لهجهی بخارایی یکی از لهجههای زبان فارسی است که در دههی دوم قرن بیستم همزمان با شروع فعالیتهای روشنفکران بخارا، جدیدان، در آثار سران فکری این جنبش به کار گرفته شد و در خدمت روشنگری و تعلیم درآمد و پس از تقسیم ماوراءالنهر، به نام زبان تاجیکی به زبان رسمی و دولتی جمهوری تاجیکستان، یکی از جمهوریهای مستقل پنج گانه آسیای مرکزی، ارتقاء یافت.
نقش فطرت بخارایی (1886- 1938 م)، که از سران جنبش جدیدان در بخارا بود، در تکوین این زبان نوآیین، منحصر به فرد است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، رمان بیانات سیاح هندی (چاپ 1330 ق در استانبول) در سه نظام آوایی، واژگانی و نحوی بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد فطرت در این اثر با استفاده مکرر از ویژگیهای نظام گفتاری مردم بخارا در اوایل قرن بیستم، تلاش آگاهانهای را برای پیریزی زبانی نوآیین به کار گرفته است؛ با این حال زبان وی به رغم نزدیک شدن به گونه گفتاری و تلاش برای انعکاس ظرایف تلفظ این لهجه در نوشتار، زبانی آمیخته و ترکیبی است: ترکیبی از گونه ادبی و گونه گفتاری؛ به گونهای که این هماهنگی در استفاده از دو نظام، زمینه را برای ارتقای این لهجه به زبان مستقل در سالهای سپسین آماده کرد.