A New Study on the Number of Shahnameh’s Verses Another Answer to the Reason for the Difference between the Known Number and the Actual Quantity of Shahnameh

Document Type : Research Paper

Authors

1 Ph.D. Student in Persian Language and Literature, Allameh Tabataba’i University, Tehran, Iran

2 Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Allameh Tabataba’i University, Tehran, Iran

Abstract

From a long time ago until now, with referencing to the common narrations and the three verses attributed to Ferdowsi, Shahnameh has been famous for having sixty thousand or nearly sixty thousand verses; while the number of verses in the oldest manuscripts, as well as valid printed texts, does not exceed fifty thousand verses. The present research seeks to answer the questions such as where, when, and by whom these numbers became popular and how many verses the manuscripts and the famous printed texts have, by separating the fictional sections. This research consists of four parts: 1. Reviewing and criticizing verses related to Ferdowsi about Shahnameh’s verse number. 2. Reviewing various reports on the Shahname’s verse number (Including the quintet introductions of Shahnameh, biographies, historical, literary, geographic, and Rijali (narrator evaluation) resources, and various views of contemporary researchers). 3. Recounting and presenting the exact number of Shahnameh’s verses by fictional parts, based on printed copies of Turner Macan, Julius von Mohl, Berookhim, Dabirsiaghi, Moscow, Kazzazi, Jeyhooni, and Khaleghi. 4. A discussion about semantic significations of the number "Sixty" and "Sixty thousand". The authors assert that the number "Sixty thousand" was not versified by Ferdowsi. But this number was used by the Shahnameh enthusiasts in the late of his life, or a brief time after his passing, with the meaning of "plurality", "perfection", and "approximation" in describing the number of Shahnameh’s verses. Based on the famous narrations, at least starting from the sixth century, verses have been versified about the sixty thousand verses of Shahnameh and are annexed to Shahnameh.

Keywords

Main Subjects


شاهنامه از دیرباز به داشتن «شصت­هزار» یا «نزدیک به شصت­هزار» بیت معروف بوده و هنوز نیز هست (برای نمونه Encyclopedia Britannica: Shāh-nāmeh؛ دانشنامۀ دانش‌گستر، 1389 و شهبازی، 1390). نکتۀ پرسش‌خیز، تفاوت‌های چشم‌گیر کمّی میان چاپ‌ها و نیز دست‌نویس‌های مختلف شاهنامه با این رقم مشهور است. دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه تاکنون به سه شیوۀ کلی اظهارنظر شده است: 1- استناد درون­متنی به بیت‌هایی مناقشه­انگیز از شاهنامه، 2- شمارش بیت‌های متون چاپی و نسخ خطی و 3- گمانه­زنی­ دربارۀ «تعداد اصلی» بیت‌های شاهنامه. بر این اساس، روایت­های مختلف دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه از 48 هزار تا 70 هزار بیت متغیر است.

                در پژوهش حاضر پس از بررسی منابع کهن ادبی، تاریخی، تذکره­ها و... و نیز طرح دیدگاه­های نویسندگان و پژوهشگران گذشته و معاصر، در ادامه ابیات شاهنامۀ مندرج در حاشیۀ ظفرنامه، و نیز چاپ‌های ترنر ماکان[1]، ژول مول[2]، دبیرسیاقی، مسکو، جیحونی، خالقی مطلق و نیز نامۀ باستان میرجلال­الدین کزازی بازشماری شده و نتایج بررسی تطبیقی شمار ابیات بخش‌های شصت و سه‌گانۀ شاهنامه در این چاپ‌ها (براساس دوره‌های پادشاهی و داستان‌های اصلی) طی دو جدول (بخش‌های اصلی و الحاقی) به شکل تطبیقی پیش­ روی خوانندگان قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله نیز به دلالت‌های معنایی عدد «شصت» و «شصت­هزار» و بحث از این پرداخته شده است که این عدد چرا، از کی و توسط چه کسانی دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه به­کاررفته است؟

                با توجه به آنچه گفته شده در این پژوهش در پی یافتن پاسخ به سؤالات زیر هستیم:

- علت تفاوت میان رقم مشهور و تعداد واقعی بیت‌های شاهنامه چیست؟

- آیا بیت‌های ناظر به شمار شصت­هزاری شاهنامه از فردوسی است؟

- چاپ‌های معتبر و دست­نویس‌های کهن شاهنامه هریک چه کمیتی دارند؟ و تفاوت‌های کمّی این چاپ‌ها نسبت به یکدیگر مربوط به کدام بخش­هاست؟

- عدد «شصت­هزار» چرا، از کی و توسط چه کسانی دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه به‌کار رفته است؟

  1. پیشینۀ پژوهش

از گذشته تا به امروز نویسندگان و پژوهشگران متعددی دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه و تفاوت‌های کمّی دستنویس‌ها و چاپ‌های مختلف آن به تقریب یا به تحقیق سخن گفته‌اند: کسانی همچون نظامی عروضی، علوی توسی، ابن­اثیر، عوفی، زکریای قزوینی، حمدالله مستوفی، جامی، نولدکه، مینوی، تقی­زاده، فروغی، نفیسی، همایی، ریاحی، خالقی مطلق، حمیدیان، کزازی، شمیسا، امتیاز احمد و آیدنلو؛ که در این مقاله به اجمال به یادکرد، طبقه­بندی و گاه نقد آراء آن‌ها پرداخته خواهد شد.

  1. بررسی و نقد ابیات منتسب به فردوسی دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه

استنادهای درون­متنی به شاهنامه دربارۀ شمار «شصت­هزار بیتیِ» آن مستند به سه مطلب است. در بعضی از دست‌نویس­ها و چاپ‌های شاهنامه بیت‌هایی آمده است که هم از نظر ضبطْ اتفاقی در آن‌ها وجود ندارد و هم از نظر اعتبارْ در انتساب آن‌ها به فردوسی می‌توان تردید کرد:

الف- در شروع «داستان خسرو با شیرین» بیتی وجود دارد که محل استناد اغلب پژوهشگران معاصر دربارۀ شمار بیت‌های شاهنامه واقع شده است:

بود بیت شش‌بار بیوَر هزار

 

سخن‌های شایسته و غمگسار

(فردوسی، 1393الف، ج 8)

 

به رغم وجود این بیت در چاپ خالقی مطلق، برخی مانند سجاد آیدنلو (1385) احتمال الحاقی­ بودن آن را مطرح کرده­اند. آیدنلو در جای دیگری (1387ب) آن را «اصلی» دانسته است. خالقی مطلق (1388) در عین آوردن این بیت‌ها در متن شاهنامه، امکان اینکه بیت محل بحث «از قلم دیگران» بوده باشد را نیز مطرح کرده است. وی به رغم تأکید بر اینکه «بیور» در پهلوی به معنی «ده‌‌هزار» است، بر آن است که «سراینده در اینجا بیورهزار را در معنی ده‌­هزار به‌‌کار برده است که شش‌بار آن شصت‌هزار بیت می‌گردد» (خالقی مطلق، 1393، ج3). پیش از این، فریتس ولف[3] (با قید تردید) و ملک‌الشعرای بهار نیز دربارۀ این بیت «بیور» را به معنی «ده» دانسته‌‌اند، اما آیدنلو می‌نویسد شاهد دیگری را برای این معنی نیافته است. (آیدنلو، 1387الف). کزازی نیز احتمال برافزوده و الحاقی‌ بودن این بیت و بیت پیش از آن را مطرح کرده است؛ چنانکه در ترجمۀ بُنداری نیز این بیت نیامده است (کزازی، 1387، ج9).

ب- در برخی از چاپ‌ها (مانند چاپ ژول مول) در قسمت «گفتار اندر تاریخِ گفتنِ شاهنامه» (بخش پایانی شاهنامه) آمده است:

بدو ماندم این نامه را یادگار

 

به شش بیور ابیاتش آمد شمار

(فردوسی، 1353، ج7)

بُنداری در ترجمۀ خود از شاهنامه (620- 621 ق) در ترجمۀ مصرع دوم می‌نویسد: «و هو یشتملُ علی ستّین ألف بیتاً» (البنـداری، 1413، ج2). این بیت از آنجا که در دست‌نویس‌های کهنی همچون دست‌نویس لندن و سن­ژوزف وجود ندارد، در چاپ‌های خالقی مطلق و مسکو به عنوان نسخه‌­بدل در حاشیه آمده است (فردوسی، 1393الف، ج 8 و فردوسی، 1393ج، ج 9) و در چاپ‌های جیحونی و کزازی نیز وجود ندارد. برخی (نوری عثمان­اف، 1357و آیدنلو، 1385) به درستی بیت محل گفت‌وگو را (البته با قید احتمال) الحاقی دانسته­اند. آیدنلو در جای دیگری (1387ب) صراحتاً آن را «الحاقی» خوانده است.

ج- در هجونامۀ منسوب به فردوسی نیز بیتی وجود دارد که برخی دربارۀ کمیت شاهنامه بدان استناد کرده­اند (برای مثال، تقی‌زاده، 1390 و فروزانفر، 1358):

ز ابیات غرّا دو ره سی‌هزار

 

مر آن جمله در شیوۀ کارزار

(فردوسی، 1353، دیباچه)

بخش هجونامه و از جمله این بیت در اغلب نسخه­های کهن خطی (همانند نسخۀ فلورانس و سن­ژوزف) و نیز چاپ‌های معتبری مانند چاپ‌های جلال خالقی مطلق و جیحونی و نیز چاپ‌های مسکو و کزازی وجود ندارد (هجونامۀ مفصل مقدمۀ بایسنغری و هجونامۀ مقدمۀ نسخۀ قاهره -مورخ 741 ق- نیز فاقد این بیت است) و تنها در برخی از نسخ (همانند نسخۀ لندن؛ فردوسی، 1384) و برخی از چاپ­های اندک­اعتبار (مانند ژول مول؛ فردوسی، 1353، دیباچه) آمده است (ژول مول: «از ابیات غرّا...»، نسخۀ لندن: «به ابیات غرّا..»). آیدنلو (1386) به درستی هجونامۀ مندرج در نسخۀ لندن را «متأخرتر از متن نسخه» یعنی پس از 675  ق دانسته است.

