مهدی دهرامی
چکیده
معمولاً از قالب مثنوی بهدلیل آزادی در کاربرد قافیه و ردیف و محدود نبودن تعداد ابیات، در سرودن اشعار بلند روایی و مباحث مبسوط استفاده میشود و علمای بلاغت نیز همواره اشاره به بلندی اشعار قالب مثنوی داشتهاند. با وجود این، در ادبیات فارسی مثنویهای بسیار کوتاهی وجود دارد که عدد ابیات آن به ده نیز نمیرسد. هدف این مقاله بررسی سیر ...
بیشتر
معمولاً از قالب مثنوی بهدلیل آزادی در کاربرد قافیه و ردیف و محدود نبودن تعداد ابیات، در سرودن اشعار بلند روایی و مباحث مبسوط استفاده میشود و علمای بلاغت نیز همواره اشاره به بلندی اشعار قالب مثنوی داشتهاند. با وجود این، در ادبیات فارسی مثنویهای بسیار کوتاهی وجود دارد که عدد ابیات آن به ده نیز نمیرسد. هدف این مقاله بررسی سیر و محتوای این نوع اشعار، جنبههای بلاغی و دلایل گرایش شاعر به سرودن آنهاست. سرودن این اشعار از قرن ششم آغاز شده و تا قرن هشتم نزدیک به صد مثنوی کوتاه در موضوعاتی مانند مدح، تعلیم، نامههای کوتاه و تقاضایی، ثبت تجربیات سراینده و اشعار مناسبتی سروده شده است. نیازهای آموزشی و تعلیمی، تمایل شاعران به پرداخت معانی رایج در قوالب غیرکلیشهای، کمرنگشدن اهمیت زبان پرطمطراق، تمایلات مخاطبان، افزودن صمیمیت لحن و رواج و محبوبیت قالب مثنوی در گرایش شاعران به سرودن مثنویهای کوتاه نقش مؤثری داشته است.
بررسی متون ادبی
نادره شاه آبادی؛ احمد خاتمی؛ علیرضا صالحی؛ ابوالفضل مرادی
چکیده
«ادبیات غنایی» بهعنوان یکی از گستردهترین انواع ادبی، در چهارچوب نقش «ادبی و عاطفی» زبان مطرح میشود و به بیان احساسات و عواطف شخصی «گوینده» میپردازد. هدف این نوع ادبی، گزارش و بیان احساسات گوینده و در کنار آن، لذّت بخشیدن به مخاطب است. شیوههای کاربرد عناصر غنایی در هر یک از منظومههای ادب فارسی متعدد و متنوع ...
بیشتر
«ادبیات غنایی» بهعنوان یکی از گستردهترین انواع ادبی، در چهارچوب نقش «ادبی و عاطفی» زبان مطرح میشود و به بیان احساسات و عواطف شخصی «گوینده» میپردازد. هدف این نوع ادبی، گزارش و بیان احساسات گوینده و در کنار آن، لذّت بخشیدن به مخاطب است. شیوههای کاربرد عناصر غنایی در هر یک از منظومههای ادب فارسی متعدد و متنوع است. عواملی مانند «ترکیبات و تعبیرات غنایی»، «توصیفات نرم و لطیف»، «فضای غمآلود و انزواطلبی»، «کنشگری عاشق و معشوق»، «تکگوییهای درونی شخصیت اصلی»، و ... از شاخصترین نمودهای ادب غنایی هستند. این پژوهش تلاش میکند با بهرهگیری از «فرانقش اندیشگانی» در رویکرد نقشگرایی هلیدی به مطالعة اشعار غنایی «مذنب بدایونی» یکی از شعرای ناشناختة دورة بازگشت بپردازد. این شاعر غزلسرا از روشهای مختلفی برای بیان اندیشة غنایی خود استفاده کرده و نکتة قابل تأمل این است که وی در طول دورة شاعری خود دچار تحول نگرش شده و از نگرش ابتدایی خود که مشابه شعرای عاشقانهسرای سبک عراقی بوده، در دورهای از زندگی به دیدگاه شعرای «مکتب وقوع» و واسوخت متمایل میشود. این پژوهش سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که بر مبنای فرانقش اندیشگانی، تحول جهانبینی «مذنب بدایونی» در اشعار غنایی، باعث ایجاد چه تغییراتی در سطح «افعال» به کار رفته شده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که تغییر، افول و در نهایت تنزل مقام «معشوق» بهعنوان شخصیت اصلی غزلیات وی، از طریق کاهش میزان حضور این مُشارک در «فرآیندهای مادی و ذهنی» و بسامد بالای «بندهای پرسشی« که معنای «مؤاخذه و عتاب» دارند، نشان داده شده است.
محبوبه خراسانی
چکیده
در تذکرهها، کتابهای تاریخ ادبیات، فهرستها و سایر مراجع به دلیل گستردگی و پراکندگی موضوعی، گاه مطالبی نقل میشود که نمیتوان به درستی همهی آنها اطمینان داشت؛ یکی از آن موارد، انتساب آثار نسبتاً زیادی به دهنامههاست. این وضعیت گاه نیز حاصل پیشداوریهای غیر تحقیقی و اعتماد بدون مراجعه به اصل آثار است که برخی محققان مرتکب ...
بیشتر
در تذکرهها، کتابهای تاریخ ادبیات، فهرستها و سایر مراجع به دلیل گستردگی و پراکندگی موضوعی، گاه مطالبی نقل میشود که نمیتوان به درستی همهی آنها اطمینان داشت؛ یکی از آن موارد، انتساب آثار نسبتاً زیادی به دهنامههاست. این وضعیت گاه نیز حاصل پیشداوریهای غیر تحقیقی و اعتماد بدون مراجعه به اصل آثار است که برخی محققان مرتکب شدهاند و به اندک نشانهای مانند شباهت نام یا اشارهی صرفاً واژگانی و نه اصطلاحی، یا صرف یادکرد شخصی و مشاهده در کتابی، حکم به تعلّق اثری به نوع خاصی دادهاند؛ بهطوری که 23 منظومه به نام دهنامه در این آثار ثبت شده است که نیمی از آنها واقعاً دهنامه نیستند. پرسشهای تحقیق نوشتهی حاضر، گرد این موارد هستند که نظریههای انواع ادبی چه مطالبی را بررسی میکنند؟ چه ملاکها و ابزارهایی بیشتر بهکار تشخیص انواع ادبی میآیند؟ آیا همهی آثاری که نام دهنامه بر آنها نهاده شده است، دهنامه هستند؟ در پایان، پس از حذف 11 اثر که منسوب به دهنامهاند، 12 اثر باقی میماند که از این تعداد 7 منظومه کاملاً با معیارهای تعیینکنندهی ژانر دهنامه همخوان هستند که عبارتند از: منطقالعشاق اوحدی مراغهای، محبتنامهی ابننصوح، عشاقنامهی عبید زاکانی، تحفهالعشاق رکن صائن سمنانی، روحالعاشقین شاه شجاع، روضهالمحبین ابنعماد و محبوبالقلوب حریری. 3 اثر الحاقی به ژانر دهنامه نیز وجود دارد که عبارتند از: عشاقنامهی عراقی، صحبتنامهی همام تبریزی و سینامهی امیرحسینی هروی. اما 2 اثری که بدون بررسی باقی ماندند، روضهالعاشقین عزیز بخاری و عشرتنامه هستند.