دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Ruby of the Skyیاقوت آسمان15663210.22054/ltr.2000.6632FAمیرجلال الدینکزازیهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161206In a profoundly impressive verse in Shahnameh, sky is likened to red ruby. The present paper is attempted to probe into the background of the conventional belief regarding the relationship between sky and stone, for the semantic structure of the verse is composed in such a way that it is not possible to consider this relationship as being a conceptualistic viewpoint so that one may establish some sort of similarity between the two. And this phenomenon lays the foundation of the present paper.در بیتی شگرف در شاهنامه، آسمان از گونه یاقوت سرخ شمرده شده است. در این جستار، پیشینهی باورشناختی پیوند آسمان با سنگ کاویده و باز نموده شده است؛ زیرا ساختار بیت از دید معنیشناسی به گونهای است که نمیتوان پیوند آسمان با یاقوت را نکتهای پندارشناختی دانست و گونهای از مانندگی به شمار آورد. یاقوتینگی آسمان، بر این پایه در جستار «یاقوت آسمان» بررسی و کاویده شده است. ز یاقوت سرخ است چرخ کبود نه از آب و گرد و نه از بادرو دوددانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Dr. Moin' s Method in Correcting Persian Textsروش دکتر معین در تصحیح متون فارسی621663310.22054/ltr.2000.6633FAسیدمحمدحسینیهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161206The methods employed today for the correction and publication of the old Persian texts that come to be closely similar to the original, are greatly indebted to the attempts made by late Allameh Dehkhoda, Allameh Ghazvini, and of course Dr. Mohammad Moin. Since the method of correcting texts is in fact based on scrupulous scrutiny, thus, leaning on different sources, attempt has been made in this paper to introduce Dr. moin's activities as well the works corrected by him in the hope that the present work would prepare the grounds for the researchers and students in particular, to take the further steps in this connection. The author of this paper deemed it right to allocate the introductory part of this paper to a segment of the letter of will written by Nima Yushij whose activities and works in a new literary realm opened a new horizon in our literature.روش تصحیح متون فارسی و چاپ نسخههایی پالوده و نزدیک به متن اصلی درایران مدیون کوششها و تیزبینی کسانی چون علامه دهخدا، علامه قزوینی و دکتر محمد معین است. از آنجا که اصل روش تصحیح بر پایهی دقت علمی و امانتداری نهاده شده است، در این مقاله سعی شده فعالیتها و آثار تصحیحی استاد معین با استناد به منابع و مأخذ برای اهل تحقیق و دانش دوستان به خصوص دانشجویان ادبیات فارسی معرفی شود، لذا سعی شد با استناد به وصیتنامه نیما یوشیج که خود، اصولاً در سنخ دیگری از اندیشهی شاعرانه و بیان شاعرانه فعالیت داشت و نیز اعتماد او به صداقت علمی و امانت داری استاد معین، باب این مقاله گشوده شود. که این، خود نکتهای در خور توجه است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Call of Impudenceصلای بیادبی2236663410.22054/ltr.2000.6634FAعلی اصغرقهرمانی مقبل.Journal Article20161206The present paper is intended to deal with a certain kind of deconstruction and deviation from literary norms found in Mathnavi Ma'navi. Comparison is also made between the Mathnavi and other great literary works. Unlike other Persian literary works, Mathnavi does not begin in the name of the God, praising the prophet and other great religious men. Instead, it starts with the famous complaint expressed by the reed. This way, a man-Molana Jalaledin Balkh-• who has reached the highest and most significant levels of the mvsric path, achieving the most paramount experiences in this connection, expresses the deepest secrets of human spirit. With due attention to above mentioned focal point, 'politeness' is given a comprehensive definition. At the beginning, the paper also describes the Mathnavi as expressing politeness before the Almighty God, which Molavi has presented in the beginning of his complaint in the most beautiful manner.