ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی داستان «جاناتان مرغ دریایی» و داستان مرغان در منطقالطیر بر مبنای نظریۀ انتخاب گلسر
تئوری انتخاب به تبیین رفتارهای انسان با تأکید بر مسئولیتپذیری در برآوردن نیازهای اساسی میپردازد. هدف مقالۀ حاضر، کاربست این رویکرد روانشناسی، در بررسی تطبیقی داستانهای رمزی است. جاناتان، مرغ دریایی، نوشتۀ ریچارد باخ (1936) و نیز منطقالطیر عطّار، بازگوکنندۀ یکی از والاترین دغدغههای بشری، یعنی «حقیقت جویی» است. مقالۀ حاضر، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی نشان میدهد که این آثار از نظر کاربرد مفاهیم نمادین، وجوه اشتراک دارند. درونمایۀ آنها بهرغم تمایز در ساختار، تعارض میان داشتهها و خواستههای آدمی را بازمینمایاند. میل به کشف گوهر وجودی در سایۀ هدایتگری راهنما بیانگر تلاش آدمی برای برآوردن نیاز به آزادی و حقّ ارزشمندی است. عطّار در وادی دوم، بهضرورت عشق در سلوک میپردازد؛ ولی ریچارد باخ، در آخرین آموزهها اهمیت این نیاز اساسی را بازگو میکند. تفاوت دیگر در میزان بازنمایی انگیزههای درونی شخصیتهاست. داستان ریچارد باخ، به دلیل بهرهگیری بیشتر از توصیف و طرح گفتوگوهای درونی قابلیت بیشتری برای خوانش گلسری دارد.
https://ltr.atu.ac.ir/article_9914_3828ef420425de361c114662755173e2.pdf
2019-09-23
7
38
10.22054/ltr.2019.38164.2511
ادبیات تطبیقی
تئوری انتخاب
منطقالطیر
جاناتان مرغ دریایی
احمد
تمیم داری
a_tamimdari@yahoo.com
1
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
شیوا
دولت آبادی
sh_dolatabadi@yahoo.com
2
استادیار روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
AUTHOR
شهناز
عبادتی
sh.ebadati@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
AUTHOR
اشرف زاده، رضا. (1373). تجّلی رمز و روایت در شعر عطّار نیشابوری. چ 1. تهران: انتشارات اساطیر.
1
آقاگدی، پریسا و احمد اعتمادی. (1391). «بررسی اثربخشی آموزش نظریۀ انتخاب و کنترل گلسر بر تحوّل الگوی هویّت نوجوانان». مطالعات روانشناختی. د 8. ش 2. صص 33 – 54.
2
باخ، ریچارد. (1397). جاناتان مرغ دریایی. ترجمۀ مهسا یزدانی. چ 5. تهران: انتشارات بهجت.
3
شورل، ایو. (1386). ادبیات تطبیقی. ترجمۀ طهمورث ساجدی. تهران: نشر امیرکبیر.
4
صاحبی، علی و عاطفه سلطانی فر. (1393). دعوت به مسئولیتپذیری (فرآیند گام به گام واقعیت درمانی).چ 2. تهران: سایه سخن.
5
صاحبی، علی و همکاران. (1394).«تئوری انتخاب: رویکردی در جهت مسئولیتپذیری و تعهّد اجتماعی». رویش روانشناسی. ش 11. صص 113- 134.
6
عطّار نیشابوری، فریدالدین. (1397). منطقالطیر. مقدمه. تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. چ 1. تهران: انتشارات سخن.
7
قاضی، نعمتالله. (1346). بهسوی سیمرغ.چ 2. تهران: انتشارات پیروز.
8
گلسر، ویلیام. (1393). واقعیت درمانی. ترجمۀ علی صاحبی. چ 2. تهران: سایه سخن.
9
__________. (1397). الف. تئوری انتخاب (درآمدی بر روانشناسی امید). ترجمۀ علی صاحبی. چ 21. تهران: سایه سخن.
10
__________. (1397). ب. تئوری انتخاب و مدیریت زندگی. ترجمۀ علی صاحبی. چ 1. تهران: سایه سخن.
11
مزلو، آبراهام اچ. (1372). انگیزش و شخصیت. ترجمۀ احمد رضوانی. چ 3. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
12
ولیپور، عبدالله و رقیه همتی. (1396). «در جستوجوی کمال مطلوب؛ بررسی تطبیقی ماهی سیاه کوچولو. نوشتة صمد بهرنگی با جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ». مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز. س 8. ش 2. صص 178 – 161.
13
ووبلدینگ، رابرت. (1395). واقعیت درمانی برای قرن بیست و یکم. ترجمۀ علی صاحبی و حسین زیرک. چ 1. تهران: سایه سخن.
14
ORIGINAL_ARTICLE
عناصر فرهنگ عامیانه در داستان حنای سوخته و رمان چنار دالبتی
یکی از مضامین مهم ادبیات داستانی معاصر، انعکاس فرهنگ مردم است و از آن جا که انسان و زندگی و اندیشه او جزء لاینفک داستان است، بنابراین پیوستگی فرهنگ مردم با انسان هم به این قالب ادبی راه یافته است. بخشی از این فرهنگ مثل آداب و رسوم اجتماعی، مذهبی، پزشکی و خرافی است و بخشی دیگر شامل زبان محاوره و گویشهای محلی، اشعار و ترانهها، ضربالمثلها و بازیها است. شهلا پروین روح و منصوره شریف زاده نویسندگانی هستند که به فرهنگ مردم توجه خاصی داشتهاند، آثار آنها از سویی عرصه به تصویر کشیدن رابطه انسانها با این فرهنگ است که نشان میدهد استفاده بهجا یا نا بهجا از این فرهنگ در پرورش و زندگی انسانها در جامعه داستانی تا حدودی ریشه در جامعه واقعی دارد و از سوی دیگر آشکار میشود که گاهی این مضامین، نقابی است بر اندیشه و نیت پنهانی و درونی نویسنده که به او کمک میکند که شیوه هنرمندانهتر و گاهی پیچیدهتری در خلق اثر داشته باشد. البته با توجه به جنسیت و بینش نویسنده و زمان و مکان وقوع حادثه نحوه انعکاس این مضامین گاهی متفاوت و یا همانند میشود و از این منظر هم قابل بررسی است. ملاک انتخاب نویسندگان جنسیت مشترک، دوره مشترک و برگزیده شدن آثار انتخابی آنها در جشنوارههای متعدد ادبی است.