مهم‌ترین دلیل شهرت شاهنامه به داشتن «شصت­هزار» بیت، همین سه بیت‌ محل مناقشه­اند که بسیاری از پژوهشگران معاصر، آن‌ها را مُسلّم­الصدور از فردوسی پنداشته و با استناد به همین بیت‌ها به عنوان قراینی درون‌متنی، باتوجه به تفاوت کمّیِ دست‌نوشت‌های موجود با این رقم، گمانه­­های متعددی را مطرح کرده­اند.

نگارندگان معتقد به الحاقی ­بودن هر سه بیت یادشده­اند. موارد «ب» و «ج» به قراین نسخه‌شناختی الحاقی­اند. اینکه بُنداری نیز در ترجمۀ مورد «ب» به شمار شصت­هزاری شاهنامه اشاره کرده است، به معنی اصالت بیت نیست؛ بلکه بنداری نیز در قرن هفتم با فاصله­ای بیش از 200 ‌سال از نگارش نهایی شاهنامه، به ترجمۀ متنی پرداخته است که بیت الحاقی مذکور در آن راه ­یافته بوده است. اما دربارۀ مورد «الف» که در اغلب نسخه‌های قدیم وجود دارد و به ناگزیر در متن خالقی مطلق آمده است، باید گفت که صِرف وجودِ این بیت در اکثریت کهن­ترین دست­نویس­ها دلیلی بر قطعیت انتساب آن به فردوسی نیست؛ چراکه فاصلۀ بیش از 275 ­سالۀ کهن‌ترین دست­نویس‌های دارای این بیت (لندن 675ق) با زمان تحریر نهایی شاهنامه (400ق) برای ورود بیت‌های الحاقی به متن شاهنامه به قدر کافی طولانی هست! مهم‌ترین نشانۀ الحاقی ‌بودنِ مورد «الف» نیز قرینۀ «سبک‌شناختی» است. از آنجا که فردوسی بنابر بیت زیر معنای واژۀ پهلوی «بیور» را می‌دانسته و به درستی آن را در معنی «ده­هزار» به‌کار برده است:

«کجا بیور از پهلوانی شمار

 

بُوَد بر زبان دری دههزار»

(فردوسی، 1393الف، ج1)

                مستبعد است که در بیتی (: مورد «الف») آن را در معنایی دیگر (: ده) به‌کار برده باشد؛ خاصه­آنکه برای «بیور» در معنی «ده» نمونۀ دیگری نیز یافت نشده است.

مینوی (1386) برای حل مشکل مصرع «بود بیت شش­بار بیورهزار» احتمال داده است که لفظ «هزار» شاید «شمار» بوده باشد. آیدنلو (1387الف) دو نسخۀ خطی قرن هشتمی و پنج نسخۀ قرن نهمی را معرفی کرده است که این تصحیح قیاسی را تأیید می‌کنند، اما این ضبط نیز می‌تواند تصحیحی متأخر و برای حل مشکل معنایی این بیت بوده باشد؛ چنانکه نبود این ضبط در نسخ قرن هفتمی (به قرینۀ نبود چنین نسخه بدلی در چاپ خالقی مطلق) نیز مؤید این معنی است.

  1. گزارش­­های مختلف دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه

3-1. مقدمه­های پنج­گانۀ شاهنامه

در آغاز برخی از دست­نویس­­ها، پیش از متن شاهنامه مقدمه­هایی آمده است. علامۀ قزوینی (1332، ج2) این مقدمه­ها را به سه دسته تقسیم کرده است: 1- مقدمۀ «قدیم» که در آغاز برخی از دست­نویس­ها مانند دست‌نویس لندن (مورخ 675 ق) آمده است. 2- «مقدمۀ اوسط» که از نظر تاریخی بین مقدمۀ لندن و مقدمۀ بایسنغری است. 3- «مقدمۀ جدید» («مقدمۀ بایسنغری» نوشتۀ 829 ق). در آغاز نسخۀ فلورانس (کتابت 614 ق) نیز مقدمه­ای آمده است که قریب دو دهه پس از وفات علامه قزوینی شناسایی شد. ریاحی (1382) مقدمۀ نسخۀ لندن (قسمت پس از مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری) را «مقدمۀ اول»، مقدمۀ فلورانس را «مقدمۀ دوم»، مقدمۀ اوسط را «مقدمۀ سوم» و مقدمۀ بایسنغری را «مقدمۀ چهارم» نامیده است. پنجمین مقدمه نیز در سالیان اخیر شناسایی شد. این مقدمه‌ها دارای روایت‌هایی داستان‌وار با جزئیاتی متفاوتند.

3-1-1. مقدمۀ اول

در مقدمۀ دست­نویس لندن (ر.ک: آیدنلو، 1386) آمده است که فردوسی به خواست و سفارش سلطان محمود! با وعدۀ دهش «یک مثقال طلا» به‌ازای «هر یک بیت»، «شصت‌هزار بیت غرّا در سیرالملوک نظم کرد.»

متفاوت از نظر ریاحی و محیط‌طباطبایی، آیدنلو به قراین متعدد «این مقدمه و هجونامۀ 80 بیتی آن» را «متأخرتر از متن نسخه» یعنی پس از 675 ق دانسته و حتی این احتمال را مطرح کرده است که این قسمت از مقدمه متأثّر از بهارستان جامی و پس از سال 892 ق (تاریخ نگارش بهارستان) به آخر مقدمه الحاق شده است (آیدنلو، 1386).

3-1-2. مقدمۀ دوم

در مقدمۀ دست‌نویس فلورانس آمده است: «فردوسی شصت­هزار بیت گفته بود و بیاض فرمود به خطی شریف و در شش مجلد نهاد [...]» (ریاحی، 1382).

3-1-3. مقدمۀ سوم

در این مقدمه از رقم «شصت‌هزار» سخنی نرفته است.

3-1-4. مقدمۀ چهارم

در مقدمۀ شاهنامۀ بایسنغری (نوشتۀ 829 ق) –که مجموعۀ بسیاری از روایات ساختگی دربارۀ شاهنامه و احوال فردوسی، با شاخ و برگ­ها و تفصیلی هرچه تمام­تر در قیاس با منابع قبلی است- آمده: «فردوسی این کتاب را در شصت‌هزار بیت تمام کرد» (همان).

3-1-5. مقدمۀ پنجم

این مقدمه که از همۀ دیباچه‌های پیشین مفصل‌تر است در حدود سال 1031هـ. ق به رشتۀ تحریر درآمده و در نگارش آن دیباچه‌های پیشین مدنظر بوده است. «فی الجمله شصت‌هزار درهم در وجه انعام حکیم مقرّر شد» (هرندی ‌اصفهانی، 1395). جریان پشیمانی محمود و ارسال «شصت‌هزار دینار» در این متن تصریحاً از چهارمقاله نقل شده است. در هجونامۀ مفصلِ این دیباچه نیز ریختی متفاوت از بیت منتسب به فردوسی («الف») آمده است:

بگفتم به شش‌بار زان ده‌هزار

 

سخن‌های شایستۀ آبدار

(همان)

­­­­­­­­­­­­­

3-2. تذکره­ها

غالب تذکره­هایی که از فردوسی یاد کرده­اند، به شمار شصت­هزاریِ بیت‌های شاهنامه نیز اشاره کرده­اند. در برخی از تذکره‌ها نیز که به تعداد بیت‌های شاهنامه تصریح نشده است، از میزان صلۀ شصت‌هزاری محمود (به حساب یک دینار یا یک درهم در ازای هر بیت) میزان شمار بیت‌های شاهنامه قابل تشخیص است.  

چهارمقاله (نوشتۀ حدود 550 هـ. ق که در مقالت دوم آن به زندگی برخی شاعران نیز پرداخته شده است) سرمنشأ برخی از روایات بعدی دربارۀ فردوسی است؛ با شاخ و برگ­های متنوعی که نویسندگان بعدی به روایت نظامی داده­اند. بنا به روایت نظامی عروضی (1327) محمود با «منازعان» فردوسی رای­زنی می­کند «که فردوسی را چه دهیم؟ گفتند پنجاه­هزار درم»، اما «در جمله بیست­هزار درم به فردوسی رسید [...]». نظامی عروضی در ادامه از شنیده­های خود از امیر مُعزّی در «سنۀ اربع عشرة و خمس مائۀ» در نیشابور یادمی‌کند. امیر معزی با نقل شنیده­های خود از امیر عبدالرزاق می‌گوید که محمود پس از پشیمانی از کردۀ خود دستور می‌دهد که «شصت‌هزار دینار [...] به نیل دهند و به اشتر سلطانی به طوس برند.» نکتۀ مهم این است که در چهارمقاله- عجالتاً به­عنوان قدیمی‌ترین سند- از دهشِ ابتداییِ  «بیست­هزار» درمی محمود یاد شده است، اما در متون بعدی از جمله مقدمه­های شاهنامه، متناسب با روایت داستانیِ مشهور (چنانکه در هجونامۀ منتسب به فردوسی آمده: «... به­جای طلا نقره­ام داده بود») میزان صله تبدیل به «شصت‌هزار» درهم شده است تا مطابق با تعداد بیت‌های شاهنامه- آن‌گونه که تصور می‌شده و بر سر زبان‌ها افتاده بوده است- باشد. میزان «پنجاه­هزار درم» نیز که در چهارمقاله آمده، اگر مبتنی بر کمیت شاهنامه بوده باشد، (با سعی «منازعان» تنها در تبدیل میزان صله از طلا به نقره و نه کسر میزان توأمان با تبدیل آن به نقره) با واقعیت موجود و تعداد واقعیِ بیت‌های شاهنامه (قریب 50هزار بیت) همخوانی دارد و مؤید نظر نگارندگان می­تواند باشد که شمار شصت‌هزاری دربارۀ شاهنامه بعداً رواج یافته است.

