محمد حسن حسن زاده نیری؛ گلسا خیراندیش
چکیده
نظریۀ بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانهشناسی فردیناند سوسور مایه گرفت و بـه بررسـی روابـط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریۀ بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ...
بیشتر
نظریۀ بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانهشناسی فردیناند سوسور مایه گرفت و بـه بررسـی روابـط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریۀ بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم میکند که در قالب حضور صریح و اعلامشده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابلبررسی است. در این مقاله ابتدا حکایات مثنویهای عطار بر اساس این نظریه دستهبندیشده؛ سپس متن پیشین حکایات در حدیقۀ سنایی یافت شده و پسازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریۀ بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوتها ازنظر حجم مطالب، شخصیتها، اهداف دو نویسنده و نکات بلاغی مطرحشده میان حکایات ارائه شده است. بر اساس این بررسی یازده مورد در مثنویهای عطار پیوند بینامتنی با حدیقۀ سنایی دارند. در این سه حوزۀ یادشده، یک مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار است که از نوع «اقتباس» است. همچنین هشت مورد بینامتنیت تعمدی-پنهان و دو مورد بینامتنیت ضمنی یافت شده است.
غلامرضا سالمیان؛ وحید سبزیانپور؛ بهارمست شاهینی
چکیده
مثنوی حدیقةالحقیقة سنایی، حکایات متعدّدی دارد که شاید اغلب آنها در آثار پیشینیان ادب فارسی و عربی نقل شده باشد. در این نوشتار به تحلیل و مطابقت تعدادی از حکایات حدیقه با سرچشمههای آن حکایات، در چهارچوب ساختار قصّه و حکایت پرداختهایم. اینکه سنایی تا چه حد در اقتباس حکایات، ساختار پیشین آنها را حفظ کرده، چه نوآوریهایی داشته ...
بیشتر
مثنوی حدیقةالحقیقة سنایی، حکایات متعدّدی دارد که شاید اغلب آنها در آثار پیشینیان ادب فارسی و عربی نقل شده باشد. در این نوشتار به تحلیل و مطابقت تعدادی از حکایات حدیقه با سرچشمههای آن حکایات، در چهارچوب ساختار قصّه و حکایت پرداختهایم. اینکه سنایی تا چه حد در اقتباس حکایات، ساختار پیشین آنها را حفظ کرده، چه نوآوریهایی داشته است و نیز بررسی مشترکات و اختلافات آنها، از بحثهای این نوشتار است. نتایج پژوهش نشان داد که سنایی در پرداخت شخصیّتها، آنها را به شخصیّتهای تیپیک بدون نام تغییر داده است و از آنها با الفاظ مردی، شخصی و ... نام میبرد. سنایی در ساختار داستانها با حفظ درونمایة اصلی، تغییراتی در عناصر داستان به وجود آورده است. گفتگو از عناصر ثابت داستانهای حدیقه است و گاه شاعر با همین عنصر داستانی، شخصیّت داستان را به مخاطب میشناساند. از ابتکارهای سنایی در این باب آن است که برخی از حکایاتی که وی آنها را مأخذ حکایت خود قرار داده، تنها یک خبر و در اغلب موارد، گفتگویی ساده در حدّ پرسش و پاسخی بدون پرداختن به حادثه و حادثهپردازی است. امّا او با واردکردن عناصر داستانی و ایجاد حادثهپردازی، آن حکایات را در ساختاری داستانگونه وارد میکند. در بیشتر حکایات، زاویة دید، دانای کلّ و راوی، خود سنایی است. سنایی جز در مواردی اندک، در زاویة دید حکایاتی که از آثار پیشین گرفته، تغییری ایجاد نکرده است و اغلب برای ایجاز در حکایات، به زمان و مکان توجّه چندانی نداشته است و بهندرت در بعضی موارد مستقیماً به آنها اشاراتی کرده است.
امین رحیمی؛ سیّده زهرا موسوی؛ مهرداد مروارید
دوره 18، شماره 62 ، اسفند 1393، ، صفحه 147-173
چکیده
نفسدر عرفان اسلامییکی از مهمترین و پیچیدهترین مباحث به شمار میرود. در کتابهای عرفانی، یکی از وظایف مهمّ سالک، در اختیار گرفتن زمام نفس دانسته شده است و سالک تا زمانی که گرفتار نفس است، نمیتواند به پایههای عالی کمال نائل آید. این نفس، خصلتهای بسیار گوناگونی دارد و در وجود هر کس با توجّه به استعداد او، به گونهای جدید خودنمایی ...
