بررسی متون ادبی
زهرا امینی شلمزاری؛ محمدرضا نصراصفهانی؛ سیده مریم روضاتیان
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریههای کارآمد برای تحلیل لایههای پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفههای اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریهپرداز مشهور حوزۀ تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریههای کارآمد برای تحلیل لایههای پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفههای اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریهپرداز مشهور حوزۀ تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد با کاربست الگوی سه بعدی فرکلاف، مؤلفۀ قدرت در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی تحلیل و نمودهای زبانی آن از این منظر تبیین شود. فرضیۀ اصلی پژوهش این بود که نظامی در خسرو و شیرین، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیتهای منظومه ساخته و پرداخته است. با تحلیل منظومۀ خسرو و شیرین در سه سطح الگوی فرکلاف، روشن شد که کاربرد متفاوت الفاظ، استفاده از وجههای مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوههای اقناعی، دیدگاه متفاوت شخصیتهای داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیماً به تفاوت نقش قدرت نابرابر در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی بستگی دارد.
علیرضا شوهانی؛ سارا حسینی
چکیده
تحلیل گفتمان، یک گرایش مطالعاتی بینارشتهای است که شاخهی انتقادی آن، بیش از هر چیز بر این امر تأکید میورزد که گفتمان، رابطهای دو سویه با فعالیتهای اجتماعی و مناسبات قدرت دارد؛ بدین صورت که هم به آنها شکل میبخشد، هم تحت تأثیر این مناسبات شکل میگیرد. این رویکرد در متون ادبی نیز، از یک سو به بررسی عوامل درونمتنی میپردازد ...
بیشتر
تحلیل گفتمان، یک گرایش مطالعاتی بینارشتهای است که شاخهی انتقادی آن، بیش از هر چیز بر این امر تأکید میورزد که گفتمان، رابطهای دو سویه با فعالیتهای اجتماعی و مناسبات قدرت دارد؛ بدین صورت که هم به آنها شکل میبخشد، هم تحت تأثیر این مناسبات شکل میگیرد. این رویکرد در متون ادبی نیز، از یک سو به بررسی عوامل درونمتنی میپردازد و از سوی دیگر به بررسی اطلاعات غیرزبانی همچون پیوندهای متن با عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. رمان غروب پروانه، اثری است داستانی که به دلیل متمرکز کردن روایت برسبک زندگی زنان در فضای جنگزدهی عراق، از منظر نوع بازنمایی جنسیت، اهمیت ویژهای دارد. بررسی این متن با رویکردگفتمان انتقادی، نشان میدهد که سازوکارهای یک جامعهی مردسالار، چگونه با تولید یک گفتمان ضد زن و با استفاده از تکرار و طبیعی جلوه دادن گزارهها و بنیانهای فکری زنستیز در زندگی روزمره، علاوه بر مردان، بخشی از زنان را نیز به مروّجان و منادیان این فرهنگ تبدیل کرده است.
خدیجه بهرامی رهنما؛ حسین آریان
چکیده
در رمان «ماهیها در شب میخوابند»، زبان به گونهای نظام یافته است که در آن میتوان به تبیین رویکردهای سهگانه نورمن فرکلاف اعم از: توصیف، تفسیر و تبیین پرداخت. الگوی فرکلاف، ابزاری کارامد برای تحلیل چارچوب نظری این پژوهش است. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی، ﻣﺴﺄله چگونگی شکلگیری گفتمان انتقادی را در این رمان مورد بررسی ...
بیشتر
در رمان «ماهیها در شب میخوابند»، زبان به گونهای نظام یافته است که در آن میتوان به تبیین رویکردهای سهگانه نورمن فرکلاف اعم از: توصیف، تفسیر و تبیین پرداخت. الگوی فرکلاف، ابزاری کارامد برای تحلیل چارچوب نظری این پژوهش است. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی، ﻣﺴﺄله چگونگی شکلگیری گفتمان انتقادی را در این رمان مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در سطح توصیف، ؛ کاربرد فراوان دُشواژهها از سوی مردان، قطع کلام زنان، تقابلهای دوگانه، قرار گرفتن قهرمان در آشپزخانه و خانه، بسامد فراوان وجه اخباری در جهت قطعیّت کلام، کنشگر بودن زنان و بهکار بردن واژههای استعاری، نمودی برجسته دارد. در سطح تفسیر و از منظر بینامتنیّت، این رمان تحتﺗﺄثیر آرای ویرجینیا وولف و سیمون دوبوار در جهت اعتراض به وضعیّت زنان به رشته تحریر درآمده است. در سطح تبیین نیز میتوان به هژمونی مردسالاری و قدرتیابی مردان و سرکوب زنان دست یافت.
حمیدرضا اکبری؛ خسرو غلامعلی زاده؛ شجاع تفکری رضائی
چکیده
این تحقیق بر آن است تا در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهرهگیری از الگوی ون لیوون (2008) تحت عنوان بازنمایی کنشگران اجتماعی، گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان را بررسی کند. برای این منظور، داستان «در بویراحمد» نوشتۀ محمد بهمنبیگی مورد بررسی قرار گرفته تا معلوم شود نویسنده چگونه از بازنمایی کنشگران اجتماعی برای بیان ایدئولوژی ...
بیشتر
این تحقیق بر آن است تا در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهرهگیری از الگوی ون لیوون (2008) تحت عنوان بازنمایی کنشگران اجتماعی، گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان را بررسی کند. برای این منظور، داستان «در بویراحمد» نوشتۀ محمد بهمنبیگی مورد بررسی قرار گرفته تا معلوم شود نویسنده چگونه از بازنمایی کنشگران اجتماعی برای بیان ایدئولوژی و دیدگاههای خود استفاده کرده است. بررسی دادههای تحقیق نشان داد که بازنمایی کنشگران اجتماعی در داستان «در بویراحمد» هدفمند و متأثر از دیدگاههای فکری- اجتماعی نویسنده است. بهمنبیگی با مکاننمایی به تمامی طغیانهای رخ داده در بویراحمد، مشروعیت میبخشد و اتحاد مردم بویراحمد را بهتصویر میکشد. وی همۀ کنشگران بویراحمد -از بچههای مدرسه گرفته تا یاغیان- را فعالنمایی کرده و با منفعلنمایی کنشگران مؤنث، ظلموجوری را که نسبت به آنها روا میشود، برجسته میکند. نویسنده از طرفی با بازنماییهای عام، مردم بویراحمد را به عنوان کنشگرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی میکند و از طرف دیگر، با نامدهی خاص، هم فرهنگ نامدهی فرزندان در جوامع عشایری را به تصویر میکشد و هم کنشگران را به عنوان افرادی دارای هویت متمایز بازنمایی میکند. عدم نامبری کنشگران مؤنث، منعکسکنندۀ دیدگاه جوامع عشایری نسبت به حفظ حرمت زنان است و ارزشدهیها و نمادینشدگیهای متن در خدمت بازنمایی کنشگران بویراحمدی در قالب افرادی شجاع، با اصلونسب و دارای سابقۀ تاریخی است.