درباره تأثیر فرهنگ اسلامی (قرآن، حدیث و دیگر مظاهر اسلامی) در زبان و ادب پارسی در قرن های یکم و دوم هجری و حتی تا اواخر قرن سوم، گاهی سنجیده و قابل اعتماد که بر پایه سندهای معتبر کتبی بدست آمده باشد، نداریم. این دوره به ویژه دو قرن نخستین آن، به بیان آقای دکتر محمدی، دوره انتقال و به تعبیر آقای دکتر زرین کوب، دو قرون سکوت نامیده شده است. به کمک قرائن موجود در زبان و ادبیات فارسی یعنی در نمونه هایی از زبان و ادب گفتاری این دوره که گاه گاه در لابه لای نوشته های دوره اول تاریخ و ادب پارسی و نیز در پاره ای از نوشته های تاریخی و ادبی به زبان عربی به چشم می خورد، می توان حدس زد که تأثیر فرهنگ اسلامی به ویژه قرآن و حدیت در زبان و ادب فارسی در این دوره چندان نبوده است. چنین پیداست که تأثیر این دو سرچشمه بزرگ فرهنگ اسلامی در زبان و ادب فارسی، در همه استان های پهلوان ایران آن روز، یکسان و یکنواخت نبوده است.
حسینی, سیدمحمد. (1378). تأثیر قرآن و فرهنگ اسلامی در زبان و ادب فارسی تا سدۀ پنجم هجری. متن پژوهی ادبی, 2(7.8), 19-34. doi: 10.22054/ltr.1999.6193
MLA
سیدمحمد حسینی. "تأثیر قرآن و فرهنگ اسلامی در زبان و ادب فارسی تا سدۀ پنجم هجری". متن پژوهی ادبی, 2, 7.8, 1378, 19-34. doi: 10.22054/ltr.1999.6193
HARVARD
حسینی, سیدمحمد. (1378). 'تأثیر قرآن و فرهنگ اسلامی در زبان و ادب فارسی تا سدۀ پنجم هجری', متن پژوهی ادبی, 2(7.8), pp. 19-34. doi: 10.22054/ltr.1999.6193
VANCOUVER
حسینی, سیدمحمد. تأثیر قرآن و فرهنگ اسلامی در زبان و ادب فارسی تا سدۀ پنجم هجری. متن پژوهی ادبی, 1378; 2(7.8): 19-34. doi: 10.22054/ltr.1999.6193