بیشتر
نفسدر عرفان اسلامییکی از مهمترین و پیچیدهترین مباحث به شمار میرود. در کتابهای عرفانی، یکی از وظایف مهمّ سالک، در اختیار گرفتن زمام نفس دانسته شده است و سالک تا زمانی که گرفتار نفس است، نمیتواند به پایههای عالی کمال نائل آید. این نفس، خصلتهای بسیار گوناگونی دارد و در وجود هر کس با توجّه به استعداد او، به گونهای جدید خودنمایی میکند. نفس در ادبیّات عرفانی گاهی تجسّم و تجسّد یافته است و بر اساس خصلتی که مورد نظر نویسنده یا شاعر بوده، آن را به شکلی نشان دادهاند. گاهی برای آن صورت حیوانی تصوّر کردهاند و برخی حیوانات را (با توجّه به ویژگیهای آنها) نماد نفس قرار دادهاند. در مقدّمة مقالة حاضر، به تعریف گذرا از دو اصطلاح مهمّ این تحقیق، یعنی نماد و نفسپرداخته شده است و در ادامه، ابتدا جانورانی جستجو شده که شاعران مورد بحث، آنها را به عنوان نماد نفس به کار بردهاند و پس از آن تا حدّ امکان به این امر پرداخته شده است که چرا شاعران مذکور، یک جانور را نماد یکی از خصلتهای نفس قرار دادهاند. هدف این تحقیق روشن کردن یکی از جنبههای بسیار متنوّع، یعنی تجلّی نفس در ادبیّات فارسی است. در این تحقیق، از روش تحلیل توصیفی بهره برده شده است.
محبوبه مباشری
چکیده
«فرایند تفرد»، عاملی روانی است که رشد ذهنی و انکشاف درونی و ناخودآگاهانهی بشر را در طول حیات او به تصویر میکشد و حتی هنگام رسیدن فرد به نقطهی کمال و باروری، بر نحوه ی اتخاذ تصمیمات ارادی او تأثیر می گذارد. این فرآیند روانکاوانه بهعنوان محور مرکزی شخصیت فردی، راهنمای درونی و حتی مرشد ناخودآگاه ذهن محسوب میشود و با گذر زمان، ...
بیشتر
«فرایند تفرد»، عاملی روانی است که رشد ذهنی و انکشاف درونی و ناخودآگاهانهی بشر را در طول حیات او به تصویر میکشد و حتی هنگام رسیدن فرد به نقطهی کمال و باروری، بر نحوه ی اتخاذ تصمیمات ارادی او تأثیر می گذارد. این فرآیند روانکاوانه بهعنوان محور مرکزی شخصیت فردی، راهنمای درونی و حتی مرشد ناخودآگاه ذهن محسوب میشود و با گذر زمان، تفکر وی را به تکامل میرساند.
باید در نظر داشت که غزلیات سنایی بازتابی از مفهوم شعر ناب (pure poetry) و سیری ناخودآگاهانه از اندیشه های شاعر است که به اوج جوشش و جلا میرسد؛ بنابراین با بررسی سیر تکامل روانی در غزل سنایی، به این نکته میرسیم که اندیشههای عرفانی موجود در آنها حالات دلالتمندی از این فرایند روحی – روانی را ته تصویر میکشد.
این پژوهش بر آن است تا بهره گیری از روش توصیفی، میزان تأثیر قالب غزل و مفاهیم عرفانی را در تکامل روانی این حکیم و شاعر برجسته آشکار سازد. از این رو به نظر میرسد که کاربرد چند منظورهای مفاهیم و زبان شطح آمیز، درونی سازی کهن الگوی «پیر دانا»، استحالهی مفهوم آنیما در برخی غزلها و تأثیر همه جانبه ی دین و عرفان در روان شاعر از عوامل مهمی است که روان وی را مرحله به مرحله به مرز تکامل نزدیک میسازد.
مریم حسینی
چکیده
یکی از حکایتهای کتاب «حدیقه» روایت جوانمردی مردی از صوفیه است. این حکایت بیانگر یکی از اصول اساسی اندیشه فتون و آیین فتیان است. نویسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف مأخذ اصلی این حکایت برآمد و در طی این جست و جو بر وی روشن شد که جز کتاب «حلیهالاولیاء» ابونعیم اصفهانی که بهعنوان یکی از مأخذ کتاب ذکر شده، روایت فوق در میان ...
