«خود اصلاحی» (self-repair) فرایندی است که گوینده مشکلی را در «واحد ساختاری نوبت» خویش تشخیص میدهد و در صدد اصلاح آن برمیآید. اینکه چه مقدار به عقب برمیگردد تا اقدام به اصلاح کند، از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. در این مقاله این سؤال مطرح است که آیا در عملکردهای خود اصلاحی محاورهی زبان فارسی، ارتباطی بین سازه تحت ساخت و میزان قلمرو بازیابی (scope of recycling) وجود دارد. دادگان محاورهی زبان فارسی نشان میدهد که 8/89 درصد «قسمتهای نیازمند اصلاح» (repaired segments) از سازههای واحد (کلی یا جزئی) و 2/10 درصد از ترکیب سازههای بندی تشکیل میشود اگرچه انواع مختلف سازهها (نهاد، فعل، مفعول و ...) از نظر تعداد رخدادشان در «قسمتهای نیازمند اصلاح» به صورت کلی یا جزئی و همچنین ترکیبی، متفاوتاند؛ اما ارتباطی بین سازه تحت ساخت و «قلمرو بازیابی» یافت نشد.