان را که کشتن سود نیست

 

دین ندارد بوی مشک و عود نیست

 (1/340)

سرّ پنهان است اندر صد غلاف

 

ظاهرش با تو چو تو باطن خلاف

 (1/341)

                در ادامه، در جاهای گوناگون داستان، شیوه­ها و شگرد­های نفوذ دشمنان و راه­های مقابله با این مکر و نیرنگ­ها را با کیاست و درایت بیان می­کند؛ مولانا برای اهمیت موضوع و تأکید به این امر مهم در ادامه پس از پایان داستان «آن پادشاه جهود...»، بلافاصله داستان «پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی می­نمود» را در دفتر اول مثنوی، نقل کرده ­است:

بعد ازین خون ریز درمان ناپذیر

 

کاندر افتاد از بلای آن وزیر

 (7/391)

یک شه دیگر ز نسل آن جهود

 

در هلاک قوم عیسی رو نمود

 (1/740)

گر خبر خواهی از این دیگر خروج

 

سوره بر خوان والسماء ذات البروج

 (1/741)

                «اشارات است به واقعه­ای که در تفاسیر قرآن کریم در ذیل آیۀ 4 سورۀ بروج آمده است. آیۀ 1تا4 این سوره، بدین قرار است: «والسماء ذات البروج والیوم الموعود و شاهد و مشهود قتل اصحاب الاخدود» سوگند به آسمان که دارای کاخ­های سترگ است و سوگند به روز موعود و شاهد و مشهود که (مؤمنان عیسوی) در آن گودال­ها به قتل رسیدند» (زمانی، 1381). در آن داستان، چون پادشاه جهود شیوۀ جنگ سخت را برای نابودی پیروان مسیح به‌کار برده است، علاوه بر اینکه موجب استحکام بیشتر دین و ایمان مسیحیان شده، خود نیز در شعلۀ آتش جنگ و دشمنی سوخته و شکست خورده است.

                جنگ نرم در عرصۀ سیاست از سنخ جنگ فرهنگی است و ابزار و تکنیک‌های آن از نوع ابزارهای فرهنگی است و نه ابزارها و وسایل نظامی. تصرف قلب و مغز هدف اصلی جنگ نرم است؛ وقتی به این هدف نایل شوند در حقیقت جبهۀ مقابل را به جبهۀ خودی تبدیل کرده­اند و در چنین صورتی اصولاً نیازی به تسخیر نظامی کشور و یا دخالت رسمی و مستقیم در تغییر نظام و حاکم یک سرزمین نیست، بلکه این اهداف را خود آن ملت یا گروه­های جامعه که همگی یا بخش عمده از آن­ها در اثر جنگ نرم به جبهۀ دشمن پیوسته‌اند، تأمین می­کنند. با وجود نو بودن این واژه، عملیات روانی، همزاد بشر است. داستان فریب حضرت آدم توسط شیطان که در نهایت به اخراج حضرت آدم از بهشت منجر شد، اولین مصداق عملیات روانی است (جنیدی، 1388). از میان روایات قدیمی می­توان به داستان کنفوسیوس اشاره کرد؛ وی از لائوتسه پرسید: مفهوم اندیشۀ تائو چیست؟ لائوتسه دهانش را گشود و چیزی نگفت. کنفوسیوس گفت: در دهان او دندانی وجود ندارد، بلکه تنها یک زبان وجود دارد. سخت­ترین دندان­ها نابود شدند، ولی نرم­ترین آن­ها، زبان، وجود دارد. قدرت و دوام نرمی بیشتر از قدرت و دوام سختی است (ویلیامز[1]، 1993). سان تزو[2] در هم شکستن مقاومت دشمن بدون جنگ را برتری فوق­العاده تلقی می­کند (تزو، 1359).

                آنچه در این مقاله، در پی آن هستیم آسیب­شناسی­های مولوی از قدرت نرم و قدرت سخت دشمنان اسلام در دو داستان مثنوی معنوی است که موجبات هوشیاری و پیشگیری مخاطبان را فراهم می­آورد.

  1. پیشینه و ضرورت پژوهش

در مورد دو مبحثِ «اندیشۀ صلح­گرایی مولوی و جنگ» (نرم و سخت) به­صورت مجزا، پژوهش­های جداگانه­ای انجام شده است؛ در زمینۀ مبحث اول، سید حامد علوی در مقاله­ای با عنوان «آسیب­شناسی دین راستین در پرتو مثنوی»، داستان «آن پادشاه جهود...» را از دیدگاه عرفانی و اخلاقی و بعضاً مسائل سیاسی به صورت توصیفی بررسی کرده است؛ از این رو، این پژوهش نمی­تواند راهگشایی برای جلوگیری از جنگ­های فرقه­ای و شناخت عاملان اصلی این جنایات شود.

                رحیم کوشش (1386) در مقالۀ «مولوی و مسألۀ اختلاف ادیان» به موضوع اختلاف ادیان از دیدگاه عرفانی و اسلامی پرداخته است. حسینعلی قبادی (1387) در مقالۀ «پیام‌های جهانی مولوی برای انسان امروز» در مورد اندیشه­های جهانی مولانا به صورت توصیفی مطالبی را بیان داشته است. در هیچ‌کدام از این پژهش­ها، علل و چرایی وجود این جنگ­ها و چگونگی مقابله با آن­ها از دیدگاه علم سیاست بررسی نشده است؛ بنابراین، شیوۀ جنگ نرم و سخت بنا به ساختار داستان مولانا برای تحلیل این اثر انتخاب شد تا با شناخت عاملان و ابزارهای اصلی، شیوه­های نفوذ، گسترش و راه­های مقابله با آن به­خوبی مشخص شود.

                در زمینۀ جنگ نرم و سخت کتاب­های متعددی مطالعه شد، در این بین کتاب «تکنیک‌های عملیات روانی و شیوه­های مقابله با آن»، نوشتۀ رضا جنیدی (1388) از کتاب‌های مفید در حوزۀ جنگ نرم بود. در مورد مبحث جنگ نرم در ادبیات فارسی، فقط دو مقاله از محمد مهدی­پور و همکاران (1395) در مقالۀ «آن روی سکه جنگ در شاهنامه» و محمدعلی پشت­دار و همکاران (1392) در مقالۀ «عملیات روانی (جنگ نرم) در شاهنامۀ فردوسی با تأکید بر داستان رستم و اسفندیار»، مبحث جنگ ­نرم را به دلیل حماسی بودن شاهنامه، بررسی کرده­اند، اما تا به حال هیچ اثر عرفانی از دیدگاه عملیات روانی (جنگ نرم) و سخت بررسی نشده است.

                در این پژوهش با شناخت شیوه­های غیراخلاقی و ضدبشری در دو داستان و از طرفی با به‌کار بستن تکنیک­های انسانی و اخلاقی آن، می­توان برای مقابله با جنگ ادیان و ایجاد صلح جهانی با استفاده از دیدگاه مولانا قدم برداشت. برای اثبات وجود جنگ نرم و سخت در دو داستان به بررسی شاخص­های این دو مدل جنگ در داستان مولانا پرداخته شد.

  1. روش

روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه­ای است؛ به این شیوه که برای آسیب­شناسی جنگ ادیان، ابتدا مؤلفه­های جنگ نرم بیان می­شود و پس از آن برمبنای مؤلفه­ها، اشعار مرتبط (دفتر اول مثنوی) بررسی و تحلیل می­شود.