نکتۀ دیگر اینکه اگر صحت متن را بپذیریم و عدد «شصت­هزار» را عین سخن امیرمعزی بدانیم، باید گفت ماجرای صلۀ «شصت­هزار» دیناری و شمار «شصت­هزاریِ» بیت‌های شاهنامه، پیش از سال 514 هـ. ق مشهور شده بوده است؛ البته این احتمال نیز وجود دارد که این عدد ناشی از تصرف خوانندگان یا کاتبان ادوار بعد در متن چهارمقاله بوده باشد. دقت شود که اقدم نسخ موجود که اساس تصحیح چهارمقاله قرار گرفته مورخ 835 ق بوده است و با زمان تألیف 320 سال فاصلۀ زمانی دارد.

عوفی در لباب­الالباب (تألیف حدود 618 ق) که کهن­ترین تذکرۀ مستقل فارسی است ذیل احوال سلطان محمود می‌نویسد: «فردوسی به امید انعام او شاه­نامه­ای ساخته شست­هزار بیت» (عوفی، 1335).

دیگر تذکره­های مهم از قرن هفتم تا سیزدهم (مغول تا قاجار) یا از شمار بیت‌های شاهنامه یاد نکرده­اند (مانند مونس‌الاحرار بدر جاجرمی، هفت­اقلیم، سُلَّمُ السّماوات، تذکرۀ میخانه، تذکرۀ نصرآبادی، شمع انجمن، تحفۀ سامی، خلاصۀ­الأشعار، مجمع‌النفائس) یا بالاتفاق چه به تصریح و چه به تلویح (با ذکر میزان صلۀ شصت‌هزار درمی، یک درم در ازای هر بیت) شاهنامه را دارای شصت­هزاربیت دانسته­اند؛ برای نمونه: بهارستان جامی، تذکرۀ­الشعرای دولتشاه، آتشکدۀ آذر، مرآۀ­الخیال و مجمع‌الفصحا.

3-3. منابع تاریخی، جغرافیایی، ادبی و...

علوی توسی مؤلف معجم شاهنامه (کهن‌ترین فرهنگ موجود شاهنامه، محتملاً تألیف مابین سال‌های 549- 589 ق. ر.ک: آیدنلو، 1385) در مقدمۀ کتاب از گفت‌وگوی خود با صاحب خزانۀ مدرسۀ تاج‌الدین اصفهان می‌نویسد: «گفتم: در این خزانه شهنامۀ فردوسی هست؟ صاحب خزانه گفت: هست. برخاست و مجلد اول از شهنامه به من داد. گفتم: چند مجلد است؟ گفت: چهار جلد است و در هر مجلدی پانزده هزار بیت» (1386). آیدنلو با قید تردید این فرض را مطرح کرده است که نسخۀ کهن شاهنامه­ای که علوی توسی براساس آن معجم شاهنامه را تدوین کرده است، از نمونه‌های قدیمیِ کوشش برای شصت‌هزار بیت‌ کردن شاهنامه بوده است (آیدنلو، 1385)؛ اما به­نظر می‌رسد بنا به قول مشهور که در آن عصر نیز رایج بوده، خزانه­دار، عدد تقریبی 15هزار را از تقسیم عدد مشهور شصت­هزار بر «چهار مجلد» به­دست آورده باشد؛ نه اینکه واقعاً تعداد ابیات مجلدات را شمارش کرده بوده باشد. چنانکه خود آیدنلو نیز در ادامه رقم منقول را «کلی و تقریبی» و «نه دقیق و بررسی­شده» گمان زده است (همان).

ضیاء‌الدین ابن اثیر (558 – 637 ق) در کتاب المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر (نوشته‌شده در 622 ق) تعداد بیت‌های شاهنامه را شصت­هزار دانسته است: «[...] کَما فَعَلَ الفردوسیُّ فی نَظمِ الکتابِ المَعروف بشاه‏نامه، و هو سِتّونَ ألف بیت مِنَ الشّعر [...]» (ابن اثیر، 1392، ج2).

زکریای قزوینی در آثار البلاد و اخبارالعباد (پایان‌یافته حدود 674 ق) تعداد بیت‌های شاهنامه را «هفتاد هزار بیت» ذکر کرده است: «فَنَظَمَ الکتاب [...] فی سبعین ألف بیت [...].» (قزوینی، 1389). اگر عدد «هفتاد» را در اینجا بیانگر «کثرت» ندانیم، پدیدآمدن این رقم شاید از جمع رقم مشهور شصت‌هزار با «ده‌هزار» یعنی تعداد بیت‌هایی بوده باشد که بنا به روایتی خود فردوسی آن‌ها را پس از نومیدی از سلطان محمود می‌سوزاند! چنانکه در مقدمۀ دست‌نویس فلورانس گذشته از تصریح به شصت‌هزاربیتی که فردوسی سروده بود، از این ده‌هزار بیت نیز سخن رفته است. البته در مقدمۀ اوسط از 15000بیت و در مقدمۀ بایسنغری از «چندهزار بیت دیگر» سخن‌ گفته شده است (ریاحی، 1382). اگر کل روایت اخیر را ساختگی ندانیم، عدد 10هزار- 15هزار احتمالاً برساخته و برای رساندن تعداد واقعی بیت‌های شاهنامه به رقم مشهور (60هزار) بوده است.

در متن­های دیگری از نیمۀ دوم قرن ششم نیز از فردوسی یاد شده، اما به‌شمار بیت‌های شاهنامه اشارتی نرفته است. برای نمونه عجایب­المخلوقات طوسی و نیز کتاب النّقض عبدالجلیل قزوینی.

حمدالله مستوفی از نخستین ایرانیانی است که به تصحیح شاهنامه پرداخت و در طول شش سال (از سال 714 تا 720 ق) شاهنامه‌ای گردآورد که امروزه در حاشیۀ دست‌نویس ظفرنامۀ وی در دسترس است. مستوفی در اشاره به تعداد بیت‌های شاهنامه چنین ‌سروده است:

سخن‌های او را شنیدم نخست
که بودش عدد شصت­باره هزار
وز [صح: در] آن[4] نسخه‌ها اندرین روزگار
بسی دفتر شاهنامه به کف
برون آوریدم یکی زآن میان
به شش­بار بیور سخن شد پدید

 

به قولی صحیح و به لفظی درست
همه بیت‌ها چون دُر شاهوار
کما بیش پنجاه دیدم شمار [...]
گرفتم ز دانش چو دُر از صدف
وزو شد سخن‌ها لطیف و عیان
که در اوّل آن بر سخن گسترید

(مستوفی، 1377)

واژۀ «بیور» احتمالاً نشان می­دهد که مقصود مستوفی از «سخن­ها»ی فردوسی و مبنای عقیدۀ او دربارۀ شمار شصت‌هزاری شاهنامه همان بیت­های منتسب به فردوسی است که پیش از این آن‌ها را الحاقی ­دانستیم. نکتۀ مهم، تأکید مستوفی بر این است که عدد شصت‌هزار «به قولی صحیح و به لفظی درست» است؛ یعنی این عدد ناشی از «سهو» و یا «تخلیط» (: افزوده­های) «نویسندگان» (کاتبان) نیست بلکه «سخن‌» خود فردوسی است. تأکید مستوفی شاید پاسخ به پرسشی مُقدَّر و نشان­دهندۀ این باشد که در عصر او نیز این نظر وجود داشته که بیت‌های ناظر به این عدد در شاهنامه الحاقی و برساختۀ دیگران است؛ ورنه ضرورتی نداشت که مستوفی بر صحت آن اینگونه تأکید کند. مستوفی در بیت‌های بعد نیز (گویی در پاسخ به این پرسش که اگر خود فردوسی شمار شاهنامه را «شصت­باره هزار» خوانده است، چگونه بیت‌های موجود «کمابیش پنجاه»هزار بیت است؟)، می‌گوید شاهنامه «در اوّل» (یعنی در اصل) «شش­بار بیوَر» بوده است. به بیان دیگر، مستوفی به کاستی، حذف و افتادگی بیت‌های شاهنامه معتقد بوده است. وی بر همین اساس سعی کرده است تا شاهنامه‌ای با شصت­هزار بیت گردآوَرَد. جالب است که تعداد بیت‌های شاهنامه‌ای که در حاشیه و صفحات اصلی ظفرنامه آمده است با احتساب 51 بیتی که افتادگی دارد، 48996 بیت است؛ نه شصت­هزار بیت آنگونه که مستوفی یاد می­کند و مقدمه‌نگار کتاب نیز تصور کرده است (ر.ک: همان، مقدمۀ رستگار: یک).

