@article { author = {dehghani, nahid}, title = {Analytical review of the Kashf al-Mahjub Hjvyry narrative structure modeled on narrative semiotics Greimas}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {9-32}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6548}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی تحلیلی ساختار روایت در کشف المحجوب هجویری براساس الگوی نشانه شناسی روایی گرماس}, abstract_fa = {حکایت پردازی یکی از سنت‌های بسیار مهم در میان صوفیان بوده است. نویسندگان صوفی، همواره از حکایت به‌عنوان ابزاری برای گسترش اندیشه‌های خود استفاده می‌کرده‌اند. هجویری یکی از کسانی است که در پروردن این حکایت‌ها و غنا بخشیدن به آنها، نسبت به بسیاری از نویسندگان دیگر موفق‌تر عمل کرده است؛ تا جایی که برخی بر این باورند که هجویری را می‌توان بهترین عارفانه نویس ایران دانست. حکایت‌ها و شبه حکایت‌های صوفیانه بخش مهمی از کتاب کشف المحجوب را به خود اختصاص داده‌اند. این حکایت‌ها از استحکام زیادی برخورداند و هم از نظر ساختار و هم معنا، قابل تحلیل و بررسی هستند. هجویری این حکایت‌ها و شبه حکایت‌ها را در بخش‌های گوناگون کتاب برای تأکید بر گفته‌های خود به کار برده است. حکایت‌های کشف المحجوب را می‌توان براساس نظریه‌های جدید ادبی از جمله «روایت شناسی ساختارگرا» نیز بررسی کرد. از میان الگوهای گوناگون روایت شناسی، الگوی روایت شناسی گرماس برای بررسی حکایت‌های کشف المحجوب – که بسیار کوتاه و فشرده‌اند – مناسب‌تر به نظر می‌رسد. این الگو به طرز چشمگیری با طرح بسیاری از قصه‌های عامیانه سازگار است. آژیرداس ژولیس گرماس، پس از بررسی نظریه پراپ در ریخت شناسی قصه، تلاش می‌کرد به یک دستور زبان جهانی برای روایت دست یابد. وی در کتاب «معناشناسی ساختاری»، نظریه نشانه شناسی روایت را بنا نهاد و به این ترتیب، این برداشت که ساختار یک داستان با ساختار یک جمله همانند است، به یکی از فرضیات معیار در روایت شناسی تبدیل شد. در مقاله‌ی حاضر، ساختار روایی حکایت‌های کشف المحجوب هجویری براساس الگوی نشانه شناسی روایی گرماس و نیز چرخش‌ها و انعطاف‌پذیری این الگو در حکایت‌های صوفیانه بررسی شده است.}, keywords_fa = {روایت شناسی,‌ روایت,گرماس,کشف المحجوب,حکایت,تصوف}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6548.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6548_e71cbb3935bd0d8c36932834068950ab.pdf} } @article { author = {hamidian, saeid}, title = {The eternal love: the story of Saadi and insane infatuation}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {33-64}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6549}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {عشق بی زوال: حکایت سعدی و مجنون از دلباختگی}, abstract_fa = {نگارندگان برآنند که عاشقانه‌های غزلی سعدی، سخت متأثر و ملهم از تلقی شعرای عذری عرب و خاصه مجنون، از دلباختگی است؛ و اگر شاخص‌ترین غزل‌های فارسی و عربی سعدی را ملاک اظهار رأی قرار دهیم، در مجموع، فضای غالب بر غزل سعدی، فضایی کاملاً متأثر از عشق عفیف عُذری است. ابتدا برخی از موارد تأثیرپذیری سعدی از ابیات منسوب به مجنون، در حیطه‌ی شکلی و معنایی، نشان داده خواهد شد. خواهیم دید که برخی از ابیات سعدی درباره‌ی لیلی و مجنون، مستقیماً متأثر از اشعار عربی مجنون است؛ نکته‌ای که تاکنون هیچ‌یک از شارحان غزل سعدی بدان توجهی نداشته‌اند. سپس به تعریف و تبیین «حبّ عُذری»، ویژگی‌ها و مراحل آن و بازکاوی آنها در غزل‌های سعدی خواهیم پرداخت. به عقیده‌ی نگارندگان، «حبّ عُذری» از آبشخورهای اصلی بسیاری از موضوعات و مضامین غزل فارسی، همچون پاک و عفیف بودن عشق، عشق پیش از تولد، عشق پس از مرگ، وصال در قیامت و ... است و شناخت حُبّ عُذری و اشعار عُذریون، درک و دریافت مبانی جمال شناختی و معرفتی سعدی را در غزل، تا حدّ بسیار چشمگیری افزایش می‌دهد.}, keywords_fa = {حُبّ عُذری,مجنون,عشق عفیف,غزل سعدی}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6549.