2024-03-28T18:31:00Z
https://ltr.atu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=280
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
معنا و مفهوم «پر کرگس» در بیتی از شاهنامه
حسن
حیدری
علی
صبّاغی
این جستار به شرح و تفسیر مصرعی از داستان رستم و سهراب شاهنامة فردوسی «شما را زمین، پرّ کرگس مرا» میپردازد. اختلاف نظر شارحان و گزارندگان شاهنامه دربارة معنی و مفهوم این مصراع نگارندگان را به جستجو در چرایی این اختلافها، شواهد معانی ارائهشده و مفهوم نهایی بیت واداشت. فرضیّة پژوهش حاضر این است که کاربرد کم تعبیر «پر کرگس مرا» در متون ادبی فارسی، ابهام در معنای بیت را دامن زده، شارحان و مترجمان را به گزارش کلّی بیت واداشته است. نگارندگان با بهرهگیری از روش قیاسی و بررسی درزمانی، شواهدی از کاربرد تعبیر «پر کرگس» به دست آوردهاند و معنای جدیدی را پیشنهاد میکنند. حاصل پژوهش بیانگر آن است که در این مصراع، تعبیر «پر کرگس» از سویی القاگر مفهوم خُردی، تقلیل و ناچیزی است در برابر زمین و هر آنچه در آن است و از سوی دیگر، تعبیر «به عاریت گرفتن پر کرگس» برای بیان شتابزدگی و عجله و سرعت به کار رفته است.
فردوسی
شاهنامه
داستان رستم و سهراب
پر کرگس
2015
06
22
7
20
https://ltr.atu.ac.ir/article_1178_4911a33a1a79b5dfa77f40c12d3e71ad.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
پیکربندی «زمان» در داستان «سیاوش»
غلامعلی
فلاّح
لیلا
سادات پیغمبرزاده
پویایی فرایند قرائت متن، حاصل تمهیدهایی است که همچون خطوطی پیاپی، زنجیرۀ فرضیّههای خواننده را دستخوش تغییر میکند. بررسی پیکربندی زمان در داستان سیاوش نشان میدهد که الگوی هنرمندانۀ پیرنگ از طریق برجسته کردن تمهیدهای هنری، از جمله بههمریختگی توالی زمانی رویدادها شکل میگیرد. راوی با در نظر داشتن قانونهایی که رابطۀ مستقیمی با ترتیب زمانی آنها دارد، در ترتیب نقل وقایع و کنشهای داستانی دست به گزینش میزند و با حذف یا ارایۀ اطّلاعات در خارج از جایگاه خود،سرعت ادراک خواننده را نسبت به متن کاهش میدهد و او را به همگون ساختن اطّلاعات پیشین خود با آخرین بخش از اطّلاعات ارائه شده در متن ترغیب میکند. راوی با تمرکز بر گونۀ روایی آیندهنگر و جهتگیری کلّ داستان به سوی پیشبینی اوّلیّه، خواننده را با خود همراه میسازد. در اینگونه روایتها، مخاطب در پی کشف رویدادها نیست، بلکه میل به دانستن نحوۀ وقوع حوادث داستانی، خواننده را تا پایان روایت همراهی میکند.
