خاور قربانی؛ نیشتمان الله ویسی
چکیده
کاربرد «تمثیل» و «نماد» برای درک بهتر مفاهیم بهویژه مفاهیم انتزاعی و عقلانی، یکی از روشهایی است که در ادبیات کودکان و نوجوانان بسیار اهمیت دارد و میتوان از دیدگاههای متعددی به بررسی آن پرداخت؛ یکی از این روشها، نشانهشناسی ساختار یا معنای نمادهاست که میتواند راهگشای مسائل جدیدی در ادبیات باشد؛ به همین منظور، ...
بیشتر
کاربرد «تمثیل» و «نماد» برای درک بهتر مفاهیم بهویژه مفاهیم انتزاعی و عقلانی، یکی از روشهایی است که در ادبیات کودکان و نوجوانان بسیار اهمیت دارد و میتوان از دیدگاههای متعددی به بررسی آن پرداخت؛ یکی از این روشها، نشانهشناسی ساختار یا معنای نمادهاست که میتواند راهگشای مسائل جدیدی در ادبیات باشد؛ به همین منظور، در این مقاله با بهکارگیری روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی و الگوی معنایی آگدن و ریچاردز (1923) به نشانهشناسی معنای نمادهای ادبیات منظوم کودک و نوجوان در دهۀ هشتاد پرداختهشده است. نشانهشناسی نمادهای این دوره نشان میدهد، اندیشهای که سبب تغییر نشانهها در داستانهای این دهه شدهاست، بیشتر اندیشههای دینی و اخلاقی هستند علاوه براین، بررسی دادهها بر اساس الگوی فوق نشان میدهد که اندیشه بهتنهایی نمیتواند بهعنوان اصلیترین عامل تغییر نشانههای مصداقهای نمادین مطرح شود بلکه باید مؤلفههای دیگری چون ویژگیهای چندگانه یک مصداق و تحول معنایی آن را در طول زمان در آثار مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی، در نظر گرفت.
مهدخت پورخالقی چترودی؛ علیرضا سزاوار؛ مریم جلالی؛ اعظم استاجی
چکیده
طنز که از مهمترین انواع ادبی محسوب میشود، پیشینهای طولانی در ادبیات جهان دارد. ادبیات کودک و نوجوان به دلیل نوع خاصّ مخاطب آن، همواره محملی مناسب برای ایجاد طنز بوده است. منتقدان و پژوهشگران متعدّدی در سدة اخیر، دربارة طنز و انواع روشهای پرورش آن، صحبت کردهاند. یکی از این نظریهپردازانِ برجسته، ایوان فوناژی است که آراء او ...
بیشتر
طنز که از مهمترین انواع ادبی محسوب میشود، پیشینهای طولانی در ادبیات جهان دارد. ادبیات کودک و نوجوان به دلیل نوع خاصّ مخاطب آن، همواره محملی مناسب برای ایجاد طنز بوده است. منتقدان و پژوهشگران متعدّدی در سدة اخیر، دربارة طنز و انواع روشهای پرورش آن، صحبت کردهاند. یکی از این نظریهپردازانِ برجسته، ایوان فوناژی است که آراء او در زمینة طنز به ویژه طنز در داستانهای کودک و نوجوان -اگرچه در ایران، چندان شناختهشده نیست- در زمرة بهترین، نظریههای طنز است. در این مقاله، برمبنای نظریة ایوان فوناژی و با توجّه به یکی از مهمترین مؤلّفههای طنزپردازی او؛ یعنی عنصر «تخریب حدس» به بررسی برخی داستانهای کودک در ایران که توسط مشهورترین نویسندگان این حوزه در دوره معاصر تدوین شده است از جمله فرهاد حسنزاده، شهرام شفیعی، احمد عربلو، سوسن طاقدیس و سعید هاشمی، پرداخته میشود. در نظریۀ فوناژی تعریفی خاص از تخریب حدس ارائه شده و برمبنای آن، برخی آثار داستانی کودک نیز تحلیل شده است.