در این مقاله به نوعی ساختارشکنی و سنت گریزی در مثنوی معنوی پرداخته شده و نویسنده، آن را با سایر آثار بزرگ ادبیات فارسی مقایسه کرده است. این مقوله معطوف است به نحوهی شروع مثنوی که برخلاف دیگر آثار ادبی فارسی به جای اینکه سخن با نام خداوند، نعت رسول اکرم و سایر بزرگان دین آغاز شود در شکوائیه معروف از زبان نی، نهفتههای روح انسان از جانب کسی بازگفته میشود که به والاترین تجربههای عرفانی دست یافته است و او، کسی نیست جز مولانا جلال الدین بلخی، با توجه به نکتهی محوری فوق، تعریف جامع و کاملی از «ادب» داده میشود و نویسنده، صلای بیادبی در آغاز مثنوی را نیز نوعی عرض ادب در پیشگاه خداوند تعبیر و تفسیر میکند که مولوی در شکوائیه خود به زیباترین شکل باز گفته است. در این مقاله، گذشته از مثنوی و دیوان شمس از منابع معتبری چون تمهیدات عین القضاه، مناقب العارفین شمس الدین احمد افلاکی نیز بهره گرفته شده است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Two Unkown Sera'iki Translations of Robaiyyat Khayyam and Their Critical Surveyدو ترجمة سرائیکی ناشناخته از رباعیات خیام و نقد و بررسی آنها3751663510.22054/ltr.2000.6635FAرضامصطفوی سبزواری.Journal Article20161206The present paper is the result of the surveys done on the translation of the Robaiyyat-e Hakim Omar Khayyam Sera'iki language. These translations that are mostly done on the basis of valid and authentic texts both in the Persian and English languages, can be divided into two categories: i. Translation into prose of the Robaiyyat ii. Translation into verse of the Robaiyyat together with explanatory remarks. It's worth mentioning here that the Sera'iki language, spoken in Molta'i of Pakistan by some 14 million, is culturally a rich language.این مقاله محصول مطالعاتی است که بر روی ترجمههای رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری به زبان سرائیکی صورت پذیرفته است. این ترجمهها که اغلب از روی نسخههای معتبر فارسی و یا ترجمههای انگلیسی رباعیات است و به دو دسته تقسیم میشوند: الف) برگردان رباعیات خیام به نظم ب) برگردان رباعیات خیام به نثر همراه با شرح و توضیح. لازم به توضیح است زبان سرائیکی که در بخش مولتای پاکستان تکلم میشود از نظر فرهنگی دارای غذای ویژهای است و حدود 14 میلیون نفر به این زبان سخن میگویند.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Seed of Meaningدانه معنی5259663610.22054/ltr.2000.6636FAمحمدحسنحائریهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161206In this article, love is defined from the point of view of Socrates, Plato, Ibn-e Arabi, and Molavi the attributes of which are investigated. The author has mainly attempted to investigate the viewpoints of Molavi on this subject, demonstrating that Molavi considered love as the state of attraction between two spirits, and that his ultimate goal in writing the story of "shah va kanizak" was to suggest that any sort of love initiating in this world is mortal if it is based on materialistic knowledge and that themundane love is not suitable for such a state. Hence, by contrast a love which does not originate from this world definitely has its origin in the other world and will eventually lead the lover towards God. To conclude the article, the views of such scholars as Sanaii, Ein-Ul• Ghozat, Attar and Hafez are employed.