 

 

  1. یافته­ها

3-1. بررسی شاخص­های جنگ ادیان

3-1-1. شاخص­های جنگ نرم در داستان اول

جدول 1.­ شاخص­های جنگ نرم در داستان اول

شاخص­ها

ابیات نمایانگر شاخص­ها

نتیجه

قلمرو جنگ نرم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است (مرادی، 1389).

 

وزیر شاه را متقاعد کرد که به­جای کشتن مسیحیان، چنین وانمود کند که وزیر به آیین مسیحیان گرایش یافته تا وزیر با طرح نقشِ منجی دروغین به عنوان رهبر و مبلغ دینی در بین مسیحیان نفوذ یابد. در واقع به­جای گزینۀ جنگ، مهم­ترین رکن فرهنگ (دین) را برای ضربه زدن انتخاب می­کنند (1/347-337).

به جای گزینۀ جنگ سخت  با عملیات روانی از راه نفوذ فرهنگی، دینی، پیروز شدند.

مکر و نیرنگ جانشین زور و خشونت

وزیر می­دانست که ایمان و عقیدۀ مردم را نمی‌توان با خشم و زور از میان برداشت، بلکه هرچه زور و خشونت، سخت­تر باشد، عقیده و ایمان مردم، استوارتر می‌شود؛ از این رو، نیرنگی ساخت و شاه هم موافقت کرد.

مکر و نیرنگ وزیر در اجرای عملیات روانی، او را به اهداف موردنظر رساند.

پیامد و خسارات آن قابل جبران نیست.

وزیر در نقش منجی مسیح باعث بدعت در دین، شروع جنگ­های فرقه­ای و باعث تفرقه و اختلاف شد که کشتار زیادی در پی داشت (1/ 899-324).

آسیب­های وارد شده بر پیروان (ازبین رفتن اعتقادات، برادرکشی، فتنه در دین، بدعت و...) غیرقابل جبران است.

عکس­العمل مردم فوری نیست و فرصت لازم برای نفوذ و تخریب وجود دارد.

جنگ نرم وزیر یهود به مرور زمان باعث شد مردم او را به عنوان منجی قبول کنند و عکس­العملی در قبال آن نداشته باشند؛ البته بجز قشر آگاه و نخبه که تعداد آن­ها کم بود و آن­ها نیز به مرور، تسلیم مکر و نیرنگ وزیر شدند.

مردم به مرور زمان، منجی بودن وزیر را پذیرفتند.

هدف دشمن منافقانه است.

 

به جای جنگ سخت با مسیحیان وزیر با مکر و نیرنگ با دست و گوش و بینی بریده از دربار شاه رانده شد؛ مسیحیان به او پناه دادند و به او اعتماد کردند. رفته رفته وزیر در میان مسیحیان نفوذ کرد و همچون معلم و مرشدی در میان آنان شناخته شد و آنان نیز دل به او سپردند در حالی که وزیر در خفا و نهان فتنه و فساد می­انگیخت (1/499-463).

با ایجاد نفاق و فتنه در دین و رخنه در بین پیروان، کشتار به راه افتاد.

 

       

ادامه جدول 1.­

شاخص­ها

ابیات نمایانگر شاخص­ها

نتیجه

اعمال عملیات در بسترهای قانونی شکل می­گیرد.

وزیر در نقش منجی تمام خواسته­ها و نیازهای پیروان را برآورده می ساخت و در راستای آموزش دین و گسترش مسیحیت کوشش می­کرد و تمام اعمال و رفتارهای یک منجی صادق را انجام می­داد؛ به گونه ای که هیچ کس به او شک نکرد.

به عنوان مجری عملیات روانی در نقش منجی پذیرفته شد.

زمان عملیات،  بلندت مدت است

مدت شش سال طول کشید که وزیر در نقش منجی مسیح پذیرفته  شود (1/453).

وزیر در طول زمان، فرصت مناسب برای اعمال نقشه­های خود یافت.

عملیات تخریبی جنگ نرم بدون سر و صدا و در نهایتِ خفا، اجرا می­شود.

وزیر آرام و مرموز در بین پیروان مسیح رشد و نفوذ کرد به گونه­ای که مسیحیان او را از خود و پیرو راستین دین مسیح شناختند و افراد خصومت دیرینه او با دین مسیح را به فراموشی سپردند.

هیچ‌کس از فتنه طراحی شده خبر نداشت و به عنوان رازی سر به مهر و مخفی باقی ماند.

جنگ نرم باعث تسلیم شدن ناخودآگاه مردم می شود.

مردم بدون اینکه بدانند، تمام نظرات و عقاید وزیر یهود را با کمال میل پذیرفتند و ناخواسته بنا به نقشۀ طراحی شدۀ یهود، آغازگر جنگ و کشتار در بین مسیحیان شدند.

مردم به جای مقابله با فتنه همراه و همگام با آن به پیش می­رفتند.

ظاهر فتنه، جنگ نرم  علنی و آشکار است.

با طراحی نقشۀ فتنه، چنین وانمود کردند که وزیر به آیین مسیحیان گرویده است و دست و گوش و بینی او را بریدند و از دربار راندند. وقتی این نقشه عملی شد و وزیر با دست و گوش و بینیِ بریده از دربار شاه رانده شد، مسیحیان بنا به آنچه ظواهر نشان می‌داد به او پناه دادند و به او اعتماد کردند (1/373-338).

وزیر برای دریافت مجوز اقدامات تخریبی خود، نقشه فتنه که وزیر مسیحی شده است را در ملأ عام و برای فریب نشان داد تا با کسب اعتماد مردم، پنهانکاری خود را آغاز کند.

       

 

 

 

3-1-2. شاخص­های جنگ سخت در داستان دوم

جدول 2. شاخص­های جنگ سخت در داستان دوم

شاخص­ها

شاخص­های جنگ سخت در داستان مولانا

نتیجه

قلمرو آن، نظامی و ابزار آن سلاح است (جنیدی، 1388).

شاه یهود برای اطاعت اجباری از بت از آتش‌سوزان استفاده کرد.

با وجود قدرت نظامی یهود و ضعف قدرت مسیحیان، شاه یهود شکست خورد.

ملموس و عینی

شعله­ور شدن آتش و قرار گرفتن بت برای پرستش اجباری در پیش چشم همگان و قابل رؤیت بود.

موجب برافروختن حس عدالت خواهی و ظلم­ستیزی در بین مردم شد.

شیوۀ آن، زور و اجبار و ظلم است.

بچۀ خردسالی را از دست مادرش گرفتند و در آتش انداختند تا مادر برای نجات جان فرزند خود در مقابل بت سجده کند و مطیع فرمان شاه یهود شود (1/784-783).

مردم در مقابل ظلم و ستم ایستادند و خداوند از مظلومان مؤمن حمایت کرد.

زمان عملیات جنگ سخت کوتاه مدت است.

از زمان برافروختن آتش تا پایان جنگ که آتش، شاه یهود را سوزاند زمان عملیات سخت کوتاه مدت بود.

در زمان کوتاه جنگ سخت علیه مسیحیان، شاه یهود با وجود برتری قدرت نظامی شکست خورد.

