2024-03-29T15:26:14Z
https://ltr.atu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=970
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
نقد و بررسی سبکشناسانة شعر دورة بازگشت
غلامرضا
مستعلی پارسا
فرهنگ هر ملّتی از عناصر گوناگونی فراهم میآید، یکی از مهمترین ارکان سازندة فرهنگ، شعر و ادب است که از اساطیر، مذهب، حوادث اجتماعی و تاریخی هر ملّت سرچشمه میگیرد و یکی از منابع شناخت تاریخ تمدّن ملل در قرون مختلف میباشد. آشنایی دقیق و انتقادی با تحوّل و تطوّر شعر در طول تاریخ، گامی مؤثّر در شناخت سرگذشت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعهای است. با آشنایی با تاریخ ادب و شعر میتوان دریافت که آیا جامعه در حال پیشرفت و اعتلاست، یا در حال سکون است و یا اینکه سیر قهقرایی دارد. شعر فارسی در طول تاریخ هزار و دویستسالة خود، دچار تحوّلات و دگرگونیهای مختلفی شده که عوامل بسیاری در این تطوّرها مؤثّر بودهاند. آنچه در این مقاله مطرح است، جستجوی بررسی میزان توفیق شاعرانی است که از سبک هندی روی برتافته، به تتبّع در آثار قدما پرداختهاند و اینکه تا چه اندازهای توانستهاند از نفوذ سبک هندی خارج شوند، چه از نظر ترکیبات واژگانی و چه از لحاظ مضمون و محتوای شعر. با بررسی و مقایسة ویژگیهای شعر شاعران خراسانی و بازگشت میتوان گفت که تقلید، هرچند استادانه هم انجام بگیرد، باز هم ارزش اثر اصلی و ابتکاری را ندارد و در طول تاریخ، هیچ گاه مقلّدان یک هنرمند به اندازة خود او ارزش پیدا نکردهاند و آثار آنان مورد توجّه قرار نگرفته است. اصولاً تقلید از حالت سکون و ایستایی شخص و جامعة مقلّد حکایت میکند. قصد داریم تا با ذکر نمونهها و دادههای آماری دقیق، به میزان موفّقیّت یا شکست نسبی این تقلیدهای شاعرانه دست یابیم.
تقلید
دورة بازگشت ادبی
سبک خراسانی
شعر
نقد و بررسی
2016
08
22
7
39
https://ltr.atu.ac.ir/article_4843_11fa0e4b8c39bce8ef1cf4675849d27b.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
خوانش پسااستعماری رمان جزیرۀ سرگردانی
سمیّه
حاجتی
احمد
رضی
مطالعات پسااستعماری یکی از شاخههای مهمّ نقد ادبی است که در پیوند با زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آثار ادبی قرار دارد. این رویکرد انتقادی آن دسته از آثار ادبیّات را که به روایت از کشورهای استعمارگر، جوامع تحت سیطره و مسائل مختلف آنها چه در تقابل با یکدیگر و چه به صورت مجزّا پرداختهاند، در بر میگیرد و هدف عمدۀ آن، ارائۀ رهیافتی واسازانه در چگونگی بازنمایی خود و دیگری یا مرکز و حاشیه در تحلیل و بررسی است. این مقاله با ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری مانند دیگریسازی، جنسیّت، زبان، استعمارزدایی و... در رمان جزیرۀ سرگردانی قرائتی جدید از این اثر ارائه میدهد. همچنین، زمینههای مرکززُدایی از تفکّر غربی و ایجاد خودآگاهی را در برخورد با دیدگاه تکسونگرانۀ غرب که در آثار داستانی فارسی انعکاس یافته است، تحلیل میکند. در این راستا، بنمایههای بازتاب یافته در رمان در دو دستۀ عمدۀ 1ـ از خود بیگانگی شامل بیقیدی، آشفتگی و مرگاندیشی. 2ـ خودباوری توأم با پیوند و تعلّق به نشانهها و باورهای هویّت ملّی، شناسایی و معرّفی میشوند تا نگرش نویسنده به عنوان داستاننویس موفّق معاصر نسبت به جهان غرب، نوع واکنش به آن در شخصیّتپردازی و روایت اثر مشخّص گردد. این تحقیق نشان میدهد که دانشور در مقام ارائۀ راهکار هم برآمده است و سطح فرهنگی و فکری اقشار مختلف و تأثیر میزان آگاهی افراد را در نوع واکنش نسبت به غرب بسیار پُراهمّیّت دانسته است