زمان
فرضیّهسازی
تعلیق
سیاوش
شاهنامه
فردوسی
روایتشناسی
2015
06
22
21
40
https://ltr.atu.ac.ir/article_1180_efdb40795ec92073229e247d0bd65325.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
تأویل در مقالات شمس تبریزی
مهدی
محبّتی
تأویل و معنا و قلمروهای مرتبط با آن در مقالات شمس تبریزی از جمله موضوعهایی است که با همة اهمیّت و کارکردی که در حیطة پژوهشهای عرفانی و بهویژه مولویشناسی و نیز شناخت احوال و افعال شمس تبریزی دارد، هنوز چنانکه باید مورد تدفیق و تحقیق قرار نگرفته است. شمس از آنجا که ذاتاً شخصو شخصیّتی درونبین و رمزگرا دارد، به مسألة تأویل توجّه بسیار نشان داده است و تقریباً در سراسر مقالات، تأویل را در تمام ساحتها پیشِ چشم داشته است و از آن در جهت بسط و تحکیم افکار خویش سود برده است. این قلمرو تأویلی گرچه از ریزترین نکتههای لغوی و اشیاء ملموس و مادّی تا مهمترین مباحث معرفتی و مسایل کلامی و اجتماعی را در بر میگیرد، امّا هدف اصلی و اَولی در این مقاله ـ با نگاهی به شیوههای رویکرد هرمنوتیک معاصر ـ طبقهبندی و تحلیل نگرههای تأویلی شمستبریزی در باب آیات و روایات است و بازکرد نوع نگاه ویژهای که او غالباً برخلاف جمهورعرفا و مفسّران از این دو مقوله به عمل میآورد و بعضاً نکتههایی بسیار بدیع و ممتاز و دیگرگون ـ وعمدتاً انسانگرایانه و مردممحور ـ از بطن آنها استخراج مینماید که در جای خود نیازمند نگاهی جدّی و جدید و تبیین ژرف و همهجانبه است.
تأویل
متنمحوری
مؤلّفمحوری
مقالات
انسانگرایی
2015
06
22
41
61
https://ltr.atu.ac.ir/article_1182_2a00e0e9f9200b09372a7f8b8a13cee8.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
عملگرایی (پراگماتیسم) در کلیله و دمنه
محمّد
آهی
فاطمه
مهربانی ممدوح
پراگماتیسم مکتبی فلسفی است که ضمن اینکه اصالت را به عمل میدهد، به امور واقع توجّه کرده، سعی میکند که مصلحت را در نظر بگیرد و نیز به هیچ گونه مطلقگرایی در باب نظریّهها معتقد نیست و حقیقت را امری نسبی میداند. عقاید و نظریّهها را ابزاری برای رسیدن به هدف میداند که کارآیی آنها در جریان تجربه مشخّص میشود. از بنیانگذاراناین مکتب، پیرس، جیمز و دیویی را میتوان نام برد. در این پژوهش، ابتدا پیشینه، خطوط و شاخصهای پراگماتیسم مطرح میشود و بدین موضوع پرداخته میشود که این مکتب ریشه در عقاید فلاسفة گذشته چون سقراط و ارسطو دارد و در بین نظریّههای اخلاقی جدید، نزدیکی زیادی با مکتب اصالت نفع (سودگرایی) دارد. در بخش دوم با رویکردی علمی به بررسی پراگماتیسم در کلیله و دمنه میپردازد و با توجّه به دادههای به دست آمده، نشانهها و مصادیقی از پراگماتیسم در کلیله و دمنه با توجّه به شاخصهایی چون واقعبینی، نسبیگرایی، مصلحتگرایی، ابزارانگاری و نتیجهگراییمورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
پراگماتیسم
کلیله و دمنه
سیاست
عملگرایی
سودگرایی
2015
06
22
63
82
https://ltr.atu.ac.ir/article_1184_991c6f8e5398aa7f37a509d3c6e31cb2.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
تحلیل ساختار روایتی داستان بهرام و گلاندام برپایة نظریّة گریماس
محمّدامیر
مشهدی
فاطمه
ثواب
روایتشناسی به عنوان بزرگترین ارمغان ساختارگرایی، یکی از مهمترین حوزههای نظریّة ادبی مدرن محسوب میشود. در قرن بیستم میلادی، ساختارگرایان به پیروی از پراپ، در صدد ارائة الگوی کلّی در ساخت انواع روایت برآمدند. در همین زمینه، آ.ژ.گریماس، مشهورترین نظریّهپرداز روایت، از دامنة محدود مطالعات پراپ فراتر رفت و با ارائة الگوی کنشی و زنجیرههای روایتی خود، تلاش کرد تا به دستور کلّی زبان روایت دست یابد و هر روایت را با ساختار روایی خاص تجزیه و تحلیل کند. او الگوی کنشی خود را بهگونهای طرّاحی کرد که با تمام روایتها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس، در این پژوهش سعی بر آن است تا ساختار روایتی داستان «بهرام و گلاندام»، به عنوان نمونهای از منظومههای غنایی عاشقانه، بر مبنای نظریّة گریماس مورد مطالعه قرار گیرد و ساختار طرح اصلی روایت با تغییر وضعیّتها بر اساس تقابلهای دوگانه و زنجیرههای روایی و همچنین الگوی کنشی روایت تحلیل و بررسی شود. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که الگوی کنشی گریماس در تحلیل روایت منظومة غنایی بهرام و گلاندام تقریباً مفید و قابل تطبیق است و طرح داستان از ساختار و انسجام روایی خاصّی برخوردار و از دو منظر (تقابلهای دوگانه و قاعدههای نحوی) قابل بررسی است و از لحاظ کنشی، شامل دو الگوی کنشی مجزّا با کنشگران متمایزی است که در دیگر روایتها کمتر مشاهده میشود.