اما منابع تاریخی به پیشینۀ بحث دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه کمک چندانی نمی‌کنند. مورّخان یا به اجمال از فردوسی و شاهنامه سخن گفته­اند یا بدون ذکر نام یا با یادکردِ فردوسی بیت‌هایی از شاهنامه را و یا بیت‌هایی هم‌روال با شاهنامه از متتبعان فردوسی را در جای­جای آثار خود آورده­اند. معدودی نیز به بازگفتِ برخی از حکایات مشهور دربارۀ فردوسی بسنده کرده­اند. در مجمل­التواریخ و القصص، ترجمۀ تاریخ یمینی، تاریخ طبرستان، جهانگشای جوینی، طبقات ناصری، جامع­التواریخ رشیدی، تاریخ گزیده، تاریخ بناکتی، تاریخ وصّاف، تاریخ الجایتو، مُسامِرَۀ­الأخبار، تاریخ فرشته و احسن­التواریخ نمونه­های متعددی از بیت­های شاهنامه آمده است، اما در میان منابع یادشده و نیز در دیگر منابع مشهور تاریخی همچون زین‌الاخبار، تاریخ بیهقی، تاریخ­الوزرا، تاریخ سیستان، راحۀ­الصدور، طبقات ناصری، تجارب السّلف، تاریخ رویان، ذیل جامع‌التواریخ، ظفرنامۀ شرف‌الدین علی یزدی، مطلع سعدین، روضۀالصفا، دیار بکریه، تاریخ آل مظفّر، عالم‌آرای عبّاسی، قصص الخاقانی، خلد برین، درّۀ نادره و نیز مجمل­التواریخ گلستانه به تعداد بیت‌های شاهنامه اشاره­ای نشده است.

در میان مهم‌ترین منابع تاریخیِ قرن پنجم تا دهم، تنها خواندمیر (متوفای 941 ق) در تاریخ حبیب­السّیَر به شصت‌هزار بیتی ‌بودن شاهنامه اشاره کرده است. وی پس از بازگفتِ داستانِ معروفِ مجاوبۀ فردوسی با عنصری، فرّخی و عسجدی می­نویسد: «بعد از چندگاه به نظم شاهنامه مأمور شده هزار بیت گفت و نزد سلطان محمود برد و سلطان زبان به تحسین او گشاده هزار دینار صله داد و چون فردوسی از نظم فارغ گشت، آن کتاب را که شصت­هزار بیت است، به نظر سلطان رسانید و به دستور اول در برابر هر بیتی یک دینار طمع داشت؛ بعضی از حاسدان دون­همت آغاز خباثت کرده [...] صلۀ او را بر شصت­هزار درم قرار دادند» (خواندمیر، 1333، ج2). وی در ادامه از دو منبع خود یعنی [بهارستانِ] جامی و تاریخ گزیدۀ حمدالله مستوفی یادکرده است.

دیگر منابع متأخر نیز مطالب منابع اولیه را با تغییرات اندکی تکرار کرده­اند. برای نمونه قاضی نورالله شوشتری (مقتول به 1019 ق) که در مجالس­المؤمنین از پشیمانی محمود و ارسال «شصت‌هزار مثقال طلا با یک‌دست خلعت پادشاهانه» برای فردوسی سخن گفته است، از برخی منابع خود دربارۀ زندگی فردوسی مانند چهارمقالۀ نظامی عروضی و تذکرۀ دولتشاه یادکرده و جای­جای از روایات مقدمۀ بایسنغری نیز (بدون یادکرد) بهره برده است (شوشتری، 1377).

منابع رجالی قدیم و معاصر نیز تابع متون پیشین، شاهنامه را شصت­هزار (قمی، 1397؛ طهرانی، 1378) یا «حدود شصت‌هزار بیت» (مدرس) نوشته­اند.

3-4. دیدگاه‌های مختلف پژوهشگران معاصر

معاصرینی که به شمار بیت‌های شاهنامه اشاره داشته­اند، دو دسته­اند: 1- کسانی که مستند آن‌ها قول مشهور یا بیت‌های منتسب به فردوسی بوده است: مانند ذکاءالملک اول (فروغی، 1387) و طهرانی. 2- کسانی که به شمارش بیت‌های متون خطی و چاپی پرداخته یا به پژوهش­های دیگران در ­این­باره و کمتر بودن تعداد واقعی بیت‌ها از رقم مشهور واقف بوده‌اند.

دستۀ نخست، بیت‌های شاهنامه را همان شصت­هزار دانسته­اند؛ اما در میان دستۀ دوم اختلاف­نظرهایی وجود دارد: الف- کسانی که در صحت انتساب هر سه بیت یا برخی از سه بیتِ ناظر به رقم شصت­هزار به فردوسی تردید کرده­اند (مانند کزازی، نوری عثمان‌اف و آیدنلو در برخی از آثارش) و ب- کسانی که صحت انتساب همه یا برخی از این بیت‌ها به فردوسی را پذیرفته­ و به تلویح یا تصریح، رقم مشهور را برآمده از سخن خود فردوسی دانسته­اند (قریب به اتفاق دیگر پژوهشگران). این پژوهشگران در پاسخ بدین پرسش که چرا میان رقمی که فردوسی ذکر کرده است و تعداد واقعی بیت‌های شاهنامه تفاوت وجود دارد، چند نظر مختلف بیان کرده­اند:

- تعداد بیت‌های شاهنامه بنا به نص صریح فردوسی در اصل شصت­هزار (یا قریب به شصت­هزار) بیت بوده و شاهنامه‌هایی که امروز در دست است، ناقص هستند (نظر علامه همایی، فروزانفر، فروغی دوم و حمیدیان) (به‌ترتیب ر.ک: خالقی مطلق، 1381؛ فروزانفر، 1358؛ فروغی، 1379؛ فردوسی، 1393ج، ج4: پیوست 1). گفتیم که از گذشتگان، حمدالله مستوفی نیز بر همین عقیده بوده است.

- فردوسی این رقم را به «تقریب» یاد کرده (نظر نولدکه، نفیسی و آیدنلو) و یا «واحدِ کاملِ» شصت را به «تقریب» بنا به «حساب شستگانی» آورده است (نظر ریاحی). (نولدکه، 2537؛ نفیسی، 1390؛ آیدنلو، 1387ب و ریاحی، 1382).

- «کم­دقتی» فردوسی دربارۀ اعداد (نظر نولدکه: 2537) و «سهل­انگاریِ» او و نداشتن «دقت نسبی» در مقام یک تاریخ‌نگار (نظر یارشاطر) (آیدنلو، 1387الف).

- این رقم ناشی از «مسامحه» و «مبالغۀ» فردوسی است (نظر تقی‌زاده: 1390).

- فردوسی این رقم را «تخمیناً» بیان کرده است و شاید فکر می‌کرده که با افزودگی‌هایی که تا پایان عمر اعمال می‌کند شاهنامه به حدود شصت­هزار بیت برسد (نظر شمیسا: 1396).

                جلال­الدین همایی هنگام تصحیح شهریارنامۀ عثمان مختاری پی ‌برد که برخی از بیت‌هایی که در کتاب مذکور از شاهنامۀ فردوسی نقل شده است در دست‌نویس‌های متداول شاهنامه وجود ندارد. وی نتیجه گرفت که بیت‌هایی از شاهنامه از قلم کاتبان افتاده تا «شمارۀ ابیات موجودش از شصت‌هزار بیتی که خود فردوسی مکرر تصریح فرموده است، به حدود 48-56 و حد متوسطش 50 هزار بیت تقلیل یافته [...] است» (خالقی مطلق، 1381). خالقی مطلق به تفصیل با نقد و رد نظر همایی (همانجا) بر آن است که «افسانۀ شصت‌هزار بیت بودن شاهنامه که یک جا در هجونامه («از ابیات غرا دو ره سی هزار») و یک جا در داستان خسرو پرویز («بود بیت شش­بار بیور هزار») از سوی خود شاعر یا از قلم دیگران بدان اشاره شده است،» (خالقی مطلق، 1388) از جمله دلائل افزودن بر بیت‌های شاهنامه بوده است. به عقیدۀ وی «اصل شاهنامه چیزی میان 48 تا 49 هزار بیت بوده است؛ یعنی به 50 هزار بیت هم نمی‌رسیده، چه رسد به شصت­هزار بیت یا بیشتر» (خالقی مطلق، 1381).

 

 

 

 

  1. تعداد بیت‌ها در برخی از دست­نویس­ها و چاپ‌های مشهور شاهنامه

4-1. دستنویس­ها

4-1-1. دست­نویس فلورانس

از آنجا که این دستنویس (مورخ 614 هـ.ق) تنها دربردارندۀ حدود نیمی از شاهنامه (از آغاز تا پادشاهی کیخسرو) است، محل بررسی قرار نگرفت.

4-1-2. دست­نویس لندن

این نسخه (با تاریخ 675 هـ. ق) که کهن‌ترین دست‌نویس کامل شاهنامه است، 49618 بیت دارد (فردوسی، 1384، مقدمۀ افشار).

4-1-3. دست­نویس سَن­ژوزِف

این دستنویس که بدون تاریخ و کتابت آن مربوط به «اواخر قرن هفتم و به احتیاط اوایل سدۀ هشتم» است (فردوسی، 1389، مقدمۀ افشار)، بنا به شمارش جلال خالقی مطلق دارای 48023 بیت است که با احتساب افتادگی­ها «در اصل دارای 48101 بیت بوده است» (همان، مقدمۀ خالقی مطلق).

4-1-4. شاهنامه به تصحیح حمدالله مستوفی

اسلام‌پناه (1388) شمار بیت‌های شاهنامه در ظفرنامه را 48992 بیت برشمرده، اما تعداد بیت‌های شاهنامه که در حاشیه و متن دست­نویس ظفرنامه آمده است به احصای نگارندگان 48996 بیت است.

4-1-5. دست­نویس­­های مثیو لامسدن[5] (خاورشناس اسکاتلندی)

وی در سال 1811م در کلکته به ویرایش و چاپ مجلد نخست شاهنامه پرداخت. شمار ابیاتِ نسخه­های وی را نولدِکه چنانکه در پی می‌آید، بررسی کرده است.