در این مقاله مفهوم عشق از دیدگاه سقراط، افلاطون، ابن عربی و مولوی تعریف شده صفات و ویژگیهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. کوشش اصلی نگارنده بر این بوده است که دیدگاه مولوی در این زمینه کاویده شود و مشخص گردد که مولوی عشق را تجاذب ارواح میداند و هدف نهایی وی در نگارش داستان شاه و کنیزک این بوده است که روشن بدارد که: هر عشقی که در عالم زیرین حاصل گردد اگر بر مبنای شناخت و معرفت این جهانی باشد از بین رفتنی و باعث ننگ است و نام عشق بر ان نمیزیبد و عشقی که علت این جهانی نداشته و بیاختیار حاصل گشته باشد بیتردید علتی آن جهانی دارد و عاقبت، عاشق را بدان سر رهبر خواهد شد. نگارنده این نکته را همان چیزی میداند که شاعر عارف آن را دانه معنی شناخته و در پیمانه حکایت شاه و کنیزک نهاده است و بر این باور است که مرد خرد این دانه را از آن پیمانه بر خواهد گرفت. این مقاله با بیان دیدگاههای اندیشمندانی چون سنایی، عین القضات، عطار و حافظ به فرجام آمده است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121A Reflection on the Commonalities between Molavi and Ibn-e Arabiتأملی در پیوند فکری مولوی و ابن عربی (بخش دوم)6075663710.22054/ltr.2000.6637FAسیدحسنامین.Journal Article20161206Molana' s school of mystical thinking is deemed to be thoroughly independent from that of Ibn-e Arabi. To simply demonstrate that Molana visited Ibn-e Arabi in Damascus ( at the time when Molana was young and the latter quite old), and that Molana associated with and developed friendship with Sadr-e Ghunavi ( the greatest advocate of Ibn-e Arabi), and that they shared common viewpoints are proofs that Molana was deeply under the influence of Ibn-e Arabi.مکتب عرفانی مولانای رومی از مکتب ابن عربی مستقل است. اثبات دیدار مولانا با ابن عربی در دمشق (در سالهای جوانی مولانا و پیری ابن عربی) و نیز دوستی و مصاحبت و مجالست مولانا با صدر قونوی (بزرگترین مروج و معلم تعالیم ابن عربی) در قونیه (در سالهای پایانی عمر این دو) یا اشتراک بعضی افکار، برای اثبات این که مولانا تحت تأثیر افکار ابن عربی واقع شده باشد، کافی نیست، زیرا: اولاً – دیدار مولانا با ابن عربی در دمشق، ملاقاتی گذرا بیش نبوده است. ثانیاً – مصاحبت و مجالست مولانا با صدر قونوی در قونیه، در زمانی بوده است که مولانا، در تصوف و معارف صوفیه به مرتبهی کمال رسیده است و دارای استقلال نظر بوده است. ثالثاً – شیوه سیر و سلوک طریقتی مولانا، پس از رسیدن به شمس تبریزی او را از مکتب اسلاف خود و مشایخ سلف او (یعنی پدرش بهاء الدین ولد سلطان العلماء بلخی و نیز جانشین پدرش برهان الدین ترمذی و دیگران) جدا کرد. مولانا با بیان ساده و فشرده و در قالب داستان و قصه با استفاده از منابع مختلف از جمله کلیله و دمنه، الهی نامه (حدیقه الحقیقه) سنایی و آثار عطار، حقایق عرفان عملی و علم باطن را در طبق اخلاص نهاده است و اما ابن عربی، پایه گذار عرفان عملی و علم باطن را در طبق اخلاص نهاده است. اما ابن عربی، پایهگذار عرفان نظری و تفکر عرفانیست و کمال حقیقی را در گرو فهم برانی و وجدانی و معرفت عقلانی و فراعقلانی میداند و از این رهگذر به بهاءالدین بلخی (پدر مولانا) و برهان الدین ترمذی (استاد و مرشد مولانا) شبیه است که شمس تبریزی مولانا را از مطالعهی آثارشان منع کرده است. رابعاً – برخلاف نتیجهگیری هانری کربن که استناد شارحان مثنوی را در ایران و هند به آثار ابن عربی دلیل تأثیر ابن عربی در مولانا میداند، اینگونه شرح و تفسیرها تنها حکایت از مقبولیت تام و تمام افکار ابن عربی در ایران و هند دارد که شارحان مثنوی در ایران و هند نیز از همین گروه بودهاند. در مثل ما میبینیم، جامی که یکی از شارحان بزرگ آثار ابن عربی ست، «نی نامه» خود را که شرح ابیات نخستین مثنوی معنوی است، براساس مکتب ابن عربی – وحد وجود و اعتباری بودن تعین و ماهیت – ساخته است. اما این واقعیت، تنها گزارشگر این حقیقت است که شارح این ابیات (جامی)، در عرفان نظری تابع بی قید و شرط ابن عربی ست و همة معارف الهی را به استشهاد آثار ابن عربی و صدر قونوی تفسیر و تبیین میکند نینامه جامی، نمیتواند دلیل بر تأثیر ابن عربی در مولانا باشد بلکه تنها دلیل بر تأثیر ابن عربی در جامیست. چنان که باز اگر شرح حاج ملاهادی سبزواری بر مثنوی سرشار از اصول عرفانی ابن عربی و همت متعالیهی ملاصدرا است، دلیل بر تأثیر ابن عربی و ملاصدرا در سبزواری ست نه در مولانا، پس، باید نتیجه گرفت که در آثار مولانا مفهوم یا مضمونی نمیتوان یافت که به اختصاص متعلق به ابن عربی باشد و در آثار دیگر عارفان و عالمان متقدم بر مولانا مسبوق به سابقه نباشد. بهدلایل یاد شده، مولانا را نمیتوان متأثر از ابن عربی دانست. چه مولانا به تصوف عاشقانه و مکتب رقص و سماع شمس تبریزی تعلق داشت و معارف صوفیانهاش نیز ریگ ماند و میراث تصوف خراسان بود. در حالیکه تعالیم ابن عربی، متأثر از مواریث حکمی و عرفانی غرب اسلامی بهویژه اندلس بود.