روایتشناسی
گریماس
ساختار طرح
الگوی کنشی
منظومة غنایی
بهرام و گلاندام
2015
06
22
83
105
https://ltr.atu.ac.ir/article_1185_f6aad5d9fcaf5f6afc2c75ed3a0a0ab3.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
متناقضنما در شعر سبک آذربایجانی
نرگس
اسکویی
یکی از جذّابترین مباحث زیباییشناسی متن، بحث پارادوکس یا متناقضنماست. بهرهگیری از این شگرد، از عالیترین شیوههای آشناییزدایی هنری به شمار میرود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجستهسازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب میگردد. در شعر سبک آذربایجانی این ارائه بسامدی قابل توجّه و اثرگذار دارد. پارادوکس با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره، تشخیص و کنایه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود فاصله میگیرد و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اوّلیّه کلام پی میبرد. امّا ایجاد آن در متن نیاز به ظرافت و خلاّقیّت بسیار دارد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیمبندی تازه از انواع پارادوکس، شعر سبک آذربایجانی را از این چشمانداز، به بوتة نقد و تطبیق میکشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل میکند.
سبک آذربایجانی
پارادوکس یا متناقضنما
برجستگی زبانی
2015
06
22
107
135
https://ltr.atu.ac.ir/article_1186_5d79aa6239697fa66bc3d88cd39b78cf.pdf
متن پژوهی ادبی
2251-7138
2251-7138
1393
18
61
تأثیرپذیری شجاع در فصل دوم کتاب انیسالنّاس از منابع فارسی و عربی
وحید
سبزیانپور
مرضیه
دبیریان
سرزمین کهن ایران همواره زادگاه ادیبان و دانشمندانی بوده است که توجّه به امور اخلاقی را سرلوحـة کار خود قـرار دادهاند. از دیرباز کتابهای چندی در زمینة اخـلاق و تربیـت نگاشـته شـده اسـت. «انیسالنّاس» یکی از این کتابهای اخلاقی و تربیتی است که در سال 830 هجری قمری به دست شخصی گمنام به نام «شجاع» به رشتة تحریر درآمده است. وی این کتاب را به پیروی از قابوسنامه در بیست فصل نگاشته است و در لابهلای مطالب کتاب، عبارتها و اشعار فارسی و عربی مرتبط با موضوع را ذکر کرده است. پژوهش حاضر به بررسی و معرّفی فصل دوم کتاب انیسالنّاس با عنوان «در آداب دوست گزیدن و شرط آن» پرداخته است و تلاش کرده تا ابتدا منابع مورد استفادة نویسنده را در نوشتن کتاب مشخّص کند و آنگاه تأثیر اندیشـههای اسلامی و ایرانی را در این کتاب نشان دهد.
انیسالنّاس
شجاع
قابوسنامه
اخلاق
آداب دوستی
2015
06
22
135
167
https://ltr.atu.ac.ir/article_1190_98fbd1aa486436685d7e95d98926d338.pdf