بررسی متون ادبی
لیلا شهریاری؛ سکینه رسمی
چکیده
ادبیات عامیانه، بهترین تجلیگاه کهنالگوها است. داستانها و افسانههای عامیانه طی قرون و اعصار در قالب کهنالگوها بیان شدهاند. پیوند اساطیر با ادبیات سبب نمود بخشی از کهنالگوها در ادبیات شده است. یکی از این کهنالگوها اسطورۀ آب است که در متون مقدس و روایات اسطورهای دارای تقدس و در همۀ تمدنها جوهر هستی انگاشته شده است. مقالۀ ...
بیشتر
ادبیات عامیانه، بهترین تجلیگاه کهنالگوها است. داستانها و افسانههای عامیانه طی قرون و اعصار در قالب کهنالگوها بیان شدهاند. پیوند اساطیر با ادبیات سبب نمود بخشی از کهنالگوها در ادبیات شده است. یکی از این کهنالگوها اسطورۀ آب است که در متون مقدس و روایات اسطورهای دارای تقدس و در همۀ تمدنها جوهر هستی انگاشته شده است. مقالۀ حاضر به تحلیل نمودهای مثبت اسطورۀ آب در آثار طرسوسی (ابومسلمنامه و قِران حبشی) میپردازد. آب در وجه مثبت تداعیگر زایش و باروری و در وجه منفی بیانگر مرگ و نیستی است. تفسیرهای مادرانه از نمادهای آب با نامهای زنانه، با تأثیر آب در داستانهای اسطورهای با قهرمانان مقدس و خدایگون چون ابومسلم و قران حبشی بیارتباط نیست. قدرت پاکسازی افسانهای آب، قهرمان را برای رسیدن به بهشت نمادین تطهیر میکند که در آغاز هفت طلسم قران حبشی و با ورود قران به آب و خروج او از باغ سلیمان نبی که نماد بهشت است قابل بیان است. اگرچه ابومسلمنامه دارای وجهۀ تاریخی و بر مبنای واقعیات است و غلبۀ سحر و جادو در آن در مقایسه با قران حبشی بسیار کم-رنگ است اما نویسنده معدود جایهایی از داستان را به جادوگری و ذکر اسحار و اوراد عجین ساخته است که با دمیدن در آب یا ذکر اوراد جادوگران پیرامون چشمۀ آب نمود یافته است.
عباس تابان فرد؛ سکینه رسمی
چکیده
عشق عرفانی به عنوان بزرگترین موضوع در عرفان و تصوف، بخش بزرگی از ادب عرفانی را به خود اختصاص داده است. یکی از ظرفیتهای مغفول «عشق عرفانی» هیجانهای مثبتی است که در این آموزۀ عرفانی پنهان است. بسیاری از این هیجانات مثبت در آموزههای عرفان و آداب تصوف و سیر و سلوک عارفانه موجود است. در پژوهش پیش رو که تحقیقی میان رشتهای است ...
بیشتر
عشق عرفانی به عنوان بزرگترین موضوع در عرفان و تصوف، بخش بزرگی از ادب عرفانی را به خود اختصاص داده است. یکی از ظرفیتهای مغفول «عشق عرفانی» هیجانهای مثبتی است که در این آموزۀ عرفانی پنهان است. بسیاری از این هیجانات مثبت در آموزههای عرفان و آداب تصوف و سیر و سلوک عارفانه موجود است. در پژوهش پیش رو که تحقیقی میان رشتهای است سعی برآن است کارکردهای روان درمانیِ «عشق» عرفانی مندرج در مثنویمعنوی با رویکرد مثبتنگر، تحلیل تا درنهایت مشخص شود که مفاهیم و آموزههای عرفانی، حائز ظرفیتهای روانشناختی بسیاری هستند. در پایان این پژوهش مشخص خواهد شد که «عشق» عرفانی با ویژگیهای منحصربهفردش از جمله اتحاد عشق و عاشق و معشوق و بالا بردن تابآوری از طریق تحمل سختیهای راه عشق، میتواند استقامت و توانمندیهای درونی سالک را شکوفا کند و او را در مسیر قرب الی الله یاری کند این «عشق» در مراتب پایینتر با قابلیت «هم نوعدوستی و دوست داشتن» به عنوان یکی از قابلیتهای فضیلت انسانیت روانشناسی مثبتگرا، قابل مقایسه است.