ORIGINAL_ARTICLE
جایگاه درفش کاویانی در شاهنامة فردوسی
درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامة نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، میکوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پارهای از آن، آشکارا فریاد برمیآورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در پی آن برمیآمدند که با تصاحب درفشپاره، ایرانیان را کاملاً شکست دهند. به راستی درفش کاویانی چه اهمیّتی داشته که حتّی پارهای از آن، سرنوشت جنگ را دگرگون میکرده است و ایرانی و انیرانی در تصاحب آن به جان میکوشیدند. در این جُستار، نگارنده ضمن بررسی شواهد مختلف در گسترة اساطیر جهان بدین نتیجه رسیده که تواند بود که درفش کاویانی پیوندی با کاوة آهنگر نداشته است و چیزی فراتر از یک درفش صِرف بود و بهعنوان توتِم ایرانیان، با گذشتههای بسیار دورتری پیوند دارد که انسانهای بَدَوی جان خود را در یک شیء خارجی به ودیعه میگذاشتند و بدیهی بود تا زمانی که آن شیءِ خارجی پا برجا بود، آن انسانها نیز از مرگ بیمی نداشتند، امّا به محض کوچکترین آسیب بدان شیءِ خارجی، انسانهای جان به ودیعت گذاشته در آن نیز می-پنداشتند که شکست و مرگ آنها محتوم است. از همین رو، پیروزی یا شکست ایرانیان در جنگ، در گِرو افراشتگی یا سرنگونی درفش کاویانی بود.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6597_531bc5e062b67dca34685da6396f703f.pdf
2013-05-22
5
20
10.22054/ltr.2013.6597
شاهنامه
اسطوره
حماسه
کاوه
درفش کاویانی
توتِم.
محمد
رضایی
1
استادیار دانشگاه شهید چمران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیرپذیری رشید یاسمی از چند شاعر فرانسوی
متنهای ادبی با سایر متنها از رهگذر نقل قولهای آشکار و پنهان، تلمیح، اقتباس و جذب مؤلفههای صوری از متنهای پیش از خود، در ذخیره مشترک سنن ادبی تداخل مییابند. این رابطه در ادبیات ما گاهی از طریق ترجمهها به وجود آمده است. تغییرات به وجود آمده در اوایل قرن بیستم و گسترش روابط میان ایران و فرانسه سبب گرایش شاعران پیشگام ایران به ادب و هنر این کشور و تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ و تمثیل و داستان و شعر دو ملت شده است.بررسی تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر از جذابترین مقولههای نقد ادبی است. «رشید یاسمی» از جمله شاعرانی است که ضمن برداشتن گامهای بلند در راه تجدد و اصلاح، با انتقال افکار و مضامین شاعران غرب از جمله شاعران فرانسه، افق اندیشه را فراختر کرد و قریحه درخشان خود را نیز با آن اصلاح و تغذیه نمود. نظر به این مسأله و با رشد نظریههای ادبی و رویکردهای مختلف نقد ادبی در ایران و وجود عناصر و مناسبات میان متنی در دیوان رشید شایسته است که از این دیدگاه به شعر او پرداخته شود. روش تحقیق نقد نفوذی میباشد. رشید یاسمی هنرمندی است که از پیشینیان تأثیر پذیرفته است و علاوه بر دستیابی به تجربههای مشترک هنرمندان قبلی، به دلیل ذهن جوینده و پر تکاپویش رنگی تازه از خلاقیت هنری و ادبی خود را بر تجربههای گذشتگان زده است. او برای پرورش و غنای ذوق و آمادگی بیشتر و نیز آگاهی از تجربه شاعران زبانهای دیگر، بدون این که رنگ و بوی ترجمه از آثار او پیدا باشد، همچون معاصرانش گامی بلند در راه پیشرفت ادب فارسی و گشایش افقهای تازه در تجدد و تحول ادبی ایران برداشته است.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6598_6fb46089d6ba47ef3819539e6d00e44b.pdf
2013-05-22
21
42
10.22054/ltr.2013.6598
ادبیات معاصر
رشید یاسمی
تأثیر پذیری
اقتباس
ترجمه
سعید
قاسمی
1
دانشجوی دانشگاه علامه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
متنبّی و شاعران پارسی