https://ltr.atu.ac.ir/article_10685_e74f8dd10768565d5bef9332e7a1c443.pdf
2019-09-23
39
68
10.22054/ltr.2018.13812.1525
اصطلاحات و امثال
باورها و آداب و رسوم
پروین روح
شریف زاده
ملیحه
شریلو
maliheshariloo@gmail.com
1
دانش آموخته دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
عبدالحسین
فرزاد
abdolhosein.farzad@gmail.com
2
دانشیار زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
AUTHOR
شهین
اوجاق علیزاده
alizade@riau.ac.ir
3
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، تهران، ایران
AUTHOR
انجوی شیرازی، سید ابوالقاسم و محمود ظریفیان. (1371). گذری و نظری در فرهنگ مردم. تهران: انتشارات اسپرک.
1
انوری، حسن. (1381). فرهنگ بزرگ سخن. تهران: انتشارات سخن.
2
__________ .(1352). تمثیل و مثل. تهران: انتشارات امیر کبیر.
3
پاکدامن، محمدحسن. (1378). جامعه در قبال خرافات. مشهد: نشر مرندیز.
4
پروین روح، شهلا. (1382). حنای سوخته. چ 2. تهران: نشر آگه.
5
پناهی سمنانی، حسین. (1381). فرهنگ عامه. نشریۀ دانش و مردم. ش 2. صص 26.
6
تمیمداری، احمد. (1384) «فرمهای مشابه فولکلور، کنجکاوی در جهان هستی». جام جم. س 6. ش 1467. ص 6.
7
ثروت، منصور و رضا انزابی نژاد. (1377). فرهنگ لغات عامیانه و معاصر. تهران: انتشارات سخن.
8
ثروت، منصور. (1375). فرهنگ کنایات. چ 2. تهران: انتشارات سخن.
9
جاهودا، گوستاو. (1363). روان شناسی خرافات. ترجمه محمدتقی براهنی. تهران: نشر نو.
10
جمال زاده، محمدعلی. (1383). فرهنگ لغات عامیانه. تهران: انتشارات سخن.
11
جمشیدی پور، یوسف. (1347). فرهنگ امثال فارسی. تهران: کتابفروشی فروغی.
12
خوانساری، آقا جمال. (1349). عقاید النساء. تهران: انتشارات طهوری.
13
دالوند، حمیدرضا. (1380). «تاریخ پژوهشهای فرهنگ مردم». فصلنامۀ فرهنگ مردم. ش 13. ص 4.
14
داویدیان، هاراطون و غلامحسین ساعدی. (1344). آل و ام الصبیان. تهران: انتشارات سخن.
15
دهخدا، علی اکبر. (1374). امثال و حکم. ج 3. تهران: انتشارات سپهر.
16
رادفر، ابوالقاسم. (1380). «جلوهگری فرهنگ عامه در ادبیات فارسی». نامۀ فرهنگ. ش 39. صص 47-49.
17
روح الامینی، محمود. (1364). گرد شهر با چراغ. چ 2. تهران: انتشارات زمان.
18
________________ . (1365). زمینۀ فرهنگشناسی. چ 1. تهران: انتشارات عطار.
19
ستاری، جلال. (1379). دربارۀ فرهنگ. تهران: انتشارات اداره کل وزارت فرهنگ و هنر.
20
_____________. (1381). زمینۀ فرهنگ مردم. تهران: انتشارات ویراستار.
21
سمائی، مهدی. (1382). فرهنگ لغات زبان مخفی. تهران: انتشارات مرکز.
22
سهام بنت عبدالله. (1414 ه.ق). الطیر و الطیره فی القرآن و السنه. بیروت: دارالجیل.
23
شریفزاده، منصوره. (1390). چنار دالبتی. تهران: نشر قطره.
24
شعربافیان، حمیدرضا. (1382). باورهای عامیانه در ایران به گزارش سیاحان غربی. مشهد: محقق.
25
شکورزاده، ابراهیم. (1380). دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آن. مشهد: آستان قدس رضوی.
26
فاضلی، نعمتالله. (1377). «فرهنگ عامه و ادبیات عامیانه فارسی». نامهی فرهنگ. ش 39. ص 35.
27
کرمانی، ناظمالاسلام. (1349). تاریخ بیداری ایرانیان. به کوشش سعید میرجانی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
28
ماسه، هانری. (1357). معتقدات و آداب ایرانی. ترجمۀ مهدی روشن ضمیر. تهران: موسسه تاریخ و فرهنگ ایرانی.
29
محجوب، محمد جعفر. (1386). ادبیات عامیانه ایران. تهران: نشر چشمه.
30
نبئی، ابوالفضل. (1361). «تقویم دوازده حیوانی». مجلۀ آینده. س 7. ش 7. صص 13-11.
31
نجفی، ابوالحسن. (1378). فرهنگ فارسی عامیانه. تهران: انتشارات نیلوفر.
32
هدایت، صادق. (1356). نیرنگستان. تهران: چاپخانۀ زیبا.
