ساناز تقی پوری حاجبی؛ کامران پاشایی فخری؛ پروانه عادل زاده
چکیده
زبانشناسی شناختی، دانش زبانی را وابستۀ اندیشه و شناخت می داند و استعارۀمفهومی را به عنوان ابزاری برای چگونگی اندیشیدن و رفتارهای زبانی معرفی می کند که از طریق بررسی آن می توان شباهت و تفاوت فرهنگ ها را به دست آورد. استعارۀجهتی از گونه های استعارۀمفهومی است که در آن مفاهیم انتزاعی در زبان جهت دار می شوند. بر این اساس، در پژوهش ...
بیشتر
زبانشناسی شناختی، دانش زبانی را وابستۀ اندیشه و شناخت می داند و استعارۀمفهومی را به عنوان ابزاری برای چگونگی اندیشیدن و رفتارهای زبانی معرفی می کند که از طریق بررسی آن می توان شباهت و تفاوت فرهنگ ها را به دست آورد. استعارۀجهتی از گونه های استعارۀمفهومی است که در آن مفاهیم انتزاعی در زبان جهت دار می شوند. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق این استعاره در دو رمان « شوهر آهو خانم»اثر علی محمد افغانی و«هرگز رهایم مکن» اثر ایشی گورو به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است. بدین منظور داده های تحقیق با تعداد 36 مورد استعارهیمفهومی جهتی (16 مورد در اثر افغانی و 20 مورد در اثر ایشی گورو) استخراج شد و تفاوت و تشابه آن ها در حوزه های مبدأ و اسم نگاشت آن ها بررسی گشت. نتایج بررسی نشان داد که شباهتها میان استعارههای مفهومی مبتنی بر درک انسان از مقوله «جهت» در دو زبان بیشتر از تفاوتها است. با توجه به تفاوتهای اندک استعاری در دو زبان به این نتیجه میرسیم که گرچه هر دو نویسنده از الگوی فرهنگی واحدی برای تولید استعارههای جهتی استفاده کردهاند، تفاوتهای فرهنگی و جغرافیایی سبب تولید نگاشتهای متفاوتی شده است.