اردشیر سنچولی جدید
چکیده
تاریخ جهانگشای جوینی اثری است که در قالب نثر فنی و در قرن هفتم هجری نگاشته شده است. این اثر از لحاظ تاریخی، یکی از آثار مهم دورهی مغول به حساب میآید و نویسندهی آن با شرح و بسط تمام به بررسی اوضاع و احوالات دوران مغول و روزگار مقارن با آن پرداخته است؛ ولی نباید صرفا به این کتاب از منظر تاریخی نگریست، زیرا نویسنده علاوه بر بیان تاریخ، ...
بیشتر
تاریخ جهانگشای جوینی اثری است که در قالب نثر فنی و در قرن هفتم هجری نگاشته شده است. این اثر از لحاظ تاریخی، یکی از آثار مهم دورهی مغول به حساب میآید و نویسندهی آن با شرح و بسط تمام به بررسی اوضاع و احوالات دوران مغول و روزگار مقارن با آن پرداخته است؛ ولی نباید صرفا به این کتاب از منظر تاریخی نگریست، زیرا نویسنده علاوه بر بیان تاریخ، در لابهلای متن، احساسات و عواطف خود را نیز نسبت به حوادث و اشخاصی که به ذکر آنها میپردازد، نشان میدهد. در واقع عموماَ بیان ویرانیها، کشتارها، جنایات و اوضاع نابسامان اجتماع، جوینی را سرشار از خشم، نفرت، اندوه و ماتم بسیاری میکند که او را وامیدارد تا نسبت به رخدادها و یا اشخاص واکنش نشان دهد؛ واکنشهایی که در قالب گونههای مختلف غنایی همچون شکواییه، مرثیه، هجو ویا مفاخره بروز و ظهور پیدا کرده و زمینهای را فراهم نموده است تا نویسنده با کمک عنصر وصف، به تخلیّهی عواطف و احساسات جوشان خویش بپردازد و اغراض مختلف شعری را در اثر خویش جای دهد. با توجه به همین موضوع، در این مقاله سعی شده است تا ضمن بیان گونههای مختلف غنایی در این اثر، با ذکر شواهد گوناگون، به تحلیل و بررسی هریک از این گونهها پرداخته و واکنشهای عاطفی نویسنده را نسبت به اشخاص، مکانها و پدیدهها و حوادث عمدتاً تاسّفآور و جنایتبار، مورد بررسی قرار دهیم.
محمد بهنام فر؛ اردشیر سنچولی جدید
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی کاربرد آرایة ایهام تناسب و تحلیل عناصر سازندة این صنعت در مثنوی مولاناست. نتایج این تحقیق که به شیوة تحلیل محتوا صورت گرفتهاست، نشان میدهد مولوی علیرغم اینکه در سرایش مثنوی به صورت ارتجالی عمل کردهاست و در مجالس خود تحت تأثیر جرّ جرار کلام و تداعی معانی و افکار قرار داشته، اما دانش و آگاهی او نسبت به برخی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی کاربرد آرایة ایهام تناسب و تحلیل عناصر سازندة این صنعت در مثنوی مولاناست. نتایج این تحقیق که به شیوة تحلیل محتوا صورت گرفتهاست، نشان میدهد مولوی علیرغم اینکه در سرایش مثنوی به صورت ارتجالی عمل کردهاست و در مجالس خود تحت تأثیر جرّ جرار کلام و تداعی معانی و افکار قرار داشته، اما دانش و آگاهی او نسبت به برخی از علوم باعث شدهاست تا ظرافت و دقتهای خاصی را نیز در زمینة صنایع بدیعی، بهویژه ایهامتناسب و انواع آن؛ نظیر ایهام تناسب تلمیحی، تضاد، ترجمه و تبادر داشته باشد و تناسبهایی را پدید آورد که بیش از همه در ارتباط با حوزههایی همچون موسیقی، نجوم، طب، مسائل دینی و قرآنی و نیز امور اساطیری و تاریخی است؛ حوزههایی که برخی از آنها با توجه به نگرش و جهانبینی وی، مورد علاقة او بودهاست و نسبت به آنها تعلّق خاطر خاصی داشته و توانسته با استفاده از این شگرد بلاغی ظرفیت بالایی برای خلق معانی دربارة آنها ایجاد کند.