33
ORIGINAL_ARTICLE
باز تولید «کهنالگوی تقابل خیر و شر» در سه رمان نوجوان با کمک شیوۀ اسطورهسنجی ژیلبر دوران
تأثیر کهنالگوها بر ناخودآگاه فردی و جمعی ما قدرتمند اما ناپیداست و میتواند شیوهی تفکر و کنش ما را شکل دهد؛ اما بعضی از کهنالگوها تأثیر عمیقتر و گستردهتری بر روان جمعی یک ملت دارند این پژوهش بر آن است تا نخست نشان دهد این کهنالگو چگونه شکل گرفته است و دوم چگونگی باز تولید آن را با کمک نظام منظومههای روزانه و شبانۀ ژیلبر دوران در چهار رمان طلسم شهر تاریکی، دلیران قلعه آخولقه و راهزنها بررسی کند و نشان دهد بازتولید این کهنالگو در داستان چگونه میتواند با سادهسازی پیچیدگیهای دنیای واقعی و مناسبات انسانی و تقسیم همه چیز به دو قطب دارای مرزبندیهای ازلی ـ ابدیِ غیرقابل تغییر، نوعی از مواجهه با جهان را به مخاطب القاء کند که میتواند متضمن قضاوتهای نادرست، افراطیگری و عدم تحمل نظرات متفاوت و در نتیجه خشونت توجیه شده باشد.
https://ltr.atu.ac.ir/article_9903_2a0320be23048a41485e728931168354.pdf
2019-09-23
69
100
10.22054/ltr.2019.27589.2098
اسطورۀ غالب
بازتولید کهنالگو
تقابل خیر و شر
رمان نوجوان
مرجان
فولادوند
marjanfooladvand@yahoo.com
1
دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
مهبود
فاضلی
ma.fazeli@alzahra.ac.ir
2
دانشیار، زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران
AUTHOR
مریم
حسینی
drhoseini@yahoo.com
3
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
AUTHOR
علی
عباسی
aliabasi2000@yahoo.com
4
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
AUTHOR
آموزگار، ژاله. (1371). «دیوها از آغاز دیو نبودند». ماهنامۀ کلک. شماره 30. صص 16-24.
1
بتلهایم، برونو. (1386). افسون افسانهها. مترجم اختر شریعتزاده. چ 2. تهران: هرمس.
2
حمیدی، محمد محسن. (1386). «اسطورههای ایرانی، جامعهپذیری و آسیبهای اجتماعی». دو فصلنامۀ تخصصی روشنان. س 6. صص 66-75.
3
خسرو نژاد، مرتضی. (1387). دیگر خوانیهای ناگزیر: رویکردهای نقد و نظریۀ ادبیات کودک. چ 1. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
4
رستگار فسایی، منصور. (1383). پیکر گردانی در اساطیر. چ 1. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
5
ریکور، پل. (1394). زندگی در دنیای متن. مترجم بابک احمدی. چ 7. تهران: مرکز.
6
سارلی، محمد. (1373). «نهضت اسلامی شیخ شامل». ماهنامۀ کیهان فرهنگی. ش 108. صص 24-25.
7
شایگان، داریوش. (1371). بتهای ذهنی و خاطرۀ ازلی. چ 2. تهران: امیرکبیر.
8
عباسی، حسن. (1390). ساختارهای نظام تخیل از منظر ژیلبر دوران. چ 1. تهران: علمی فرهنگی.
9
فتاحی، حسین. (1371).راهزنها. چ 1. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
10
فرنبغ دادگی. (1369). بندهش. مترجم مهرداد بهار. چ 1. تهران: توس.
11
فروید، زیگموند. (1343). سه رساله در بارۀ تئوری میل جنسی. مترجم هاشم رضی. چ 1. تهران: آسیا.
12
کاسیرر، ارنست. (1378). فلسفۀ صورتهای سمبلیک. مترجم یدالله موقن. چ 1. تهران: هرمس.
13
کمبل، ژوزف. (1377). قدرت اسطوره. مترجم عباس مخبر. چ 1. تهران: نشر مرکز.
14
کومن، فرانتس. (1386). دین مهری. مترجم احمد آجودانی. چ 1. تهران: ثالث.
15
گروگان، حمید. (1361). دلیران قلعۀ آخولقه. چ 1. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
16
محمدی، محمد هادی و زهره قائینی. (1380). تاریخ ادبیات کودکان ایران. ج 4. چ 1. تهران: بنیاد پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ایران.
17
مخلف، جورجیا. (1386). «داستانسرایی چرا؟». مترجم کلر ژوبرت. دو فصلنامۀ تخصصی روشنان. س 6. صص 86-78.
18
مرزبان، رضا. (1347). طلسم شهر تاریکی. چ 1. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
19
نامور مطلق، بهمن. (1392). درآمدی بر اسطوره شناسی. چ 1. تهران: سخن.
20
وامقی، ایرج. (1378). نوشتههای مانی و مانویان. چ 1. تهران: حوزه هنری.
21
الیاده، میرچا. (1394). تاریخ اندیشههای دینی. مترجم مانی صالحی علامه. ج 1، چ 1. تهران: نیلوفر.
22
یونگ، کارل گوستاو. (1352). انسان و سمبولهایش. مترجم ابوطالب صارمی. چ 1. تهران. امیر کبیر.
23
یونگ، کارل گوستاو. (1390). چهار صورت مثالی. مترجم پروین فرامرزی. چ 3. تهران: بهنشر.
24
Juvera, Victor Malo. (2012). The Effect of Young Adult Literature on
25
Adolescents' Rape Myth Acceptance. Florida International University
26
FIU Digital Commons.
27
Jung, Carl Gustav. (1960). The Archetype and the collective unconscious. New York: Princeton univ.
