سده پنجم هجری آغاز شکل گیری نظریه های ادبی و نخستین تئوری ها در باب شاعری و شعر است. هرچند که نقد شعر در این دوره نیز شکل مدوّن و آکادمیک پیدا نمی کند، اما آنچه که موجب اهمیت و برجستگی این عصر در مقایسه با ادوار پیشین ادبی است، پدید آمدن آراء متنوعی در زمینه شاعری وشعر، و نقادی آن از دیدگاه های مختلف می باشد. آراء و نظریه هایی گه در آثار و نوشته های این عصر در مورد شاعر و شعر او آمده، نسبت به سده های پیش تر هم از تنوع بیشتری برخوردار است، و هم از دقت و بسطی قابل توجه! و بدین گونه پایه های نقد شعر و مباحث ادبی در کار چندتن از شاعران و نویسندگان این قرن ریخته می شود. در این عصر هم نخستین نوشته فنی ترجمان البلاغه تدوین می شود، و هم نخستین جلوه های رویکرد نقادانه نسبت به شاعری و سخن وری در کار برخی از شاعران بزرگ پدید کی آید! اینگونه رویکردها، با آنکه طلیعه و شروع فن نقادی در ایران محسوب می شود، اما گاه رفتاری پخته، اندیشیده، و دقیق در برابر شعر و سخن نشان می دهد، و آن را از دیدگاه های متفاوتی عرصۀ تفسیر، تحلیل، نقادی و نکته گیری می سازد؛ دیدگاه و چشم اندازهایی که هریک آزموده، محسوس و تؤام با تجربه های عمیق برای اینگونه نقادان است.