Document Type : Research Paper
Author
Assistant professor of Persian Language and Literature at Shahid Beheshti University, Tehran, Iran;
Abstract
Keywords
محمدامین ریاحی بر این باور است که کمالالدّین «بیش از هر شاعری مورد علاقة مؤلف بودهاست و شروانی دیوان کامل او را در دست داشتهاست و نغزترین ترانههای آن را برگزیده» است (خلیل شروانی، 1375: 121). این درحالی است که مراجعه به متن نزهةالمجالس این داوری را تأیید نمیکند. به نظر میرسد اگر خلیل شروانی دیوان کامل کمالالدّین را در اختیار داشت، هیچ گاه رباعیات او را بدون ذکر نام یا با انتساب نادرست به دیگر شاعران در کتاب خود ذکر نمیکرد؛ مثلاً او رباعیهای «راز من و تو چو هرکسی میگویند» (همان: 565)، «هیچ افتدت ای جان که مرا برخیزی» (همان) و «از گردش چرخ بیخِرَد میترسم» (همان: 683) را با عنوان «آخر» آوردهاست و یا رباعی «بس جور که من زِ جور جانان بُردم» (همان) را به شاعری به نام «مسعود» منتسب دانستهاست، درحالیکه هر چهار رباعی از کمالالدّین است.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که منابعی چون نزهةالمجالس، مونسالأحرار، خلاصةالأشعار، مجموعة اشعار و مراسلات فارسی و عربی و سفینة کهن رباعیات را نمیتوان منبعی دست اول و درست در تشخیص شکل صحیح رباعیها یا نام سرایندگان آنها دانست؛ چراکه گردآورندگان این مجموعهها، «کار خود را صرفاً یک کار تفنّنی و ذوقی میپنداشتند» (میرافضلی، 1376: 95). بیشتر «مشتاق تکمیل و تتمیم فصلها و بابهای کتاب بوده، و به موضوع شعرها بیش از هر چیز توجه داشته[اند]» (همان).
ـ نزهةالمجالس دربردارندة بیش از چهارهزار رباعی از 300 شاعر در قرنهای 5، 6 و 7 قمری است که جمال خلیل شروانی آن را در نیمة نخست قرن هفتم1، در 17 باب گزینش کردهاست. در این مجموعه که سرایندة یکسوم رباعیها در آن مشخص نیست، 283 رباعی به کمالالدّین منسوب شدهاست (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: مقدمه).
ـ خلاصۀالأشعارفیالرباعیاتمجموعهای از رباعیات است به گزینش ابوالمجد محمدبن صدرالدین ملک مسعود قریشی ملکانی تبریزی (زنده در 736 ق.) که در 50 باب و مشتمل بر 500 رباعی، در سال 721 قمری در تبریز گردآوری و کتابت شده که 28 رباعی آن به کمالالدّین منسوب گردیدهاست(ر.ک؛ تبریزی، 1384: مقدمه).
ـ مونسالأحرار فی دقائق الأشعارمجموعهای ارزشمند از اشعار 200 تن از شاعران فارسیزبان است که محمدبن بدر جاجرمی به سال 741 قمریدر 30 باب و به ترتیب موضوع تدوین کردهاست. فصل بیستوهشتم این مجموعه به رباعیات اختصاص دارد که در آن، 56 رباعی منسوب به کمالالدّین است (ر.ک؛ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1367: ذیل «محمد جاجرمی»).
ـ مجموعة اشعار و مراسلات فارسی و عربی جُنگ خطی شمارة 487 کتابخانة لالا اسماعیل ترکیه که مجتبی مینوی میکروفیلم آن را برای کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران تهیه کردهاست. در این مجموعه که چند کاتب مختلف آن را در سال 742 هجری در مصر کتابت کردهاند، حدود 75 رباعی به کمالالدّین منسوب شدهاست. در برگهای پایانی این دستنویس، یادداشتهایی به تاریخ 754 و 792 قمری مشاهده میشود.
ـ سفینة کهن رباعیات در صدوسیویک باب، شامل 1250 رباعی از بیش از 80 شاعر سدههای پنجم تا هفتم هجری، احتمالاً در نیمة نخست سدة هشتم هجری کتابت و تدوین شدهاست. مؤلف این مجموعه که 108 رباعی را به نام کمالالدّین ضبط کرده، نامعلوم است (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: مقدمه).
1. بیان مسئله
نخستین تصحیح کلیات کمالالدّین اصفهانی را حسین بحرالعلومی در سال 1348 با مراجعه به 28 نسخه و بر اساس 7 دستنویس انجام داده بود. نسخههای تازهیافته و برخی لغزشهای قلم مرحوم بحرالعلومی باعث شد که تصحیح انتقادی جدیدی از کلیات این شاعر بر اساس چهار دستنویس متعلق به قرن هفتم2، سه دستنویس مربوط به اوایل قرن هشتم3، یک دستنویس مربوط به قرن نهم4 و دو دستنویس مربوط به قرن یازدهم5 انجام گیرد.
