بررسی متون ادبی
نوش آفرین کلانتر؛ طاهره صادقی تحصیلی؛ محمد رضا حسنی جلیلیان؛ علی حیدری
چکیده
زمین نزد اغلب ملل، عنصری زنانه و دارای طبیعتی زایا و بارور و نقش اساسی در آفرینش است؛ از این رو، در اسطورهها، باورها، آیینها، ادیان و نحلههای عرفانی، نمود ویژه یافته است. در اساطیر، زمین مادر هستی، ایزدبانوی مورد پرستش، پرورشدهندۀ آفریدگان، زاینده، روینده، دارای قداست و الوهیت، سرچشمۀ وجود انسان و دیگر موجودات است. در ...
بیشتر
زمین نزد اغلب ملل، عنصری زنانه و دارای طبیعتی زایا و بارور و نقش اساسی در آفرینش است؛ از این رو، در اسطورهها، باورها، آیینها، ادیان و نحلههای عرفانی، نمود ویژه یافته است. در اساطیر، زمین مادر هستی، ایزدبانوی مورد پرستش، پرورشدهندۀ آفریدگان، زاینده، روینده، دارای قداست و الوهیت، سرچشمۀ وجود انسان و دیگر موجودات است. در ادیان، زمین سرچشمۀ وجود مادی انسان، مادر، مهد و گاهواره است. در اکثر نحلههای عرفانی، زمین عرصۀ هبوط و فراق روح است. همچنین عنصری زنانه و مؤنث است و بر اساس آن، زن، جسم و نفس که ماهیتی زمینی و مؤنث دارند، مذموم واقع شدهاند. در عرفان اسلامی، علاوه بر کارکردهای ادبی فراوان زمین، دو کارکرد ویژه عبارت هستند از: 1- مادر بودن زمین و 2- زندگی دوباره بخشیدن. زمین در عرفان، مادر هستی تلقی شده که موجودات و از جمله انسان، فرزندان اویند. در باورهای اساطیری، زمین و مادر هر دو در امر تولید مثل و بقای هستی دخیل بوده و امر زایایی و باروری را به عهده داشتهاند؛ بنابراین، تلقی عرفا از زمین به عنوان مادر برگرفته از باورهای اساطیری است. همچنین در باور عرفا، زمین (خاک/ گور) وسیلۀ تولد دوبارۀ روح و مقدمۀ ورود به عالم ملکوت است. در باورهای اساطیری، زمین، زهدان و مادر انسان و دفن مرده در خاک به منزلۀ بازگشت به خویشتن (مادر) و تولد دوباره تلقی میشده است؛ پس میتوان گفت این نگرش عرفا نیز بازماندۀ باورهای اساطیری است.