دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122The Function of Linguistic Sign in The Creation of Literary Textsعملکرد نشانه زباد در آفرینش متن ادبی921649010.22054/ltr.2009.6490FAکوروشصفویاستاد دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161204It is the objective of this paper to manifest the rule and function of linguistic signs in the creation of literary texts. Embarking on such a task requires introduction of the linguistic signs as the unit of language system as well as recognizing the function of the these signs in the emergence of literary texts on the basis of the accepted hypothesis.سعی نگارنده براین است تا در نوشته حاضر به چگونگی عملکرد نشانه های زبان درآفرینش های ادبی بپردازد. برای دستیابی به این هدف،ابتدا به معرهی نشانه زبان به مثابه واحد نظام زبان توجه شده است و سپس، برحسب مفروضات مورد تایید نگارنده، بحثی درباره شیوه حضور نشانه زبان درخلقت ادبی به پیش کشیده شده استدانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122Literary Stylistics
The Nature of Literary Words, Prominence and Personalizing Languageسبک شنا سی ادبی2340649110.22054/ltr.2009.6491FAمحمودفتوحیاستادیار دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20161204Most of the researches being done in the field of stylistics concern reinvestigating literary styles and the creative idiosyncrasy of the author. For this reason the application of language in literature has been taken into further account within the field of stylistics. The present study tries to criticize the formalistic distinction made between language and literature and to challenge the idea of “literary language” as an independent phenomenon. It also illustrates the point that the distinction made between the application of language in literary words and non-literary ones is due to different functions of language. It is the functions of literary language which leads to the prominence of language as well as forming an idiosyncrasy.بیشترین پژوهش ها در سبک شناسی به بازشناسایی سبک های ادبی، زبان شخصی وفردیت خلاق موئلف اختصاص دارد. به همین دلیلی، در مطالعات سبکی کاربرد زبان درادبیات بسیار مورد توجه قرار می گیرد.این مقاله، نخست با اشاره به اهمیت سبک درادبیات وکارکردهای سبک شناسی در مطالعات ادبی، تمایزفرمالیستی میان زبان وادبیات را مورد تردید `فرار می دهد. و باور به امری مستقلی و ذاتی به نام زبان ادبی،را رد می کند و نشان می دهد که تفاوت کاربرد زبان در سخن ادبی و غیرادبی ناشی از نقش هایی است که زبان برعهده دارد همین نقش ها در سخن ادبی به برجستگی و شخصی سازی زبان و شکلی گیدی سبک شخصی می انجامد. آنگاه سبک شخصی و سبک ادبی ونسبت آ ن ها با سنت واتقلید را به بحث می گذارد و رابطه میان تنوع سبک های شخصی و غلبه گفتمان های سنت گرا را بررسی می کند.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122Rakhsh and Azar Goshaspرخش و آذرگشسپ4148649210.22054/ltr.2009.6492FAمیرجلال الدینکزازیاستاد دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161204Horse constitutes an essential part of a hero (Pahlavan) and it seems as a discrete limb to his body. Therefore, the names of famous horses are remembered in the history just as their renowned riders. Among them, Rakhsh, just like its rider Rostam, is a unique creature that was mysteriously picked by Rostam. Rakhsh is a mighty rose quadruped, notoriously flighty and difficult to catch with some legendary and prominent qualities that some have resembled it to fire. In the present research, the relation between Rakhsh and fire, especially Azar Goshasp’s sepand fire, who has been a great warrior, has been studied and analyzed.اسب پاره ای بایسته وبایسته است، پهلوان را و به اندامی می ما ند گسسته از پیکراو ازاین روی، اسپان پهلوانان نامدار همانند سوارانشان نامدار و ستورانی اند بی همانند وازهرگونه ای دیگر درآ ن میان، رخش نیز همچون سوار خویش رستم، باره ای است شگرف که به شیوه ای راز الود و فراسویی، به پاس این پهلوان به جهان می ا ید. رخش ستوری است سرخفام و بسیار تیزپوی وتند پای و برخورداراز ویژگی هایی بنیادین که آ ن را به آتش مانند می دارمد. دراین جستار، پیوند رخش با آتش، به ویژه با آتش سپند آذرگشسپ که آتش جنگاوران بوده است،کاویده و بررسیده آ مده است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122Chardh Narrativeچارده روایت4964649310.22054/ltr.2009.6493FAمهدیدشتیدانشیار دانشگاه علامه طباطبائی0000-0000-0000-0000Journal Article20161204One of the verses in Hafiz Poetry which provokes a lot of discussion is the verse located at the beginning of the page. The problem is being approached from different angles: 1. With regard to the first verse, which one is correct? «دﻮـﺧ ﺮـﮔ», «دﻮـﺧ رو» or «دﻮﺧ را»? 