28
ORIGINAL_ARTICLE
بازخوانی وقایع تراژیک تاریخ بیهقی بر اساس ویژگیهای تئاتر ارسطویی و برشتی
متون کلاسیک ادب پارسی برخوردار از غنای داستانی فراوانی است. در آثار بعضی از نگارندگانِ این متونِ نظم و نثر، فراتر از داستانگویی صرف، نوعی روایت دراماتیک به چشم میخورد. با این حال با توجه به نبود نمایش در سدههای آغازینِ شعرِ پارسی در ایران، این آثار ظاهر نمایشی ندارند و صرفاً برای خواندن نوشته شدهاند. بعد از ورود نمایش از غرب به ایران در قرون متأخر، باز هم کمتر نمایشنامهنویسان به سراغ گنجینۀ غنی ادب گذشته رفتهاند. این امر در حالی است که خوانش این آثار از منظر نمایشی نمایانگر ظرفیتهای آنها برای اقتباسهای تئاتری است. از میان آثار شعرا شاهنامة فردوسی و منظومههای میانی نظامی و از میان کتبِ منثور تاریخ بیهقی از بهترین نمونهها برای ارزیابی غنای دراماتیک متون مذکورند. در این پژوهش میکوشیم بعد از شرح عناصر تئاتر دراماتیک (ارسطویی) و تئاتر برشتی به تطبیق سنجههای آنها با داستانهای دراماتیک تاریخ بیهقی پرداخته و از این رهگذر ظرفیتهای نمایشی این اثر را به نمایش گذاریم.
https://ltr.atu.ac.ir/article_9532_bfd7cd08ff8d237de0be3399395722ed.pdf
2019-09-23
101
134
10.22054/ltr.2019.18636.1737
تاریخ بیهقی
تئاتر
درام
ارسطو
برشت
محمدعلی
خزانه دارلو
khazaneh37@yahoo.com
1
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، گیلان، ایران
AUTHOR
محمد
اصغرزاده
m62.asgharzadeh@gmail.com
2
دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، گیلان، ایران
LEAD_AUTHOR
اصغر زاده، محمد، حسین اسکندری و جهان دوست سبزعلیپور. (1391). «تصویرسازی سینمایی در تاریخ بیهقی».ادب پژوهی. ش 22. صص 65-95.
1
براکت، اسکار. گ. (1389). تاریخ تئاتر جهان. ج 1. ترجمة هوشنگ آزادیور. چ 5. تهران: مروارید.
2
برشت، برتولت. (1357). زندگی تئاتری من. ترجمة فریدون ناظری. تهران: انتشارات جاویدان.
3
برونیوس، تدی. (1385). «کاتارسیس». ترجمة مهدی نصیری. صحنه. ش 40 و 41. صص 33-39
4
بلخاری، حسن. (1392). «بیست و چهارمین مجموعة درس گفتارهایی دربارة تاریخ بیهقی».کتاب ماه ادبیات. ش 76 (پیاپی 190). صص 96-99.
5
بیهقی، خواجه ابوالفضل محمد بن حسین. (1356). تاریخ بیهقی. تصحیح علی اکبر فیاض. چ 2. مشهد: دانشگاه فردوسی.
6
جولایی، احمد. (1389). قابلیتهای دراماتیک ادبیات کهن فارسی. تهران: انتشارات افراز.
7
حسام پور، سعید. (1390). «مقایسة شگردهای داستانی در روایت بیهقی و تنوخی از ماجرای افشین و بودلف». پژوهشنامة زبان و ادب فارسی (گوهر گویا). س 5. ش 1 (پیاپی 17). صص 17-44.
8
حسینی، سیدحسن. (1388). مشت در نمای درشت (معانی و بیان در ادبیات و سینما). چ 3. تهران: انتشارات سروش.
9
خانمحمدی، حسن. (1375). «مضامین تصویری و نمایشی در تاریخ بیهقی». سینما تئاتر. س 3. ش15. صص 34-36.
10
داوسن، س. (1386). درام. ترجمة فیروز مهاجر. چ 3. تهران: نشر مرکز.
11
رضوانیان، قدسیه و علیرضا پورشبانان. (1389 الف). «وجوه نمایشی تاریخ بیهقی». تاریخ ادبیات. س 3. ش 65. صص 120-138.
12
____________________. (1389 ب). «نمایش شخصیتها و شخصیتهای نمایشی در تاریخ بیهقی». پژوهشهای زبان و ادبیات تطبیقی. ش 2. صص 52-68.
13
رضی، احمد. (1383). «داستانوارگی تاریخ بیهقی».نامة فرهنگستان. س 6. ش3. صص 6-19.
14
زرین کوب، عبدالحسین. (1392).ارسطو و فن شعر. چ 7. تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر.
15
سید حسینی، رضا. (1394). مکتبهای ادبی. چ 19. تهران: نگاه.
16
شاپور، سعید. (1384). جلوة دراماتیک قران کریم (با تکیه بر احسن القصص). تهران: نشر سوره مهر.
17
شمیسا، سیروس. (1389). انواع ادبی. چ 4. و 4. تهران: نشر میترا.
18
شهریاری، خسرو. (1365). کتاب نمایش. ج 1. تهران: انتشارات امیرکبیر.
19
علیزاده، ناصر و منصور دلیر. (1389). «بررسی قابلیت نمایشی افشین و بودلف». نامه پارسی. ش 54. صص 65-81.
20
فنائیان، تاجبخش. (1389). تراژدی و تعزیه (مقایسه). تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
21
کادن، جی ای. (1387). «درام، تراژدی و ملودرام». ترجمه همایون میراحمر (نقل از فاطمه ضرب استجابی). صحنه. ش 56، 57، 58. صص 38-43.
22
گلی زاده، پروین و علی یاری. (1388). «بررسی قابلیتهای نمایشی داستان حسنک وزیر در تاریخ بیهقی».جستارهای ادبی (ادبیات و علو م انسانی سابق).ش166. صص 70-86.
23
لوته، یاکوب. (1388). مقدمهای بر روایت در ادبیات و سینما. ترجمه امید نیک فرجام. چ 2. تهران: انتشارات مینوی خرد.
