بررسی متون ادبی
مسعود شیرالی؛ حبیب الله عباسی؛ الهه حاجیها
چکیده
ادبیات عامه که شامل آیینها، باورها و سنتهای هر اقلیم است؛ یکی از سرچشمهها و بنمایههای ادبیات هر کشوری به ویژه ادبیات داستانی آن است. شناخت این بنمایه، به شناخت بهتر و دقیقتر ادبیات ملتها و به ویژه ادبیات داستانی آنها میانجامد. ادبیات داستانی ایران با توجه به اقالیم گسترده و متنوع کشورمان، به چندین مکتب از جمله مکتب ...
بیشتر
ادبیات عامه که شامل آیینها، باورها و سنتهای هر اقلیم است؛ یکی از سرچشمهها و بنمایههای ادبیات هر کشوری به ویژه ادبیات داستانی آن است. شناخت این بنمایه، به شناخت بهتر و دقیقتر ادبیات ملتها و به ویژه ادبیات داستانی آنها میانجامد. ادبیات داستانی ایران با توجه به اقالیم گسترده و متنوع کشورمان، به چندین مکتب از جمله مکتب داستاننویسی جنوب تقسیم شده است. در این جستار با روش تحلیلی-توصیفی، جلوههای فرهنگ عامه؛ اعم از آیینها، باورها و سنتهای مردمی جنوب را در آثار سه تن از نویسندگان مکتب جنوب؛ احمد محمود، محمد ایوبی و قباد آذرآیین که بسامد بالایی دارند؛ کاویدیم و ضمن بررسی و طبقهبندی آن-ها به این نتیجه رسیدیم که بازتاب ادبیات عامه در داستانهای این نویسندگان، به زندگی روح و عمق میبخشد و افزون بر افزایش جنبه انسانی ادبیات و ایجاد حس همدلی خواننده؛ تاثیر داستان بر مخاطب را دوچندان و روح زبان را به داستان منتقل میکند. نویسندگان از این طریق به حفظ آیینها، باورها و زبان آن سامان بهویژه واژگان و ترکیبات، مدد رسانده و بر غنا و گسترش زبان معیار افزودهاند.