پس از انجام این تصحیح، مشخص شد که بیشترین آشفتگیهای تصحیح پیشین در بخش رباعیات دیوان بودهاست. به همین دلیل، در پژوهش حاضر، متن مصحَّحِ رباعیات کمالالدّین اصفهانی به تصحیح بحرالعلومی، نزهةالمجالس، خلاصةالأشعار، مونسالأحرار، مجموعة اشعار و مراسلات فارسی و عربی، سفینة کهن رباعیات، و نیز مقالة «بررسی نزهةالمجالس» مقایسه و بررسی میشود تا بر اساس نسخهپژوهی و با ارائة دلایل علمیبه پرسشهای زیر پاسخ دهد:
1ـ رباعیات افتاده از دیوان، یا افزوده به دیوان کمالالدّین اصفهانی در متن مصحَّح مرحوم بحرالعلومی کداماَند؟
2ـ مجموعهها و جُنگهای رباعی تا چه میزان میتواند در انتساب رباعیها به شاعران محل اعتماد باشد؟
2. پیشینة پژوهش
جایگاه ویژة کمالالدّین اصفهانی در شعر فارسی موجب گریدهاست که پژوهشهای گوناگونی در باب او انجام گیرد. با وجود این، در موضوع این مقاله، پژوهش مستقلی انجام نشدهاست. سید علی میرافضلی در مقالهای مفصل با عنوان «بررسی نزهةالمجالس» که در دو شمارة مجلة معارف منتشر شد، رباعیهای موجود در این کتاب را بهطور کامل بررسی کرد که 283 رباعی از کمالالدّین را در بر میگرفت (ر.ک؛ میرافضلی، 1376). همین پژوهشگر در مقالة «مقایسة رباعیات دو مجموعة کهن/ نزهةالمجالس جمال خلیل شروانی و خلاصةالأشعار ابوالمجد تبریزی»، چندین رباعی کمالالدّین را در این دو منظومه واکاوی کردهاست (ر.ک؛ همان: 1382). در مقالة «سیوسه رباعی تازه منسوب به کمال اسماعیل در دو جُنگ رباعی» نیز 37 رباعی منسوب به کمالالدّین ذکر شدهاست (ر.ک؛ چترائی، 1389: 4ـ25) که از آن میان، تنها چهار رباعی سرودة اوست.
تمایز مقالة حاضر از پژوهشهای پیشین، انجامگرفتنِ آن پس از تصحیح کلیات شاعر است که میتواند دستاوردهای آن را یقینیتر سازد. در ادامه، بررسی رباعیهای کمال اصفهانی در 10 قالب کلی زیر ارائه میشود.
3. رباعیهای ضبط نشده در تصحیح بحرالعلومی وموجود در دستنویسها و منابع کهن
بر اساس دستنویسها و منابع کهن، در تصحیح جدید 16 رباعی به کلیات کمال افزوده شدکه برخی از آنها در چندین نسخة خطی به نام او ضبط شدهاست:
«طبعم چو دو چشم تو دژم میگردد |
|
پشتم زِ دو زلف تو بهخَم میگردد |
رباعیهای دیگر در نسخة خطی شمارة 1/4029 کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی (کتابت 721 و با نام اختصاری «مج») درج شدهاست؛ نسخهای که مرحوم بحرالعلومی از آن به طور کامل بهره نبردهاست و خود در این زمینه نوشته که این نسخه «وقتی به دست نگارنده رسید که قسمتی از دیوان چاپ شده بود و در قسمتهای بعد و نیز در قسمتهایی که تجدید طبع شده، از آن نسخه نیز استفاده شدهاست» (اصفهانی، 1348: نودوهفت). از همینروست که ایشان 14 رباعی زیر را در تصحیح خویش ضبط نکردهاست:
«ای دل زِ طرب چرات بیگانگی است؟ |
** |
مردن زِ غم عشق نه مردانگی است |
«سردوز که باد سر چو کـون ده شاخش |
|
بیند همه کس به نزد خود گستاخش |
4. رباعیهای شاعران دیگر که در تصحیح بحرالعلومی، به نام کمالالدّین ضبط شدهاست
در تصحیح بحرالعلومی، بر اساس برخی دستنویسها، اشعاری از دیگران بهعنوان اشعار کمالالدّین آمدهاست. دامنة این انتسابهای نادرست در رباعیها بیشتر است، تا جایی که 58 رباعی به نام کمالالدّین ضبط شده که در دستنویسهای کهن از کلیات او مشاهده نمیشود. موارد زیر از آن جمله است:
«در دست منَت همیشه دامن بادا |
|
وآنجا که تو را پای، سَرِمن بادا23 |
«دیده زِ فراق تو زیان میبیند |
|
بر چهره زِ خون دل نشان میبیند |
«دل بر تو نهم رغم27 بداندیشان را |
|
وَز تو نبرم ستیزة ایشان را |
«هستم زِ وصال30 دوست دلشاد امشب |
|
وَز غصّة هجر گشته آزاد امشب |
بحرالعلومی برخی رباعیها را با اتکا به یک دستنویس، آنهم به صورت ناقص تصحیح کردهاست:
«... زمان آینده مترس |
|
وَز هرچه رسد، چو نیست پاینده، مترس |