در پهنهی بیپایان شعر و ادب مشرق زمین، بیگمان یکی از اثرگذارترین شاعران، در طول قرون و اعصار، «متنبّی» بوده است. چرا که «ابوطیّب متنبی» - این شاعر کوفیِ قرن چهارم هجری- نه تنها سخنور صاحب سبکِ بسیار اثرگذاری در طول تاریخ ادب عربی بوده است، بلکه در سخنوران بزرگ پارسی همچون مولوی و سعدی نیز تأثیر نموده است. از این رو به نظر نگارنده - به عنوان مترجم دیوان متنبّی- وی را باید «سرسلسلهی شعرای مشرق زمین» نامید؛ زیرا هیچ شاعر دیگری در هر دو ادب پارسی و عربی بدین حدّ اثرگذار نبوده است و نام و سخن هیچ شاعر عربی به اندازهی متنبّی در مطاوی متون ادب پارسی نیامده است. در این مقال، به طور اجمال، به تأثیر سبک و سخن متنبی در شعرای بزرگ پارسی- از آغاز تا اکنون- پرداخته شده است.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6599_40e8a8d51454bdab69619aa35b2220c2.pdf
2013-05-22
43
64
10.22054/ltr.2013.6599
متنبّی
شاعر پارسی
مضمون
تأثیر
علیرضا
منوچهریان
manouchehrian.alireza@gmail.com
1
استادیار دانشگاه علامه طباطبائی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تغییر ساختارهای لغتسازی و اصطلاحیابی از قرن چهارم تا هفتم با تکیه بر شاهنامه (دفتر سوم) و بوستان
واژهسازی نیاز همیشگی زبانهاست و این نیاز با پیشرفت روزافزون علوم و فنون، بیشتر احساس میشود؛ زیرا به ازای یافتهها و مفاهیم نو باید لغات جدیدی خلق کرد و یا بار معنایی جدیدی به لغات افزود. یکی از امکانات زبان فارسی برای واژهسازی استفاده از ترکیب و اشتقاق بر اساس الگوهای مشخص صرفی است. از منابع مورد اعتماد برای استخراج الگوهای لغتسازی، متون زبان فارسی است؛ متونی که زادهی اندیشه و ذوق بزرگانی چون فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و دیگران است. جایگاه فردوسی و سعدی در زبان و ادب فارسی بر کسی پوشیده نیست. دو شاعر زباندان بزرگ که فاصلهی ایشان با هم سه قرن است و در این مقاله، ساختارهای ترکیبی مشترک شاهنامه و بوستان را با چند مثال ذکر کردهایم و سپس از معدودی از تفاوتها نیز سخن گفتهایم. در مورد اشتقاق به دلیل محدودیت، تنها به بیان نکات حاصل از مقایسهی این مقوله در دو متن پرداختهایم. سپس از تفاوتهای معنایی و جایگزینی کلمات سخن گفتهایم و در پایان، فراوانی بخشی از ساختارها را با نمودار نشان دادهایم.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6600_0e22020e516677e1d9956f9807c65db8.pdf
2013-05-22
65
88
10.22054/ltr.2013.6600
واژهسازی
شاهنامه
بوستان
ترکیب
اشتقاق
امید
مجد
majdomid@ut.ac.ir
1
استادیار دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رنگها، سیّارگان و هفت طور دل
از دیرباز در فرهنگهای گوناگون، تقدّس و رازآمیزبودن عدد هفت به خَلق هفتگانههای بسیاری انجامیده است که بعضی از آنها همسو با یکدیگرند. در این میان، خَلق بعضی از هفتگانهها بهمنظور دستیابی به اهدافی در راستای اندیشهها و تعالیم پدیدآورندگان آنهاست. عرفا از جمله کسانی هستند که به عدد هفت و جلوههای رمزی آن توجّه ویژه مبذول داشتهاند و در آثارشان میتوان نمونههایی از این هفتگانهها را یافت. نجم رازی نیز از عرفایی است که به این امر علاقه و توجّه ویژه داشته است. وی در طرح نظریّۀ اطوار دل، به همسویی هفت طور دل و هفت آسمان اشاره میکند و ویژگیهایی را برای هر طور برمیشمارد که با سیّارۀ همپایۀ آن در آسمان یکسان است و نشان از آگاهی وی بهویژگیهای سیّارات دارد. از دیدگاه ما هدف نهایی وی از طرح این همسویی، بیان اهمیّت «خودشناسی» در راستای «خداشناسی» است؛ زیرا خدا در درون خود انسان است و هفت آسمانی که باید برای رسیدن به خدا بپیماید، همان آسمانهای دل اوست. انسان عالَم صغیر است و آنچه در عالَم وجود دارد، در انسان نیز وجود دارد. در این نوشته با گذاشتن هر طور دل و سیّارۀ مرتبط با آن در کنار یکدیگر و بیان ویژگیهای مشابه آنها به تبیین اندیشه و هدف نجم رازی پرداخته شده است. در این راستا، به نورهای رنگی مطرح شده از سوی نجم رازی، که تنها با حواس دل دریافتنی هستند، نیز اشاره خواهد شد. این نورها نشان از جایگاه و مرتبه سالک در پیمودن مسیر خداشناسی دارند.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6601_6699dd75d3641a24b02546b6671ae32b.pdf