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6549_8a1090a8743f846f95b31ae57e3fd886.pdf} } @article { author = {mohamadi, alireza}, title = {Introduction to the Mystical Humor critical approach to research in the field of humor}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {65-92}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6550}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {درآمدی بر طنز عرفانی با نگاهی انتقادی به پژوهش‌های حوزه‌ی طنز}, abstract_fa = {تعاریف و تلقی‌های مرسوم از طنز و مطایبه در ادبیات فارسی بر تقابلی بنیادین میان «سخن جد» و «سخن غیرجد» بنا شده‌اند. این پیشفرض، پی آمدهایی را در حوزه طنز پژوهی به دنبال داشته است که از آن جمله به مواردی چون رجحان «سخن جد» بر «غیرجد» و همچنین تقلیل طنز و شوخ طبعی به پیامی اجتماعی، اخلاقی،‌ دینی و ... می‌توان اشاره کرد. مقاله حاضر با نشان دادن کاستی‌های این شیوه نگاه، به‌ویژه در مورد طنزهای عرفانی در پی آن بوده است تا با بهره‌گیری از اندیشه‌های میخاییل باختین، چشم اندازی از طنز عرفانی ترسیم کند که بنیان‌های آن بر ویژگی‌های کارناوالی زبان و طنز عرفانی و میزان مرزبندی‌ به چشم می‌خورد. این مرزبندی با گذر از طنزهای اجتماعی و سیاسی به بیشترین مقدار خود در سوی دیگر پیوستار، یعنی دشنام‌ها و هجوهای شخصی می‌رسد.}, keywords_fa = {طنز عرفانی,زبان,خود,دیگری,کارناوال}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6550.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6550_f1a180d6b7137d1211f85254d0862005.pdf} } @article { author = {mirbagheri, aliasghar}, title = {"Repent of sin" repentance official analysis of good to evil, in the story "Pierre fighting" of Rumi's Masnavi}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {93-110}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6551}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {«گناه توبه» تحلیل مقام توبه از حسنه تا سیئه، در داستان «پیر چنگی» از مثنوی مولانا}, abstract_fa = {مثنوی مولانا را «قرآن عجم» نامیده‌اند. این اثر ارزشمند و متعالی سرشار از اندیشه‌ها، تعالیم و معارف عرفانی است. موضوعات مهم عرفان و تصوف مانند توکل، رضا، تسلیم، زهد، محبت، صبر، توبه، فنا و بقا و مانند آن را می‌توان در آن بررسی و تحلیل کرد. مولوی بسیاری از موضوعات مهم عرفانی را که در متون متصوفه نیز به آنها پرداخته شده، در قالب داستان، به شکلی عملی و با شور و حرارتی ویژه بیان کرده و از این طریق آنها را جذاب‌تر و تأثیرگذارتر ساخته است. این شیوه مخاطبان بسیاری را مجذوب خود ساخته است. یکی از این موضوعات عرفانی توبه است که به‌خصوص در داستان «پیرچنگی» قابل بررسی است. در میان عرفا و متصوفه دیدگاه‌های مختلفی در باب توبه هست. نگاه مولانا به توبه، ابتدا متناقض و دوگانه به نظر می‌رسد. مولانا در این داستان به تبیین توبه از بدایت بیداری دل تا نهایت استغراق و فنا پرداخته است. از دیگر عناصر مهم قابل بررسی در این داستان، خواب و رؤیا است. خواب و رؤیا در این داستان رسانه ارتباط با عالم معناست. مولانا در این داستان با کسانی موافق و هم رأی است که معتقدند در عالی‌ترین درجات توبه، هشیاری تائب گناه است و او باید از هستی خود دست بکشد و از توبه نیز توبه کند.}, keywords_fa = {مولانا,توبه,پیر چنگی,ولی,توبه از توبه}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6551.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6551_f9d25a3b3b5cdfa80f61f933ed820f9e.pdf} } @article { author = {hoseini, maryam}, title = {Name implantation of women in the stories of Thousand and One Nights}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {111-140}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6552}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نام گزینی زنان در داستان‌های هزار و یک شب}, abstract_fa = {هزار و یک شب کتابی چند ملیتی است که در طی سالیان متوالی نگارش یافته و چندین زبان و فرهنگ را تجربه کرده و از جایگاه ویژه‌ای در میان سرزمین‌های زادگاهش و چه بسا کشورهای غربی برخوردار است. راویان و نقالان این اثر آگاهانه یا ناآگاهانه نام‌های شخصیت‌های داستان را به‌گونه‌ای گزینش نموده‌اند که با کنش و شخصیت آنان بسیار همانندی دارد. در این اثنا نام گزینی زنان در کتابی که با کنش و حضور پر