شکل کامل و درست این رباعی که در سفینة کهن رباعیات با عنوان «شمس گنجه» آمده، بدینگونه است:
«از حادثة جهان زاینده مترس |
|
وَز هرچه رسد، چو نیست پاینده، مترس |
نکتة دیگری که در بخش رباعیات تصحیح بحرالعلومی، از رباعی 764 تا رباعی 800، 29 رباعی34 و از رباعی 851 تا رباعی 867، 16 رباعی در دستنویسهای کهن کلیات کمالالدّین نیست و این مسئله نشان میدهد که مرحوم بحرالعلومی در گردآوری رباعیها دقت کافی بهکار نبستهاست.
5. رباعیهای کمالالدّین که به دیوان سایر شاعران راه یافتهاست
رباعی زیر در 6 دستنویس «چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و«مش» از کلیات کمالالدّین و تصحیح بحرالعلومی وجود دارد:
«گفتم: زِ فراق جاودان میترسم |
|
تو در بر و من همانچنان میترسم |
که با تغییراتی جزئی در تصحیح دیوان جمالالدّین چنین آمدهاست:
«در هجر تو گفتم که زِ جان میترسم |
|
وصل آمد و من همانچنان میترسم |
شاید تصوّر شود که این رباعی از جمالالدّین بودهاست و کاتبان بهاشتباه آن را در دیوان کمالالدّین گنجانیدهاند، اما در تصحیح جدید از کلیات کمالالدّین، مشخص شد که بسیاری از اشعار او در دیوان پدرش وارد شدهاست.
به چندین نمونة دیگر از رباعیهای کمالالدّین در دیوان دیگر شاعران توجه کنید:
«کارم همه ناله و خروش است امشب |
|
نه36 صبر پدید است و نه هوش است امشب |
برخی رباعیهای کمالالدّین نیز با تغییرات جزئی وارد دیوان دیگر شاعران شدهاست:
«نرگس که دلش هوای ساغر دارد |
|
بادی زِ نشاط و لهو در سر دارد |
این رباعی که در 6 دستنویس «چ»، «گل»، «م»، «جل»، «گ» و«مش» از کلیات کمالالدّین، مونسالأحرار (ر.ک؛ بدر جاجرمی، 1350: 1170)، نزهةالمجالس (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 207) و سفینة کهن (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 278) به نام کمالالدّین آمده، در دیوان عراقی بدینشکل ضبط شدهاست:
«نرگس که زِ سیم بر سر افسر دارد |
|
با دیدة کور باد در سر دارد |
یا این رباعی که در 6 دستنویس«چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و«مش» از کلیات کمالالدّین و نزهةالمجالس (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 195) به نام کمالالدّین آمدهاست:
«یک دم که زِ خدمتت جدا میباشم |
|
با ناله و گریه آشنا میباشم |
در دیوان مولوی نیز بدینشکل ضبط شدهاست:
«از خاک دَرِ تو چون جدا میباشم |
|
با گریه و ناله آشنا میباشم |
6. رباعیهای کمالالدّین که در منابع کهن به دیگر شاعران منسوب شدهاست
برخی از رباعیهای کمالالدّین هم در جُنگهای رباعی و منابع کهن به شاعران دیگر نسبت یافتهاست؛ مثلاً این رباعی که در تصحیح بحرالعلومی (ر.ک؛ اصفهانی، 1348: 858)، شش دستنویس «مج»، «چ»، «گل»، «جل»، «گ» و«مش»، نزهةالمجالس (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 203) و مونسالأحرار (ر.ک؛ بدر جاجرمی، 1350: 1171) به نام کمالالدّین ضبط شدهاست:
«از خار49 چو آمد گل رنگین بیرون |
|
اندوه کنیم از دل غمگین بیرون |
در سفینة کهن رباعیات به نام «شمس گنجه» آمدهاست (سفینة کهن رباعیات، 1395: 135)
همچنین است دو رباعی زیر که در جُنگ خطی کتابخانة لالااسماعیل، به «مبارکشاه» منسوب شده (ر.ک؛ مجموعة اشعار و مراسلات فارسی و عربی،742: برگ 81 و 82، نـسخة عکسی)، اما از کمالالدّین است:
«رفتم به وداع جان به دروازة صبر |
|
زان سوی51 عدم شنیدم آوازة صبر |
این رباعی نیز که در تصحیح بحرالعلومی (ر.ک؛ همان: 909) و 6 دستنویس «مج»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و«مش» آمدهاست:
«در روزه چو نیست رویِ مَی نوشیدن |
|
گل را به چه کار است چنین خندیدن؟ |
اما در جُنگ رباعی به نقل از سفینة رباعیات مرعشی (کتابت در سدة 8)، به نام «اثیر» اخسیکتی ضبط شدهاست (ر.ک؛ میرافضلی، 1394: 296).