2. The question arose as to whether we should consider the verse a conditional case and we must interpret it or not? 3. What is meant by Chardh Narrative in the second verse? The present paper is an attempt to indicate first, the preference of the two terms of «دﻮـﺧ ﺮـﮔ» and «دﻮـﺧ را», which share the same meaning and have been used in the former six versions (before 850 AH), to the term «دﻮﺧ رو» which has been erratically used in just one version of that era (before 850 AH). Second, based upon the first part, the verse must be dealt with as a conditional case and therefore interpreted. Third, Chardh Narrative means the narratives of fourteen innocent (PBUH) in commentating Quran.عشقت رسد به فریادارخود بسان حافنط قران زبربخوانی می درچارده روایت یکی ازابیات مورد بحث در دیوان حافظ که به اصطلاح محلی نزاع است بیت یاد شده است. مشکلی از چند حیث است: ا . در مصراع اولی گر خود صحیحاست یا ار خودیا ور خود؟ ٢ . در مجموعه، بیت را باید قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد یا به گونه ای دیگر ٣ . مراد از چارده روایت در مصراع ثانی چیست؟. دراین که نوشتار ما درپی بیان آنیم که اولآ دو ضبط اگر خود و ار خود که به یک معنایند و در شش نسخه اقدام لم پیش از ٨۵٠ ه.آمده اند، بر ضبط ور خود که تنها در یک نسخه آ ن دوره پیش از ٨۵٠ ه. آمده و شاذ و مشکوک است، ک ترجیح دارد. ک ثانیآ و بر مبنای نکته نخست باید در مجموع بیت را قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد.وثالثا مراد از چارده روایت، روایات چهارده معصوم علیم السلام است در تفسیر و تبیین قران کریم.امیدکه این بحث در نظرافتد و راهگشا باشد.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122Hindi style Negative resistance symbolسبک هندی مظهر مقاومت منفی6582649410.22054/ltr.2009.6494FAقهرمانشیرزیدانشیار دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20161204Although Hindi style has been apparently used in the most non-political poetic period in Iranian literature, in fact most of its principle features have been formed in reaction to cultural policies of Safavid era. Intricate imageries and reasoning characteristics are in response to superficiality and shallowness of the people. An attempt to discover tenor and aversion and dissidence to tradition, politics and ideology are as well reactions to political and cultural limitations and prohibitions which eventually results in a quite different world from the present realities in the society.با آنکه سبک هندی در ظاهر غیرسیاسئ ترین دوره شعری درادبیات ایران است، اما در باطن، بسیاری از خصوصیات اصلی آ ن در واکنش به سیاست های فرهنگی دوره صفویه به وجود آمده است. پیحیدگی صور خیالی و خصیصه استدلالی ا وری، موعی واکنش به عوام زندگی و سطحئ نگری هاست و مضمون یابی ها و دگر اندیشی ها و بی اعتنایی به سنت ها و سیاست ها و ایدئولوژی ها نیز عکس العملی است در برابر محدودیت ها و ممنوعیت های سیاسی و فرهنگی که در مجمع،د نیایی کاملآ متفاوت از واقعیت های موجود درجامعه به وجود می اورد.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122Istanbul and the Cultural Context of Mesopotamia The investigation of Istanbul’s role in enlightening Persian-speaker Intellectuals of central Asia in the first two decades of twentieth centuryتاثیر محیط ادبی و فرهنگی استانبول بر ماورالنهر معیط ادبی و فرهنگی استانبول و نقش آن در بیداری روشنفکران آسیای مرکزی در دو دهه نخست قرن بیستم،،83104649510.22054/ltr.2009.6495FAابراهیمخدایاراستادیار دانشگاه تربیت مدرس0000-0001-5922-7363Journal Article20161204The main purpose of this study was to investigate the cultural effect of Ottoman’s Mashrooteh Revolution (1908 A.D) along with the effect of Iran’s Mashrooteh Revolution (1906 A.D) on central Asia which seems to share common historical features with the two mentioned countries, with respect to religious, national and linguistic aspects. The study revealed that Iran and Ottoman, which faced western civilization and modernity in a non-colonial context, had a significant effect on counter-cultural areas in central Asian countries which by then had turned into Russia’s colonies. This effect was quite noticeable and unique in the forming of modern Persian literature in the pre- mentioned region.