24
لیچ، کلیفورد. (1388). تراژدی چیست. ترجمة هلن اولیایی نیا. اصفهان: نشر فردا.
25
معین، محمد. (1388). فرهنگ معین. چ 26. تهران: انتشارات امیر کبیر.
26
مگی، برایان. (1389). سرگذشت فلسفه. ترجمة حسن کامشاد. چ 3. تهران: نشر نی.
27
هولتن، اورلی. (1384). مقدمه بر تئاتر. ترجمة محبوبه مهاجر. چ 3. تهران: انتشارات سروش.
28
یاحقی، محمدجعفر.(1393). «آیین بزرگداشت ابوالفضل بیهقی». خبرگزاری مهر. http://www.mehrnews.com/news/1725442.
29
یاری، منوچهر. (1380). «ساختار شناسی روایت قصهها و متلهای ایرانی و تأثیر آن بر سینمای کیارستمی». گردآوریفرهاد ساسانی. همکنش زبان و هنر. تهران: انتشارات حوزه هنری. صص 45-68.
30
ORIGINAL_ARTICLE
تقابل و تعامل شعر تعلیمی ناصرخسرو با سنتهای نوافلاطونی و حکمت نبوی
دین و شعر در سنت یونانی واجد تنش خاصی هستند که سنت تمدن اسلامی هماگرچه در پایةنظری از آن بهرهگرفته، اما کوشش داشته تا در تمامی قلمروها سبک و سیاق خود را دنبال کند. در این میان، میتوان ناصرخسرو را نمونة عالی تعامل با یونانیان دانست، در عین حال که تمایزات جدی با دیگر میراثداران فلسفه یونان دارد. بدین معنا که او توانسته اعتقادات خود را با بنیادهای فلسفی و کلامی مستحکم مستدل کند؛ با آموزههای حدیث و قرآنی درآمیزد؛ و درست برخلاف یونانیها، بهویژه ارسطو، شعر را در مسیر گسترش باورهای دینی خود سوقدهد. ناصرخسرو از طلایهداران تعهد ادبی است که تأکید بر دینمداری و ترویج اندیشههای دینی اسلامی داشته است. او بهعنوان متکلمی باطنی که خداشناسی خود را با تأویل آیات و احادیث در جهت اشاعه مذهب اسماعیلی مورد بهرهبرداری قرار داده، دین را محور طبقهبندی علوم میداند و عقل و علم را هم ذیل دین سامانمیدهد که تمایز اساسی او با یونانیگری و سنت فیلسوفان یونانیمآب ایرانی است. از این منظر، این پژوهش بر آن است که نشاندهد ناصرخسرو اندیشة خود را بر مبنای «حکمت نبوی» استوار ساخته که نمیتوان با فلسفه نوافلاطونی این همان یافت؛ موضوعی که در تفاسیر اهل ادب از شعر تعلیمی ناصرخسرو مغفولمانده و این پژوهش با تکیه بر کار فلسفی هانریکربن میکوشد تا آن را مورد بررسی دقیقتر قرار دهد.
https://ltr.atu.ac.ir/article_9157_fdb5adea66965a37c7c47ada7400effb.pdf
2019-09-23
135
164
10.22054/ltr.2018.27356.2090
اخلاق
عقل
باطنی گرایی
تأویل
شعر عرفانی
رقیه
صدرایی
faridesadraie@yahoo.com
1
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
آمدی، عبدالواحد بن محمد. (1386). غررالحکم و درر الکلم. ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
1
اته، هرمان. (2536). تاریخ ادبیات فارسی. ترجمه با حواشی دکتر رضازاده شفق. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
2
برتلس، آ. ی. (1347). ناصرخسرو و اسماعیلیان. ترجمة آرینپور. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
3
جعفریان، رسول. (1394). مقالاتی درباره مفهوم علم در تمدن اسلامی (چ 2 با اضافات). تهران: علم.
4
خزاییلی، محمدباقر و اصغر منتظرالقائم. (1395). نقد و بررسی طبقهبندی علوم در تمدن اسلامی با تأکید بر نقش ایرانیان. تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
5
دوستدار، آرامش. (1377). درخششهای تیره(بازدیده و افزوده شده). پاریس: خاوران.
6
روحانی، رضا. (1381). «قرآن و تأویل آن از دیدگاه ناصرخسرو». مطالعات اسلامی (الهیات و معارف اسلامی). ش 58. صص 94-69.
7
شمشیر گرها، محبوبه. (1394). «مرواریدهای پارسی: سرودههای فلسفی ناصرخسرو». ماهنامۀ جهان کتاب. س 20. ش 6 (پیاپی 316). برگرفته از:
8
Hunsberger, Alice C. (Editor). (2013). Pearls of Persia: The Philosophical Poetry of Nasir-i Khusraw. I.B. Tauris Publishers.
9
شهیدی، سید جعفر. (1372). از دیروز تا امروز. تهران: قطره.
10
صفا، ذبیحالله. (1369). تاریخ ادبیات در ایران (جلد دوم: از میانه قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم هجری). چ 10. تهران: فردوس.
11
عزتی، فرشته. (1395). «انعکاس عقاید اسماعیلیه در آثار ناصرخسرو با تأکید بر جامعالحکمتین». (پایاننامه کارشناسی ارشد). تهران: دانشگاه الزهرا (س).
12
فیروز، شیرزمان. (1371). فلسفه اخلاقی ناصرخسرو و ریشههای آن. مقدمه رضا شعبانی. اسلامآباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
13
کربن، هانری. (1392). تاریخ فلسفه اسلامی(ویراست دوم با تجدید نظر کامل در ترجمه و مقدمه).ترجمه سید جواد طباطبایی. تهران: مینوی خرد.
14
گلستانی، سید هاشم، نرگس کشتیآرای و سمیه کاظمی. (1396). «تحلیل دیدگاه ناصرخسرو پیرامون دو مفهوم عقل و دین». فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی. س 21. ش 72. صص 437-453.