7. رباعیهایی که شاعر آن در منابع کهن با عنوان «عبدالرزاق» آمدهاست
برخی از مشکلات بهوجود آمده در شناخت سرایندگان رباعیها، حاصل «مختصرنویسی مؤلّف در ثبت و ضبط نام شاعران است» (میرافضلی، 1376: 129). بر اساس تذکرههای فارسی، نام کمال، «کمالالدّین اسماعیل» و نام پدرش، «جمال الدّین عبدالرزاق» است. از همینروست که محمدامین ریاحی وقتی در نزهةالمجالس، رباعی زیر را با عنوان «عبدالرزاق» میبیند، آن را بهدرستی به شکل «[جمال] عبدالرزاق» ضبط میکند:
«ای در دل من مهر تو شیرین چو امید |
|
وی وصل تو شایسته چو عمری جاوید |
یا این رباعی که در سفینة کهن رباعیات با عنوان «عبدالرزاق» آمدهاست و از جمالالدین میباشد:
«یک شهر همیکنند فریاد و نفیر |
|
درمانده به دست زلف آن کفر اسیر |
اما همیشه چنین نیست و در برخی جنگها و منابع کهن، رباعیهایی با عنوان «عبدالرزاق» مشاهده میشود که از کمالالدّین است. چند نمونه از این رباعیها ذکر میشود:
«از بند لبم، سخن چو58بگشاد گره |
|
از خشم، در ابرویِ وی افتاد59 گره |
این رباعی در سفینة کهن رباعیات چنین آمدهاست:
«اقبال تو باد دایم افزاینده |
|
صدر تو شونده61، دولتت آینده |
در همان منبع، یک رباعی با عنوان «جمال رزاق» آمده که از کمالالدّین است:
«عید آمد و ساز پارسایی بشکست |
|
گل نیز چو روزه رخت برخواهد بست |
جالب اینکه در نزهةالمجالس به یک رباعی برمیخوریم که به «عبدالرزاق» منسوب شدهاست و تنها در دیوان مجیرالدّین بیلقانی ـ آنهم به استناد چهار دستنویس دیوان او ـ یافت میشود:
«تن کو؟ که بدو ناز و دلال تو کشم |
|
یا دل؟ که غم هجر و وصال تو کشم |
8. رباعیات کمالالدّین که در منابع کهن به شکل اشتباه ضبط شدهاست
گاه منابع کهن، رباعیهای کمالالدّین را به شکل نادرست ضبط کردهاند؛ برای مثال، این رباعی در دستنویسهای «چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و«مش» و تصحیح بحرالعلومی بدین شکل آمدهاست:
«گر رنجه کنی قدم به پرسیدن من |
|
روشن کنی از جمال خود مسکن من |
درحالیکه در نزهةالمجالس به شاعری به نام «اثیر» منسوب شدهاست و مصرع سوم آن بهگونة نادرست ضبط شدهاست: «مانندة پشّهام که بتوانی دید» (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 642). یا رباعی دیگر که در دستنویسهای «مج»، «چ»، «گل»، «جل»، «گ» و«مش» و تصحیح بحرالعلومی بدین صورت آمدهاست:
«عید آمد و سازِ پارسایی بشکست |
|
گل نیز چو روزه رخت برخواهد بست |
اما مصرع دوم بیت نخست آن در جُنگ کتابخانة لالا اسماعیل اینگونه ضبط شدهاست: «دل چون روزه رخت خواهد بربست» (مجموعة اشعار و مراسلات فارسی و عربی،742: برگ 58، نـسخة عکسی) که نادرست است. یا رباعی دیگری که در دستنویسهای «مج»، «چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و«مش» و تصحیح بحرالعلومی بدین شکل آمدهاست:
«خورشید غلام آن رخ مهوش باد |