2013-05-22
89
102
10.22054/ltr.2013.6601
نجم رازی
هفت طور دل
هفت سیّاره
خودشناسی
خداشناسی
نورهای رنگی
داوود
اسپرهم
d_sparham@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه علامه طباطبائی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازتاب نقد قدرت در اشعار شهاب نیریزی (تحلیل متنی بازمانده از عصر قاجار، از دیدگاه تاریخگراییِ نوین)
مطالعات بینارشتهای و یاریجستن از نظریّههای مطالعات انتقادی، از رهیافتهای کاربردیکردنِ پژوهشهای نقّادانة متون ادبی است. «تاریخگراییِ نوین» (New historicism) یکی از جدیدترین شیوههای تحلیل متن در عرصۀ مطالعات نقّادانة ادبی است که به «تاریخیّتِ متن و متنیّت تاریخ» باور دارد و به بازسازی ذهنیّت و جهانبینی مستتر در متن و دریافت رابطۀ این ذهنیّت با ساختار قدرتِ زمانۀ آن میپردازد. در نوشتۀ حاضر، پس از معرّفی و مروری بر زندگانی سیّد اشرفِ نیریزی، متخلّص به «شهاب»، از دید تاریخگراییِ نوین به مهمترین ستایۀ وی، که خطاب به احمدشاه قاجار و در تهنیت بازگشت او از سفر فرنگ سروده شده است، نظری افکنده خواهد شد. «شهاب» از سرایندگان عصر قاجار است که اشعار وی را باید یکی از حلقههای ناشناختۀ شعر بازگشت در عصر مشروطه دانست. وی شیخالاسلام نیریزِ فارس از دورۀ ناصرالدّینشاه تا احمدشاه و صاحب قریحهای سرشار بود و برخلاف گفتۀ عماد فقیه کرمانی که: «دو مقام است که با هم نشود جمع، عماد مذهب عاشقی و منصب شیخ اسلامی» عاشقپیشگی و ذوق شاعری را با شغل شیخالاسلامی توأمان داشت. در نوشتۀ حاضر، پس از نگاهی به وقایع و اوضاع اجتماعی عصر شهاب و نگاهی به ستایۀ وی، برمبنای تاریخگراییِ نوین، رابطۀ ذهنیّت موجود در متن با «قدرتِ» زمانۀ آن تحلیل خواهد شد. خواهیم دید که از دید اغراض ثانویۀ جملات، ستایۀ شهاب بیش از مدحِ شاه قاجار، بیانگر نقد پنهان و گاه آشکارِ «هژمونیِ» دستگاه حاکمه است. تصحیح و تحلیل سرودههای شهاب برای دستیابی به تصویر و شناختی هر چه دقیقتر از زنجیرۀ شعرِ بازگشت و ادبیّات عصر مشروطه، چه از منظر فُرم و تتبّع آثار پیشینیان، چه از لحاظ معنا و اندیشه-های نهفته در متن حائز؛ زیرا است.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6602_e46cd03dbbbeb806f91f1d090a980941.pdf
2013-05-22
103
124
10.22054/ltr.2013.6602
تاریخگرایی نوین
شهاب نیریزی
احمدشاه
نقد قدرت
نیریز
عصر قاجار
عباسعلی
وفایی
toordan@yahoo.com
1
هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأمّلی تحلیلگرایانه به رابطة ابهام و عقلانیّت در غزل حافظ
برپایة رویکرد بلاغت جدید و بهرهگیری از نظریّة امپسن در باب ابهام، نباید ابهام در کلمه و کلام حافظ را پیشفرضی صرفاً هنری تلقّی کرد، بلکه وقایع شگفت قرن هشتم حافظ را ناگزیر ساخته است تا از روی درایت و فهم موقعیّت، ترفند ابهام را هم در بُعد هنری و هم در بُعد عقلانی در غزلهایش به کارگیرد. اصولاً مقولة ابهام در غزلهای حافظ مکث و سکوت معنادار و اندیشمندانهای است که وی آگاهانه بدان دست یافته و آگاهانه از آن نیز استفاده کرده است. دریافت این دستگاه فکری، قاعدتاً از طریق تأمّل به قراین زبانی و روابط ارجاعی درونمتنی و برونمتنی میسّر خواهد بود. بدین ترتیب، این مقاله با طرح چنین فرضیهای با استفاده از ابزار مطالعة کتابخانهای با شیوة تحلیلی کوشیده تا این رابطة را با ذکر شواهدی به اثبات برساند.
https://ltr.atu.ac.ir/article_6603_eda59a5e18ae44f11408e1c4dcf5a7fc.pdf
2013-05-22
125
142
10.22054/ltr.2013.6603
ابهام
عقلانیّت
تحلیل
ترفند
غزل حافظ
اسماعیل
نرمانشیری
1
هیئت علمی دانشگاه ایرانشهر
AUTHOR