@article { author = {vaez, batul}, title = {Relying on rhetoric rhetoric genres types of ligaments}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {7-32}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6611}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بلاغت انواع ادبی با تکیه بر بلاغت نوع رباعی}, abstract_fa = {بلاغت سنتی، زیبایی شناسی آثار ادبی را تنها در سه حوزه‌ی علم بدیع، بیان و معانی بررسی می‌کند. این دیدگاه سنتی، ارزش زیبایی شناختی هر سروده یا نوشته ادبی را تنها آراسته بودن آن به آرایه‌ها و هنرهایی می‌داند که در سه قلمرو بدیع، بیان و معانی از آن‌ها سخن می‌رود. اما بلاغت جدید، معیار زیبایی اثر ادبی را علاوه بر این سه علم، در شاخص‌ها و مؤلفه‌های دیگری جست‌وجو می‌کند که موجب تمامیت و کلیت اثر و شالوده‌سازی آن می‌شوند. برخی از این معیارها و ابزارهای جدید که در بلاغت یک متن ادبی، می‌بایست مورد بررسی قرار گیرند، عبارتند از: پیکره‌ی زبانی، درون‌مایه سازی، عوامل تمامیت هنری یک اثر، ساخت اطلاعاتی، تناسب اجزاء با بافت، لحن حاکم بر درون‌مایه، فضاسازی، تناسب صور خیال با درون‌مایه و شکل اثر، زمینه‌چینی و..... نکته‌ی دیگر این است که هر نوع ادبی اعم از شعر، نثر، حماسه، ادبیات غنایی، تعلیمی، نمایشی، داستان، رمان، قصیده، غزل، رباعی و.... بلاغت و معیارهای زیبایی‌شناسیک ویژه‌ی خود را دارد؛ وجوه زیبایی‌شناسی هر نوع ادبی، باید با معیار بلاغی خاص آن سنجیده شود. برای اثبات این فرضیه، بلاغت نوع رباعی را براساس معیارهای جدید بلاغت، بررسیده و نشان داده‌ایم که کیفیت معیارها و شاخص‌هایی که موجب زیبایی نوع رباعی و التذاذ هنری از آن می‌شود، با انواع دیگر متفاوت است.}, keywords_fa = {بلاغت,انواع ادبی,نقد زیبایی‌شناختی,معیارهای بلاغت,بلاغت رباعی}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6611.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6611_ec91ed0af2dd156dd4bef6a2d38c2653.pdf} } @article { author = {moradi, mohamadhadi}, title = {Psychological analysis on the concept of Asha in Persian literature}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {33-53}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6612}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تحلیلی روان‌شناختی بر مفهوم اَشَه در ادبیات فارسی}, abstract_fa = {اشه، بخش مهمی از نوشته‌های اخلاقی و اجتماعی گذشتگان را در بر می‌گیرد و بررسی، تبیین پدیدآیی و تداوم آن، بدون رجوع به یافته‌های روان‌شناسی امکان‌پذیر نیست. هدف کنونی، بررسی زیربنای روان‌شناختی این مفهوم، با رجوع به یافته‌های علمی است. برای این منظور، نخست، اشه در متون ادبی فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس، رجوع به یافته‌های روان‌شناسی، به ویژه در زمینه‌ی تحول اخلاقی، برای تبیین علمی موضوع، صورت گرفت. توصیف‌های مربوط به اشه، عمدتاً به سطوح پایین تحول استدلال اخلاقی، موسوم به پیش- قراردادی، ختم می‌شود و با سطحی از تحول شناختی مطابقت دارد که عینی یا پیش- انتزاعی نام دارد. از سویی، بررسی آثار ادبی فارسی، بیانگر نوعی ناهمترازی بین مفاهیم اخلاقی تحول نایافته و تحول یافته است، و از سوی دیگر، تبیین پیش- قراردادی تحول اخلاقی، تنها قادر است قالب اشه را تبیین کند و تبیین کامل آن، نیازمند در نظر گرفتن مؤلفه‌های انگیزشی و کنشی مربوط به آن است. به نظر می‌رسد، اشه، در عین ماهیت پیش- اخلاقی آن، مؤلفه‌ای ضروری در تحول اخلاق فردی و اجتماعی است. این نکته، به مشابهت تحول روانی در فرد و نوع بشر، اشاره دارد. از سوی دیگر، این مطالعه بیانگر نیازهای متقابل ادبیات و روان‌شناسی به عنوان دو قلمرو فکری بشری است و دومی، در پی مطالعه علمی بشر و نیازمند درک هرچه بیشتر کنش‌ها و آفریده‌های اوست.}, keywords_fa = {اشه,قضاوت اخلاقی,ادبیات فارسی,روانشناسی}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6612.