بیشتر
یکی از حکایتهای کتاب «حدیقه» روایت جوانمردی مردی از صوفیه است. این حکایت بیانگر یکی از اصول اساسی اندیشه فتون و آیین فتیان است. نویسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف مأخذ اصلی این حکایت برآمد و در طی این جست و جو بر وی روشن شد که جز کتاب «حلیهالاولیاء» ابونعیم اصفهانی که بهعنوان یکی از مأخذ کتاب ذکر شده، روایت فوق در میان احادیث مروی از دو امام بزرگوار شیعه امام سجاد (ع) و امام محمدباقر (ع) موجود است و سلمی در کتاب «ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات»، روایتی شبیه به آن را ذکر میکند که احتمال میرود از سرچشمههای اصلی این حکایت باشد. ابوالحسن هجویری در «کشف المحجوب» و شهاب الدین عمر سهروردی در «عوارف المعارف» نیز به این حکایت اشاره کردهاند. با توجه به اینکه در روایت سلمی، زن عارف قهرمان داستان است؛ بخشی با عنوان زنان و فتوت به مقاله حاضر افزوده شد تا جایگاه زنان در فتوت و زنان فتی نیز معرفی شوند.
محمدحسن حائری
چکیده
سنایی غزنوی از شاعرانی است که با جهانبینی حکیمانه و دیدگاه عارفانة خود دربارة خلقت عالم و نقد نظریههای عرضهشده در این مفهوم، گام در عرصه سخنوری نهادی است. بیتردید شناخت جهان بینی وی ما را در دریافت اندیشههای دینی و اجتماعی و درک مفاهیم شاعرانه وی یاری میکند. در این نوشته ضمن اشاره به دیدگاهها و مکتبها و نحلههای فکری و ...
بیشتر
سنایی غزنوی از شاعرانی است که با جهانبینی حکیمانه و دیدگاه عارفانة خود دربارة خلقت عالم و نقد نظریههای عرضهشده در این مفهوم، گام در عرصه سخنوری نهادی است. بیتردید شناخت جهان بینی وی ما را در دریافت اندیشههای دینی و اجتماعی و درک مفاهیم شاعرانه وی یاری میکند. در این نوشته ضمن اشاره به دیدگاهها و مکتبها و نحلههای فکری و اجتماعی از جمله اندیشههای زردشت، مانی، مزدک، ارسطو (Aristotle)، افلاطون (Plato) و باورهای خردورزانه ابنسینا، فارابی و ناصرخسرو، به بیان نظریة سنایی پرداخته شده و با توجه به آثار وی، دیدگاه او در این موضوع کاویده شده و با دیگر نظریهها به سنجش درآمده است.
غفار برج ساز
چکیده
مقاله حاضر در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول به ارائه نتیجه بررسی سابقة حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی پرداخته شده است و سپس با ارائه شواهد متعدد این فرضیه مطرح شده که چیستان، یکی از نخستین تجلیگاههای تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است؛ از آنجایی که مشهور شده که تصاویر پارادوکسی به معنای دقیق کلمه، با سنایی و شعر مغانة ...
بیشتر
مقاله حاضر در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول به ارائه نتیجه بررسی سابقة حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی پرداخته شده است و سپس با ارائه شواهد متعدد این فرضیه مطرح شده که چیستان، یکی از نخستین تجلیگاههای تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است؛ از آنجایی که مشهور شده که تصاویر پارادوکسی به معنای دقیق کلمه، با سنایی و شعر مغانة او به قلمرو شعر فارسی وارد شده است، کوشیدهایم نمونههای شاهد از شعر شعرای پیش از سنایی و شاعرانی که نزدیک به دورة او بودند، ارائه شود. در بخش دوم برای پاسخ به این سؤال که میان تصویرهای پارادوکسی این چیستان ها و تصویرهای پارادوکسی متنهای دیگر - به ویژه متن های عرفانی - چه رابطهای وجود دارد؟ مقایسهای میان این دو از دیدگاههای مختلف انجام گرفته است. در این مقایسه شعر بیدل که نمایندة تمام عیار حضور تصویرهای پارادوکسی در شعر فارسی است، مورد توجّه قرار گرفته است.