 

 

4-1-6. دست­نویس­­های محل بررسی نولدِکه

نخستین پژوهش‌های جدی در بررسی کمیت دست‌نویس­های شاهنامه از تئودور نولدکه[6] است و پژوهشگران بعدی در این زمینه به نحوی دنباله‌رو آراء او در کتاب حماسۀ ملی ایران (تألیف سال 1920م) هستند. وی می­نویسد: «اکنون ما اعداد ابیات بیش از 40 نسخه را می‌دانیم. از این نسخه‌ها فقط یک نسخه که همان مأخذ عمدۀ لامسدن است [...] دقیقاً 61266 بیت است؛ دو نسخۀ‌ دیگری که در [شاهنامۀ] لامسدن مذکور است، یکی 59260 بیت و دیگری 58500 بیت دارند. از این‌ها گذشته چند نسخۀ دیگر شامل بیش از 55 هزار بیت هستند. اغلب نسخ از 48 تا 52 هزار بیت دارند. [...] تعداد ابیات ده نسخۀ خطی از 46982 تا 56685 است. تعداد ابیات بسیاری از نسخ دیگر از این هم کمتر است. حتی یک نسخه فقط 39851 بیتی است. اکنون اگر کسی تصور کند که هر چه تعداد ابیات بیشتر است، دلالت دارد بر اینکه منظومه کمتر تحریف شده است، کاملاً اشتباه کرده است. در نسخه 61266 بیتی یک فصل بزرگ بُرزونامه که شامل 3700 بیت است به شاهنامه الحاق شده که از فردوسی نیست [...]» (نولدکه، 2537).

4-1-7. دست­نویس­­های ترنر ماکان[7] (افسر انگلیسی مشغول به خدمت در هندوستان)

وی در سال 1829م در کلکته به چاپ کامل شاهنامه اقدام کرد.

                تعداد بیت‌های برخی از نسخه‌های مورد استفادۀ وی به شرح جدول (1) است (ر.ک: دو ساسی، 1390).

جدول 1. تعداد بیت‌های شاهنامه در نسخه‌های مورد استفادۀ ترنر ماکان

ردیف

تاریخ نسخه

شمار بیت‌ها

ردیف

تاریخ نسخه

شمار بیت‌ها

1

821 هـ.ق

56588

6

1008 هـ.ق

47520

2

882 هـ.ق

50500

7

1020 هـ.ق

51243

3

899 هـ.ق

52135

8

بی‌تاریخ

56685

4

949 هـ.ق

50310

9

بی‌تاریخ

55192

5

1002 هـ.ق

46982

10

بی‌تاریخ

51130

 

4-1-8. نسخۀ شمارۀ 358 کتابخانۀ خدابخش هند (مورّخ 942 هـ.ق)

 حدود 50 هزار بیت (ر. ک: احمد، 1392).

4-1-9. نسخۀ شمارۀ 360 کتابخانۀ خدابخش هند (مورّخ 999 هـق)

دارای 50 هزار بیت (رادفر، 1391).

4-1-10. نسخۀ شمارۀ 1814 کتابخانۀ خدابخش هند (بی‌تاریخ،  ق 17 میلادی؟)

 بیش از 57 هزار بیت؛ به­خاطر افزوده‌شدن گرشاسپ‌نامه به متن (ر. ک: احمد، 1392).

4-1-11. نسخۀ شمارۀ 359 Aکتابخانۀ خدابخش هند (بدون تاریخ ترقیمه)

دارای 51 هزار بیت (همان).

4-1-12. نسخه­های لنینگراد

نوری عثمان­اف در مقاله­ای از نسخه­های هشتادهزاربیتی شاهنامه یادکرده است که احتمالاً خطاست؛ زیرا هیچ نسخه­ای تاکنون با این تعداد گزارش نشده است. چنانکه خود وی در پایان مقاله می­نویسد: «از 12 نسخۀ لنینگراد فقط سه نسخه نزدیک به 60 هزار بیت دارد و در 9 نسخۀ دیگر تعداد بیت‌ها از 53 تا 70 هزار است.» وی می‌افزاید: «هیچ­یک از نسخِ قدیم بیش از 55 هزار بیت ضبط نکرده­اند» (نوری عثمان‌اف، 1357).

 

4-2. چاپ­ها

4-2-1. چاپ لامسدن

پس از چاپ منتخبات شاهنامه توسط هاگمن[8] (گوتینگن[9]، 1801م)، قدیمی‌ترین قسمتی که از شاهنامه به­طور مستقل در اروپا به چاپ رسید، چاپ مجلد نخست شاهنامه توسط مثیو لامسدن (کلکته: 1811م) است (ر. ک: افشار، 1355). از آنجا که این چاپ از شاهنامه کامل نیست، خارج از پژوهش حاضر قرار می­گیرد.

4-2-2. چاپ ترنر ماکان

در این چاپ (کلکته: 1829 میلادی) داستان‌ها و بیت‌های الحاقی فراوان است و پاره‌ای از بیت‌های گرشاسپ‌نامه و بُرزونامه به آن الحاق شده است. جیحونی بدون شمارش ابیات این چاپ، تعداد بیت‌های چاپ دبیرسیاقی را که از روی این طبع انجام شده است، 56170 بیت دانسته است (فردوسی، 1379، ج صفر)، اما تعداد ابیات چاپ‌های ترنر ماکان و دبیرسیاقی به احصای نگارندگان به ترتیب 55319 و 55360 بیت است.

4-2-3. چاپ ژول مول[10]

جیحونی تعداد بیت‌های این شاهنامه را که توسط ژول مول، خاورشناس آلمانی، پس از قریب 50 سال پژوهش (بین سال‌های 1826 تا پایان عمر وی 1876) با استفاده از 35 دست‌نویس موجود در اروپا تصحیح و به فرانسه ترجمه شده، 52614  نوشته است (همان)، اما تعداد بیت‌های این شاهنامه به احصای نگارندگان 52514 بیت است.

4-2-4. چاپ دبیرسیاقی

این چاپ که برمبنای شاهنامۀ چاپ ترنر ماکان و با اصلاحات مختصری از مندرجات چاپ شوروی و دست‌نویس فلورانس و طبع کُلالة خاور تصحیح شده است (فردوسی، 1395، پیش‌گفتار) به شمارش نگارندگان دارای 55360 بیت است.

4-2-5. چاپ مسکو

جیحونی تعداد بیت‌های این چاپ را که به سرپرستی خاورشناس روس، یِوگِنی ادواردویچ بِرتِلس[11] و بعد از درگذشت وی با سرپرستی عبدالحسین نوشین، تصحیح و بین سال‌های 1960 تا 1971 در یک دورۀ 9 ‌جلدی منتشر شد (ریاحی، 1389)، 49626 نوشته است (فردوسی، 1379، ج صفر)، اما تعداد بیت‌های این چاپ به احصای نگارندگان، بدون احتساب 1489 بیت الحاقی که در قالب ملحقات به صورت جداگانه اعلام شده، 49625 بیت است.

آیدنلو (1385) به نقل از محمود مدبری تعداد ابیات چاپ‌های مسکو را «49529»، ژول مول «52520»، بروخیم «51192» و دبیرسیاقی را «53882» دانسته است  که این تعداد بنا به شمارش نگارندگان با میزان دقیق بیت‌ها اندکی فاصله دارند.

4-2-6. تصحیح خالقی مطلق و همکاران

این چاپ که باید آن را دقیق­ترین و بهترین تصحیح شاهنامه تا به امروز دانست، دارای دو ویرایش است. آیدنلو (1396) تعداد بیت‌های ویرایش نخست (چاپ طی سال­های 1366 تا 1386 در هشت مجلد) را 49530 بیت نوشته است، اما به شمارش نگارندگان دارای 49537 بیت است. تعداد ابیات در ویرایش دوم خالقی (انتشاریافته در دو مجلد، سال 1393) ٤9 بیت کمتر شده و به ٤٩٤٨٨ بیت رسیده است. (محل و تعداد بیت‌های جابه‌جا شده، کاسته و افزوده ­شده در ویرایش دوم، طی جدولی در ضمیمۀ مجلد دوم به دست داده شده است. تعداد ابیات کاسته ­شده در این ضمیمه به خطا ٤7 بیت گفته شده است. تعداد ابیات ویرایش اول در ضمیمۀ کتاب ٤٩٥٣٥ بیت ذکر شده است؛ حال‌آنکه تعداد واقعی بیت‌های ویرایش نخست بنا به شمارش ما دو بیت بیشتر است؛ چراکه در بخش­های مربوط به کیومرث، جمشید، ضحاک و منوچهر در ضمیمۀ کتاب چهار بیت به درستی محاسبه نشده و در قسمت نوشین­روان به خطا به تعداد ابیات دو بیت اضافه شده است).

4-2-7. تصحیح قریب و بهبودی

 دارای 50074 بیت (فردوسی، 1379، ج صفر)

4-2-8. تصحیح روشن و قریب

این شاهنامه‌ که بر اساس دست‌نویس موزۀ بریتانیا در سال 1374 منتشر شده به شمارش جیحونی دارای 50054 بیت است. (همان).

4-2-9. تصحیح جیحونی

به شمارش نگارندگان دارای 49582 بیت است.

 

4-2-10. نامۀ باستان میرجلال­الدین کزازی

این شاهنامه که ویرایش و گزارش شاهنامه است به شمارش نگارندگان در متن اصلی دارای 49159 بیت است که 1140 بیت نیز به صورت جداگانه با عنوان بخش‌های برافزوده در ادامۀ متن اصلی آمده است.

4-2-11. ویرایش جنیدی

در این ویرایش که آیدنلو (1390) آن را «فاقد اعتبار علمی» دانسته است و «به­جای توجه به دست‌نویس‌های شاهنامه و مقابلۀ آن‌ها غالباً از معیارهای فرعی و جانبی برای ویرایش استفاده شده، 33779 بیت شاهنامه الحاقی و فقط 16095 بیتْ اصلی و سرودۀ خودِ فردوسی تشخیص داده شده است.»