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6612_54f8d48148afb00c14af88716c27624f.pdf} } @article { author = {nezhat, bahman}, title = {Rumi's style of speech, and if the way Parliament works Mnsvrsh (with an emphasis on books we Fierro Fierro)}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {55-78}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6613}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {اسلوب بیان و شیوه‌ی مجلس گویی مولانا در آثار منثورش (با تأکید بر کتاب فیه ما فیه)}, abstract_fa = {با تحلیل سبک بیان نویسنده، شخصیت فردی، توان بیان و ساختار منظم حاکم بر اثر ادبی را می‌توان شناخت، به همین سبب شناخت روش بیان هر نویسنده‌ای درآمدی بر شناخت زیبایی‌شناسی ویزه‌ی او است. مولوی در زیبایی‌شناسی و سایر علوم از باورهای توحیدی و دینی الهام می‌گیرد تا ناهماهنگی‌ها و تناقضات صوری را در یک کلی واحد و کاملاً منسجم و هماهنگ جمع نماید و آن را در آثار منثور خود به خصوص در فیه ما فیه و مجالس سبعه نشان دهد. آثار منثور مولوی یکی از پرشورترین و زیباترین متون منثور ادب فارسی است که اصلی وحدت‌بخش و نظم و غرض زیبایی شناختی بر آن حاکم است و پختگی اسلوب بیان مولوی در آن کاملاً مشهود. در این پژوهش به تحلیل اسلوب بیان مولانا و جنبه‌های زیبایی‌شناختی آن در آثار منثورش پرداخته‌ایم و جهت تبیین مسأله از برخی از اصول و نظریه‌های ادبی، عرفانی و روان‌شناختی بهره برده‌ایم.}, keywords_fa = {اسلوب بیان,زیبایی‌شناسی,سبک‌شناسی,عرفان,مجالس سبعه,فیه ما فیه,مولوی}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6613.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6613_d81643f208882af234c27a8e72a3219b.pdf} } @article { author = {haidari, ali}, title = {Shams and zeal Hessamoddin hidden presence in Masnavi}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {79-100}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6614}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {حضور پنهان شمس و غیرت حسام‌الدین در مثنوی}, abstract_fa = {شمس قهرمان بلامنازع غزلیات مولوی است. تا جایی که این دیوان کبیر به نام او مزین شده است؛ اما همین شمس در مثنوی حضوری ظاهراً کم‌رنگ دارد و قابل مقایسه با حضور او در غزلیات که هر دو سروده مولوی‌اند، نیست. به نظر می‌رسد از آن‌جایی که مثنوی به خواهش حسام‌الدین سروده شده است و هم اوست که کاتب مثنوی است، دوست ندارد که مثنوی نیز جلوه‌گاه نام شمس شود؛ بنابراین مولوی که از این غیرت حسام‌الدین مطلع شده است، برای احترام و رعایت حال او آشکارا، از شمس در مثنوی و در محضر وی صحبت نمی‌کند؛ ولی بنا به دلایل دیگر، در اوایل دفتر اول (دو بار) و دفتر دوم (یک‌بار) صریحاً به توصیف شمس پرداخته است و در دفترهای بعدی اگر نامی از شمس آمده، مراد خورشید است نه شمس تبریزی. مگر حدس زد که با ایما و اشاره به شمس تبریزی نیز نظر داشته است. در این صورت نیز می‌توان گفت: شمس بنا به دلیلی که گفتیم به ناچار از خودآگاه مولوی در مثنوی حذف شده است؛ اما در ناخودآگاه او هنوز زنده است و هرگاه از حسام‌الدین، خورشید و آفتاب صحبت می‌کند، با ایما و اشاره نیز گوشه‌ی چشمی به او دارد.}, keywords_fa = {مولوی,مثنوی,شمس,حسام‌الدین,غیرت}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6614.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6614_28fd6e422612d5adcc413118e5a6918a.pdf} } @article { author = {hasannejad, mahmoodreza}, title = {Nizami Ganjavi and inspired speech (internal or external)}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {101-126}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6615}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نظامی گنجوی و منشأ الهام سخن (بیرونی یا درونی)}, abstract_fa = {بررسی دیدگاه‌های نظامی گنجوی درباره‌ی منشأ الهام سخن و ریشه‌یابی خاستگاه اسطوره‌ای و حکمی و تحلیل آن‌ها بر مبنای روان‌شناسی هنر در شناخت پدیده‌ی رازناک الهام سودمند است. نظامی با طرح تدریجی این باورها در طول سی سال که با حال و هوای مثنوی‌های خمسه تناسب دارد، برای ارزیابی کامل، گزینه‌ای مناسب است. اشارات حسب حال‌گون، پیش‌درآمدها ضمن شرح انگیزه‌ی سرودن مثنوی‌ها؛ به ویژه انگیزه‌ی چرخش زاویه‌ی دید (از زهد مخزن‌الاسرار به عشق خسرو و شیرین) در شناخت روان شاعر و ریشه‌یابی منشأ الهام او یاری می‌رساند. آخرین اشارات او درباره‌ی محرک اندیشه و انگیزه‌های روانی منشأ الهام در پایان عمر هنریش، در اقبال‌نامه با صراحت بیشتری مطرح شده است. گردآوردی مجموعه‌ی انگیزه‌های نظامی برای نظم مثنوی‌ها و تحلیل سیر تدریجی آن‌ها، زمینه‌ای متنوع برای شناخت منشأ الهام سخن است. این مقاله بخشی از دیدگاه‌های سخن‌سنجی خمسه است که به پندار نگارنده، نظامی خودآگاهانه برای آموزش «پژوهنده‌ی حال سربست خویش» توصیف کرده است.