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Demon (Div) in Shahnarnehدیو در شاهنامه76100663810.22054/ltr.2000.6638FAمحمدرضابرزگردانشگاه امام خمینیJournal Article20161206The article "Demon" in Shahnameh is derived from the term div (demon) which was in use in Iranian culture before the Islamic era, and which changed into "jinn" like many other terms after introduction of Islam to Iran. The main objective of this paper is to propound the confrontation of human with the divs, for they were always considered as agents spoiling human life, defying human values. Introducing such evil entities, Ferdowsi elaborates on their characteristics, highlighting the permanent and unceasing challenge of Iranians against evil thoughts and deeds.مقالة دیو در شاهنامه، برداشتی است از واژة دیو که پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام به ایران مانند بسیاری از پدیدههای دیگر تغییر کرد و جای خود را به «جن» داد. آنچه در این مقاله اهمیت دارد، طرح برخورد انسان با دیوان است. زیرا انها همواره عامل مخل زندگی آدمی و نافی ارزشهای بشری به شمار آمدهاند. فردوسی ضمن معرفی این موجودات و مختصات آنها مبارزة بیامان ایرانیان را با افکار و رفتار آنها متذکر میشود و میکوشد عرصه زندگی مردم ایران را از وجود چنین عوامل مخربی پاک گرداند. از این رو بحث در خور توجه است. کلید واژه: دیو: پیکار انسان با دیو، پیروزی های انسان در این پیکار، نمادین بودن یا جنبه سمبولیک (symbolic) داشتن این مفهوم، خلاصه کردن همه کاستیها و کژیها در وجود این هیولای اسطورهای.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Ups and Downs of the Persian Poetry in Safavid Dynastyفراز و فرود شعر فارسی در عصر صفوی101107663910.22054/ltr.2000.6639FAمهدیدشتی.0000-0000-0000-0000Journal Article20161206The development of the Persian poetry in the Indian Subcontinent is investigated in this paper. It is emphasized that the Persian literature and language was developing in India along with the Persian literature and language in Iran. Any transition of any nature occurring in Iran left its impact on even remote lands, making the ground for Khorasani, Azarbayejani and Araghi styles flourish in India simultaneous with Iran. The relations between Iran and India dating back to pre-Islamic era to Safavid dynasty are also pointed out in this paper; and the presence of Iranians in the Subcontinent and theit departure to Indonesia and even to Java and Sumatra Islands constitute a part of this research. The emergence of Indian style and immigration of poets from Iran to India owing to the policies of Safavid kings are included among the topics discussed herein.در این مقاله تطور و شکلگیری شعر فارسی در شبه قارة هند بررسی شده است. مقاله تأکید دارد که زبان و ادب فارسی در هند پا به پای زبان و ادب فارسی در ایران حرکت میکرد و هر موج تحولی که در اینجا بهوجود میآمد تا آن کرانهها ادامه مییافت به گونهای که در هند نیز سبک خراسانی و آذربایجانی و عراقی همپا و هماهنگ ایران زمین نفس میکشید. روابط ایران و هند از دوران پیش از اسلام تا عصر صفویه نیز به اختصار، در مقاله مطرح شده است و براساس منابع و مأخذی چون سفرنامه ابن بطوطه به حضور ایرانیان در شبه قاره و گسترش آنان تا اندونزی حتی جزایر جاوه و سوماترا اشره شده است. در عین