امروز یه لطف پیشرفت مطالعات ساختار گرا و نظریههای روایتشناسی، امکان بازشناسی گونههای مختلف روایی یه شکل دقیقتری فراهم آمده است. شناخت قوانین روایی حاکم بر هر یک از گونههای و تفاوتهای ساختاری میان آنها، به درک بهتر تمایزهای میان ژانرهای گوناگون کلام کمک شایانی خواهد کرد. «حماسه» گونهای است که بر اثر تکامل جنیههایی از روایت اسطورهای به وجود آمده است. هدف ما در جستار، همسنجی یک روایت اسطورهای مشخص(در اوستا و متون پهلوی) با ساخت همان روایت در شاهنامه است. مقصود ازچنین مقایسهای، بررسی این مسأله است که ساخت این روایت اسطورهای پس از انتقال و بازسرایی در شاهنامه، چه تفاوتهایی کرده است. با وجود شباهت برخی رئوس اصلی داستان جمشید در اسطوره و حماسه، تفاوتهای مهمی نیز میان این دو وجود دارد که در این مقاله تلاش میکنیم به بررسی برخی از آنها بپردازیم.