بررسی تاثیر ادبی انقلاب مشروطه در عثمانی لم اد 1908 م درکنارتاثیر انقلاب لاب مشوطه درایران 1906 م برآسیای مرکزی _که ازانظر تعلقات زبانی ملی و مذهبی با دوکشور یادشده دارای اشتراکات تاریخی هستند _ مسئله اصلی این نوشتاراست. ما دراین مقاله، با استفاده از روش تحلیلی محتوا پس از بررسی تاثر محیط فرهنگی استانبول برحلقه نخست جنبش روشنفکری آسیای مرکزی، یعنی احمد دانش 1314-1242 ق و 1897-1827 م معاصران وی، نقش مهم این محیط را درتقییر جغرافیای فکری و فرهنگی حلقه دوم جریان روشنفکری این منطقه، معروف به جدیدیه _ جدیدان _ تاثیرآ ن در شکلی گیری ادبیات نوین فارسی با تکیه بر اثار سه تن از رهبران اصلی جنبش، یعنی میزرا سراج حکیم 1914-1878 م صدرالدین عینی ١٨٧٧ ~ 9۵4 1م( و عبدالرعوف فطرت 1938-1886 م در بخارا نقد و بررسی کرده ایم.این بررسی نشان می دهد ایران و عثمانی که در وضع غیراستعماری با تمدن وتجدد غربی مواجه شدند، پس از بیداری وتلاش برای انجام اصلاحات همه جانبه در حیات اجتماعی خود درنیمه ه دوم قرن نوزردهم، تاثیرفراوانی نیز برحوزه فرهنگی مشترک با خود درآسیای مرکزی _که اینک مستعمره تمام عیار روسیه شده بود _ برجای نهادن.این تاثربه ویژ در بنیان گذاری ادبیات نوین فارسی در منطقه یادشده درخورتوجه و بعضآ بی بدیل است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-7138134120091122An Analysis of Personification in Kaiser Aminpour Poetryبررسی و تحلیل ارایه تشخیص در سروده های قیصر امین پور105127649610.22054/ltr.2009.6496FAعلیمحمدیدانشیار دانشگاه بوعلی سیناJournal Article20161204Kaiser Aminpour poetry which has been compiled in eight collections consists of live and dynamic poems. In these poems particular personality traits have penetrated into objects, natural phenomena and abstract concepts, creating a sense of personification. There is a kind of correspondence between personification and the idea of "pre-operational child". Based upon the study, the following conclusions can be drawn: 1. One of the widely used figures of speech in Kaiser Aminpour poetry is personification. 2. Personification is mostly used along with symmetry. 3. In the two works of "To quote swallow" and "Such as spring, such as river", the poet makes use of the reviving of nature in spring in order to attribute this feature to natural phenomena. 4. The two works of “Flowers all Sunflowers” and “Morning respiration” involve the most instances of personification. 5. Earth, sky and wind among natural phenomena and heart and love among abstract concepts constitute the most cases of personification.سروده های قیصرامین پورکه درهشت مجموعه شعری گردامدند سروده هایی زنده، جادارو پویا هستند. سروده هایی که عناصرطبیعت درآ ن زبان به گفتگو بازمی کنند صف ت انسانی یا حالات انسانی به اشیا،، پدیده های طبیعت ومفاهیم انتزاعی رسوخ می کنند وبه گونه ای هم زاد وهم نفس با انسان ظهوری تشخیص معاینه دارند تشخیص یا جاندارپ اری به موعی با تفکر کودک پیش عملیات هماهنگی دارد. اگرکودک درسنین قبل ازهفت سالگی همه چیز را جاندارمی پندارد، دراینجا شاعردرشعر کودکی خود بازگشت می کند و تجلی این بازگشت گاهی به صورت جاندارپنداری یا تشخیص متجلی می شود. نویسندگان این مقاله با بررسی آ رایه تشخیص درسروده های قیصرامین پوربه این نتایج دست یافته اند ا . یکی از پر کاربردترین آرایها درسروده های قیصرامین پور، آرایئه تشخیص است. ٢ .آرایه تشخیص درسروده قیصرامین پور، بیشتر با آرایه مراعات نظیرهمراه می شود. ٣ . در دو دفترشعری به قول پرستو و مثال چشمه، مثل رود شاعراز زنده شدن طبیعت در بهار بهره می گیرد تا این ویژگی را به پدیده ها طبیعت نسبت دهد. ۴ . دومجموعه شعری به گلها همه آفتاب گردانندو تنفس صبح،~ بیشترین موارد آ رایئه تشخیص را به خوداختصاص داده اند .از میان پدیده ی طبیعت زمین، آسمان و باد وازمیان مفاهیم انتزاعی؟ دل و عشق بیشترین موارد آ رایه تشخیص را دار