عکس­العمل مردم در قبال جنگ سخت، فوری است.

الف- مردم بلافاصله متوجه دشمنی شاه یهود با دین مسیح شدند و دشمن را رودروری خود دیدند، ب- ابتدا از ترس آتش خواستند ناخواسته در مقابل بت سجده کنند و در دل، عقاید خود را حفظ کنند، ج- حس عدالت­خواهی و ظلم­ستیزی در آنان شعله­ور شد، د- با مشاهدۀ معجزۀ الهی و نسوزاندن آتش در ایمان و اعتقاد خود مصمم شدند(1/808).

مردم در قبال  عملیات دشمن، ابتدا با تسلیم ظاهری اجباری و بعداً با مقاومت در برابر زور و خشونت، عکس­العمل فوری نشان دادند.

پیامد و خسارات آن قابل جبران است.

چون به اصل دین و ایمان و باورهای مردم آسیبی نمی­زند؛ بنابراین، بقیۀ خسارت­های جانی و مالی، قابل جبران است و کشتگان  این راه، شهید طریق حق شناخته می­شوند.

دشمن در آسیب رساندن به دین و پیروان مسیح، شکست خورد.

هدف دشمن مشخص و آشکار است.

شاه یهود، علناً با هدف نابودی دین و پیروان مسیح، شخصاً وارد میدان جنگ سخت شد.

هدف و انگیزۀ شاه یهود، نابودی دین و پیروان مسیح بود که آشکار کردن این دشمنی، نتیجۀ معکوس در باورها و عقاید مردم گذاشت.

ادامه جدول 2.

شاخص­ها

شاخص­های جنگ سخت در داستان مولانا

نتیجه

عملیات جنگ سخت غیرقانونی و غیرانسانی است.

با ظلم و زور و اجبار می­خواست مردم عقاید و باورهای قلبی خود را در زمینۀ خواسته­های شاه یهود تغییر دهند و در صورت عدم پیروی در آتش سوزانده می‌شدند.

پیروان مسیح در قبال این اقدام غیرقانونی و غیرانسانی به مقابله و ظلم‌ستیزی برخاستند.

تلفات جنگ سخت مقدس است.

پیروانی که به­خاطر عقاید در آتش می‌سوختند شهید و مقدس شمرده می­شدند و خون شهدا باعث شعله‌ور شدن آتش خشم و غضب در قبال ظلم می­شد.

شهدای راه دین مقدس و نماد و سمبل استقامت و پایداری هستند.

حین اجرای عملیات، جنگ سخت، پر سر و صداست.

در حضور همگان و در ملأ عام آتش برافروخت و همه شاهد ماجرا بودند. انعکاس این عملیات در بین همه مردم به وضوح حس می­شد.

مردم به وضوح ظلم و ستم را احساس کردند؛ به­گونه­ای که آتش خشم خداوند هم برافروخته شد.

کاربردِ سلاح و خشونت برای مقابله با  انسانیت و اعتقادات مردم، نتیجۀ معکوس دارد.

به دستور شاه برای ایجاد رعب و وحشت، کودک را از آغوش مادر گرفتند و در آتش انداختند؛ این ظلم و ستم، باعث مقاومت و خودباوری مردم شد (1/811-783).

 

بعد از مشاهدۀ طفلی که در آتش نسوخت، ایمان و اعتقادات مردم بیشتر شد (1/808).

باعث اتحاد و یکپارچگی مردم می‌شود.

اتحاد و یکپارچگی پیروان، بعد از مشاهدۀ انداختن طفل در آتش برای  احساس ترحم، انسان­دوستی، کمک به هم­نوع، مقاومت در برابر ظلم و  انزجار از شاه یهود، بیشتر شد.

مردم برای  ترس و نجات جان خود از مهلکه، متحد و یکپارچه شدند.

ایجاد منافع و تلفات مشترک در بین مردم

همۀ مردم از نظر شاه یهود به ناحق، گناهکار و مستحق مجازات بودند؛ بنابراین، برای نجات جان خود و منافع، همه با هم، همگام و یکدست شدند.

پیروان مسیح متوجه شدند چه نجات پیدا کنند چه بمیرند، همه مثل هم هستند همین امر آنان را متحد و یکپارچه کرد.

پر رنگ شدن ایدئولوژی در قبال منافع مالی و جانی

در مقابل ظلم و تهدید شاه، ایمان و اعتقادات پیروان به خدا، افزایش یافت و با دعا از خدا برای نجات خود کمک خواستند. بعد از اینکه آتش به کودک و مادر او آسیبی نرساند، مردم قدرت خدا را برتر از قدرت شاه حقیر یهود، احساس کردند و در ایمان و باورهای خود مصمم شدند (1/811-807).

شکست قدرت سخت یهود در مقابل قدرت نرم مسیحیان (ایمان و اعتقاد).

نقطۀ ضعف جنگ سخت: ظلم به  زنان، کودکان و افراد بی‌گناه در حین اجرای عملیات جنگ سخت است.

به دستور شاه یهود، ابتدا بچه­ای را از آغوش مادر به زور گرفتند و در آتش انداختند تا مادر مسیحی برای حس محبت مادرانه در برابر بت تعظیم کند، اما این کار شاه، نتیجۀ معکوس داشت، چون ظلم به کودکان و زنان، حس انزجار و انتقام مردم و خشم خداوند را برمی­انگیزاند.

کشتار بی­رحمانۀ کودکان و زنان، بزرگ­ترین ضربه را با برانگیختن حس عدالت­خواهی و ظلم­ستیزی  به عاملان کشتار می­زند.

3-2. عوامل ایجاد جنگ از دیدگاه مولانا

از نظر مولانا در ایجاد جنگ سخت و نرم، دو عامل بیرونی و درونی دخیل است، عوامل (درونی در وجود انسان) و عوامل بیرونیِ تأثیرگذار بر انسان که ابزار­های جنگ محسوب می­شوند. این ابزار­ها در جنگ نرم  به صورت «قدرت نرم» و در جنگ سخت به عنوان «قدرت سخت» نمود پیدا می­کنند.

3-2-1. عوامل درونی ایجاد جنگ

در هر دو تمثیل، عامل اصلی جنگ و خونریزی و اختلاف ادیان، «نفس» معرفی شده است: نفس در ادبیات عرفانی دارای سه مرتبه است: نفس امّاره، نفس لوّامه، نفس مطمئنّه. نفس موردنظر در این مبحث، نفس امّاره است که تا به حال تعاریف متعددی از آن شده است؛ برای نمونه به یک مورد اشاره می­شود: روح انسانی را به علت غلبه حیوانیّت نفس امّاره گویند از جهت آنکه صاحب آن را همواره امر به کارهای بد می‌کند (سجادی، 1354). اصطلاح نفس امّاره، عیناً در اشعار مولانا نیامده، اما مصداق‌های این مفهوم به شکل مطلق نفس یا گاه به صورت ترکیباتی مثل بت نفس، مکر نفس، هوای نفس، سگ نفس و نفس کور، نفس نحس، ... و در بقیۀ موارد به صورت تشبیه مانندِ تشبیه نفس به اژدها، دوزخ، خرنر، خر چموش، دزد و...آمده است، تعبیرات کنایی و ایمایی نیز از نفس بیان شده:

مادر بت ها بت نفس شماست

 

زانکه آن بت مارو این بت اژدهاست

 (1/772)

آهن و سنگ است نفس و بت شرار

 

آن شرار از آب می‌گیرد قرار

 (1/773)

3-2-2. عوامل بیرونی ایجاد جنگ

برای بررسی عوامل بیرونی تأثیرگذار در ایجاد جنگ نرم و سخت، ابزار این دو جنگ را باید بررسی کرد؛ در داستان اول چون مدل جنگ نرم را به­کار برده از ابزار جنگ نرم (قدرت نرم) و در تمثیل دوم به دلیل انتخاب مدل جنگ سخت، ابزار­های متناسب با آن استفاده شده است.