15
مجرد، مجتبی و عبداله رادمرد. (1393). «تصویر خدا در اندیشۀ دو حکیم مسلمان (ناصرخسرو و سنایی)». نشریه حکمت و فلسفه. د 10. ش 38. صص 61-74.
16
محبتی، مهدی. (1388). از معنا تا صورت: نقد ادبی در ایران و ادبیات فارسی (طبقهبندی و تحلیل ریشهها، زمینهها و نظریهها، جریانها، رویکردها، اندیشهها و آثار مهم). تهران: سخن.
17
محقق، مهدی. (1369). شرح سی قصیده از حکیم ناصرخسرو قبادیانی. تهران: توس.
18
___________. (1365). تحلیل اشعار ناصرخسرو. کابل: انستیتو زبان و ادب دری.
19
___________. (1386). تحلیل اشعار ناصرخسرو. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
20
___________. (2535). یادنامة ناصرخسرو. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی.
21
مسکوب، شاهرخ. (1371). چند گفتار در فرهنگ ایران.تهران: زندهرود.
22
مشرف، مریم. (1387). «نظریه تعلیمی ناصرخسرو در مثنوی روشنایینامه». پژوهشهای ادب عرفانی (گوهر گویا). د 2. ش 1 (پیاپی 5). صص 84-61.
23
ناصرخسرو. (1363). جامعالحکمتین. تصحیح محمد معین و هانری کربن. تهران: طهوری.
24
________. (1384). زادالمسافرین. به کوشش سید محمد عمادی حائری. تهران: نشر میراث مکتوب.
25
ناصرخسرو قبادیانی. (1341). سفرنامۀ ناصرخسرو: بههمراه روشنایینامه و سعادتنامه. به تصحیح محمود غنیزاده. تهران: کتابفروشی محمودی.
26
________________. (1357). دیوان اشعار حکیم ناصرخسرو قبادیانی. به اهتمام مجتبی مینوی و مهدی محقق. تهران: موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا، شعبة تهران. با همکاری دانشگاه تهران.
27
نبیلو، علیرضا و فرشته دادخواه. (1395). «بررسی بوطیقای شعر تعلیمی در اشعار ناصرخسرو». پژوهشنامه ادبیات تعلیمی (پژوهشنامه زبان و ادبیات فارسی). د 8. ش 29.صص 32-1.
28
ولینژاد، شریفه. (1385). «خرد و خرد ستایی در دیوان ناصرخسرو». ش 7. صص 206-181.
29
ORIGINAL_ARTICLE
بررسیِ عوارضِ وزنِ عروضی در بلاغت و زبانِ روایتِ فردوسی
جستار پیشرو کوششی است برای به دست دادنِ سنجههایی علمی در شناختِ جزئیاتی که ناگزیر در پی منظوم شدنِ روایت فردوسی، به متن او افزوده شده یا در متن او دگرگون شدهاند. در این پژوهش با این پیشفرض که فردوسی جز در مواردی که وزن عروضی تغییراتی را در زبانِ روایت، الزامی میکرده، تصرّف دیگری در روایتِ منثور منبع/منابع خود نکرده است، در پی یافتن چندی و چونیِ این تصرّفات به بررسی هزار بیت از داستانِ سیاوش، پرداختهایم و در آن، ابیاتِ متأثرشده از وزنِ عروضی را مشخّص و تغییراتِ آنها (فقط در سطح جمله) را بررسی کردهایم. در بررسی ابیات، مواردِ افزودهشده یا دگرگونشده را در دو محور همنشینی و جانشینی جای دادهایم. بر پایۀ این پژوهش میتوان گفت که مهمترین و آشکارترین عارضۀ وزن عروضی در روایتِ فردوسی «گسترش زبان» در محور همنشینی و «کنایی شدنِ زبان» در نتیجۀ گزینشهای ادبی در محور جانشینی، بوده است. در برخی نمونهها برای گزارش دگرگونیهایِ روایتِ منظوم فردوسی، بخشهایی از آن را با روایتِ منثورِ ثعالبی مقایسه کردهایم.
https://ltr.atu.ac.ir/article_10260_e27b28380b2b3fd0590fc000de40853a.pdf
2019-09-23
165
196
10.22054/ltr.2017.22799.1901
شاهنامه
داستان سیاوش
وزن عروضی
روایتِ منظوم
ثعالبی
نوید
فیروزی
navidfiruzi60@yahoo.com
1
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه صنعتی شاهرود، سمنان، ایران
LEAD_AUTHOR
مهدی
فیروزیان حاجی
firouzian_mehdi@yahoo.com
2
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، تهران، ایران
AUTHOR
ارسطو. (1371). ریطوریقا. ترجمۀ پرخیده ملکی. تهران: اقبال.
1
بهار، محمدتقی [مصحح]. (1389). مجمل التواریخ و القصص. نویسنده ناشناخته. تهران: اساطیر.
2
پریشروی، عبّاس. (1390). برابرنهادِ شاهنامۀ فردوسی و غررالسیر ثعالبی. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
3
ثعالبی، ابومنصور. (1963). غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم مشهور به تاریخِ غررالسیر. تصحیح هـ. زتنبرگ. تهران: کتابخانۀ اسدی (چاپ افست).
4
______________. [حسین بن محمد مرغنی]. (1385). شاهنامۀ ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران. ترجمۀ محمود هدایت. تهران: اساطیر.
5
______________. [عبدالملک بن محمد بن اسماعیل نشابوری]. (1368). تاریخ ثعالبی مشهور به غرر اخبار الملوک الفرس و سیرهم. ترجمۀ محمد فضائلی. تهران: قطره.
6
خالقیمطلق، جلال. (1369). «پیرامون وزن شاهنامه». ایرانشناسی. س 2. ش 1. صص 48-63.