|
تیرِ ستم تو را دلم ترکش باد |
که افزون بر نبودِ انتساب این شعر به کمالالدّین در خلاصةالأشعار، شکل ضبط آن نیز تغییر کردهاست:
«جانم به فدای آن بُت مهوش باد |
|
تیرِ ستم تو را دلم ترکش باد |
در پایان، رباعی زیر که در دستنویسهای «مج»، «گل»، «م»، «مل»، «جل»، «گ» و«مش» و تصحیح بحرالعلومی بدین شکل آمدهاست:
«ای دل! همه جام عاشقی نوش چو گل |
|
پیوسته لباس عاشقی پوش چو گل |
که بیت دوم آن در مونسالأحرار بهگونة نادرستی تغییر کردهاست:
«پیــوستـه زبان آتشین دار چو شمع |
|
وَانــدر همه مجمعی پـراکنده چو گل64» |
باید توجه داشت که ضبط نادرست رباعیات کمالالدّین در منابع کهن، مشکلات دیگری را هم به وجود آوردهاست؛ مثلاً:
«بیسر چو صراحی همه گردن شدهایم |
|
بیگفت همه زبان چو سوسن شدهایم |
چون مصرع اول رباعیِ بالا در نزهةالمجالس بهصورت «ما سر چو صراحی همه گردن شدهایم» ضبط شدهاست. محمدامین ریاحی در تصحیح نزهةالمجالس نوشتهاند: «این رباعی در تصحیح کلیات کمالالدّین نیست» (خلیل شروانی، 1375: 171) و میرافضلی بر اساس این نکته که رباعی در پایان سلسلهرباعیات کمالالدّین در نزهةالمجالس قرار گرفته، آوردهاست: «هیچ بعید نیست که کاتب در نوشتن لفظ «و له» زیادهروی کردهاست و دقت لازم را بهکار نبسته باشد» (میرافضلی، 1376، ج 2: 138). این در حالی است که ضبط نادرست آن در برخی منابع، موجب این اشتباه شدهاست.
9. رباعی کمالالدّین که در منابع کهن هم به او و هم به شاعری دیگر منسوب شدهاست
تکرار رباعی در سفینهها و جُنگها به دلیل موضوعی بودن آنها مسئلهای طبیعی است؛ چراکه ممکن است یک رباعی بتواند در چند موضوع به عنوان شاهد مثال آورده شود. مشکل آنجاست که گاه در این منابع، یک رباعی مشترک به دو شاعر نسبت داده شدهاست. به نمونة زیر دقت کنید:
جمال اشهری
«ای اشک! غم اَر به سَر دوانید تو را |
|
زَاندازة خویش بگذرانید تو را |
کمال اصفهانی
«ای اشک! غمش به سَر دوانید تو را |
|
زَ اندازة خویش بگذرانید تو را |
جالب اینکه شکل نخست این رباعی، در خلاصةالأشعار به کمال نسبت داده شدهاست (ر.ک؛ تبریزی، 1384: 86).
10. رباعیهایی که در تصحیح بحرالعلومی دوبار ضبط شدهاست
ترتیب رباعیها در تصحیح بحرالعلومی بر اساس کتابت آنها در دستنویسها و با محوریت تناسب موضوعی است و فهرست آنها هم ذکر نشدهاست. همین امر موجب شده که ایشان رباعیهایی را دو بار در تصحیح خود ضبط کرده باشد:
«ای جان و جهان را مدد از لطف و دمت |
|
حیران شده عقل از صفتِ بیش و کمت |
11. رباعیهایی که آمیزهای از رباعیهای دیگر است
در تصحیح بحرالعلومی، ضبط دو رباعی در قالب سه رباعی را مشاهده میکنیم:
«تا سوز تو از میان جان بنشانم |
|
بنشینم و شمع در میان بنشانم |
دستنویسهای کهن کلیات کمالالدّین نشان میدهد که رباعی سوم آمیزهای از دو رباعی دیگر است که احتمالاً حاصل استنساخهای پیاپی باشد.