3-2-2-1. ابزار عملیات روانی (قدرت نرم)

قدرت در معنای اصطلاحی عبارت است از هر عاملی که بتواند کنترل شخصی بر شخص دیگر را به وجود آورد. این عامل می­تواند کلیۀ روابط اجتماعی از خشونت تا روابط دقیق و ظریف روانی را دربر گیرد (مگنتو[3]، 1937). به تعبیری دیگر، قدرت، توانایی وادار کردن فردی به انجام چیزی است که آن چیز با آن کار را جهت انجام دادن، انتخاب نمی­کند (روبرتسون[4]، 1998). قدرت نرم ابزاری است که برای اعمال عملیات روانی استفاده می‌شود؛ «به طور کلی قدرت به معنی توانایی نفوذ در رفتار دیگران برای گرفتن نتیجۀ مطلوب است و راه­های متعددی برای این تأثیرگذاری وجود دارد؛ مانند تهدید، متقاعد کردن از طریق تطمیع یا جذب دیگران و همکاری با آن­ها» (نای[5]، 2004). نای، منابع قدرت نرم را در ایدئولوژی، فرهنگ جاذب، وابستگی متقابل و ارتباطات می­داند (نای، 1990).

                فرهنگ، در بین منابع قدرت نرم، مهم­ترین مؤلفه شناخته می­شود. فرهنگ یکی از پیچیده‌ترین واژه­ها است و به عنوان مهم‌ترین مفهوم در چند رشتۀ علمی، متفاوت و در نظام­های فکری متعددی استفاده می­شود (ویلیامز[6]، 1981). یکی از مهم‌ترین ابزار نشر فرهنگ در جامعۀ قدیم ایران، دبیری و شاعری است. «پس از نزدیکان شاه، کسانی بایند که حل و عقد عالم و صلاح و فساد بندگان خدای به مشورت و رأی و تدبیر ایشان بازبسته بود؛ دبیر و شاعر و منجم و طبیب از خواص پادشاه­اند و از ایشان چاره­ای نیست. قوام ملک به دبیر است و بقای اسم جاودانی به شاعر و نظام امور به منجم و صحت بدن به طبیب» (نظامی عروضی، 1388).   

3-2-2-2. تهدید نرم

جوزف نای، تهدید نرم را استفادۀ یک کشور از قدرت نرم برای دستکاری افکار عمومی کشور آماج و تغییر ترجیحات، نگرش­ها و رفتارهای سیاسی آنان می­داند (نای، 2006). شاخص­های تهدید نرم، یک اقدام تعمدی و تدبیر شده است و در قلمروهای سه­گانۀ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی صورت می­گیرد و قصد اصلی تهدید نرم، تأثیر نهادن بر نظرها، نگرش­ها، انگیزش­ها و ارزش­های مخاطبان است و عاملان تهدید نرم در پی آن هستند که در بلندمدت، منش و رفتار مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهند (مرادی، 1389).

3-2-2-2-1. کانون­های تفکر در ایجاد تهدید نرم

دولت­ها بجز ساز و برگ قوۀ قهریه، دارای ساز و برگ­های (آپارتوس) فرهنگی هستند. «چون دانش همواره قدرت را به کسانی منتقل کرده است که آن را در دست داشته‌اند و نحوۀ کاربرد آن را می­دانسته­اند» (وریستون[7]، 1988). بنابراین، قدرت­ها همواره در پی استفادۀ بهینه از فرهنگ بودند؛ در نتیجه، همواره در طول زمان، کانون­های تفکر برای گسترش قدرت با استفادۀ بهینه از فرهنگ وجود داشته است. کانون تفکر یا اندیشکده‌ها، سازمان­ها یا گروه‌­هایی هستند که روی حل یک مسألۀ خاص یا اجرای یک وظیفۀ معین در حوزۀ علوم مختلف، متمرکز شده­اند. برای یافتن کانون­های تفکر در داستان اول مولانا، قدرت نرم موجود در این داستان، تحلیل و بررسی و مشخص شد که این کانون­ها در حول محور­های «دین، نظام سیاسی حاکم، روحانیان و علما، اعتقادات و باورهای مردم» می‌چرخند؛ تمام اصول، شیوه­ها و شگرد­های جنگ نرم در حول محور این قدرت­ها قرار دارند. این قدرت در دست دشمن، تبدیل به تهدید نرم می­شود؛ با استفاده از همین محورهای تهدید نرم، وزیر، جنگ نرم علیه مسیحیان را شروع کرده است.

 

 

جدول 3. تبدیل قدرت نرم مسیحیان به تهدید نرم یهود

ابزار تهدید نرم

تهدید نرم یهود

نتیجه

دین مسیحیان

به جای حملۀ نظامی و تسلیحاتی، یهودیان، دین مسیحیان را ابزار نفوذ در بین مسیحیان قرار دادند.

نفوذ نامحسوس با دین که منجر به ایجاد اختلاف و تخلیط در دین شد.

نظام سیاسی حاکم یهود

پادشاه جهود و وزیر، نقشۀ نابودی پیروان مسیح را کشیدند و در رأس هرم جنگ بودند؛ بدون اینکه دیده شوند.

در قبال جنگ نرم شاه و وزیر برای نابودی مسیحیان نه تنها مقابله نشد، بلکه اقدامات آن­ها، قابل قبول و ارزشمند جلوه کرد و جانشین قدرت نرم مسیح شد.

منجی مسیحی

وزیر یهود در نقش منجی مسیح، هدایتِ پیروان مسیح و هدایت دین مسیحیان را برعهده گرفت و همه، مطیع اوامر و دستورهای منجی دروغین بودند (1/454).

مسیحیان برای گسترش دین و حفظ خود از خطرات و صدمات یهودیان به وزیر یهود پناه بردند و همین عامل، باعث فتنه و فساد در دین و آغازگر برادرکشی شد.

عقاید و باورهای پیروان مسیح

تحریف عقاید، شست­وشوی مغزی بدون هیچ ردپایی، قدرت نرم دین مسیح در بین مسیحیان، تبدیل به ابزار قدرت نرم در دست یهودشد.

نابودی پیروان مسیح و از بین بردن قدرت نرم مسیح.

مبلغان مذهبی مسیحی

کشیشان مسیحی به عنوان راهبر و امین مردم برای منافع شخصی و حس قدرت­طلبی در دام منجی دروغین افتادند.

 تخم نفاق و فتنه را در دین مسیح کاشتند و به دنبال آن، آتش بردارکشی و نابودی را در بین برادران دینی خود برافروختند.