  1. جدول‌ها

5-1. جدول تطبیقی- مقایسه­ای تعداد بیت­ها در چاپ‌های مشهور شاهنامه

جدول 2. جدول تطبیقی- مقایسه­ای تعداد بیت­ها در چاپ‌های مشهور شاهنامه

 

ردیف

شرح

ترنر ماکان

ژول مول

بروخیم

مسکو

دبیرسیاقی

کزازی

جیحونی

خالقی مطلق

1

دیباچه

239

237

237

225

243

212

212

209

2

گیومرت

75

74

74

72

76

73

71

73

3

هوشنگ

46

46

46

38

47

24

39

24

4

طمورت

51

50

50

46

51

47

46

47

5

جمشید

228

216

216

192

227

194

193

195

6

ضحّاک

549

542

542

470

553

513

498

503

7

فریدون

1249

1151

1151

898

1261

1063

1098

1075

8

منوچهر

2183

2030

2030

1654

2184

1634

1796

1614

9

نوذر

705

611

610

543

690

536

545

563

10

زَوطهماسب

37

48

48

45

54

46

46

33

11

[پادشاهی گرشاسپ]

298

273

273

206

292

120

213

123

12

کیقباد

335

240

241

202

327

183

192

185

13

کیکاوس

194

159

160

154

192

151

153

154

ادامه جدول 2.

 

ردیف

شرح

ترنر ماکان

ژول مول

بروخیم

مسکو

دبیرسیاقی

کزازی

جیحونی

خالقی مطلق

14

داستان جنگ مازندران

1035

832

833

764

1020

719

737

731

 

15

داستان جنگ هاماوران

687

536

536

456

701

414

450

438

 

16

 

داستان رستم و هفت­گردان

در شکارگاه افراسیاب

338

245

245

169

335

155

207

170

 

17

داستان رستم و سهراب

1670

1460

1460

1059

1675

1011

1020

1021

 

18

داستان سیاوَخْش

2857

2770

2764

2570

2906

2516

2483

2522

 

19

داستان کین سیاوَخْش

622

550

554

500

620

488

489

489

 

20

داستان رفتن گیو به ترکستان

964

895

894

705

990

680

680

702

 

21

داستان عرض کردن کیخسرو

528

386

391

379

488

361

366

365

 

22

داستان فَرود سیاوَخْش

1541

1314

1322

1276

1443

1243

1233

1245

 

23

داستان کاموس کُشانی

1624

1595

1586

1472

1707

1458

1448

1474

 

24

[داستان خاقان چین]

1608

1525

1507

1422

1623

1368

1371

1409

 

25

داستان رستم زال با اکوان دیو

236

237

231

193

240

187

189

188

 

26

داستان بیژن با منیژه

1396

1387

1335

1312

1358

1283

1282

1279

 

27

داستان رزم دوازده رُخ

2664

2455

2529

2518

2557

2513

2478

2514

 

28

داستان جنگ بزرگ کیخسرو

3514

3200

3190

3107

3289

3116

3115

3140

 

29

داستان گُشتاسپ با کتایون

982

916

904

901

930

902

913

909

 

                                       

 

ادامه جدول 2.

 

ردیف

شرح

ترنر ماکان

ژول مول

بروخیم

مسکو

دبیرسیاقی

کزازی

جیحونی

خالقی مطلق

30

داستان جنگ گُشتاسپ با اَرجاسپ

1325

1533

1512

1523

1615

1517

1533

1537

31

داستان هفتخان اسپندیار

868

873

871

849

885

851

849

849

32

داستان رستم و اسپندیار

1836

1662

1684

1676

1847

1656

1662

1669

33

داستان رستم با شَغاد

351

341

338

357

352

339

339

338

34

بهمن

159

167

156

186

169

159

159

160

35

همای چهرآزاد

326

320

318

322

319

322

322

322

36

داراب

120

135

135

134

137

135

135

136

37

دارا

493

459

457

453

485

455

457

459

38

اسکندر

2030

1955

1949

1931

2068

1915

1900

1906

39

اشکانیان

711

761

747

777

717

766

778

779

40

اردشیر

683

660

649

689

681

657

654

651

41

شاپورِ اردشیر

80

88

88

93

93

115

120

121

42

اورمزد شاپور

111

91

90

95

96

93

95

91

43

بهرام اورمزد

46

48

41

39

44

39

38

45

44

بهرام بهرام

24

35

29

29

29

28

26

24

45

بهرام بهرامیان

12

17

13

15

14

14

14

14

46

نرسی

27

26

25

24

25

25

25

25

47

اورمزد بزرگ

33

25

25

39

25

39

39

40

48

شاپور ذوالاکتاف

675

679

664

660

679

656

652

659

49

اردشیر نیکوکار

16

17

16

17

16

17

17

17

50

شاپور شاپور

35

33

33

34

35

33

33

33

51

بهرام شاپور

32

35

31

33

32

32

32

32

52

یزدگرد بزه‌گر

704

692

685

693

701

685

689

680

53

بهرام گور

2664

2634

2601

2593

2661

2573

2593

2587

54

یزدگردِ بهرام گور

26

26

26

26

26

26

26

26

55

هرمَزد یزگرد

20

20

20

18

20

18

18

18

56

پیروز یزگرد

139

141

138

140

139

139

138

140

57

بلاش پیروز

194

193

191

189

196

192

190

190

                                     

ادامه جدول 2.

 

ردیف

شرح

ترنر ماکان

ژول مول

بروخیم

مسکو

دبیرسیاقی

کزازی

جیحونی

خالقی مطلق

58

قباد

381

406

401

389

403

377

375

380

59

نوشین روان

4659

4611

4536

4468

4649

4464

4485

4507

60

هرمَزد نوشین روان

1986

1934

1913

1887

1988

1882

1916

1916

61

خسرو پرویز

4255

4201

4125

4083

4269

4123

4098

4090

62

شیرویه

642

604

595

600

643

604

605

615

63

اردشیر شیروی

87

64

56

50

92

50

50

50

64

فرایین

92

68

64

52

89

47

47

48

65

بوران دخت

33

23

23

23

33

23

23

23

66

آزرمی دخت

11

14

10

11

14

11

11

11

67

فرّخ‌زاد

33

27

27

15

33

15

15

16

68

یزدگرد شهریار

945

916

858

865

962

857

861

890

جمع کل بیت‌ها

55319

52514

52099

49625

55360

49159

49582

49488

                                     

5-2. مقایسه کلی بیت‌های الحاقی (ملحقات) شاهنامه

در چاپ مسکو و نامۀ باستان کزازی در پایان هر دفتر بیت‌هایی تحت عنوان ملحقات آمده است که در جدول (3) شمار آن‌ها به تفکیک ارائه ­شده است. چاپ‌های ژول مول، خالقی و جیحونی فاقد بخش‌های الحاقی به‌صورت تفکیک­ شده هستند. در برخی از این چاپ‌ها همانند چاپ خالقی مطلق و مسکو گاهی بیت­هایی در ذیل صفحات و بخش نسخه­بدل‌ها ذکر شده است که طبعاً در این جدول شمارش و لحاظ نگردیده است.

جدول 3. مقایسۀ بیت‌های الحاقی (ملحقات) شاهنامه

ردیف

شرح

مسکو

کزازی

1

پادشاهی هوشنگ

-

20

2

پادشاهی ضحّاک تازی

38

-

3

پادشاهی فریدون

176

18

4

پادشاهی منوچهر

177

178

5

داستان جنگ مازندران

-

85

6

داستان جنگ هاماوران

50

45

7

داستان رستم و سهراب

140

130

8

داستان سیاووش

190

160

ادامه جدول 3.

ردیف

شرح

مسکو

کزازی

 

9

داستان کاموس کشانی

138

121

10

داستان رستم و اکوان دیو

21

21

11

داستان بیژن و منیژه

65

113

12

داستان دوازده رخ

9

18

13

جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب

6

6

14

پادشاهی بهمن

-

20

15

پادشاهی اسکندر

56

-

16

پادشاهی شاپور ذوالاکتاف

-

27

17

پادشاهی بهرام گور

29

29

18

پادشاهی نوشین روان

86

83

19

پادشاهی هرمزد نوشین روان

-

7

20

پادشاهی خسرو پرویز

16

-

21

پادشاهی اردشیر شیروی

42

9

22

پاداشاهی فرآیین

39

-

23

پادشاهی پوران‌دخت

39

-

24

پادشاهی فرخ‌زاد

18

12

25

پادشاهی یزدگرد شهریار

154

38

جمع کل بیت‌های الحاقی

1489

1140

             

 

  1. دیدگاه نگارندگان و توضیحی دربارۀ عدد «شصت» و «شصت­هزار»

اگر بپذیریم که شمار واقعی بیت‌های شاهنامه باتوجه به کهن‌ترین دست­نویس کامل شاهنامه (نسخۀ لندن) و دست‌نویس‌های کهنی چون سن‌ژوزف و شاهنامۀ مصحَّحِ حمدالله مستوفی و نیز مهم‌ترین چاپ‌ها (خالقی، جیحونی، مسکو) کمتر از 50 هزار بیت بوده، بسیار مستبعد است که فردوسی «به تقریب» با افزودن حدود «ده­هزار بیت» از کمیت اثر خود یاد کرده باشد. ده­هزار بیت افزودن بر تعداد بیت‌ها، یعنی اعلام حجم شاهنامه 20 ‌درصد بیشتر از مقدار واقعی آن و این بیش از آن است که بتوان آن را یادکردی «به تقریب»، «به تخمین» و یا ناشی از «مسامحه» و «مبالغه» خواند! وقتی حجم سروده­های بسیاری از شاعران بزرگ گذشته، کمتر از ده­هزاربیت است و نیز وقتی کمیت اثر در میان شاعران قدیم می­توانسته است بیانگر میزان توان شاعری باشد، مستبعد است فردوسی که می­خواسته منظومۀ خود را به شاه تقدیم کند اثر خود را 20 ­درصد بیش از مقدار واقعی توصیف کرده ­باشد؛ چه می­توانسته محل سعایت معارضان هنری او قرار گیرد؛ خاصه آنکه میزان شعر در میزان صلۀ شاهانه نیز می­توانسته است مؤثر  بوده باشد.

