در این مختصر سعی بر آن است تا به چگونگی باهمایی دیرینۀ دو فن «عروض» و «قافیه» پرداخته شود و به لحاظ تاریخی مشخص گردد که چرا عروض و قافیه در مطالعات سنتی ادب فارسی همواره در کنار یکدیگر مطرح شده اند و حتی تا به امروز نیز همنشینی آن دو به صورت اصلی پایدار باقی مانده است. برای دست یازیدن به این فهم، ابتدا به تاریخچه پیدایش این دو فن پرداخته خواهد شد و سپس دلایل طرح این دو در کنار یکدیگر در قالب کلی «عروض و قافیه» بدست داده می شود. سپس سعی بر آن خواهد بود تا مشخص گردد، دلیلی منطقی برای طرح این دو فن در کنار یکدیگر مشهود نیز و چارچوب بررسی وزن از یک سو و مطالعه قافیه از سوی دیگر نیازمند بازنگری تازه ای است.