 

جدول 4. ابزار جنگ سخت در داستان دوم مولانا

ابزار

تلفات

مؤلفه­ها

نتیجه

شاه جهود

از دست دادن حکومت، قدرت و کشته شدن

زور، اجبار، کشتن و نابودی

ایمان به قدرت خدای واحد و ازبین رفتن قدرت شاه یهود

بت

از دست دادن قداست و قدرت بت

اطاعت اجباری و ظالمانه

افزایش ایمان و اعتقاد به مسیح و بی‌ارزش شدن بت (1/776-769)

آتش

نتیجه معکوس داشتن (1/877-874)

تهدید،  ترس، مرگ 

آتش، از ابزار جنگ سخت یهود، تبدیل به قدرت نرم مسیح و خدای واحد شد.

دین یهود

از دست دادن قدرت، اعتبار و ارزش اجتماعی و اعتقادی

ابزار ناعدالتی، ظلم و ستم

دین مسیح در قبال دین یهود، قداست و ارزش زیادی یافت و پیروان یهود، ارزش و اعتبار معنوی خود را از دست دادند.

قدرت نظامی

شکست و از بین رفتن قدرت نظامی

اقدامات غیرقانونی و جنایتکارانه، ظلم، اجبار که البته تلفات آن، مقدس است.

اتحاد و یکپارچگی و مقاومت مردم بر قدرت نظامی غلبه کرد.

قدرت و سلطه سیاسی

از بین رفت

از بین بردن امنیت و آرامش، تهدید کنندۀ جان افراد، عدم صلاحیت احراز قدرت سیاسی و نظامی  

به خاطر شعله­ور شدن  آتش ظلم­ستیزی و شهادت­طلبی مردم، قدرت سیاسی و حکومتی یهود از بین رفت (1/877-869).

3-3. مؤلفه­های جنگ نرم در فرقه­سازی و ایجاد جنگ نیابتی

مؤلفه­های جنگ نرم براساس عاملان اصلی جنگ نرم (شاه و جهود، عالمان و روحانیون، دین، پیروان دین) بررسی و طبقه­بندی شده است:

 

3-3-1. مؤلفه­های عملیات روانی شاه

3-3-1-1. انگاره­سازی

یکی از تکنیک­های موفق جنگ نرم، انگاره­سازی (تصویر­سازی) است که با ایجاد تصویر در ذهن مخاطب، فکر او را به هر سمت­وسو که بخواهند سوق می­دهند؛ دو مفهوم اساسی در انگاره­سازی وجود دارد:

1- مفهوم گزینش­گری: از بین تمام گزینه­های نفوذی در بین مسیحیان، نقش منجی مسیح را انتخاب می­کند.

2- مفهوم تغییر شکل: برای تبدیل شدن از نقش وزیر یهود به منجی مسیح با شکنجه و رانده شدن از دربار، تصویر دیگری از خود به مردم معرفی می­کند و در نقش جدید منجی مسیح پذیرفته می­شود:

گفت ای شه گوش و دستم را ببر

 

بینی‌ام بشکاف اندر حکم مُر

 (1/344)

بعد از آن در زیر دار آور مرا

 

تا بخواهد یک شفاعت‌گر مرا

 (1/345)

بر منادی گاه کن این کار تو

 

بر سر راهی که باشد چارسو

 (1/346)

3-3-1-2. جوسازی

«تبلیغات و شکل‌­دهی به افکار عمومی، همراه با در اختیار گرفتن جریان اطلاعات است» (جنیدی، 1388: 235). وزیر با جوسازی در بین مسیحیان، جریان افکار عمومی را در اختیار خود می­گیرد و آن طور که می‌­خواهد به افکار مردم، شکل می­دهد:

آنگهم از خود بران تا شهر دور

 

تا دراندازم در ایشان شر و شور

 (1/347)

پس بگویم من به سّر نصرانی‌ام

 

ای خدای راز دان می‌دانی‌ام

 (1/348)

شاه واقف گشت از ایمان من

 

وز تعصب کرد قصد جان من

 (1/349)

 

خواستم تا دین ز شه پنهان کنم

 

آنکه دین اوست ظاهر آن کنم

 (1/350)

3-3-1-3. روابط پنهانی و غیرمحسوس

طراحان نقشۀ عملیات روانی، شاه و وزیر، به صورت پنهانی با هم رابطه داشتند و هیچ‌کس از نقشۀ سرّی و مخفیانۀ این دو، خبر نداشت:

در میان شاه و او پیغام‌ها

 

شاه را پنهان بدو آرام‌ها

 (1/455)

3-3-2. مؤلفه­های عملیات روانی وزیر

3-3-2-1. گرگ در لباس میش

مُجریِ عملیات روانی باید به­جای خصومت با دشمن با وی همچون دوست برخورد کند. برای اشخاص مورد احترامِ دشمن، احترام قایل شود؛ با شکست­های دشمن، بی‌طرفانه برخورد کند و آن­ها را بدون هیچ­گونه عنادی بیان کند (جنیدی، 1388). وزیر از حربۀ گرگ (وزیر یهود) در لباس میش (منجی مسیحیان) استفاده کرد تا از جایگاه اتهام، شک، شبهه و خصومت در امان بماند و همچون گرگی در لباس میش نقشه­های خود را عملی سازد:

ناصح دین گشته آن کافر وزیر

 

کرده او از مکر در لوزینه سیر

 (1/455)

او به ظاهر واعظ احکام بود

 

لیک در باطن صفیر و دام بود

 (1/365)

3-3-2-2. مظلوم­نمایی

یکی از مؤثر­ترین فنون در تحریک مخاطبان در حربۀ جنگ نرم، مظلوم­نمایی است که وزیر در داستان برای نفوذ در بین مسیحیان و تغییر چهره دادن در اولین گام از این حربه استفاده می­کند:

الف- با استفاده از تدبیر برانگیختنِ احساسات مردم به خاطر سابقۀ خود، مورد سوءظن و شک قرار نگیرد و بعد از جلب اعتماد، بتواند نقشۀ خود را عملی سازد:

کرد با وی شاه آن کاری که گفت

 

خلق اندر کار او مانده شگفت

 (1/361)

راند او را جانب نصرانیان

 

کرد در دعوت شروع او بعد از آن

 (1/362)

صد هزاران مرد ترسا سوی او

 

اندک اندک جمع شد در کوی او

 (1/363)

ب- وزیر، بعد از شناخته شدن به عنوان منجی و برای اثبات حقانیت خود به خلوت‌نشینی و ریاضت می­نشیند:

مکر دیگر آن وزیر از خود ببست

 

وعظ را بگذاشت و در خلوت نشست

 (1/549)

در مریدان درفکند از شوق سوز

 

بود در خلوت چهل پنجاه روز

 (1/550)

لابه و زاری همی کردند و او

 

از ریاضت گشته از خلوت دوتو

 (1/552)

3-3-2-3. دروغ بزرگ

«هر دروغی که به قدر کافی بزرگ باشد و به طور مرتب تکرار شود در نهایت به عنوان یک حقیقت مورد قبول واقع می­شود» (جنیدی، 1388). وزیر برای سوء­استفاده از دین و اعتقادات و نفوذ در بین پیروان مسیح از حربۀ دروغ بزرگ استفاده و خود را جانشین مُحق مسیح و مُنجی مسیحیان معرفی ­کرد:

 

گر نبودی جان عیسی چاره‌ام

 

او جهودانه بکردی پاره‌ام

 (1/354)

بهر عیسی جان سپارم سر دهم

 

صد هزاران منتش برخود نهم

 (1/355)

جان دریغم نیست از عیسی ولیک

 

واقفم بر علم دینش نیک نیک

 (1/356)

از جهود و از جهودی رسته‌ام

 

تا به زناری میان را بسته‌ام

 (1/359)

3-3-2-4. قرینه­سازی

وزیر در قبال مقام و منصب خود در بین یهود از حربۀ قرینه­سازی استفاده کرد و در میان مسیحیان هم، نقش جانشین مسیح را به خوبی بازی کرد.