اما اگر بپذیریم که خود فردوسی به این تعداد اشاره نکرده است و بیت‌های ناظر به این مسأله در شاهنامه همگی الحاقی هستند، این عدد چرا، از کی و توسط چه کسانی دربارۀ تعداد بیت‌های شاهنامه به­کاررفته است؟ برای پاسخ بدین پرسش ابتدا لازم است توضیحی دربارۀ عدد «شصت» و دلالت‌های آن داده شود.

در کنار مفهوم «تقریب»، شواهد متعددی از متون قرن پنجم و ششم وجود دارد که عدد «شصت» به مثابه «عدد کثرت» یا عدد «کمال» به­کاررفته است و به تعبیری دیگر، یکی از کاربردهای عدد «شصت» در متون ادبی، افادۀ معنی «کثرت» و «کمال» است. بدین­ترتیب قرارگرفتن عدد «شصت» در کنار عدد «هزار» در توصیف تعداد بیت‌های شاهنامه، هر سه معنی را می­تواند افاده کند.

6-1. شواهدی برای عدد «شصت» و افادۀ معنی «کثرت»

- «کمند شصت­خم»

همی گشت رستم چو پیل دژم

 

کمندی به بازودرون شصت­خم   

(فردوسی، 1393ب: ج1 و نیز ر.ک: فرّخی، 1380)

نیز «رشتۀ شصت­خم» (فردوسی، 1393ب، ج1) و «شصت­بازی کمند» (فردوسی، 1393ج: ج1)

- «چاه شصت­باز»

آفرین بر مرکبی کو بشنود در نیمه­شب

 

بانگ پای مورچه از زیر چاه شصت­باز

(منوچهری، 1347)

- «دَبوس شصت­مَن»

چون زند بر مهرۀ شیران دَبوس شصت­من

 

چون زند بر گَردن گُردان عمود گاوسار

(همان)

- «کاخ شصت­پایه­»

لیکن این شصت­پایه کاخ بلند

 

کآسمان بر سرش رود به کمند

(نظامی، 1385ب)

نیز «رواق شصت­پایه» و «حصار شصت­پایه» (همان).

- «شصت روزن عشق»

گر خانۀ عالم است تاریک

 

بگشاید عشق، شصت روزن»

(مولوی، 1386: ج1)

6-2. شواهدی برای عدد «شصت» و افادۀ معنی «کمال»

«شصت­سال عمر»، گذشته از مفهوم «کثرتِ» سن، گویی عمر کاملی شمرده می­شده است. چنانکه عطار در سن  30 ‌سالگی سروده است:

به زیر خاک بسی خواب داری ای عطّار

 

مخسب؛ خیز چو عمر آمدت به نیمۀ شصت

(عطار، 1392)

قلتبانی که شصت­سال بزیست

 

یک درم­سنگ نان خویش نخورد!

(انوری، 1372: ج2)

چو در شست اوفتادش زندگانی

 

خدنگ افتادش از شست جوانی

(نظامی، 1385 الف)

تو را چه شصت و چه هفتاد چون نخواهی پخت

 

گلی به دست نداری، چه خار می‌خاری؟

(مولوی، 1386: ج1)

                در بخش نخست مقدمۀ قدیمِ شاهنامه نیز که برای بیان مدت پادشاهی شاهان ایران از بسیاری اعدادِ کلی، تقریبی، و بعضاً اسطوره­ای بهره­برده شده است، مدت پادشاهی کیخسرو نیز شصت­سال دانسته شده است (ر.ک: آیدنلو، 1386). همچنین مدت پادشاهی بهمن اسفندیار و پادشاهی بهرام گور (همان) که به نظر می­رسد انتخاب این عدد دربارۀ این پادشاهان به نوعی افادۀ کمال نیز می­کند؛ خاصه دربارۀ بهرام گور و کیخسرو (که شاه آرمانی ایران است).

6-3. عدد «شصت» و افادۀ معنی «تقریب»

ناصرخسرو بارها از شصت­سالگی خود سخن گفته است. در قصیده­ای در یک بیت از «شصت» و در بیت دیگر به «شصت و دو سالگی» خود اشاره دارد که پیداست عدد شصت عدد تقریب و عدد شصت و دو عددی دقیق است:

این فلکی جان مرا شصت­سال
شصت و دو سالست که بکوبد [کذا] همی

 

داشت در این زندان چاهی تنم [...]
روز و شبان در فلکی هاونم

(ناصرخسرو، 1368)

بحث و نتیجه‌گیری

نگارندگان برآنند که به قراین نسخه­شناختی و سبک­شناختی هرسه بیت منتسب به فردوسی دربارۀ شمار بیت­های شاهنامه الحاقی هستند. در هیچ‌یک از منابع اعم از تذکره­ها و تواریخ و دیگر منابع قرن ششم، یعنی منابعی که تاریخ نگارش آن‌ها پیش از کهن‌ترین دست‌نویس­ شاهنامه (نسخۀ فلورانس مورَّخ 614 ق) است، حتی اگر به شمار شصت‌هزار بیتی شاهنامه نیز اشاره شده باشد به اینکه این عدد مطابق گفتۀ خود فردوسی است، اشاره نشده است و این مسأله گمان ما را در این‌که این بیت­ها الحاقی هستند، تقویت می­کند. بدین­ترتیب وقتی این بیت‌ها را از فردوسی ندانیم، این احتمال نیز که این شمارْ ناشی از پیش­بینی فردوسی نسبت به صورت نهایی شاهنامه بوده است، منتفی خواهد بود.

عدد «شصت­هزار» را نه فردوسی، بلکه خوانندگان شاهنامه (اعم از عامۀ مردم، کاتبان، یا ادیبان) «به تقریب» و با افادۀ معنی «کمال و کثرت» در توصیف شمار بیت‌های شاهنامه به­کار برده­اند و با رواج روایاتی آمیخته با تخیل دربارۀ فردوسی، بیت‌هایی مبتنی بر شصت­هزاربیتی بودن شاهنامه سروده و وارد شاهنامه کرده‌اند. دست کم از قرن ششم (و حتی شاید از اواخر حیات یا پس از وفات فردوسی در قرن پنجم) روایاتی رایج شده بوده است مبنی بر «صلۀ شصت­هزار درمی/ دیناری محمود» و «شصت‌هزار بیت بودن شاهنامه»؛ چنانکه این روایت‌ها به ترتیب در چهارمقاله (تألیف حدود 550 هـ. ق) و معجم شاهنامه (محتملاً تألیف نیمۀ دوم قرن ششم) بازتاب یافته است. برمبنای همین روایات مشهور دربارۀ شمار شصت­هزار بیتی شاهنامه است که بیت‌هایی (نهایتاً در قرن ششم) سروده و به شاهنامه الحاق شده و مبنای روایات منابع بعدی مانند مقدمه‌های شاهنامه و تذکره­ها قرار گرفته است. فاصلۀ زمانی بیش از 200 سالۀ کهن­ترین نسخه­ها با تاریخ تحریر نهایی شاهنامه به آسانی می­تواند علت وجود برخی از بیت‌های الحاقی ناظر به شمار شصت‌هزاری شاهنامه در این نسخه­ها و نیز قرار گرفتن روایات مشهور در مقدمه‌های شاهنامه را توضیح دهد.

 

[1]. Macan, T.

[2]. Mohl, J. V.

[3]. Wolff, F.

[4]. خوانشِ «وز آن نسخه­ها...» (مستوفی، 1377، مقدمه) ناظر به «تعدادِ نسخه‌ها» است، اما «وز» بی‌شک تصحیفی است از «در» و معنای بیت ناظر به تعداد بیت‌های شاهنامه در نسخه­هایی است که به رؤیت مستوفی رسیده بوده است. (سودآور، 1374؛ شهبازی، 1379؛ ریاحی، 1382؛ فردوسی، 1379: ج صفر و آیدنلو، 1387ب)

 

[5]. Lumsden, M.

[6]. Nöldeke, T.

[7]. Macan, T.         

[8]. Hagemann, E. G.

[9]. Göttingen

[10] . Mohl, J. Von.

[11] . Berthels, E. E.