12. رباعیهایی که در تصحیح کلیات ضبط شدهاست، اما پژوهشگران رأی به عدم ضبط آن دادهاند
گاه پژوهشگران متأخر نیز موجب اشتباه در انتساب رباعیهای کمالالدّین میشوند. برای نمونه، محمدامین ریاحی در تصحیحنزهةالمجالس مدعی شدهاند که این رباعی در تصحیح دیوان کمالالدّین نیامدهاست، در حالیکه این داوری درست نیست:
«اشکم که زِ خون چو دُردی شیره شدهاست |
|
وَز رفتن او دو چشم من خیره شدهاست |
گاه اینگونه اشتباهها به دلیل تفاوت جزئی در ضبط ابیات رخ میدهد؛ مثلاً رباعی:
«دوشین هوس دلِ غمینم بگرفت |
|
اندیشة یار نازنینم بگرفت |
مصحح خلاصةالأشعار دربارة آن آوردهاست: «در دیوان کمالالدّین اسمعیل اصفهانی یافت نشد» و در دیوان کمالالدّین بدین شکل آمدهاست:
«دیشب هوس دلِ غمینم بگرفت |
|
واندیشة یار نازنینم بگرفت |
و رباعی:
«شیریندهنت که تنگنای سخن است |
|
با ماش مضایقت برای سخن است |
که در نزهةالمجالس بهصورت «کوچکدهنت» ضبط شدهاست. از همین رو، محمدامین ریاحی گفته است که این رباعی در دیوان کمالالدّین نیست (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 407).
نتیجهگیری
در این پژوهش، رباعیات کمالالدّین اسماعیل اصفهانی بر اساس منابع کهن و دستنویسهای دیوان او بررسی شد و افزون بر مشخصکردن الحاقات و اسقاطهای رباعیات این شاعر در متن مصحَّح بحرالعلومی روشن شد که مجموعهها و جُنگهای رباعی کهن ـ به چند دلیل مشخص ـ نمیتوانند منبعی معتبر برای تشخیص سرایندگان رباعیها باشند. نخست اینکه اغلب این مجموعهها تکنسخهای هستند که مجال رسیدن به نسخهبدلها و گزینش را از مصحِّح میگیرند. وانگهی اگر کتابتهای مختلفی هم از این منابع باقی مانده باشد، با هر کتابت، کاستیهایی در ضبط ابیات رخ دادهاست؛ برای مثال، گاه چون فراهمآورندة جُنگ در انتساب رباعی نخست به کمالالدّین دچار اشتباه شدهاست، رباعیهای پس از آن هم بدون نام شاعر ماندهاست.
دیگر آنکه برخی قسمتهای جنگهای رباعی بهصورت موضوعی گردآوری شدهاست وهمین امر میتواند به تشخیص ندادن صاحبان رباعیها بیفزاید؛ برای نمونه، در نمط بیستوهفتم از باب یازدهم نزهةالمجالس (اوصاف و احوال معشوق) که در برشمردن عیوب معشوق است، 5 رباعی پیاپی از کمالالدّین دربارة دهان فراخ معشوق، و 5 رباعی پیاپی دربارة احولی او آمدهاست، اما چون مبنای گزینش رباعی، موضوعی است، اشارهای به نام شاعر نشدهاست.
سرانجام، برخی جُنگها در تدوین مجموعة خویش، گوشهچشمی به مجموعههای قبلی داشتهاند؛ برای نمونه، صاحب خلاصةالأشعار، نزهةالمجالس را فراروی خود داشته است؛ چراکه نمط شانزدهم نزهةالمجالس، «در شکایت از نامحرمان» است و باب نوزدهم خلاصةالأشعار، «در شکایت از رقیب». صرف نظر از شباهت عنوان، یکسان بودن رباعیهای مذکور و نیز ترتیب قرار گرفتن آنها هم نشانگر این تأثیرپذیری است. همین نکته موجب میشود که اشتباه مجموعههای پیشین، بدون هیچ تغییری در جُنگهای بعدی راه یابد. تفنّنی بودن تدوین و گردآوری این مجموعهها، مشخصنبودنِ منابعی که این رباعیها از آنها گردآوری شده، بدفهمی و اشتباه در ضبط شکل واژگان، از دیگر کاستیهایی است که جُنگها و مجموعههای رباعی گرفتار آن هستند.
پینوشتها
1. سعید نفیسی زمـان تـألیف کـتاب را در فاصلة سالهای 622 و 649 احتمال دادهاست و ریاحی نیز همین قول را پذیرفتهاست (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 46ـ47).
2. «مس»، «م»، «بی» و «چ».
3. «مج»، «گ» و «مل».
4. «گل».
5. «مش» و «جل».
6. این رباعی در نزهةالمجالس به نام کمالالدّین ضبط شدهاست (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 413) و در هفت دستنویس «چ»، «مج»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و «مش» از کلیات کمالالدّین هم آمدهاست.
7. این رباعی در دو دستنویس «بی» و «مش» از کلیات کمالالدّین درج شدهاست و در تاریخ جهانگشا دربارة آن آمدهاست: «... نورالدّین پیوسته به شرب و انهماک مشغول بود. کمالالدّین اسمعیل اصفهانی با جمعی از ائمّة اصفهان بامدادی به خدمت او شدند. هنوز از خواب مستی برنخاسته بود. این رباعی را بنوشت و درفرستاد و ایشان بازگشتند» (جوینی، 1387، ج 2: 193).