7
______________. (1390). شاهنامه از دستنویس تا متن. تهران: میراث مکتوب.
8
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1383). صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
9
شمیسا، سیروس. (1386). آشنایی با عروض و قافیه. تهران: میترا.
10
____________. (1383). معانی. تهران: میترا.
11
فردوسی، ابوالقاسم. (1393). شاهنامه. پیرایش جلال خالقیمطلق. تهران: سخن.
12
کزازی، میر جلالالدین. (1382).نامۀ باستان. ج 3. تهران: سمت.
13
نفیسی، سعید. (1326). «وزن شاهنامۀ فردوسی». دانشنامه (نشریّۀ مؤسّسۀ تجارتی و مطبوعاتی پایدار تهران). د 1. ش 2. صص 133-148.
14
نولدکه، تئودور. (1395). حماسۀ ملی ایران. ترجمۀ بزرگ علوی. تهران: نگاه.
15
هانزن، کورت هاینریش. (1374). شاهنامۀ فردوسی ساختار و قالب. ترجمۀ کیکاووس جهانداری. تهران: فرزان روز.
16
همایی، جلالالدین. (1384).فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: هما.
17
DeSaussure, Ferdinand.(1983). Course in general linguistics. New York: Philosophical Library.
18
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی شخصیت احمد شاملو و محمد ماغوط بر پایۀ آزمون ماکس لوشر
رنگ از عناصر مهم زیباییشناسی در شعر است. در روانشناسی نوین، رنگ یکی از معیارهای سنجش شخصیت به شمار میآید. آزمون رنگ لوشر یکی از مشهورترین نظریهها در این زمینه است که بر پایۀ آن میتوان با خوانش رنگهای دلخواه افراد، به ویژگیهای شخصیتی آنان دست یافت. احمد شاملو (1304_ 1379) و محمد ماغوط (2006-1934) - از سردمداران شعر سپید و قصیده نثر- از جمله شاعرانی هستند که رنگهای بسیاری را در شعر خود بهکاربردهاند. این مقاله قصد دارد بر پایۀ آزمون رنگ لوشر به واکاوی شخصیت این دو شاعر بپردازد و از این رهگذر تصویر دقیقتری از شخصیت آنها را در اختیار خواننده قرار دهد. با اجرای آزمون لوشر و مشاهده تفسیرِ زوجهای به دست آمده از آزمون به نتایجی میرسیم که نشان میدهد این دو شاعر، شعر را پناهگاهی برای تجربههای تلخ خود قرار دادهاند و رنگها به خدمت آنها درآمدهاند تا دنیای مطلوب آنها را به تصویر بکشند.
https://ltr.atu.ac.ir/article_9961_0a35e8a40dab463b9b66e60a1ddeed71.pdf
2019-09-23
197
226
10.22054/ltr.2019.36954.2464
رنگ
آزمون رنگ
ماکس لوشر
احمد شاملو
محمد ماغوط
نجمه
حسینیانفر
hoseinianfar@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
AUTHOR
مجید
صالح بک
msalehbek@gmail.com
2
دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
آدم، لؤی. (2001). وطن فی وطن. الطبعة الاولی. دمشق: دارالمدی.
1
آیتن، هانس. (1373). کتاب رنگ. ترجمه محمدحسین حلیمی. چ 5. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
2
خورشا، صادق. (1381). مجانی الشعر الحدیث و مدارسه. الطبعة الاولی. تهران: سمت.
3
سلاجقه، پروین. (1392). امیرزادۀ کاشیها. چ 3. تهران: انتشارات مروارید.
4
شاملو، احمد. (1392). مجموعه آثار، دفتر یکم: شعرها. چ 11. تهران: موسسه انتشارات نگاه.
5
صویلح، خلیل. (2002). اغتصاب کان و اخواتها. الطبعة الاولی. بیروت: دارالبلد.
6
ظاهر، فارس متری. (1979). الضوء و اللون. الطبعة الاولی. بیروت: دارالقلم.
7
علی اکبرزاده، مهدی. (1375). رنگ و تربیت. چ 2. تهران: انتشارات میشا.
8
عمر، احمد مختار. (1997). الدلالات النفسیة و الإجتماعیة. الطبعة الثانیة. القاهرة: عالم الکتب.
9
غالی، محمد مهدی. (2012). الخطاب الشعری المعاصر. مصر: جامعة بنها.
10
کرم، انطوان غطّاس. (1949). الرمزیة و الادب العربی الحدیث. بیروت: دار الکشاف.
11
کوین، جون. (1985). بناء اللغة الشعر. ترجمه احمد درویش. الطبعة الاولی. القاهرة: مکتبة الزهراء.
12
لوشر، ماکس. (1392). روانشناسی رنگها. ترجمه ویدا ابی زاده. چ 29. تهران: نشر درسا.
13
الماغوط، محمد. (1393). بدوی سرخ پوست. ترجمه موسی بیدج. چ 1. تهران: انتشارات نگاه.
14
الماغوط، محمد. (2005). البدوی الأحمر. دمشق: دارالمدی.
15
الماغوط، محمد. (2006). الأعمال الشعریة. الطبعة الثانیة. دمشق: دارالمدی.
16
الماغوط، محمد. (2006). شرق عدن غرب الله. دمشق: دارالمدی.
17
مجیدی، حسن و مینا کاویان رئوف. (1392). «تحلیل روانشناختی آثار محمد ماغوط بر اساس تأثیرات نامطلوب فقر و زندان». مجله علمی پژوهشی انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 29. صص 69-99.
18
محسنی، مرتضی و غلامرضا پیروز و مرضیه پور علی. (۱۳۹۱). «تحلیل رنگ در اشعار شاملو بر اساس نظریهی ماکس لوشر. ششمین همایش پژوهشهای ادبی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
19
محمود خلیل، احمد. (1996). فی النقد الجمالی. دمشق: دارالفکر المعاصر.