سیمین دانشور
نقد ادبی
هویّت
جنسیّت
2016
08
22
41
65
https://ltr.atu.ac.ir/article_4844_e006e7ac708258d7414b5fe948e83083.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
رمزگشایی از دو افسانة هفت گنبد بر اساس اسطورة آفرینش
محسن
ذوالفقاری
حمید
غلامی
آثار نظامی گنجوی، بهویژه «هفت پیکر» حاوی پیامها و مفاهیمی است که آبشخور بسیاری از آنها برگرفته از ناخودآگاه فردی و جمعی اوست که در بیانی نمادین و در لایههای رمز انعکاس یافته است. این نوع زایش ادبی برگرفته از نفوذ به نمایههای عمیق اسطورهای در وجود این شاعر و بروز و ظهور آن در غالب داستانهایی است که بیش از هر چیز، شگفتی و درک تجربة بیزمانی را به خواننده القا میکند. این مقاله بر اساس رویکرد اسطورهشناسی و بهرهگیری از اسطورة بنیادین آفرینش و اسطورة دایرهکه در راستای اسطورة آفرینش به آن پرداخته شده است، ساختار فکری اسطورهای شاعر را نمایان میکند که روح اسطوره را در درونیترین ابعاد فکری شاعر طنینانداز کرده است. همچنین، به واکاوی و کشف معنای رمزی و تأویلی عناصری در این زمینه از قبیل، اسطورة درخت و اسطورة جاودانگی از رهگذر حضور کامل در بهشت به مدّت یک شبانهروز بر اساس اسطورة دایره و عامل اصلی هبوط بر اساس رهیافت اسطورهای پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلیـ استنادی و با استفاده از تأویل، در گشودن نشانههای موجود در این باب، دریافتی متفاوت و مستند از دو افسانة گنبد سیاه و گنبد پیروزهای در ساختار روایی داستان آفرینش ارائه شده است.
آفرینش
اسطورة دایره
اسطورة درخت
هبوط
جاودانگی
2016
08
22
67
91
https://ltr.atu.ac.ir/article_4845_6f77cadcbb3e51c2ccd735798712d20d.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
بررسی تطبیقی «عنوان» در رمانهای ادبیّات پایداری با تکیه بر رمانهای اُمّ سعد و دا
محمود
بشیری
سمیّه
آقاجانی کلخوران
«میهن» و «دفاع» از مضامین مهمّ ادبیّات پایداری هستند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش انجام شده است که چگونه در ادبیّات داستانی پایداری، اهمیّت مضمون دفاع از میهن میتواند در عنوان بازتاب داشته باشد؟ همچنین، چگونه «عنوان» به مثابة آستانهای برای ورود به متن میتواند با بهرهگیری از الگوی زنـ مادر به عنوان میهن، سبب شکلگیری اثری قابل توجّه در زمینۀ ادبیّات پایداری میهنمحور گردد؟ برای این منظور با استفاده از پیرامتنیّت ارتباط عنوان داستان را با متن، در دو رمان ادبیّات پایداری «امّ سعد» اثر غسّان کنفانی و «دا» به کوشش سیّد اعظم حسینی بررسی میگردد. این دو داستان به عنوان دو اثر شاخص در ادبیّات پایداری انتخاب شدهاند که میتوان با آنها به پرسش پژوهش پاسخ داد. در هر دو داستان، «عنوان» درونمتنی است؛ به این معنی که به متن داستان ارجاع دارد و نه بیرون از آن. در رمان «امّ سعد» نویسنده با بهکارگیری مادر به عنوان نماد سرزمین فلسطین و انعکاس آن در عنوان داستان، داستانی میهنمحور و قابل اعتنا در حوزۀ ادبیّات پایداری خلق کرده است، در حالی که در داستان «دا»، بهرغم اینکه شخصیّت اصلی داستان بانویی مبارز و عنوان داستان به معنای مادر است، توجّه نکردن به ارتباط مادر و میهن، سبب شده این رمان نمونۀ خوبی برای ادبیّات پایداری میهنمحور نباشد.