Ahmad, E. (2013). Manuscripts of Shahnameh in Khodabakhsh Library. Shahnameh in the subcontinent. By Mina Hafizi. Tehran: Academy of Persian Language and Literature, 157-171. [In Persian]
Aidenloo, S. (2006). Mu’jam-e- Shahnameh and Notes on Shahnameh Studies. Mirror of Heritage, (3-4). [In Persian]
_________ (2007). Introduction to the Shahnameh of the British / London anuscript (675 AH). Mirror of Heritage, (36 and 37), 30- 53. [In Persian]
_________ (2008a). A question about the recording and meaning of a verse from the Shahnameh. Gozaresh-e- Miras, (29 and 30), 5-7. [In Persian]
__________ (2008b). Ferdowsi and the Shahnameh in the heroic, religious and historical poems after him (below on the Sarcheshme-haye- Ferdowsi Shenasi). Gohar Goya, (8), 74-43. [In Persian]
__________ (2011). New correction of Shahnameh (review of Fereydoun Junaidi's Edition). Mirror of Heritage, (49), 5-68. [In Persian]
__________ (2017). Which Ferdowsi and Shahnameh did the people like? (Study of popular beliefs about Ferdowsi and Shahnameh). Nim Pokhte Toranj: Twenty articles on Shahnameh and Iranian epic literature. Tehran: Sokhan. [In Persian]
Al-Bundari, F. (1932). Al-Shahnameh. By the efforts of Abdul Wahhab Ezam. Cairo: Dar al-Kutub be-al-Mesriah Press. [In Arabic]
Anwari, A. (1993). Divan-e- Anvari. By Mohammad Taghi Modarres Razavi. Third ed. Tehran: Elmi va Farhangi. [In Persian]
Attar, M. (2013). Divan-e Attar Neyshabouri, Edited and corrected by Mehdi Madaini, Mehran Afshari, with the cooperation and supervision of Alireza Emami. Tehran: Charkh Publishing. [In Persian]
Aufi, M. (1956). Lubab al-Albab. With corrections and margins by Saeed Nafisi. Ettehad Publishing. [In Persian]
DaneshGostar Encyclopedia. (2010). Under the supervision of Kamran Fani and Mohammadali Sadat. Tehran: Danesh Gostar-e- Ruz Institute. [In Persian]
Do Sassi, S. (2011). Shahnameh composed by Abolghasem Tusi alias Ferdowsi. Articles and critiques of the Academy letter about Shahnameh. By the efforts of Ahmad Samiei and Abolfazl Khatibi. Tehran: Academy of Persian Language and Literature. 42-56. [In Persian]
Encyclopedia Britannica. (2010). 15th Edition, 32 volumes, United states: Benton Foundation.
Farrokhi Sistani, A. (2001). Divan-e Hakim Farokhi Sistani. By the efforts of Mohammad Dabirsiyaghi. Tehran: Zavvar. [In Persian]
Ferdowsi, A. (1829). Ketab-e Shahnameh. Corrected by Captain Turner Makan, Calcutta. [In Persian]
.___________ (1974). Shah nameh. Corrected by Jules Mol. Tehran: Pocket Books Company. [In Persian]
.___________ (2000). Shah nameh. Edited by Mustafa Jeyhouni. Isfahan: Shahnameh Pajuhi. [In Persian]
.___________ (2005). Shahnameh-ye- Ferdowsi, Facsimile of the British Library manuscript no. 103 and Add21. by Iraj Afshar and Mahmoud Omidsalar. Tehran: Talaieh. [In Persian]
.___________ (2010). Shahnameh, Facsimile of the late seventh and early eighth century AH manuscript (Eastern Library affiliated to the University of San Josef, Beirut). By the efforts of Iraj Afshar, Mahmoud Omidsalar, Nader Motalebi Kashani, with an introduction by Jalal Khaleghi Motlagh. Tehran: Talaieh. [In Persian]
.___________ (2014 b). Shahnameh. Edited By Jalal Khaleghi Motlagh. second Edition. Tehran: Sokhan. [In Persian]
.___________ (2014a). Shahnameh. By the effort of Jalal Khaleghi Motlagh. First Edition. Tehran: Center of the Great Islamic Encyclopedia. [In Persian]
.___________ (2014c). Shahnameh. based on the Moscow Edition. By the efforts of Saeed Hamidian. Tehran: Qatre. [In Persian]
.___________ (2016). Shahnameh. By the efforts of Seyyed Mohammad Dabirsiyaghi, Tehran: Qatreh. [In Persian]
Foroughi, M. A.(2000). Excerpt from Ferdowsi's Shahnameh. Tehran: Ashkan. [In Persian]
.___________ (2008). Articles. By the efforts of Mohsen Bagherzadeh. Tehran: Toos. [In Persian]
Forouzanfar, B. (1979). Sokhan va Sokhanvaran. Tehran: Kharazmi. [In Persian]
Harandi Isfahani, H. (2016). The fifth introduction of Shahnameh. Correction and explanations by Mohammad Jafar Yahaghi and Mohsen Hosseini Vardanjani. Tehran: The scientific discourse of Ferdowsi and the Shahnameh. [In Persian]
Ibn Athir, Z. (2013). Al-Masal al-Sa’ir fi Adab al-Katib va al-Sha’ir. Torath Software 2. Tehran: Computer Science Research Center of Islamic Sciences. [In Arabic]
Islampanah, M. H. (2009). Counter scribe: A note about the writing of Shahnameh in the margin of Zafarnameh. Name-ye- Baharestan, (15), 349-350. [In Persian]
Kazazi, M. (2000-2008). Name-ye- Bastan. Tehran: Samt. [In Persian]
Khaleghi Motlagh, J. (2002). Sokhan-haye- Dirineh (thirty speeches about Shahnameh and Ferdowsi). Tehran: Afkar. [In Persian]
ــــــــــــــــــ (2009). Gol Ranj-haye- Kohan (selected articles about Ferdowsi's Shahnameh). Tehran: Sales. [In Persian]
ــــــــــــــــــ (2014). Yaddasht-haye- Shahnameh. Tehran: Center of the Great Islamic Encyclopedia. [In Persian]
Khandamir, Gh. (1954). Habib al-Siyar fi Akhbar-e- Afrad al-Bashar. Tehran: Khayyam Library. [In Persian]
Manouchehri, A. (1968). Diwan-e Manouchehri Damghani. By the efforts of Mohammad Dabirsiyaghi. Tehran: Zavvar. [In Persian]
Minavi, M. (2007). Ferdowsi and his poetry. Tehran: Toos. [In Persian]
Modarres, M. A. (Bita). Rayhan al-Adab fi Tarajim-e al-Ma’rufin be-al-Konya va al-Laghab. 4, Tabriz: Shafaqh. [In Persian]
Mostowfi, H. (1998). Zafarnameh [Facsimile from the manuscript dated 807 AH]. Tehran: University Publishing Center and Vienna: Austrian Academy of Sciences. [In Persian]
Mowlavi, J. (2007). Divan-e Kabir, Kolliyat-e Shams-e Tabrizi (based on Konya manuscript). By Towfiq Sobhani. Tehran: Association of Cultural Works and Honors. [In Persian]
Nafisi, S. (2011). Articles. by efforts of Karim Isfahanian. Tehran: Afshar Endowment Foundation. [In Persian]
Nasir Khosrow, N. (1989). Divan-e Nasir Khosrow. Edited by Mojtaba Minavi and Mehdi Mohaghegh. Tehran: University of Tehran Press. [In Persian]
Nezami Aroozi, A. (1948). Chahar Maghale. Edited by Mohammad Qazvini. Leiden: Braille Press. [In Persian]
Nizami, E.(2006a). Khosrow and Shirin. Edited by Hassan Vahid Dastgerdi. By the efforts of Saeed Hamidian. Tehran: Qatre. [In Persian]
ــــــــــــــــــــــــ (2006b). Haft Peykar. Edited by Hassan Vahid Dastgerdi. By the efforts of Saeed Hamidian. Tehran: Qatre. [In Persian]
Noldeke, T. (1978). National Epic of Iran. Translated by Bozorg Alavi. Tehran: Sepehr Publishing Center. [In Persian]
Nouri Osmanov, M. (1978). A few words about the number of verses of Shahnameh. Proceedings of the Sixth Iranian Research Congress. Tabriz: Azarabadgan University Press, 96-99. [In Persian]
Qazvini, M. (1953). Old Introduction to Shahnameh. Twenty articles by Qazvini. Introduced by Abbas Iqbal. Tehran: Ibn Sina Bookstore. [In Persian]
Qazvini, Z. (1969). Athar al-Bilad va Akhbar al-Ibad. Beirut: Dar Sader. [In Arabic]
Qomi, A. (1977). Al-Kuna va al-Alqhab. Tehran: Sadr. [In Persian]
Radfer, A. (2012). Ferdowsi and Shahnameh beyond the borders. Tehran: Amirkabir. [In Persian]
Riahi, M.A. (2003). Sarcheshme-haye- Ferdowsi Shenasi. Tehran: Institute of Humanities and Cultural Studies. [In Persian]
ــــــــــــــــــ (2010). Ferdowsi. Tehran: Terh-e- Now. [In Persian]
Shamisa, S. (2017). Shah-e- Name-ha. Tehran: Hermes. [In Persian]
Shapoor Shahbazi, A. (2000). Hamdollah-e Mostawfi’s Shahnameh, Nashr-e- Dahnesh, (2). [In Persian]
ـــــــــــــــــــــ (2011). Ferdowsi’s Analytical Biography. Translated by Hayedeh Mashayekhi. Tehran: Hermes. [In Persian]
Shoushtari, N. (1998). Majalis al-Mu'minin. Tehran: Eslamiyye Bookstore. [In Persian]
Sudavar, A. (1995). Mostofi’s Zafarnameh and Shahnameh. Journal of Iranology, (4), 752-761. [In Persian]
Taghizadeh, H. (2011). Taghizadeh Articles, Volume 6: Ferdowsi and his Shahnameh. Tehran: Toos. [In Persian]
Tehrani, A. (1959). Al-Dhari'ah fi Tasanif-e- Shi’ah. 13. Beirut: Dar Al-Azwa. [In Arabic]
 
 
 
 
استناد به این مقاله: رمضانی فوکلائی، محمدحسین، جلالی، محمدامیر. (1401). پژوهشی نو دربارۀ شمار بیت‌های شاهنامه (پاسخی دیگر به چرایی اختلاف میان رقم مشهور و کمیت واقعی شاهنامه). فصلنامه متن‌پژوهی ادبی، 26 (91)، 123-89. doi: 10.22054/LTR.2021.44850.2766
 Literary Text Research is licensed under a Creative Commons Attribution-Noncommercial 4.0 International License.