20
مرادی، جلال. (1384). بررسی پاسخهای عمومی تست رورشاخ در سطح دانشگاه اصفهان مقطع سنی بزرگسالان. (پایاننامۀ کارشناسی رشتۀ روانشناسی عمومی). تهران: دانشگاه اصفهان.
21
میر صادقی، جمال. (1377). واژه نامه هنر داستان نویسی. چ 1. تهران: کتاب مهناز.
22
ORIGINAL_ARTICLE
نامگزینی در رمان خواب زمستانی اثر گلی ترقی
رمان خواب زمستانی نوشتۀ گلی ترقّی از داستانهای معاصر فارسی محسوب میشود که در آن نویسنده از نماد، اسطوره و کهنالگو بهره برده است. در خوانش هر داستانی ازجمله این داستان چرایی انتخاب نام برای شخصیتها یا علّت استفاده از صفت، ضمیر و... بهجای نامها و یا دلیل بدون نام بودن شخصیتها ذهن هر خوانندهای را درگیر میکند. هدف از این پژوهش نیز بررسی و تحلیل نام شخصیتها در داستان خواب زمستانی است. در پژوهش حاضر نخست نامها بر اساس نوع آنها ازجمله اسم خاص، اسم عام و صفت تقسیمبندی شده، سپس هر کدام از نامها از منظر معنایی، شخصیتپردازی، زاویۀ دید و ... بررسی شدهاند و در پایان بسامد نامها نشان داده شده تا آشکار شود که در این داستان چه نامهایی کاربرد بیشتری داشتهاند. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان میدهد که در رمان خواب زمستانی شیوۀ گزینش نام زنان و مردان متفاوت است. همچنین نامشناسی این داستان بیانگر آن است که انتخاب نامها تصادفی و اتّفاقی نیست و در ورای گزینش هر نام دلایل متعدّدی میتواند وجود داشته باشد.
https://ltr.atu.ac.ir/article_9339_942f4b82fdf1de71f6cd1c77db883f3a.pdf
2019-09-23
227
254
10.22054/ltr.2018.16872.1661
شخصیت
نام
نامگزینی
خواب زمستانی
گلی ترقی
سهیلا
فرهنگی
farhangisoheila@gmail.com
1
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران
LEAD_AUTHOR
اشرف السادات
رشت بهشت
ashraf.beheshti50@yahoo.com
2
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران
AUTHOR
احمدی، بابک. (1370). ساختار و تأویل متن. ج 1. تهران: مرکز.
1
اخوت، احمد. (1371). دستور زبان داستان. اصفهان: فردا.
2
اسدی، سعید و فرهنگ فرید. (1388). «نشانهشناسی نام شخصیتهای نمایشی در نمایشنامۀ مرگ فروشنده». نشریۀ هنرهای زیبا. ش 39. صص 13-23.
3
امین، سید حسن. (1385). «القاب، بازتاب طبقاتی و فرهنگی در نامگذاریها». ماهنامه حافظ. ش 29. صص 6-21.
4
انوری، حسن و حسن احمدی گیوی. (1375). دستور زبان فارسی 2. تهران: فاطمی.
5
ایزدی، کامران و سید مهدی لطفی. (1388). «نامشناسی نامهای فردی علم رجال». مجلة تحقیقات علوم قرآن و حدیث. س 6. ش 2. صص 5 -24.
6
ترقّی، گلی. (1392). خواب زمستانی. تهران: نیلوفر.
7
حدادی، الهام و فرهاد درودگریان. (1390). «تحلیل کهنالگویی داستان جایی دیگر از گلی ترقّی» ادبپژوهی. ش 16. صص 147-170.
8
حسینی، مریم و حمیده قدرتی. (1390). «نامگزینی زنان در داستانهای هزار و یکشب». متنپژوهی ادبی. ش 48. صص 111-140.
9
دقیقی، مژده. (1372). «مصاحبه با گلی ترقّی». ماهنامۀ زنان. ش 76. صص 28-34.
10
زاهدی، محمد صادق. (1384). «کریپکی و گذر از اسم خاص به ذات فردی». فصلنامۀ علوم انسانی دانشگاه الزهرا. ش 54. صص 15-54.
11
ساراماگو، ژوزه. (1388). کوری. ترجمۀ زهره روشنفکر. تهران: مجید.
12
شیری، قهرمان. (1387). «نامگزینی در روزگار سپریشدۀ دولتآبادی». فصلنامۀ ادبیات فارسی. س 18. ش 74. صص 113-144.
13
طاهری قلعه نو، زهرا سادات؛ ذوالفقاری، حسن و بهادر باقری. (1393). «نامشناسی شخصیتهای قصّههای عامیانه فارسی». کاوشنامه. سال 15. ش 29. صص 45-87.
14
عبداللهیان، حمید. (1380). «شیوههای شخصیتپردازی». ادبیات داستانی. ش 54. صص 62-70.
15
فانی، کامران و علی دهباشی. (1380). «گفتگو با گلی ترقّی». بخارا. ش 19. صص 31-54.
16
لاج، دیوید. (1393). هنر داستاننویسی. ترجمۀ رضا رضایی. تهران: نی.
17
معین، محمد. (1378). فرهنگ معین. تهران: امیرکبیر.
18
مونسان، فرزانه؛ خائفی، عباس؛ علی تسلیمی و محمدعلی خرانهدارلو. (1392). «اسطورههای زنمحور، مشخصهای سبکی در آثار پارسیپور، گلی ترقّی و غزاله علیزاده». سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب). س 6. ش 3. صص 475-496.
19
Bright, William. (2003).what is a name? Reflections on onomastics. language andlinguistics. Vol. 4(4).
20
Nilsen, alleen pace.nilsen, and Don L.f Nilsen. (2007). names and naming in young adult literature. Maryland: scarecrow press.
21