ادبیّات پایداری
رمان
امّ سعد
دا
پیرامتنیّت
2016
08
22
93
115
https://ltr.atu.ac.ir/article_4846_d0fbda757b4202ee05e2aa95101cd64f.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
نقد تطبیقی حکایتهای بهارستان جامی با داستانهای مینیمالیستی
خلیل
بیگزاده
محمّد
آرتا
تأکید و تمرکز فرمالیستها بر خَلق فُرمهای نو با کمک استراتژیهای کلامی، خالقان آثار ادبی را بیش از پیش به سوی مسائل مربوط به فُرم و تکنیک کشاند. نویسندگان این عرصه با بهرهمندی از شگردهایی چون بیپیرایگی و سادگی زبان و مفاهیم،غافلگیری،بهکارگیری تِمِ جذّاب، خلاصهگویی و کمال ایجاز وواقعگراییبه آفرینش گونهای داستانی نائل شدند که بر مبنای فُرم و ظرافتهای تکنیکی و بیان موضوع در کمترین حجم ممکن برای نفوذ به عمق آگاهی و عواطف خواننده خَلق شد که به مینیمالیسم شهرت یافت. در برخی آثار کلاسیک نثر فارسی همچون «بهارستان» جامی، حکایتهای کوتاهی وجود دارد که در پنداشت بعضی پژوهشگران شباهتهای فراوانی با داستانهای مینیمال دارند و قابل انطباق با مشخّصههای مینیمالیسم میباشند. این پژوهش با رویکردی توصیفیـ تحلیلی وجوه تشابه و تفاوت حکایتهای کوتاه «بهارستان» جامی و مشخّصههای مینیمالیسم را بررسی کرده است و نشان داده است که بهرغم نظر برخی از پژوهشگران، حکایتهای کوتاه «بهارستان» جامی نه تنها با داستانهای مینیمالیستی کاملاً قابل انطباق نیستند، بلکه در کنار شباهتهای ظاهری و صوری، تفاوتهای بارزی نیز میان آنها وجود دارد.
نقد تطبیقی
مینیمالیسم
حکایتهای مینیمال
بهارستان جامی
عبدالرّحمن جامی
2016
08
22
117
142
https://ltr.atu.ac.ir/article_4847_bbecc1bc0dfc75261893ff75e475953a.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
غزلیّات میرزا غالب دهلوی فراسوی مرزها
ندا
علیزاده کاشانی
غزل از مهمترین قالبهای شعر کلاسیک فارسی است که از اواخر قرن بیستم به ژانری ادبی در ادبیّات امریکای شمالی تبدیل شده است. اکنون بسیاری از شاعران در امریکای شمالی و کانادا به این فرم ادبی شعر میسرایند. پژوهش حاضر درصدد است نشان دهد چرا و چگونه غزل به امریکای شمالی راه یافت و چه عواملی موجب گسترش آن در این سرزمین شدند. به این منظور، ابتدا پیشزمینهای در باب تلاشهای شاعران امریکایی قرن نوزده در معرّفی و ترجمة اشعار فارسی ارائه میشود و پس از آن، به بررسی نقش دو شاعر و محقّق برجستة هندی، اعجاز احمد و آغا شاهد علی، در معرّفی هویّت واقعی این نوع شعر در امریکا پرداخته میشود. در این مقاله نشان داده میشود که آموزشها و ترجمههای این دو محقّق شرقی در رواج غزلهای میرزا غالب دهلوی منجر به ترجمه و سرایش گستردة غزل به زبان انگلیسی شد و در پی آن، شاعران برجستهای چون «ادرین ریچ» و «رابرت بلای» قالب غزل را برای بیان اغراض خود برگزیدند.
غزل
امریکای شمالی
اعجاز احمد
آغا شاهد علی
میرزا غالب دهلوی
2016
08
22
143
165
https://ltr.atu.ac.ir/article_4848_0bde494053f9dd9cccd9e553725cce98.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1395
20
68
نقد و بررسی داستانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را میکُشت از بهر تعصّب» از مثنوی مولوی بر اساس رویکرد بینامتنیّت
محمود
رضایی دشتارژنه
محمّد
بیژنزاده
پیروان رویکرد بینامتنیّت معتقدند که هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آنِ واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون بعدی است. در این جستار، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیّت تشریح شده است و آنگاه بر اساس این رویکرد، داستانی از «مثنوی معنوی» با عنوانِ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را میکُشت از بهر تعصّب» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. با تحلیل این داستان، روشن شد که چنانکه پیروان رویکرد بینامتنیّت تأکید کردهاند که هیچ متنی اصیل نیست، داستان مورد بحث در مثنوی نیز واگویهای از متون متقدّم خود، از جمله «شغاد و رستم» در شاهنامه، «جزیمةالأبرش» در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایران و شاه هیطالیان» در تاریخ طبری و «بوم و زاغ» در کلیله و دمنه است؛ بدین ترتیب که در هر پنج داستان، بین دو سرزمین دشمنی پدید میآید و یک نفر از پادشاه میخواهد که او را در میان مردم خوار کند و مورد ضرب و شتم قرار دهد. آنگاه فردِ بهظاهر مطرود، به سپاه دشمن رو میآورد و با جلب اعتماد آنها موفّق میشود که دشمن را سخت شکست دهد.
بینامتنیّت
مثنوی مولوی
شاهنامه
تاریخ طبری
تاریخ بلعمی
کلیله و دمنه
2016
08
22
167
189
https://ltr.atu.ac.ir/article_4849_e1b81d4469b700dfce2cca72283cc9f4.pdf