 

 

3-3-2-5. زمان­بندی

تکنیک «زمان­بندی»؛ یعنی تعیین زمان پخش اطلاعات با توجه به شرایط و بایستگی­های موجود (رجب­نسب، 1382)؛ در اجرای عملیات روانیِ وزیر در چند موقعیت متفاوت، از مؤلفه زمان­بندی استفاده کرده است:

الف- در عین تلاش برای پذیرش به عنوان منجی مسیح در بین مسیحیان به عنوان عامل فتنه، اقدامات لازم را برای آغاز عملیات تهدید نرم، انجام ­داد و براساس زمان مشخص، مؤلفه­های خاص فتنه را به‌کار برد؛ زمانی­که شاه از او در مورد زمان عملیات سؤال کرد، وزیر طبق نتایج مؤلفه­های خود به او وعدۀ به ثمر رسیدن اهداف را در زمان مشخص، داد:

پیش او بنوشت شه، کای مقبلم

 

وقت آمد زود فارغ کن دلم

 (1/456)

گفت اینک اندرآن کارم شها

 

کافکنم در دین عیسی فتنه‌ها

 (1/457)

ب- خلوت­نشینی وزیر: پس از اینکه پیروان مسیح، وزیر را به عنوان منجی مسیح، پذیرفتند برای اجرای نقشه خود، عملیات خلوت­نشینی در غار را اجرا کرد:

مکر دیگر آن وزیر از خود ببست

 

وعظ را بگذاشت و در خلوت نشست

 (1/459)

در مریدان درفکند از شوق سوز

 

بود در خلوت چهل پنجاه روز

 (1/450)

3-3-2-6. راه‌آهن مطلوب

در این شگرد، برداشت­های غلط و گمراه‌کننده­ای را خلق می­کنند که به تولید اعتقادات خاصی منجر می­شود به­نحوی که گویی این اعتقادات واقعی هستند (جنیدی، 1388). وزیر با تکنیک راه‌آهن مطلوب، باعث تحریف در دین مسیح و ایجاد اختلاف در بین پیروان مسیح و عامل شروع جنگ­های خونین شد.

مدتی شش سال در هجران شاه

 

شد وزیر اتباع عیسی را پناه

 (1/453)

دین و دل را کل بدو بسپرد خلق

 

پیش امر و حکم او می مرد خلق

 (1/454)

3-3-2-7. ایجاد تفرقه و دشمنی در بین فرقه­ها و گروه­ها

تفرقه به معنای تجزیۀ یک جمعیت بزرگ به دسته­های کوچک­تر است. سیاست نام آشنای «تفرقه بینداز و حکومت کن» به عنوان ترفند تاریخی انگلیسی­ها برای سلطه بر سایرملل شهرت دارد (جنیدی، 1388)؛ وزیر نیز در بین دوازده امیر مسیحی برای ایجاد جنگ، تفرقه و اختلاف انداخت:

وآنگهانی آن امیران را بخواند

 

یک به یک تنها به هر یک حرف راند

 (1/650)

گفت هریک را به دین عیسوی

 

نایب حق و خلیفه من تویی

 (1/651)

3-3-2-8. مظلوم­نمایی و عدم حضور در فتنه و جنگ

مجری عملیات روانی، پس از ایجاد فتنه و ضربه زدن از صحنۀ نبرد غایب می­شود. وزیر هم بعد از آماده­سازی مقدمات جنگ و خونریزی از صحنۀ میدان نبرد فاصله گرفت.

بعد از آن چل روز دیگر درببست

 

خویش کشت و از وجود خود برست

 (1/662)

 

 

3-3-3. مؤلفه­های عملیات روانی در سوء استفاده ابزاری از دین

3-3-3-1. بدعت

بدعت در لغت به معنای چیزی است که نمونۀ پیشین نداشته باشد (جنیدی، 1388). وزیر در پوشش منجی مسیح به عنوان دلسوز و خادم دین، موجبات تحریف و  انحراف پیروان  را فراهم ساخت:

اینک این طومار و احکام مسیح

 

یک به یک برخوان تو بر امت فصیح

 (1/656)

3-3-3-2. استفاده از قالب‌­های استعاری

جوهر استعاره، درک و تجربۀ چیزی با استفاده از چیز دیگر است. عنوان­ها و لقب­های تلطیف شده، بخش مهمی از فرآیند استعاره گونه­اند (جنیدی، 1388). وزیر در داستان با حیله و ترفند از قالب استعاری «منجی مسیحیان» و «جانشین مُحق مسیح» استفاده کرد و خود را با این استعاره به مردم معرفی و در اذهان و قلوب مردم با این قالب استعاری نفوذ کرد.

3-3-3-3. نام‌گذاری معکوس

در این روش به تناسب هدف­های تبلیغاتی به صورت معکوس برای مفاهیم نام‌گذاری می­شود؛ به عنوان مثال، استعمار در لغت به معنای آبادی و عمران است، اما غرب این کلمه را در مورد تسخیر و اشغال کشورها به‌کار گرفته است (زورق، 1372). وزیر از نام‌گذاری معکوس برای اجرای فتنۀ خود استفاده کرد؛ برای نمونه:

الف- جنگ و اختلاف ادیان: نجات دین خدا

ب-ب رادرکشی: جنگ با دشمنان خدا و نابودی کفار

ج- حس قدرت­طلبی و سلطه­گری: خدمت به دین

د- وزیر منافق و نیرنگ­باز: منجی مسیحیان.

3-3-3-4. تصریحات و قاطعیت

تصریحات، اظهارات قطعی و مسلمی­اند که به عنوان حقیقت بیان می­شوند. استفاده از اظهارات صریح که ممکن است صحیح یا نادرست باشد، این دلالت ضمنی را به همراه دارد که آن­ها، بدیهی و مبرهن هستند و نیازی به اثبات ندارند (محمدی نجم، 1384). وزیر در گفتن سخنان دروغ خود به­گونه­ای صراحت و قاطعیت داشت که جای هیچ شک و شبهه­ای برای دیگران باقی نمی­گذاشت:

گفت حجت های خود کوته کنید

 

پند را در جان و در دل ره کنید

 (1/591)

آن وزیر از اندرون پیغام داد

 

کای مریدان از من این معلوم باد

 (1/643)

که مرا عیسی چنین پیغام داد

 

کز همه یاران و خویشان باش فرد

 (1/644)

3-3-4. مؤلفه­های عملیات روانی علما و روحانیون

3-3-4-1. برقراری رابطه بین موضوع و منافع شخصی مخاطبان

وزیر از حس قدرت­طلبی و جاه­طلبیِ دوازده امیرمسیحی استفاده کرد و به تک تکِ آنان، وعدۀ جانشینی در صورت پیروزی بر مخالفان را داد تا بتواند نقشۀ خود را  اجرا کند:

