بررسی متون ادبی
مهدی محبتی؛ امیر مومنی هزاوه؛ قربان ولیئی؛ رضا واعظی
چکیده
از دیدگاه نظامی سخن و شعر تنها ابزاری برای گفتگو و خلق زیبایی نیست بلکه جایگاهی فراتر از آن در دستگاه آفرینش بر عهده دارد. از این رو وی علاوه بر خلق آثار ممتاز ادبی از منظر زیبایی شناسی، همواره در پی تبیین مسائل مهم هستی شناسی و آموزش مبانی اندیشه ورزی درباره نظام هستی و مراتب وجودی آن است. در این سیستم فکری، شعر، شاعر و شاعرانگی بخشی ...
بیشتر
از دیدگاه نظامی سخن و شعر تنها ابزاری برای گفتگو و خلق زیبایی نیست بلکه جایگاهی فراتر از آن در دستگاه آفرینش بر عهده دارد. از این رو وی علاوه بر خلق آثار ممتاز ادبی از منظر زیبایی شناسی، همواره در پی تبیین مسائل مهم هستی شناسی و آموزش مبانی اندیشه ورزی درباره نظام هستی و مراتب وجودی آن است. در این سیستم فکری، شعر، شاعر و شاعرانگی بخشی مهم از مراتب هستی در دو ساحت آفرینشگری و تداوم هدف انبیا از منظر آگاهی بخشی به شمار می آیند و در خدمت امور قدسی و در راستای نظام عالی آفرینش جزو مهمترین مراتب هستند. هدف اصلی جستار حاضر این است که ارتباط دیدگاه های کلامی نظامی را با دیدگاه های ادبی وی تبیین کند. از این رو نخست دیدگاه کلامی نظامی را در دو محور آفریدگار هستی و نحوه آفرینش و سلسله مراتب هستی به اختصار بیان کرده ایم تا از این طریق و در مرحله سوم، جایگاه شعر و شاعر در نظام هستی و اهمیت و اغراض شاعر و رسالت شاعری در این نظام فکری تبیین گردد و دیدگاه کلامی – ادبی نظامی بر این اساس روشن شود.
بررسی متون ادبی
مهدی محبتی؛ قربان ولیئی؛ حامد شکوفگی
چکیده
بررسی قصهگویی مولانا در قالب مثنوی، تحقیق دربارة روایتهای او را در قالبهای دیگر شعر مورد غفلت قرار داده است. در این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی، ظرفیتهای قصهگویی مولانا در قالبهای شعری غزل، رباعی و قطعه را بررسی کرده و دریافتیم اگرچه شاعران فارسیزبان در زمینة صورت شعر، بیشترین محدودیتها را داشتهاند، اما شاعر خلاقی ...
بیشتر
بررسی قصهگویی مولانا در قالب مثنوی، تحقیق دربارة روایتهای او را در قالبهای دیگر شعر مورد غفلت قرار داده است. در این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی، ظرفیتهای قصهگویی مولانا در قالبهای شعری غزل، رباعی و قطعه را بررسی کرده و دریافتیم اگرچه شاعران فارسیزبان در زمینة صورت شعر، بیشترین محدودیتها را داشتهاند، اما شاعر خلاقی مانند مولانا توانسته است در همین تعداد قالبهای شعر فارسی -بسته به شرایطی که در کلیت یک روایت مشاهده میکرده است- برای صورتبخشی به آن روایت از فرم هنری متناسب با آن کمک بگیرد و از آنجا که شکل و فرم یک اثر روایی وقتی به کمال هنری خود نزدیک میشود که بتواند مناسبترین شکل بیانِ محتوای مرتبط با آن را ارائه دهد در قصهگویی عرفانی به پویایی در فرم برسد. بر همین اساس او غزل را برای بازنمایی رخدادهایی که در نتیجه شدت تأثرات عاطفیاش در مکاشفات عرفانی با آن روبهرو میشده، برگزیده است. با ساختار منسجم و یکتای رباعی، تجارب برقآسا و بسیط عرفانیاش را هماهنگ کرده است. از بدایع قصهگویی او در قالب قطعه اینکه از 17 قطعه- قصة او، 15 قطعه در بیان قصههای رمزی است که وحدت مضمون در این قطعات، القاگر وحدت در کلیت تجربههای روحانی او است. بنابراین، ساختار خاص و شکلی قصههایش، نحوة ظهور این قصهها در قالبهای خاص داستانی را مشخص کرده است. همچنین در مقام مقایسه، 84/2 درصد قصهگویی او در غزل است در حالیکه او 27/10 درصد رباعی- قصه و 05/7 درصد قطعه- قصه دارد و این نشان میدهد که مولانا بعد از مثنوی، بیش از هر قالبی در رباعی قصه گفته است.