حال، شکلگیری سبک هندی و نحوهی مهاجرت شاعران از ایران به هند بهدلیل سیاستهای شاهان صفوی نیز در مقاله مطرح شده و ضمن آن، این نکتة اساسی مورد بررسی و تأکید قرار گرفته که عصر صفوی، دوره انحطاط شعر فارسی و در مقابل، اوجگیری شعر والای دینی استدانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Ghazali: His Works in Kordestan Scientific and Religious Centersغزالی و آثار وی در مراکز علمی و دینی کردستان108114664010.22054/ltr.2000.6640FAشهبازمحسنی.Journal Article20161206The present paper is an attempt to recommend a manuscript copy of a book under the title of " Ehya-e Ulum-e Din" ( which literally translates into revival of religious sciences). The book was transcribed and simultaneously corrected by a learned calligrapher, Esmail Maraghi, in Savojbolagh (now mahabad). The manuscript was dedicated to Budagh-Sultan, the then ruler of Mokarian, an area the principal city of which used to be Savojbolagh. However, the invaluable manuscript of his, like the myriad priceless works of Iranian origin which were earlier plundered, presently rests in the National Library of Cairo. The paper further elaborates on the status of works by Ghazali and Kordestani scholars, and men of thought in religious and theological fields, which constitute a major portion of the vast collection of Islamic writings and works.مقاله حاضر گزارشی است در معرفی نسخهای خطی از احیاء علوم الدین که بهوسیله کاتبی فرهیخته و خوش خط به نام اسمعیل مراغی در ساوجبلاغ (مهاباد کنونی) استنساخ و تصحیح شده است. کاتب، آن را به بوداق سلطان حاکم وقت مکریان (که ساوجبلاغ مرکز آن ناحیه بوده) اهدا کرده است. این نسخهی نفیس چونان هزاران جلد کتاب پرارزش دیگر از کشورمان به غارت رفته است و توسط غارتگران فرهنگی به آن سوی مرزها برده شده است و هم اکنون کتابخانهی ملی قاهره است. این گفتار سعی در معرفی جایگاه آثار غزالی در حوزههای دینی و دانشندان کردستان بهعنوان بخشی از مجموعهی بزرگ اسلام و ایران دارد.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Correction of Monsha'at Amir Nezam under the Supervision of Professor Ghaziبا استاد قاضی در منشئات امیر نظام115125664110.22054/ltr.2000.6641FAاسماعیلتاجبخش.0000-0002-3165-9102Journal Article20161206I had the opportunity of being one of the students of Professor Seyyed Hasan Agha Ghazi Tabatabaii in Faculty of Literature at Tabriz University some seventeen years ago. Once we happened to talk about Monsha 'at Amir Nezam Garrousi and its correction, and the professor eagerly recommended that I correct this book under his supervision. To start with, he provided me with a lithographic copy of his Monsha 'at so that I could rewrite the text and take down its difficulties. Unfortunately, after his demise, the task remained unfinished, though I treasure his book. Now, after all these years, I have extracted his remarks recorded on the margins of the book to be published in "Zaban va A dab".حدود هفده سال پیش که افتخار شاگردی در محضر استاد علّامه مفضال جناب آقای سید حسن آقا قاضی طباطبایی را در دانشکدة ادبیات تبریز داشتم، روزی صحبت از منشئات امیر نظام گروسی و تصحیح آن به میان آمد، و قرار شد این کمترین تحت راهنماییهای استاد این مهم را انجام دهد، استاد قبل از هر چیز نسخهی چاپ سنگی منشئات را از کتابخانة شخصی خود به بنده مرحمت فرمودند تا بازنویسی متن را شروع و اشکالات آن را یادداشت کند. متأسفانه با فوت شدن استاد این کار نیمه تمام و کتاب استاد نیز نزد حقیر به یادگار ماند. حال پس از گذشت سالها حواشی آن زندهیاد را به ترتیب صفحات از هامش صفحات کتاب مذکور استخراج کردم و با عبارتی که دربارهی آنها بود آوردم؛ و برای چاپ به مجله زبان و ادب تقدیم کردم، تا در صورت صواب دید آن را چاپ کنند.