}, keywords_fa = {نظامی گنجوی,منشأ الهام,هاتف,جن,خضر,سروش}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6615.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6615_acf9eed8c29ddef17ea8426e01757dc5.pdf} } @article { author = {sabzianpur, vahid}, title = {Review epic Shahnameh Illustration and Court Mutanabi}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {127-151}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6616}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نقد و بررسی تصویرسازی حماسی در شاهنامه فردوسی و دیوان متنبی}, abstract_fa = {فردوسی و متنبی، دو حماسه‌سرای بزرگ ادب پارسی و عربی، تصاویر بدیعی از حملات توفنده‌ی لشکریان، خلق کرده‌اند که از زوایای مختلف، قابل تأمل و بررسی است. عواملی چون توارد، الگوهای کلیشه‌ای و تأثیرپذیری فردوسی از متنبی، باعث شده تا این دو شاعر در ترسیم باشکوه صحنه‌های حماسی سپاهیان؛ مضامین و تصاویر مشترکی داشته باشند؛ اما فردوسی به دلیل شرایط خاص سیاسی- اجتماعی، خود را در مقابل مردم می‌بیند؛ بنابراین برای تأثیرگذاری و دمیدن روح مقاومت در آنان، تصاویری روشن، کوبنده و پرشور می‌آفریند. در عوض، متنبی برای کسب رضایت ممدوح و رقابت با شاعران دربار سیف‌الدوله، با تمتع از انواع استعاره، عنصر اغراق و تشبیهات مرکب، به خیال‌ورزی و هنرنمایی دست می‌یازد. تلاش ما در این پژوهش، معطوف به مقایسه مشترک این دو شاعر و نقد و بررسی میزان قدرت تخیل آنان در صورتگری از لشکریان است.}, keywords_fa = {فردوسی,متنبی,لشکر,تصویرآفرینی,ادبیات تطبیقی}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6616.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6616_fce878093cb5fcdb25dfe351bdba783a.pdf} } @article { author = {tahmasebi, mahin}, title = {Mogharnas roof (analysis of the geometry of the circle in the Divan of Hafez)}, journal = {Literary Text Research}, volume = {17}, number = {57}, pages = {153-172}, year = {2013}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2013.6617}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {سقف مُقَرنَس (تحلیل شکل هندسی دایره در دیوان حافظ)}, abstract_fa = {سبک معماری هر دوره، بازتابی از طیف اندیشه‌گان و گفتمان آن دوره است و به تبع دیگرگونی اوضاع اجتماعی و فرهنگی، دیگراندیشی و دیگربینی در تمامی سطوح آگاهی آدمی رخ می‌دهد. گفتمان مسلط هر دوره، بینش و خوانشی دیگرگون را می‌طلبد. یکی از مواردی که در عصر حافظ نیازمند دیگرخوانی است،عماری در دفتر حافظ است. واژگان معماری در دیوان حافظ دامنه‌ی گسترده‌ای دارد و جالب‌تر این که این واژگان، در زیرساخت و روساخت کلام هم‌نشین واژگان ابهامی و عرفانی شده است و این مورد، چشم‌اندازی دیگر به سوی هنر حافظ می‌گشاید که تاکنون ناگشوده مانده بود. با بررسی این واژگان می‌توان با جنبه‌هایی از علوم دوره‌ی یاد شده از جمله مردم‌شناسی، جامعه- شناسی، سبک معماری و.... آشنا شد و جنبه‌هایی را که در قباب ابهام قرار دارد، به سطح وضوح ارتقاء داد. مسلماً نمی‌توان ادعا کرد که حافظ خودآگاهانه این واژگان را در کنار هم قرار داده است یا ناخودآگاهانه. آیا معماری را در مکتبی به درس نشسته، از اسفار معماری سبق‌ها خوانده است؟ یا با روح زمان عجین بوده، در مکتب ناخودآگاه جمعی با فراست خود دریافته است؟ از میان اشکال هندسی مربع، مثلث، دایره و.... در معماری، حافظ بیش از همه به شکل دایره گرایش دارد که این پژوهش در صدد علت- یابی گزینش شکل هندسی دایره، نسبت به سایر اشکال در دفتر حافظ است.}, keywords_fa = {حافظ,معماری,سقف مُقَرنَس,اگزیستانسیالیسم,روح زمان}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6617.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6617_fbc326c95f7f6d085c835672043c72b3.pdf} }