8. این رباعی در سه دستنویس «گل»، «جل» و «مش» هم آمدهاست.
9ـ +[A1] دستنویس «گل». این رباعی در سفینة کهن رباعیات به شاعری به نام «محرمی» منسوب، و بیت نخست آن بدین شکل ضبط شدهاست:
«ای کرده خطت جهان مسخّر به زنخ |
|
بر پرّ مگس گرفته شکّر به زنخ» |
جالب اینکه در آن سفینه، رباعی پس از این به کمالالدّین منسوب شده که اشتباه است. به نظر میرسد که کاتب در کتابت نام سرایندگان رباعیها دچار اشتباه شدهاست.
10. +[A2] دو دستنویس «گل» و «مش».
11. +[A3] دو دستنویس «گل» و «مش».
12. +[A4] دو دستنویس «گل» و «مش».
13. نزهةالمجالس: «ما سر».
14. +[A5] دو دستنویس «گل» و «جل».
15. +[A6] دو دستنویس «گل» و «مش». در نزهةالمجالس به نام خیام ضبط شدهاست (خلیل شروانی، 1375: 177).
16. نزهةالمجالس (خلیل شروانی، 1375: 171). + دو دستنویس «گل» و «مش».
17. +[A7] دو دستنویس «گل» و «مش».
18. +[A8] دو دستنویس «گل» و «مش».
19. +[A9] دو دستنویس «گل» و «مش».
20. +[A10] دو دستنویس «گل» و «مش».
21. +[A11] سه دستنویس «گل»، «جل» و «مش».
22. +[A12] دو دستنویس «گل» و «مش».
23. نزهةالمجالس: «تن من بادا».
24. نزهةالمجالس، دیوان سنایی: «برگم نبُوَد که کس تو را».
25. در نزهةالمجالس با عنوان «لا أدری»(ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 510) و در دیوان سنایی (ر.ک؛ سنایی، 1362: 1108) آمدهاست.میرافضلی به دلیل آمدن این رباعی در نسخة خطی متعلّق به کتابخانه عـزّت بک قویون ترکیه (کتابت مورّخ 688 ق.)، انتساب این رباعی به او را درستتر میشمارد (ر.ک؛ میرافضلی، 1376: 121)، اما نسخهپژوهی آثار کمال نشان داد که این نسخه نمیتواند محل اعتماد باشد.
26. در نزهةالمجالس با عنوان «لِغَیرِه» (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 522) و در دیوان سنایی (ر.ک؛ سنایی، 1362: 1136) آمدهاست.
27. دیوان عراقی: «نهم زنم».
28. دیوان عراقی: «گر عمر مرا در سَرِ کار تو شود».
29. در دیوان عراقی آمدهاست (ر.ک؛ عراقی، 1363: 306). در دستنویس «مش» (کتابت در قرن یازدهم)، به نام کمالالدّین آمدهاست.
30. جنگ رباعی: «به وصال».
31. جنگ رباعی: «به دل».
32. دیوان مولوی: «با یار بچرخم و به دل میگویم».
33. در دیوان مولوی آمدهاست (ر.ک؛ مولوی،2536: 1345). در جُنگ رباعی به اوحدالدّین کرمانی منسوب شدهاست (ر.ک؛ میرافضلی، 1394: 393). مصرع سوم: «با یار بچرخم و به دل میگویم».
34. ترتیب الفبایی این 29 رباعی نشان میدهد که افزون بر کتابت این رباعیات از روی یک نسخة خطی، آن نسخه متأخر هم بوده که به ترتیب الفبایی تنظیم شدهاست.
35. در سفینة کهن رباعیات با عنوان «لِغَیره» آمدهاست (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 257).
36. ابوالخیر: نی.
37. ابوالخیر: کفّارة.
38. این رباعی در 7 دستنویس «مج»، «چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و «مش» آمدهاست و در نزهةالمجالس (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 406) و سفینة کهن رباعیات (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 242) هم به نام کمالالدّین ضبط شدهاست، اما در سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، به کوشش مرحوم نفیسی مشاهده میشود (ر.ک؛ ابوالخیر،1368: 5).
39. این رباعی در 6 دستنویس «مج»، «چ»، «گل»، «جل»، «گ» و «مش» آمدهاست و در نزهةالمجالس هم به نام کمالالدّین ضبط شدهاست (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 206). اما در رباعیات خیام به اهتمام مرحوم فروغی و غنی مشاهده میشود (ر.ک؛ خیام، 1362: 77). در سفینة کهن رباعیات، این رباعی با عنوان «در صفت گل و بلبل» و پس از یک رباعی با عنوان کمالالدّین ذکر شدهاست (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 139).