قوم عیسی را بد اندر داروگیر

 

حاکمانشان ده امیر و دو امیر

 (1/458)

هر فریقی مر امیری را تبع

 

بنده گشته میر خود را از طمع

 (1/459)

اعتماد جمله بر گفتار او

 

اقتدای جمله  بر رفتار او

 (1/461)

پیش او در وقت و ساعت هر امیر

 

جان بدادی گر بدو گفتی بمیر

 (1/462)

3-3-4-2. تکنیک سالامی

 به شیوه­هایی اطلاق می­شود که با آن یک عنصر ائتلافی با نابود کردن احزاب کوچک‌تر از خود به انحصار قدرت در حکومت دست می­یابد (رجب نسب، 1382). وزیر با دادن قدرت انحصاری به هر یک از فرقه­­ها به­خاطر عدم لیاقت فرقه­ها و احزاب دیگر و القای این ایدئولوژی که رسیدن به قدرت، اجرای حکم خدا و پیامبر است، مجوز نابودی فرقه­های دیگر را صادر کرد:

ساخت طوماری به نام هر یکی

 

نقش هر طومار دیگر مسلکی

 (1/463)

حکم‌های هر یکی نوعی دگر

 

این خلاف آن زپایان تا به سر

 (1/464)

وآن امیران دگر اتباع تو

 

کرد عیسی جمله را اشیاع تو

 (1/652)

3-3-4-3. انسانیت­زادیی از حریف (اهریمن­سازی)

به­ تصور کارشناسان، این اقدام هم از مشروعیت دشمن می­کاهد و هم اعمال خشن و تند خود علیه او را توجیه می­کند (الیاسی، 1385). وزیر با حکم­هایی نظیرِ عدم «مشروعیت رؤسای فرقه­های دیگر»، «زوال دین خدا در صورت قدرت گرفتن فرقه­های دیگر» به توجیه اعمال تند و خشن رؤسا نسبت به برادران دینی خود کرد و با اهریمن‌سازی از مخالفان، مجوز برادر­کشی را صادرکرد:

هر امیری کو کشد گردن بگیر

 

یا بکش یا خود همی دارش اسیر

 (1/653)

هر یکی قولی است ضد همدگر
این نمط و ین نوع ده دفتر و دو

 

چون یکی باشد، یکی زهر و شکر؟
برنوشت آن دین عیسی را عدو

 (1/449-497)

3-3-4-4. پرستیژ و قدرت­نمایی

وزیر با معرفی خود به عنوان امین حضرت مسیح و منجی او در بین پیروان، قدرت­نمایی می­کند و پرستیژ جانشین مسیح را می­گیرد که با مسیح رابطه دارد؛ پس باید پیروان مسیح بدون هیچ قید و شرط از او اطاعت کنند:

گرامینم متهم نبود امین

 

گر بگویم آسمان را من زمین

 (1/592)

گر کمالم با کمال انکار نیس

 

ورنیم این زحمت و آزار چیست

 (1/593)

پهلوی عیسی نشینم بعد از این

 

برفراز آسمان چارمین

 (1/649)

3-3-5. مؤلفه­های عملیات روانی پیروان دین

3-3-5-1. اسطوره­سازی

 وزیر با حربه­های جنگ نرم، خود را تبدیل به اسطوره­ای کردکه اجرای دستورات او لازم‌الامر است.

چونکه خلق از مرگ او آگاه شد

 

بر سر گورش قیامتگاه شد

 (1/663)

3-3-5-2. کنترل بازتاب

ایجاد الگو یا ارائۀ اطلاعات ناقص و محدودی است که ورود دشمن را به مسیرِ از پیش تعیین شدۀ ما سبب می­شود؛ بدون اینکه دریابد ما او را بدین مسیر کشانده­ایم (جنیدی، 1388). مسیحیان بدون اینکه بدانند این اختلافات و فرقه­سازی­ها از جانب یهودیان است برای نابودی دین مسیح و پیروان آن، ندانسته در دام مکر و فریب فتنۀ یهود گرفتار شدند.

 

اینک این طومار و احکام مسیح

 

یک به یک برخوان تو بر امت فصیح

 (1/656)

این نمط و ین نوع ده دفتر و دو

 

برنوشت آن دین عیسی را عدو

 (1/449)

3-3-5-3. مارپیچ سکو­­ت

الیزابت نئول نیومن[8]، جامعه­شناس آلمانی در سال 1374 نظریۀ «مارپیچ سکوت» را مطرح و استدلال کرد کسانی که نظری خلاف اکثریت دارند از تنها ماندن در جامعه بیم دارند و ترجیح می­دهند ساکت بمانند؛ به این ترتیب هر چند ممکن است این اشخاص از نظر تعداد، اکثریت را تشکیل ­دهند، سکوت آن­ها در نهایت، نظر اقلیت را تقویت و به نوبۀ خود، بعداً به سرکوبی بیشتر عقیدۀ اقلیت، منتهی و موجب پیدایش نوعی مارپیچ سکوت می­شود (هولندر و همکاران[9]، 1378). براساس این تاکتیک، چون مسیحیان در اقلیت بودند و بالاخره روزی، سکوت خود را به­خاطر عدم تحمل ظلم و شکنجه می­شکستند و به جنگ و مقابله با یهودیان می­پرداختند؛ از این رو، وزیر با نفوذ در بین مسیحیان و ایجاد تفرقه و اختلاف، جنگ سخت بین یهود و مسیح را با دشمن­سازی در بین فرقه‌های مسیحی، تبدیل به جنگ نیابتی در بین خود مسیحیان کرد که البته موجب برادرکشی و تلفات جانی و مالی جبران­ناپذیر در این بین شد. متأسفانه، این حربۀ جنگ نرم، امروزه نیز در بین مسلمان، باعث ایجاد جنگ­های نیابتی خونین (توسط داعش، القاعده و...) شده است.

هریکی را تیغ و طوماری به دست
صدهزاران مرد ترسا کشته شد
خون روان شد همچو سیل از چپ و راست
تخم های فتنه ها کو کشته بود

 

درهم افتادند چون پیلان مست
تا زسرهای بریده پشته شد
کوه کوه اندر هوا زین گرد خاست
آفت سرهای ایشان گشته بود

 (1/702-705)

بحث و نتیجه­گیری

مولانا برای مجسم کردن امور انتزاعی و پیچیده­، نظیر اختلاف و جنگ ادیان از قالب داستان در مثنوی استفاده می­کند. مولوی در دو داستان مورد بررسی، ضمن ارائۀ هر دو مدل جنگ نرم و سخت همراه با تصاویر هنری و بلاغی قصد دارد پیروان ادیان الهی را از هر گونه نفوذ فرهنگیِ دشمنان الهی در دین آن­ها آگاه سازد و آنان را از هرگونه آسیب­های ناشی از اختلاف ادیان مصون نگه دارد. مولانا در داستان­های مربوط با بیانِ این مطلب که وزیر با بهره­گیری از قدرت نرم و از راه قالب­های استعاری نظیر «مُنجی مسیح» به اسطوره­ای بی­بدیل تبدیل شد و با دوست­نمایی خود محبوبِ قلوبِ پیروان مسیح شد؛ در واقع، نسبت به مردم روزگار خود و حتی آیندگان، پیام وحدت و یکپارچگی در برابر دشمن می­دهد و آنان را دعوت می­کند که به نمادها و مشترکات فرهنگی، دینی و هویّتی خود چنگ زنند و دچار تفرقه و ضعف و نابودی نشوند.

