محمّد دبیرمقدّم؛ راحله کلانتری
چکیده
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب میشوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسشواژهها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر به مطالعۀ تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دورۀ فارسی نو پرداخته ...
بیشتر
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب میشوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسشواژهها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر به مطالعۀ تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دورۀ فارسی نو پرداخته است. برای این منظور، متون نثر متعلّق به قرن 4 تا معاصر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله عبارتند از اینکه جملات پرسشی در فارسی نو از نوع پرسشواژۀ ابقایی هستند و در عین حال، ترتیب واژگانی آزاد دارند و این ویژگی موجب میشود تا علاوه بر کانونیسازی اطّلاعی، پرسشواژهها از طریق حرکت، نوعی کانون تقابلی در متن بهوجود بیاورند و در صورت وجود هر عنصر جاذب کانون، به جایگاه گروه منظوری حرکت نمایند و تنها بار پرسشی را به جمله القاء نمایند. لذا طبق بررسی انجامشدة پیوستاری از نشانداری سیر تطوّری پرسشهای دورۀ فارسی نو بر اساس حرکت و نوع ساخت اطّلاع پرسشها به دست داده شده است.