با تحقیق روان شناختی شخصیت های یک اثر و بررسی ویژگیهای رفتاری آنها میتوان بسیاری از حوادث و وقایع داستان را ریشهیابی کرد. در این مقاله با تحلیل روان شناسانة اعمال و رفتار شخصیت پارانویی و پسیکوپاتی کاوس و گرسیوز و بررسی عقدة حقارت در سیاوش، سعی شده است روابط علت و معلولی بسیاری از حوادث بزرگ زندگی آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. شخصیت کاوس دارای ویژگیهای رفتاری "پارانویایی" چون غرور، داوریهای نادرست و خودرأیی است و رفتن به مازندران، لشکرکشی به هامون و پرواز به آسمان ... بازتاب آن ها به شمار میآید. شخصیت پیسکوپاتی گرسیوز منجر به کینه توزی، خودبینی و سنگ دلی او میشود و ریشههای عقدة حقارت در سیاوش، او را از کاوس دور و به دشمنی چون افراسیاب نزدیک میکند.