                دو داستان مورد بررسی با مؤلفه­های عملیات روانی قابل خوانش هستند و در آن­ها، پنج عاملِ اصلی برای اجرای عملیات روانی نقش دارند: «شاه»، «وزیر»، «دین»، «عالمان و روحانیان» و «پیروان دین». در عملیات روانی مربوط به شاه، وزیر از شاه یهودی درخواست می­­کند او را مُثله و شکنجه کند و در سرزمین مسیحیان بیندازد تا با «انگاره‌سازی»، «جوسازی» و «ارتباط پنهانی با شاه» ضمن در دست گرفتن افکار عمومیِ مسیحیان به جایگاه «منجی مسیح» ارتقا پیدا کند. در باب عامل «وزیر» شاهدیم که او با ترفندهایی نظیر «مظلوم­نمایی» همچون گرگی در لباس میش ظاهر می­شود و با «دروغ بزرگ» و نیز «قرینه­سازی» خود را در بین پیروان مسیحیت، منجی و فرستادۀ مسیح معرفی می­کند و در ادامه برای رسیدن به هدف، زمان­بندی کرده با شگردهای «راه­آهن مطلوب» و «تفرقه­افکنی» باعث تحریف و تفرقه(دوازده فرقه)  در بین مسیحیان می­شود. در بخش عامل «دین» می­بینیم که وزیر با ترفند «قالب استعاری» خود را منجی و جانشین محق مسیح (ع) قلمداد می­کند و با شگرد «نام‌گذاری معکوس» خود را در بین مسیحیان در جایگاه منجی دین خدا، نابودکنندۀ کافران قرار می­دهد در حالی که اعمالش از عکسِ نام‌گذاری­های وی خبر می­دهد.

                در مشخصۀ «عالمان و روحانیان» وزیر با استفاده از حس قدرت­طلبیِ امیران دوازده­گانۀ مسیحیان، فرقه­های دوازده­گانه­ای را که خود ایجاد کرد به جان هم انداخت و با پرستیژ «جانشینی و ارتباط با مسیح»، پیروان را مطیع کامل خود کرد و با ترفند «اهریمن‌سازی از مخالفان»، مجوز برادرکشی را در بین مسیحیان صادر کرد. در زمینۀ عامل «پیروان دین» می‌بینیم که وزیر با استفاده از شگردهای «کنترل بازتاب» و «اسطوره‌سازی» پیروان مسیحیت را وادار کرد تا تیشه به ریشۀ خود بزنند و با ترفند «مارپیچ سکوت» نیز موفق شد بین پیروان مسیح، جنگِ نیابتی راه بیندازد به­گونه­ای که از طرف یهودیان توانست ضربات جانی و مالی زیادی را بدون کوچک­ترین هزینه­ای بر پیکر جامعۀ مسیحیان وارد سازد.

                جالب توجه این است که مولانا در قرن هفتم بدون اینکه از اصول و فنون قدرت نرم و سختِ امروزی اطلاعی داشته باشد، چنان با مهارت و تدبیر به تبیین مؤلفه­های دو قدرت با دیدگاهی جامع و وسیع و بدون تعصب می­پردازد که آدمی شیفته و تحت تأثیر جامع­نگری و آسیب­شناسی دینی و فرهنگی وی قرار می­گیرد و راه­حل­های مدبرانه و سیاسی او را می‌پذیرد؛ مانند این نکته که عاملِ ایجادِ اختلافات و تفرقه­های دینی، چه در قدرت نرم و چه در قدرت سخت، سلطۀ «بت نفس» بر انسان­ها اعم از رؤسا و پیروان ادیان­ است؛ همین جامع‌نگری­هاست که مولانا را در سطح جهان مقبول و محبوبِ دل­ها ساخته است به طوری که می­توان از نصایح و پندهای این مرشد و پیرِ تعلیم، درس­های صلح و دوستی اندوخت و قرن­ها با الهام­گیری از انسان­دوستی و کمال­جوییِ وی، قرن­ها در کنار هم به طور مسالمت­آمیز زیست و نیز می­توان به جای جنگ و خونریزی در راه هدایت قدم برداشت و در جست‌وجوی حق بود.

 

[1]- Williams, M.

[2]- Sun, T.

[3]- Mogenthou, H.

[4]- Robertson, D.

[5]- Nye, J.

[6]- Wilyams, M.

[7]- Wriston, W.

[8]- Elisabeth, N.N.

[9]- Hollander, E.P. et al

قرآن کریم.
افلاکی، شمس­الدین احمد. (1959). مناقب العارفین. تصحیح یازیجی. آنکارا: انجی تاریخ ترک.
الیاسی، محمدحسین. (1384). روان­شناسی نفوذ اجتماعی. مجموعه مقالات دومین همایش عملیات روانی. تهران: معاونت فرهنگی سپاه.
پشت­دار، محمدعلی و فاطمه شکردوست. (1392). عملیات روانی (جنگ نرم) در شاهنامه فردوسی با تأکید بر داستان رستم و اسفندیار. فصلنامۀ تخصصی مطالعات داستانی، 4 (1)، 23-34.
تزو، سان. (1359). هنر جنگ. ترجمۀ حسن حبیبی. تهران: انتشارات قلم.
جنیدی، رضا. (1388). تکنیک­های عملیات روانی و شیوه­های مقابله با آن. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
زارع حسینی، سیده فاطمه. (1386). هل کتاب در مثنوی. فصلنامۀ سه علامه: ویژۀ ادبیات و عرفان، 16 (4)، 25- 45.
زمانی، کریم. (1381). شرح جامع مثنوی. تهران: انتشارات اطلاعات.
علوی، سید حامد. (1384). آسیب­شناسی دین راستین در پرتو مثنوی. مجله چشم انداز ایران، 35، 86-89.
قبادی، حسینعلی. (1387). پیام­های جهانی مولوی برای انسان امروز. مطالعات عرفانی، 8. 101-124.
کوشش شبستری، رحیم. (1386). مولوی و مسئلۀ اختلاف ادیان. فصلنامۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، 3 (1)، 181-184.
مرادی، حجت­اله. (1389). قدرت و جنگ نرم؛ از نظریه تا عمل. تهران: نشر ساقی.
مهدی­پور، محمد و همکاران. (1395). آن روی سکۀ جنگ در شاهنامه (بررسی مؤلفه­های جنگ نرم در شاه جنگ روانی رستم. زبان و ادبیات فارسی، 233 (69)، 161-180.
مهرداد، هرمز. (1380). مقدمه­ای بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی. تهران: مؤسسۀ فرهنگی پژوهشی فاران.
هولندر، ادوین­پی و همکاران. (1378). روان­شناسی اجتماعی؛ رهبری و قدرت، تأثیرات ارتباط جمعی، افکار عمومی و فعالیت سیاسی. ترجمۀ احمد رضوانی. مشهد: انتشارات به نشر.