بررسی متون ادبی
شرافت ناصری؛ بدریه قوامی؛ جمال احمدی؛ سید صادق زمانی
چکیده
هرمنوتیک گادامر پیوند تنگاتنگ و نزدیکی با مفهوم گفتوگو دارد. گادامر بر این باور است که بدون توجّه داشتن به عنصرگفتوگو، مخاطب و متن توانایی برقراری ارتباط را ندارند، بنابراین در این صورت نیز تأویلی صورت نمیپذیرد. غزلیات مولانا از جمله متونی است که مفهومی فراتر از تکمعنایی دارد. در باور مولانا معیار قدرت و ناتوانی انسان اندیشه ...
بیشتر
هرمنوتیک گادامر پیوند تنگاتنگ و نزدیکی با مفهوم گفتوگو دارد. گادامر بر این باور است که بدون توجّه داشتن به عنصرگفتوگو، مخاطب و متن توانایی برقراری ارتباط را ندارند، بنابراین در این صورت نیز تأویلی صورت نمیپذیرد. غزلیات مولانا از جمله متونی است که مفهومی فراتر از تکمعنایی دارد. در باور مولانا معیار قدرت و ناتوانی انسان اندیشه و فهم اوست.او در غزلیاتش به دنبال گمشدهای است که هرگز در این جهان نمیگنجد، مگر از راه شهود و کشف عینی و این ادراکات در سایه گفتوگو که میدانی برای پرسشهای متفاوت و دستیابی به پاسخ-های متناسب با آن است، امکان پذیر خواهد شد. نوشتار حاضر برآن است تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی چند غزل از غزلیات مولانا را از این منظر تحلیل کند. دستاورد پژوهش نشان میدهدکه در پی پرسش و پاسخهای میان غزلهای مولانا و مفسّر(مخاطب) و با منطبق کردن افق معنایی آنها میتوان به تأویلی جدید و صحیح دست پیدا کرد. مفسّر در هنگام مواجهه با متن میکوشد با توجه به موضوع به آن رجوع کند و پرسشها و پاسخهای متن را نسبت به مکالمه متن با شالوده بازیابی کند. این جستوجو از سنّت و امتزاج افقهای مفسّر ظاهر شده است. به علاوه در این مقاله این نکته مورد بررسی قرار گرفته است که مولانا استنباط و وصول معانی را در فهم مخاطب میبیند و برای دستیابی به شناخت و درک متن بر فهم که محصول گفتوگوی میان گوینده و خواننده است و در اثر یک رخداد اتفاق میافتد، تأکید میکند.