بررسی متون ادبی
الهه شاهی؛ محسن ذوالفقاری؛ حسن حیدری
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان « تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ » با توجه به فراگیرتر بودن شیوه های تحلیل نشانه شناسیک در حیطه ی ادب غنایی نسبت به سایر انواع ادبی و همچنین با عنایت به ماهیت چند لایه ای بودن اشعار حافظ و امکان دست یابی به سطوح گوناگون معنا از طریق کشف رمزگان و روابط حاکم بر دال و مدلول های هر غزل ، ضمن مطالعه در دیوان اشعار ...
بیشتر
پژوهش حاضر با عنوان « تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ » با توجه به فراگیرتر بودن شیوه های تحلیل نشانه شناسیک در حیطه ی ادب غنایی نسبت به سایر انواع ادبی و همچنین با عنایت به ماهیت چند لایه ای بودن اشعار حافظ و امکان دست یابی به سطوح گوناگون معنا از طریق کشف رمزگان و روابط حاکم بر دال و مدلول های هر غزل ، ضمن مطالعه در دیوان اشعار حافظ، به ارایه ی تحلیل نشانه شناسیک غزلی انتخابی، از میان غزلیات بررسی شده پرداخته است. در پایان پژوهش، نویسنده با نشان دادن و تحلیل هسته ی مرکزی رمزگان و کدهای تقویت کننده ی آن در این غزل ، تحلیل روابط دال و مدلول ها و تبیین دلالت هریک، بررسی عوامل ایجاد انگیختگی دال ها، تاکید بر تاثیر درهم تنیدگی نشانه ها در چند لایه ای شدن معنا و ایجاد سطوح معنایی تازه و باز نمودن نقش عناصر رمزگان در ایجاد تخیل شاعرانه و آفرینش کلام هنری با رویکرد خواننده محور، ضمن پاسخ به پرسش های تحقیقاتی، به تفسیری کلی و منسجم از غزل دست یافته و نیز روش انتخابی پژوهش ، روش تحلیل درون متنی و کتابخانه ای با استفاده از منابع دست اول بوده است.
مریم قنبریان شیاده؛ محسن ذوالفقاری؛ حسن حیدری
چکیده
گفتمان کلامی نثر مدرن، با سازههایی درهمبافته از پیرنگی آگاهانه و هنری شکل گرفته است بهطوریکه بازی نشانهها در متن، چنان همگام با ذهنیت و حافظهی شخصیت، سیال وگریزان میشود که ابهام، مؤلفهی خاص روایت مدرن میشود؛ اما نشانهشناسی لایهای با خوانش دقیق و نظاممند به تعامل لایههای متنی در اثر توجه میکند تا در رمزگانهای ...
بیشتر
گفتمان کلامی نثر مدرن، با سازههایی درهمبافته از پیرنگی آگاهانه و هنری شکل گرفته است بهطوریکه بازی نشانهها در متن، چنان همگام با ذهنیت و حافظهی شخصیت، سیال وگریزان میشود که ابهام، مؤلفهی خاص روایت مدرن میشود؛ اما نشانهشناسی لایهای با خوانش دقیق و نظاممند به تعامل لایههای متنی در اثر توجه میکند تا در رمزگانهای متعدد، با عنایت به بستر بافت، به دلالتهای صریح و ضمنی نشانهها در فرایند معنایی بپردازد. «ابوالهول» نام داستانی کوتاه اثر فرشته ساری است که در دهه هشتاد نوشته شده است. خودگوییهای راوی که گویی روایت نمادینی از تجسم حافظه و ضمیر ناخودآگاه او در زمینهی سرنوشت زنان است، چنان بار معنایی مکانهایی مانند کاروانسرا و تاریکخانه را به همراه کنشگران انسانی و غیر انسانی، زایا نشان میدهدکه پدیدارشناسی خوانش با رویکرد نشانهشناسی لایهای، علاوه بر دخالت عناصر پیرامتنی در دلالت، به لایههای زمانی، مکانی، زیباییشناختی و کنشگران در رمزگانها توجه میکند تا بار معنایی آنها را در فرایند معنایی داستان نشان دهد؛ اما در «پیرفت» فرایند معنایی سوژهی مدرن در مسیرِ «شدن»، که به «شوِشگر» ی متعالیِ راوی انجامید، علاوه بر نقش بارز «افعال مؤثر»، به «انفصال» راوی در «نقصان معنا» نیز توجه شد تا تفاوت شخصیت داستانهای سنتی و مدرن در جستجوی ابژهها نشان داده شود.
سیده زهرا موسوی؛ محسن ذوالفقاری؛ زهرا بشیری
چکیده
یکی از شاخصههای هنر مدرن و به طور اخص شعر، معنیگریزی و ابهام است. از مهمترین ابزارهای ایجاد ابهام در شعر، بهرهگیری از ظرفیت چندمعنایی واژههاست. در کاربرد هنری، چندمعنایی برخی از فنون بلاغی و ادبی کلاسیک و مدرن ادبیات را در بر میگیرد؛ فنونی مانند استعاره، مجاز، کنایه، نماد و ایهام. بررسی کمّی و کیفی نحوۀ کاربرد این عناصر در ...
