حماسه (Epic) یکی از سه نوع اصلی و مستقل شعر است. دو نوع دیگر آن شعر غنایی (Lyric) و شعر تمثیلی (Dramatic) خوانده شده است. در میان برخی از اقوام و ملل جهان حماسه کهن ترین نوع ادبیات کمتوب است. در یونان باستان وقتی به سال 384 پیش از میلاد ارسطو- نخستین حکیمی که کتاب مستقلی درباره شعر نوشت- چشم برجهان گشود در حدود پانصد سال بود که روزگار هومر (Homere) به نظم کشنده مجموعه های ایلیاد و ادیسه به فراموشی سپرده شده بود و قریب به چهارصد سال بود که هزود مرده بود. نه تنها عهد حماسه های همرو هزیود سپری شده بود بلکه از عهد نمایشنامه های بزرگ تراژدی و کمدی هم، یعنی از دوران اشیل و سوفوکل و اریستوفان، فقط خاطراتی تلخ و شیرین برای نویسنده کتاب بوطیقا «پوئتیک» (Poetic) برجای مانده بود. در ایران هم حماسه قدمت فراوان دارد. ریشه بخشی از داستانهای پهلوانی شاهنامه را، که یادگار دوران فرمانروایی طبقه جنگجو و سپاهی بر جامعه ایرانی است- یعنی عهد کیانی- دریشت های اوستا می توان ردیابی کرد و قسمتی دیگر از داستانهای شاهنامه که یادگار فرمانروایی طبقه روحانی و دیندار بر جامعه آن روزگارست در گاث های اوستا یافته می شد و باید به خاطر داشته باشیم که اوستا کهن ترین متن و سند موجود ما است. حماسه عبارتست از بیان سرگذشت پهلوانان و شرح و توصیف دلیریها و نام آوریهای آنان بدان سبب که به رام کردن طبیعت سرکش، یا پیروزی بر دشمنان و مهاجمان، و یا تحصیل استقلال و امثال این امور مهم و متعالی انجامیده است و معمولاً بیانی مناسب حال و مقام دارد و به شعر سروده می شود، اما این سخن بدان معنی نیست که حماسه منشور وجود ندارد، چه ما ایرانیان خود داستانهای متعددی اعم از پهلوانی، تاریخی و دینی به نثر فارسی داریم که باید آنها را نیز حماسه خواند مثل داراب نامه یا قصه های ملک داراب و داستان های فیروز شاه فرزند ملک داراب و داستان امیرارسلان و قصه های حمزه سیدالشهدا و داستان ابومسلم خراسانی و بابک خرم دین و بسیاری دیگر.