غالباً متون برجستۀ ادبی علاوه بر زیبایی و خیالانگیزی، اثرگذار هستند. یکی از عوامل اثرگذاری و بلاغت کلام در این متون، چندبُعدی بودن معنای متن و تأویلپذیری آن است. در غزلیات حافظ، ابیات بسیاری دیده میشود که چندوجهی هستند و ظرفیت تأویلپذیری به دو یا چند معنای متمایز را دارند. در این مقاله، به روش توصیفیـ تحلیلی به این مسئله پرداخته میشود که حافظ با چه ابزارها، شگردها و تمهیداتی، سخنش را ذووجوه، چندمعنا و سرانجام، اثرگذار کردهاست و آیا استفادۀ حافظ از این تمهیدات، آگاهانه و تعمدی بودهاست! نتیجۀ بررسیها نشان داد که برخی از شگردهای حافظ در ایجاد ظرفیتهای معنایی و زایندگی متن، عبارتند از: استفاده از کلمات چندمعنایی، استفاده از کنایهها در بسترهای تازة معنایی، شناور بودن معناهای مختلف در بافت کلّی کلام به سبب ساختارهای خاص نحوی، تعلیق معنا به دلیل دو یا چندوجهی بودن مرجع ضمیرها، امکان تبدیل ترکیبهای اضافی و استفاده همزمان از ظرفیتهای مختلف یاهای وحدت، نکره و مصدری. دیگر اینکه استفادۀ مکرر حافظ از این شگردها در ابیات متعدد، بیانگر تعمّد او در این کار و آگاهانه و هدفمند بودن حضور این تمهیدات در شعر وی است.