بیشتر
یکی از شاخصههای هنر مدرن و به طور اخص شعر، معنیگریزی و ابهام است. از مهمترین ابزارهای ایجاد ابهام در شعر، بهرهگیری از ظرفیت چندمعنایی واژههاست. در کاربرد هنری، چندمعنایی برخی از فنون بلاغی و ادبی کلاسیک و مدرن ادبیات را در بر میگیرد؛ فنونی مانند استعاره، مجاز، کنایه، نماد و ایهام. بررسی کمّی و کیفی نحوۀ کاربرد این عناصر در کنار یکدیگر نقش عمدهای در تعیین اصالت سبکی شاعردر خلق ابهام دارد. از این رو، نگارندگان در این مقاله با اذعان به اینکه فروغ فرخزاد یکی از شاگردان ممتاز مکتب نیما در حیطۀ نوگرایی است و بسیاری از شاخصههای مدرن هنری را در شعر او میتوان یافت، کوشیدهاند سبک شعر وی را در دو مجموعۀ «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» در بهرهگیری از عناصر چندمعنایی تبیین و میزان نقش هر یک از این عناصر را در ایجاد ابهام در شعر او مشخص کنند.
محسن ذوالفقاری؛ حمید غلامی
چکیده
آثار نظامی گنجوی، بهویژه «هفت پیکر» حاوی پیامها و مفاهیمی است که آبشخور بسیاری از آنها برگرفته از ناخودآگاه فردی و جمعی اوست که در بیانی نمادین و در لایههای رمز انعکاس یافته است. این نوع زایش ادبی برگرفته از نفوذ به نمایههای عمیق اسطورهای در وجود این شاعر و بروز و ظهور آن در غالب داستانهایی است که بیش از هر چیز، شگفتی ...
بیشتر
آثار نظامی گنجوی، بهویژه «هفت پیکر» حاوی پیامها و مفاهیمی است که آبشخور بسیاری از آنها برگرفته از ناخودآگاه فردی و جمعی اوست که در بیانی نمادین و در لایههای رمز انعکاس یافته است. این نوع زایش ادبی برگرفته از نفوذ به نمایههای عمیق اسطورهای در وجود این شاعر و بروز و ظهور آن در غالب داستانهایی است که بیش از هر چیز، شگفتی و درک تجربة بیزمانی را به خواننده القا میکند. این مقاله بر اساس رویکرد اسطورهشناسی و بهرهگیری از اسطورة بنیادین آفرینش و اسطورة دایرهکه در راستای اسطورة آفرینش به آن پرداخته شده است، ساختار فکری اسطورهای شاعر را نمایان میکند که روح اسطوره را در درونیترین ابعاد فکری شاعر طنینانداز کرده است. همچنین، به واکاوی و کشف معنای رمزی و تأویلی عناصری در این زمینه از قبیل، اسطورة درخت و اسطورة جاودانگی از رهگذر حضور کامل در بهشت به مدّت یک شبانهروز بر اساس اسطورة دایره و عامل اصلی هبوط بر اساس رهیافت اسطورهای پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلیـ استنادی و با استفاده از تأویل، در گشودن نشانههای موجود در این باب، دریافتی متفاوت و مستند از دو افسانة گنبد سیاه و گنبد پیروزهای در ساختار روایی داستان آفرینش ارائه شده است.
محسن ذوالفقاری
چکیده
جستار حاضر چگونگی گزینش مخاطب درون متنی را براساس تجربههای شخصی چند شاعر برجستهی عصر مشروطه بررسی میکند. پرسشهایی که این پژوهش میکوشد به آنها پاسخ دهد عبارت است از اینکه: 1ـ هریک از شاعران مورد نظر، در گزینش مخاطب بیشتر تحتتأثیر چه جنبههایی از تجربههای شخصی بودهاند؟ 2ـ آیا تجربههای شخصی متفاوت، باعث تمایز سبک ایشان ...
بیشتر
جستار حاضر چگونگی گزینش مخاطب درون متنی را براساس تجربههای شخصی چند شاعر برجستهی عصر مشروطه بررسی میکند. پرسشهایی که این پژوهش میکوشد به آنها پاسخ دهد عبارت است از اینکه: 1ـ هریک از شاعران مورد نظر، در گزینش مخاطب بیشتر تحتتأثیر چه جنبههایی از تجربههای شخصی بودهاند؟ 2ـ آیا تجربههای شخصی متفاوت، باعث تمایز سبک ایشان در گزینش مخاطب شده است؟ روش کار در این پژوهش به شیوهی استنتاجی بوده، ابتدا با مطالعهی دقیق دیوان شاعران دورهی مشروطه، انواع مخاطب با محوریت مخاطب درون متنی دسته بندی، تقسیم و تعریف شده است. سپس اطلاعات زندگینامهای این شاعران، به عنوان دادههایی برای مبحث تجربیات شخصی در نظر گرفته شده که این اطلاعات در چهار محور: خانواده، تحصیلات و مطالعات، اعتقادات و باورها، نقشهای اجتماعی ارائه شده، تأثیر این تجربهها در گزینش مخاطب درون متنی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتیجهی پژوهش بیانگر آن است که تجربههای شخصی شاعران، موجب تمایز سبکی ایشان در گزینش مخاطب میشود؛ با دقت در چگونگی این گزینش میتوان به اندیشه و جهانبینی هنرمند نزدیکتر شد. همچنین توجّه به ساختار و بسامد انواع مخاطب درونمتنی، هویت مخاطب بالقوه یا آرمانی شاعر را نشان میدهد