رنگ زنان نقش گرفته است و با دنیایی رمزی و سمبولیک پیوندی ناگسستنی دارد بسیار مهم و ارزشمند تلقی می‌شود. مطالعه نام‌ها در این کتاب به شناخت بیشتر این اثر و افشای هویت زنان در تاریخ گمشده‌شان یاری می‌رساند. در این مقاله کوشش شده است تا با رویکردی زن مدارانه و با توجه به طبقه اجتماعی زنان نام‌های زنان و ارزش توصیفی آنان در هزار و یک شب نشان داده شود. جامعه آماری مورد بررسی، حکایت‌های جلد اول هزار و یک شب ترجمه‌ی عبداللطیف تسوجی (نشر هرمس) است. نتایج نشان می‌دهد نام گزینی زنان در این کتاب از جایگاهی ویژه برخوردار است و از نظر آوایی، معنایی و رمزی با شخصیت و کنش آنان پیوندهای ناگسستنی و معناداری دارد. مثال‌های مختلف در بهره‌گیری راویان از شیوه‌های مختلف، ازن نظر را تأیید می‌کند.}, keywords_fa = {هزار و یک شب,طبقات زنان,نام گزینی زنان}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6552.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6552_e1728abaea4a2b7522e8bf1f95825b7f.pdf} } @article { author = {malmir, taimur}, title = {The structure of the story Sheol}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {141-171}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6553}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {ساختارشناسی مجموعه داستان هاویه}, abstract_fa = {«هاویه» نخستین مجموعه داستان کوتاه ابوتراب خسروی است. به منظور دریافت شیوه نویسنده و تحلیل داستان‌ها، به کمک روش ساختارگرایی تودوروف پس از استخراج پی‌رفت‌ها، ژرف ساخت داستان‌ها را تحلیل کرده‌ایم. ژرف ساخت این مجموعه مبتنی بر مبارزه با زمان و مظاهر آن است. بررسی ساختار روایت‌ها نشان می‌دهد نویسنده آگاهانه در پی آن است که ژرف ساخت را در شیوه و ساختار روایت‌ها نیز بازتاب دهد و میان روایت و ژرف ساخت تا حدّ ممکن تناسب ایجاد کند؛ در روایت‌های ساده و تک محور که ترکیب پی‌رفت‌ها زنجیره‌ای است نویسنده به کمک عناصر دیگر نظیر ایجادشک و تعلیق، ژرف ساخت مبارزه با زمان را بازتاب می‌دهد و در مواردی که ترکیب پی‌رفت‌ها تناوبی است با ایجاد حالتی دوری، ژرف ساخت مذکور را همخوان می‌سازد. فقط داستان «هاویة آخر» دارای روایتی چند محور است و روایتی واحد به چند شکل تکرار شده تا با این تکرار، ژرف ساخت مقابله با زمان به منظور براندازی یا بی‌اعتبار کردن آن تداوم یابد.}, keywords_fa = {براندازی زمان,ساختار روایت,مرگ و بازآفرینی,پی رفت}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6553.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6553_05fa0ee724ab0a3ff229229ea79c8e3a.pdf} } @article { author = {yalmeha, ahmadreza}, title = {According to the new version has corrected a few bits of Bukharan am'aq Court}, journal = {Literary Text Research}, volume = {15}, number = {48}, pages = {173-183}, year = {2011}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {2251-7138}, eissn = {2476-6186}, doi = {10.22054/ltr.2011.6554}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تصحیح چند بیت از دیوان عمعق بخارایی براساس نسخه‌ای تازه یافته}, abstract_fa = {امیرالشعرا شهاب الدین عمعق بخارایی از شعرای اوایل قرن ششم هجری در ماوراءالنهر است. دیوان این شاعر، نخستین بار در سال 1307 در چهل و چهار صفحه به گونه‌ای نابسامان و بازاری در تبریز به چاپ رسید. پس از این چاپ، استاد سعید نفیسی برخی از اشعار این شاعر را از مجموعه‌ها و تذکره‌های مختلف جمع آوری کرد و در 806 بیت از سوی کتابفروشی فروغی به چاپ رسانید. از آنجا که هیچ نسخه‌ی مدون و معتبری به‌عنوان نسخه‌ی اساس در دسترس این مصحّح نبوده، برخی از ابیات دیوان در این تصحیح به گونه‌ای مبهم و تحریف شده، چاپ گردیده است. نگارنده سعی کرده با به دست آوردن یکی از نسخه‌های نفیس دیوان این شاعر که در کتابخانه‌ی ملی پاریس نگهداری می‌شود. برخی از تحریفات دیوان عمعق چاپ استاد نفیسی را تصحیح و تنقیح کند.}, keywords_fa = {دیوان شعر,شعر فارسی,قرن ششم,عمعق بخارایی,نسخه خطی,تصحیح}, url = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6554.html}, eprint = {https://ltr.atu.ac.ir/article_6554_ceb12785e0cc2525648a55c662127d4b.pdf} }