40ـ اخسیکتی: «من بودم و دوش یار».
41ـ دیوان حافظ و سفینة کهن رباعیات: «خوبان جهان صید».
42ـ «آن بادة خوشگوار».
43ـ این رباعی در 7 دستنویس «مج»، «چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و «مش» آمده، اما در نزهةالمجالس با عنوان «آخر» (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 655) و در دیوان اثیرالدّین به نام او ضبط شدهاست (ر.ک؛ اخسیکتی، 1337: 480).
44ـ این رباعی که در 5 دستنویس «مج»، «چ»، «جل»، «گ» و «مش» از کلیات کمالالدّین آمده، اما در نزهةالمجالس به «اشرف» منسوب شدهاست (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 650) و در دیوان حافظ به تصحیح مرحوم قزوینی و غنی هم مشاهده میشود (ر.ک؛ حافظ شیرازی، 1371: 404).
45ـ دیوان حافظ: «بَر از ایشان بتوان».
46ـ این رباعی در 6 دستنویس «چ»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و «مش» از کلیات کمالالدّین، مونسالأحرار(ر.ک؛ بدر جاجرمی، 1350: 1157)، نزهةالمجالس (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 203) و سفینة کهن رباعیات (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 139) به نام کمالالدّین ضبط شده، اما در دیوان حافظ هم آمدهاست (ر.ک؛ حافظ شیرازی، 1371: 406).
47ـ این رباعی در 6 دستنویس «مج»، «گل»، «مل»، «جل»، «گ» و «مش» از کلیات کمالالدّین، مونسالأحرار (ر.ک؛ بدر جاجرمی، 1350: 1174)، نزهةالمجالس (ر.ک؛ خلیل شروانی، 1375: 184) و سفینة کهن (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 126) به نام کمالالدّین ضبط شده، اما به دیوان حافظ هم راه یافتهاست (ر.ک؛ حافظ شیرازی، 1371: 409).
48ـ سفینة کهن رباعیات: «در دست عصا زمرد تر دارد.
49ـ سفینة کهن: «از باغ».
50ـ این رباعی در سه دستنویس «گل»، «جل» و «مش» هم آمدهاست.
51ـ کتابخانة لالا اسماعیل: «زان روی».
52ـ. در تصحیح بحرالعلومی و شش دستنویس «مج»، «گل»، «م»، «جل»، «گ» و «مش» به نام کمالالدّین ضبط شدهاست.
53ـ کتابخانة لالا اسماعیل: «که عمر رفت و».
54ـ در کلیات و شش دستنویس «مج»، «چ»، «گل»، «جل»، «گ» و «مش» به نام کمالالدّین ضبط شدهاست.
55ـ در کلیات و شش دستنویس «مج»، «چ»، «گل»، «جل»، «گ» و «مش» به نام کمالالدّین ضبط شدهاست.
56ـ رباعی از جمالالدین است (ر.ک؛ اصفهانی،1362: 491). جالب اینکه همین رباعی (با تغییری کوچک) در خلاصةالأشعار به نام کمال آمدهاست (ر.ک؛ تبریزی، 1384: 116).
57ـ دیوان جمالالدّین: «ای دل اگر از سنگ نهای، پند پذیر» (اصفهانی،1362: 495).
58ـ دیوان کمالالدّین: «از بند سخن، لبم چو» (اصفهانی، 1348: 824).
59ـ دیوان کمالالدّین: «در ابروانش افتاد» (همان).
60ـ این رباعی در سفینة کهن رباعیات با تغییری جزیی، یک بار با عنوان کمال اسمعیل آمدهاست (ر.ک؛ سفینة کهن رباعیات، 1395: 160) و یک بار با عنوان کمال (ر.ک؛ همان: 273).
61ـ دیوان کمالالدّین: «صیت تو رونده» (اصفهانی، 1348: 801).
62ـ به همین گونه است رباعیهای «تا گشت عتاب و جنگ با ماش فراخ» (سفینة کهن رباعیات، 1395: 206) و «یک شب خواهم خراب و ناپروایت» (همان:250) در سفینة کهن رباعیات.
63ـ دیوان کمالالدّین: «بر سَرِ پای است» (اصفهانی، 1348: 885).
64ـ طبیعتاً اشتباه مصحح است؛ چراکه مصرع آخر رباعی پیش از این را به جای مصرع آخر این بیت آوردهاست و افزون بر پیچیده کردن مفهوم بیت، مشکل قافیه هم ایجاد کردهاست.
65ـ خلیل شروانی، 1375: 261.
66ـ (همان: 409).