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Shadows and Their Followers A Study of Mystical Symbolism in Mantegh-at-Tayrسایهها و سالکان بررسی نمادگرایی عرفانی در منطق الطیر126134664210.22054/ltr.2000.6642FAحسینخسروی.Journal Article20161206This paper is a structuralist study of some verses composed by Attar in Mantegh-at-tayr. The paper holds verses No. 616 to 680. The part from which the verses have been selected, is the introduction of the story of Asefi. Attar has employed the method of Bara' at Estehlaal (the core of the theme) in order to introduce the reader to the thematic core of the subject.این مقاله بررسی ساختگرایانهی ابیاتی از منطق الطیر عطار است و ابیات 616 تا 680 این را در بر میگیرد. این قسمت از کتاب، به منزلهی پیش درآمدی بر داستان اصفی محسوب میگردد. برای آشنا کردن خواننده با موضوع اصلی داستان، عطار از شیوه براعت استعلال بهره گرفته است که هسته اصلی آنرا در خود نهفته است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Magical Medicine in Shahnameh Ferdowsiجادوپزشکی در شاهنامه135153664310.22054/ltr.2000.6643FAمجتبیدماوندی.Journal Article20161206Magical medicine in Shahnameh Ferdowsi is briefly examined in the present paper. Initially, the magical treatment in general will be explained following which the magical treatments mentioned in particular in the Shahnameh will be dealt with. The phoenix is responsible for most of the incredible magical treatments prescribed in the Shahnameh. The first part of the paper concerns with topics including Rostam's birth, magical herbs, panacea (nushdaru), Zorastrian priests role in the practice of magics, magical treatment of the phoenix, the recovery of Rostam injured in his battle with Esfandiar and his horse (Rakhsh). Part two deals with treatment of Gostham by Keykhosrow, using magical marbles and beads, making comments on their healing power. The concluding part gives a description of the process in which Kavous' s eyes were healed by Rostam making use of the magical white demon's (Div-e Sepid) liver blood.این جستار، به اختصار، جادوپزشکی را در شاهنامه بررسی مینماید، در مقدمه پیرامون جادو پزشکی و جادو درمانی شرحی میآید، سپس درمانگریهای شگفت و جادویی در شاهنامه بررسی میشود، بیشترین درمانگریهای شگفت انگیز در شاهنامه، مربوط به سیمرغ است، در قسمت اول مقاله، زادن رستم، گیاهان جادویی و نوشدارو، نقش موبدان در جادو کاری، درمانگری جادویی سیمرغ و مداوای رستم و رخش در نبرد رستم با اسفندیار مورد بحث قرار میگیرد. سپس در قسمت دوم به درمان گستهم توسط کیخسرو با مهرهای جادویی پرداخته میشود و به نقش مهرهها و سنگهای جادویی در شفابخشی و درمانیابی اشارتی میرود و در پایان به درمان چشمان کاووس توسط رستم با خون جگر دیو سپید که دیوی جادوست، نظری افکنده میشود. در ضمن از متون و آثار دیگر نیز در تحلیل و توضیح موارد فوق در جای جای جستار استفاده گردیده است.دانشگاه علامه طباطبائیمتن پژوهی ادبی2251-713831320001121Abu Ali Farsi's General Views on Lexical Conceptsآرای کلی لغوی ابو علی فارسی154173664410.22054/ltr.2000.6644FAصفدرشاکردانشگاه آزاد واحد فساJournal Article20161206The focus of this paper lies on Abu Ali Farsi's general views on the development of linguistic phenomena including synonymity, antonymity, parallelism, lexical assimilation, and metathesis. The paper sheds light on the views erroneously attributed to Abu Ali Farsi, somehow analyzing and rectifying misinterpretations given to his views.در این مقاله با استفاده از کتب معتبر لغوی مانند: «المخصص» ، «المزهر»، «الخصائص»، «سر صناعه اعراب» و همچنین کتب جدیدی که در فقه اللغه به نگارش درآمده است، عقاید و آرای کلی لغوی ابو علی فارسی پیرامون پدیدههای لغوی ترادف، تضاد، اشتراک لفظ، قلب لغوی و نظایر آن که تاکنون منتشر نشده است تحلیل و به آرای لغوی که سهواً به ایشان نسبت دادهاند و تفاسیر ناصواب از آرای وی نیز به گونهای تحلیلی اشاره شده است.